اخلاق چیست؟

تعریف اخلاق

اخلاق جمع خُلُق و خُلق می باشد، به گفته راغب در کتاب مفردات، این دو واژه در اصل به یک ریشه باز می گردد. خُلُق به معنای هیات و شکل و صورتی است که انسان با چشم می بیند و خُلق به معنای قوا و سجایا و صفات درونی است که با چشم دل دیده می شود. بنابراین، می توان گفت که اخلاق مجموعه ای از صفات روحی و باطنی انسان است که به گفته بعضی از دانشمندان گاه به اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی ناشی می شوذ نیز اخلاق گفته می شود .در فرهنگ معین اخلاق به معنی خلق ها و خوی ها، طبیعت باطنی، سزشت درونی، و نیز به عنوان یکی از شاخه های حکمت عملی خوانده می شود و افزوده است که اخلاق دانش بد و نیک خوی ها و تدبیر انسان برای نفس خود یا یک تن خاص است .

واژه اخلاق همانند دو واژه moral و ethics دو كاربرد متمايز دارد و گاهي اخلاق به معناي خلق و خوي ، رفتار عادت شده و مزاج به كار مي‌رود . معناي ديگر اين واژه‌ها دانشي است كه به نحو روشمند از حُسن و قبح، خوبي و بدي رفتار بحث مي‌كند. يكي از مهم‌ترين تفاوت‌هاي ميان انسان و ساير موجودات، مسئوليت پذيري و رفتار اخلاقي مي‌باشد. آقاي فرامرزقراملكي اخلاق را «الگوي رفتار ارتباط درون شخصي و برون شخصي مبتني بر رعايت حقوق طرف ارتباط» تعريف نموده‌اند .

برخي، اخلاق را به «مجموعه‌اي از فرايندهاي عيني معنوي كه دخالت تام در رشد واقعي دارد» و «فرايندي كه طي آن، دركاركرد واحدهاي صفاتي يا ارگانيزم معنوي تعادل ايجاد مي‌شود» تعريف كرده‌اند به عنوان مثال، الهي بين دو كاربرد واژه اخلاق تفاوت قائل شده است به نظر وي اولي همان «اخلاق عملي» است كه معناي علم عمل به اخلاقيات و تهذيب نفس دارد و دومي نيز همان‌ «اخلاق نظري» است كه به علم تشخيص خوب و بد مشهور است. فلاسفه، الهيون و منتقدان اجتماعي در تعريف اخلاق به طور عام گفته‌اند: «اخلاق يعني شناخت صحيح از ناصحيح» واقعيت اين است كه تشخيص درست از غلط هميشه ساده نيست بسياري از دانشمندان علم اخلاق ادعا مي‌كنند كه با توجه به اصول اخلاقي در مقام عمل، هميشه يك راهكار درست مطلق وجود دارد و برخي ديگر معتقدند كه راهكار درست به موقعيت و شرايط بستگي دارد و تشخيص اين كه كدام راهكار درست است، در نهايت به عهده خود فرد است.

دوركیم: اخلاق، خود مجموعه‌اي از آيين نامه‌ها و قواعد رفتار را به ما عرضه مي‌دارد و با اين ويژگي كه تخطي از آن معمولاً نتايج ناراحت كننده‌اي براي شخص خاطي به همراه دارد. با این نگاه، آنچه بعنوان امر اخلاقی تلقی می شود، مجموعه ای از ارزشها و هنجارهایی است که در یک جامعه معتبر شناخته می شود و سرپیچی از آن با اجبار اجتماعي مواجه مي‌گردد .

