آشنایی با تکنیکDEA 

تحليل پوششی داده ها يک مدل برنامه  ريزی رياضی، برای ارزيابي کارايي واحدهاي تصميم گيرندهای (DMU) است که چندين ورودی و چندين خروجی دارند .ارائه  روشی برای کارایی اولین بار توسط فارل در سال 1957صورت گرفت او پیشنهاد نمود که مناسب تر است عملکرد یک بنگاه با عملکرد بهترین بنگاه های موجود در صنعت مورد مقایسه قرارگیرد یعنی باید شاخصی به عنوان ملاک مقایسه برای تعیین عدم کارایی یک بنگاه ساخته شود.فارل نیز نظریاتش را در اندازه گیری  کارایی بر اساس کارهای انجام شده توسط دمبروو کومانس در سال آغاز نمود.فارل با توجه به نارسایی شاخص های  بهره وری نیروی کار، سرمایه و انرژی بر روی اندازه گیری شاخص بهره وری کل عوامل تولید تأکید نمود .

موردی که فارل برای اندازه گيری کارايی مد نظر قرار داد شامل يک ورودی و يک خروجی بود. چارنز، کوپر ورودز ديدگاه فارل را توسعه دادند و الگويی راارايه کردند که توانايی اندازه گيری کارايی باچندين ورودی وخروجی راداشت .اين الگو ، تحت عنوان تحليل پوششی داده ها،نام گرفت و اول بار،در رساله دکترای ادواردرودزو به راهنمائی کوپر تحت عنوان ارزيابی پيشرفت تحصيلی دانش آموزان مدارس ملی آمريکادرسال 1976 ،دردانشگاه کارنگی مورداستفاده قرارگرفت .

ازآنجاکه اين الگوتوسط چارنز، کوپر ورودرز ارائه گرديد،به الگوي (CCR) که از حروف اول نام سه فرد ياد شده تشکيل شده است،معروف گرديد و در سال 1978 درمقاله ای باعنوان اندازه گيری کارايی واحدهای تصميم گيرنده ارائه شد.

درواقع تحليل پوششي داده ها مبتنی بر يکسری بهينه سازی بااستفاده ازبرنامه ريزی خطی می باشد که به آن روش نا پارامتريک نيز گفته می شود .دراين روش منحنی مرزی کاراازيکسري نقاط که به وسيله برنامه ريزی خطی تعيين می شودايجادمی گردد .براي تعيين اين نقاط می توان از دو فرض بازدهي ثابت و متغير نسبت به مقياس استفاده کرد . روش برنامه ريزی خطی پس از يکسری بهينه سازی مشخص      مي کند که آيا واحد تصميم گيرنده مورد نظر روی مرزکارايی قرار گرفته است و يا خارج آن قرار دارد؟ بدين وسيله واحدهای کارا و نا کارا از يکديگر تفکيک مي شوند. تکنيک  DEAتمام داده ها را تحت پوشش قرار داده و به همين دليل تحليل پوششی داده ها ناميده شده است.

يکي  از ابتدايی  ترين و در عين حال معمول ترين روش های اندازه گيری کارايی ، استفاده از نسبت ها می باشد .اين نسبت ها در زمينه های مختلف مالی،اقتصادی وصنعتی بکارگرفته می شوند .درصورتی که کارايي به عنوان نسبتی ازخروجی ها به ورودی ها تعريف شود، محاسبه و تحليل آن برای واحدهای تک ورودی-تک خروجی آسان خواهد بود اما دراکثر مسائل دنيای واقعی باواحدهايی با چندين ورودی وخروجی روبه رو بوده و در نتيجه نيازمند روش هايی هستيم که با ترکيب ورودی هاو خروجی ها به صورت يک شاخص واحد، به معيارمناسبي جهت سنجش کارايی دستيابيم.

مدل تحلیل پوششی داده (DEA) درارزیابی کارایی نسبی واحد های تصیم گیری مشابه مورداستفادۀ بسیار قرار گرفته است. توانایی های این روش درمقایسه با واحدهای مشابه با یکدیگر و نیزامکان تجزیه تحلیل نتایج آن موجب شده است که روز به روز بر میزان کاربردآن در زمینه های گوناگون افزوده شود. مدل تحلیل پوششی داده هااندازه کارایی یک واحد تصمیم گیری را در مقایسه باواحدهای تصمیم گیری که خروجی های مشابه را با ورودی ای مشابه تولید می کنند ،از طریق حل یک مسئله بهینه سازی،یک مقیاس تجمعی وزن دار خروجی ؛ یعنی حاصل جمع خروجی های وزن دار یک مقیاس تجمعی وزن دار ورودی؛یعنی حاصل جمع های وزن دارساخته می شود. آنگاه تقسیم خروجی تجمعی به ورودی تجمعی امتیازکارایی نسبی هریک ازواحدهای مشابه بدست می آید .سپس واحدها از بیشترین میزان کارایی رتبه بندی می شوند بنابراین واحدی که دارای بیشترین امتیازکارایی است رتبه اول و واحدی که دارای کمترین امتیازکارایی می باشد رتبه nام راکسب می کند(بافرض وجود nواحد تصمیم گیری) واحدهای که امتیاز کارایی آن ها برابر یک شده واحدهای کاراو واحدهای امتیازکارایی آن ها کمتر از یک بدست آمده واحدهای  ناکارا معرفی می شوند.

دومشخصه اساسي براي الگوي (DEA)

استفاده از الگوی  DEA، براي ارزيابی نسبی واحدها ، نيازمند تعيين دو مشخصه اساسی، ماهيت الگو و بازده به  مقياس الگو می باشد که در زير به تشريح هريک پرداخته می شود؛ ماهيت الگوی مورداستفاده:

  • ماهيت ورودی، در صورتی که در فرايند ارزيابی ، با ثابت نگهداشتن سطح خروجی ها، سعی در حداقل سازی ورودی هاداشته باشيم ماهيت الگوی مورد استفاده ورودی است.
  • ماهيت خروجی،در صورتی که در فرايندارزيابی با ثابت نگه داشتن سطح ورود ی ها، سعی درافزايش سطح خروجی داشته باشيم ماهيت الگوی مورداستفاده خروجی است.

درالگوی DEA، باديدگاه ورودی ، به دنبال به دست آوردن ناکارايی فنی به عنوان نسبتی می باشيم که بايستی درورودی ها کاهش داده شود تا خروجی ، بدون تغيير بماند و واحد در مرز کارايی قرارگيرد .در ديدگاه خروجی ، به دنبال نسبتی هستيم که بايد خروجی هاافزايش يابند ، بدون آن که تغيير در ورودی ها به وجودآيد تا واحد مورد نظر به مرزکارايی برسد.

درالگویCCR ، مقادير به دست آمده برای کارايی در دو ديدگاه مساوی هستند ولی در مدل  BCCاين مقادير متفاوت هستند .علت انتخاب ديدگاه برای يک الگو DEA،درارزيابی نسبی عملکرد واحدهایی است که در بعضی موارد مديريت واحدهيچ کنترلی برميزان خروجی ندارد و مقدارآن از قبل مشخص وثابت می باشد .و برعکس در بعضی از موارد ميزان ورودی ثابت و