اخلاق در مديريت آموزشي اصول و قواعد ارزشي است كه تصميمات و رفتار مديران را تحت عنوان اين كه درست يا نادرست هستند هدايت مي‌‌كند. در واقع، اخلاق در مديريت به بايدها و نبايدهاي تصميم‌گيري يا عمل مديران مي‌پردازد و آن‌‌ها را با گرفتن تصميمات يا عمل عقلاني، خير، زيبا و خوب تشويق و از اتخاذ تصميمات يا رفتارهاي غير منطقي، شر، و زشت و بد باز مي‌دارد. اخلاق در مديريت آموزشي از علم اخلاق ريشه مي‌گيرد علم اخلاق عبارت است از تحقيق در رفتارآدمي بدان گونه كه بايد باشد .

اخلاق را از طریق آثارش نیز می توان تعریف کرد و آن اینکه گاه فعلی از انسان سر می زند، شکل مستمری ندارد ولی هنگامی که کاری به طور مستمر از کسی سر می زند دلیل بر این است که یک ریشه درونی دارد و می توان آن را اخلاق نامید. در عمده تعاریفی که از اخلاق شده است، دو مقوله درونی بودن و سروکار داشتن با ارزش ها در اخلاق نهفته است. اخلاق امری بیشتر اجتماعی است تا فردی و در واقع در بستر مناسب اجتماعی است که شرایط رشد و توسعه اخلاقی خاص یا به عبارتی وابستگی و پای بندی به ارزشی خاص را فراهم می کند.

وقتی صفت اسلامی را بر اخلاق می افزاییم مرزی را برای آن تعیین می کنیم که محتوای ان را با مرزبندی دیگری که حاوی صفت های دیگر است می تواند متفاوت باشد. دکتر مولانا نیز می گوید که آنچه مربوط به حدود و ثغور ارتباطات و اخلاقیات است در مرحله اول این نکته است که حدود و ثغور بررسی و تحقیق امری به نام اخلاق از جامعه ای به جامعه دیگر فرق می کند. این امر حرکتی عقلانی تلیقی می شود که به وسیله آن تعیین کنیم که یک فرد به عنوان عضوی از جامعه چه کاری را باید به عنوان کار درست به طور داورطلبانه انجام دهد.

اخلاق همچنین به معنای صفت نفسانی یا هیات راسخه ای است که در نفس انسان شکل می گیرد و در برخوردهای فردی و اجتماعی و در موقعیت های متفاوت به صورت رفتار و عکس العمل های مختلف بروز می کند. از نظر علمی نیز اخلاق معرفتی است که از افعال اختیاری انسان بر اساس یک سیر عقلانی شکل می گیرد . از منظر دینی، چنانچه این خلق و خوی با ارزش های والای نفسانی و اسلامی منطبق باشد فضیلت و اگر در تضاد با ان باشد رذیلت نامیده می شود.

از اینرو علم اخلاق با مجموعه ای از سوالات گوناگون در مورد اینکه چه چیزی خوب است، درست است، فضیلت و حسن است و یا ارزش و اهمیت داردف ره به رو می شود . بر این اساس اخلاق پایه تربیت انسان است و از انجا که انسان خلیفه خداوند در زمین و پرتویی از ذات اوست باید خود را به صفات، فضائل و کمالات الهی بیاراید تا بتواند نه تنها تکالیف و مسئولیت هایش را در عرصه های مختلف حیات فردی و اجتماعی به نحو احسن انجام دهد بلکه ظرفیت لازم را نیز برای نزدیک شدن به مبدا کمال و مقام قرب الهی در خود ایجاد نماید. از اینرو تبعیت افراد از اصول اخلاقی تضمین گر توفیق انسان در نیل به مقصود است.

حوزه اخلاق یا فلسفه اخلاق متضمن سیستماتیک کردن، تعریف کردن و توصیه مفاهیمی از رفتار درست و نادرست است. فلاسفه معاصر معمولا تئوری های اخلاقی را در سه حوزه موضوعی کلی فرا اخلاق، اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی دسته می کنند. فرا اخلاق در پی بررسی آن است که مشخص کند که منشا اصول اخلاقی ما کجا است و آن ها به چه معنا می باشند؟ آیا آن ها صرفا توسعه اجتماعی هستند؟ آیا آن ها به چیزی بیشتر از بیان احساسات افراد جامعه می پردازند؟ فرا اخلاق درصدد پاسخگویی به این سوالات بر پایه تمرکز بر موضوعات حقیقت کلی، اراده خداوند، نقش برهان در قضاوت های اخلاقی و نیز معانی اصطلاحات اخلاقی است.

اخلاق هنجاری در مقایسه با سایر انواع اخلاق دارای رویکرد عملگرایی تری است که به تدوین استانداردهای اخلاقی منجر می گردد. این استانداردها رفتارهای درست و نادرست را نظم می بخشند. این اخلاق ممکن است به روشن عادات خوبی که ما باید کسب کنیم، وظایفی که باید انجام بگیرند و یا بررسی آثار و تبعات رفتار ما بر دیگران بپردازد.

اخلاق کاربردی به بررسی موضوعات مهم خاص نظیر مسائل محیط زیست محیطی، نسل کشی و جنگ افزارهای کشتار جمعی می پردازد. شایان ذکر است که اخلاق کاربردی شامل اخلاق حرفه ای هم می شود؛ اخلاق حرفه ای به بررسی چالش های اخلاقی ای که توسط شاغلین حرفه ها، نشیر پزشکان، پرستاران، وکلا و کارگران و …. تجربه می شوند می پردازد و به دنبال مطالعه و فهم مبانی ارزشی و الزامات حرفه ای است .

ماهیت اخلاق حرفه ای

علم اخلاق قرن ها قبل از میلاد مسیح در مشاغل و حرف گوناگون وارد شده است. اولین قانون تدوین شده در زمینه اخلاق حرفه ای به سوگند نامه پزشکی بقراط در یونان باستان بر می گردد که در آن وظایف و مسئولیت های اخلاقی پزشکان مشخص شده بود .

مفهوم اخلاق حرفه ای از مفهوم اخلاق مشتق شده است و عبارت است از قوانین اخلاق حرفه ای است که اصولا از ماهیت یک حرفه یا شغل به دست می آید. لذا اولین وظیفه اخلاق حرفه ای رشد و توسعه قوانینی بر پایه اخلاق در شغل مورد نظر است. در همین راستا و نظر به ضرورت تدوین مولفه های رفتار حرفه ای برای سامان بخشیدن به اصول و ضوابط رفتار حرفه ای، رست به ارائه چارچوبی برای درک رفتار اخلاقی پرداخت. از نظر او عمل اخلاقی انجام هرگونه رفتاری است که منجر به خیر و صلاح به نفع دیگران باشد. او رفتار اخلاقی را متشکل از چهار جزء می داند که باید توسط افراد قبل از ورودشان به یک عمل ارادی، در مورد یک عمل اخلاقی نتیجه بخش مدنظر قرار بگیرد.

 این چهار مولفه عبارتند از حساسیت اخلاقی (فرایند تشخیص موقعیت)، استدلال اخلاقی (انتخاب مناسبترین حالت و گزینه)، تصمیم برای انجام راه حل های اخلاقی (توجه به گزینه اخلاقی تر و رعایت آن ها در عمل) و انجام عمل اخلاقی (تثبیت عمل اخلاقی و اینکه شخص باید عمل اخلاقی را واقعا انجام دهد). بر این اساس، به مجموعه ای از کنش ها و واکنش های اخلاقی پذیرفته شده که از سوی سازمان ها یا مجامع حرفه ای مقرر می شود تا مطلوبترین روابط اجتماعی ممکن را برای اعضای خود در اجرای وظایف حرفه ای فراهم آورد را اخلاق حرفه ای می گویند. این اخلاق دربردارنده مجموعه ای از احکام ارزشی، تکالیف، رفتار و سلوک و دستورهایی برای آن ها است . در حقیقت اخلاق حرفه ای یک فرایند تفکر عقلانی است که هدف آن محقق کردن این امر است که در سازمان ها چه ارزشهایی را چه موقع باید حفظ و اشاعه نمود.

اصطلاح اخلاق حرفه ای به عنوان یکی از ویژگی های سرمایه های انسانی و معنوی هر جامعه یا سازمان و به عنوان نوعی تعهد اخلاقی و وجدان کاری نسبت به هر نوع کار، وظیفه و مسئولیت از قرن 18 و 19 میلادی در ادبیات سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی نویسندگان غربی رایج شد. به زبان دیگر، صداقت در رفتار، گفتار و کردار در هر صنف و شغل و حرفه ای در قالب مرامنامه و منشور اخلاق حرفه ای و میثاق اصول اخلاقی و نوشته هایی شبیه به آن به صورت مکتوب و الزام آورد درآمد.

نکته ای مهمی که در باب اخلاق حرفه ای هنوز در هاله ای از ابهام است، ضمانت اجرایی آن و التزام افراد و سازمان ها به رعایت مفاد آن است. البته ذکر این نکته ضروری است که به دلیل تعدد وظایف و مسئولیت های مراکز دانشگاهی در حوزه های آموزشی، پژوهشی و علمی بسترهای متفاوتی برای تدوین استانداردهای اخلاقی حرفه ای و همین طور برای مطالعه آن ها وجود دارد.

فلسفه اخلاق یا اخلاق پژوهشی دانشی است که از اصول و ارزشهای اخلاقی صحبت می کند. ارزشهایی که ناظر به رفتارها و صفات ارادی مردمان و تمایز آن ها از حیث خوبی و بدی، شایستگی و ناشایستگی ها، نیکویی و زشتی و باید و نباید هستند. اخلاق پژوهش به مبادی اخلاق افعال می پردازد. رویکردی که ریشه آن به ارسو و کتاب مشهور او تحت عنوان اخلاق نیکوماخوس بر می گردد که در ان کتاب گوهر فعل اخلاقی را رفتار عقلانی متعهد به خیر جمعی می داند .

 اخلاقیات از ساختارها و مناسبات، فرهنگ، دین، نظام های هنجاری و حقوقیف نظام خانواده، یادگیری اجتماعی، ایمان و تجارب و نگرشهای مردمان تاثیر می پذیرد. همانگونه که می توان از اخلاق در سطح کلان نظام اجتماعی یا اخلاق در سطح فردی بحث کردف اخلاق در سطح زیر نظام ها نیز می تواند موضوعیت داشته باشد. اخلاق حرفه ای به مسائل و پرسشهای اخلاقی و نیز اصول و ارزشهای اخلاقی یک نظام حرفه ای مانند پزشکی، وکالت، مهندسی، معلمی و .. می پردازد. در واقع این دانش مبتنی ناظر بر افعال ارادی حرفه ایها در حیطه فعالیت های حرفه ای خوشان است .

در این میان، آموزش عالی نیز یک نظام حرفه ای است و مجموعه ای از رفتارهای انسانی عاملان را پوشش می دهد. افعال این عاملان نیز در منافع یا تضرر دیگران و همچنین در رشد یا زوال شخصیت خود آن ها تاثیر می گذارد. بنابراین نظام آموزش عالی می تواند به لحاظ اخلاقی مورد بحث قرار بگیرد برای مثال، یک نوع تدریس می تواند موجبات یادگیری مطلوب دانشجویان را متناسب با تحولات علمی و تقاضاهای جامعه فراهم بیاورد یا نیاورد. یک فعالیت تحقیقاتی یا در حوزه فناوری می تواند با محیط زیست، ایمنی، حریم خصوصی دیگران و حتی منافع متعارض اجتماعی در ارتباط باشد و محل پرسشها و تاملات اخلاقی باشد. فناوری اطلاعات می تواند حریم خصوصی افراد را تهدید کند و دانش هسته ای می تواند منشا خطر برای صلح و همبستگی جهانی باشد. حتی نوع فناوری می تواند کیفیت زیست بوم را به خطر بیاندازد. از این روست که اخلاق حرفه ای و اخلاق در آموزش عالی معنی پیدا می کند و به مباحث اخلاقی مربوط به تولید و انتقال دانش می پردازد.

هرچند مباحث اخلاق حرفه ای علمی پیشینه طولانی دارد اما مخصوصا از دهه 70 در قرن بیستم میلادی بود که به دنبال جنگ ویئتنام و پی آمدهای ناشی از آن موج تازه ای از توجه به ابعاد اخلاقی علم و فناوری به میان آمد. در سال 1978، دانشگاه ییل و انجمن ارزشهای آموزش عالی، مبتکر فعالیت های دانشگاه محور شدند که کانون توجه آن، ترویج اخلاق پژوهی بود .

موضوع دیگری که به اهمیت اخلاق علمی در یکی دو دهه اخیر دامن زد، رشد پرشتاب علم و فناوری همزمان با ضعف و مسئله آمیز شدن نظام های سنتی اخلاقی در جوامع (به ویژه در مراحل گذار اجتماعی تغییرات) بود. در نتیجه این پرسش به میان آمد که با این حد از تصرف ذهنی و فنی در عالم و ادم که با پیشرفت دانش و فناوری ایجاد شده بوذ آیا فعالیت های علمی و فناوری ما می تواند متعهد به کیفیتی مبتنی بر منطق اخلاق و خیر جمعی باشد؟

اعتماد عمومی به کیفیت نظام حرفه ای علمی، به یک لحاظ، موکول به پاسخ این پرسش است. به ویزه با توجه به فرایند جهانی شدن و بین المللی شدن در آموز و همچنین آموزش عالی، نیاز به یک زبان مشترک در اخلاق آن هم در قیاس جهانی احساس می شود.شورای بین المللی اتحادیه های علم که بعدا به شورای بین المللی علم تغییر نام یافت از سال 1996 کمیته ای دائمی با عنوان کمیته دائمی مسئولیت و اخلاق در علم به وجود آورد که ماموریت آن پشتیبانی از مطالعات و فعالیت های مربوط به اخلاق علمی در سطح بین المللی بوده است. در مطالعات پیشین مربوط به اخلاق علم و آموزش عالی چند موضوع بیش از سایر موضوعات به عنوان لوازم ان در کانون مباحث قرار گرفته است.

ويژگي‌‌هاي اخلاق حرفه‌اي

اخلاق حرفه‌اي به منزله دانش: يعني داراي يك چارچوب نظري خاص و مباني معينی است. دانش آن است كه در آن مسائل مسنجم و هم خانواده‌اي به نحو روشمند تحقيق شده و پاسخ يابند. پاسخ مسائل اخلاقي، قانون‌ها و قواعد رفتاري است كه تكاليف اخلاقي را به صورت كلي و نه صرفاً موردي معين مي‌كند. هر دانشي هويت جمعي و تاريخي دارد كه به تدريج با به ميان آمدن مسائل آن دانش و در پرتو همكاري‌هاي دانشمندان در طول تاريخ بالنده مي‌شود. تصميم‌گيري‌‌هاي مديريتي را امروزه محتاج دانش‌‌هاي مديريت مي‌دانيم و حل مسائل رفتاري را نيازمند به علوم رفتاري مي‌انگاريم، مشكلات اخلاقي نيز چنين است. امروزه دانش اخلاق حرفه‌اي، كارشناسان اخلاق را در خدمت به سازمان‌‌ها تربيت مي‌كند. كارشناساني كه از تخصص در اخلاق حرفه‌اي و مهارت و توانايي لازم در مشاوره اخلاقي برخوردار باشند بنابراين اخلاق حرفه‌اي چون دانش است به حل مشكلات مي‌پردازد.

نقش كاربردي: كاربردي بودن دانش اخلاقي در گروه ارائه قواعد عملياتي واصول راهبردي است كه در شرايط عيني سازمان كارآيي داشته باشند دانش اخلاق حرفه‌اي آگاهي براي اقدام و آموزش براي حل مسئله است بنابراين اخلاق حرفه‌اي هم داراي هويت معرفتي و هم از هويت مهارتي برخوردار است.

صبغة حرفه‌اي: در گذشته، در عالم حرفه، محتاج به دانش خاصي كه بتواند معضلات خاص آن حرفه را پاسخ‌گو باشد مورد تأكيد بود. مفهوم امروزي حرفه مسبوق به دو انقلاب بنيادي است، انقلاب صنعتي و انقلاب

در فن‌آوري اطلاعات. پديده جهاني شدن، همبستگي متقابل انسان و طبيعت و ارتباطات پيچيده دو سويه و تأثير عميق مديريت در نهادهاي اجتماعي حكايت از اين تحول دارد كه بايد ابزارها و روش‌هاي شايسته جهت حل مسائل را پيدا نمود.

دانش بومي (فرهنگ وابسته): مسائل عيني و حرفه‌اي اخلاق به مسائل فرهنگ وابسته‌اند. فرهنگ، قوميت، زبان و سوابق تاريخي اخلاقي بر دانش اخلاق حرفه‌اي تأثير مي‌گذارد. بنابرايناخلاق حرفه‌اي اگر چه يك دانش است اما اين دانش فارغ از زمينه‌هاي فرهنگي نيست و از داشتن اخلاق حرفه‌اي بومي گريزي وجود ندارد.

اخلاق اسلامي: اخلاق حرفه‌اي محتاج يك نظام اخلاقي است. اخلاق حرفه‌اي، ملاك نهايي اخلاق و اصول راهبردي آن را از قرآن و روايات به دست مي‌آورد و جدول فضائل و رذايل و تكاليف اخلاقي و هم‌چنين روش تعليم اخلاق و زبان آموزش اخلاقي را از زبان وحي مي‌آموزد. بنابراين حرفه‌اي كه بتواند توقعات ياد شده را برآورد، بايد در عين حرفه‌اي بودن، اسلامي باشد و مراد از اسلامي بودن بهره‌مندي از منبع بسيار مهم قرآن و روايات است و البته به اين معنا بي‌نيازي از ساير منابع نيست.

دانش انساني: اخلاق دانش بشري است. يعني براي انسان است بنابراين بايد انسان را شناخت تا سرانجام به حفظ حرمت، تعالي و سعادت هميشگي او بيانجامد. تعهدات اخلاقي در واقع رعايت حقوق مردم است.

ويژگي‌هاي زباني: كارآيي اخلاق حرفه‌اي تا حدود زيادي مرهون زبان آن است. دانش اخلاق به دليل هويت تربيتي و آموزشی آن نمي‌تواند زبان رياضي يا فلسفي داشته باشد. از دانش اخلاق انتظار مي‌رود كه از قدرت تأثير بر همة ابعاد وجودي آدمي برخوردار باشد و مخاطب اخلاق ساحت وجودي آدمي است و چنين خطابي زبان خاصي را مي‌طلبد: زباني انگيزش و روشن كه بتواند نقش عمليات اخلاق حرفه‌اي را افزايش دهد.

دانش مياني رشته‌اي: مسائل اخلاقي در كسب و كار، مسائل چند تباري‌اند و لذا پاسخ به آن‌ها محتاج مطالعه ميان رشته‌اي است و به همين دليل اخلاق حرفه‌اي دانش ميان رشته‌اي است. ميان رشته‌اي بودن را نباید با چند رشته‌اي بودن در آميخت.

منبع

منجیری، هادی(1394)،  رابطه بین جو اخلاقی سازمان و رفتار اخلاقی مدیران، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0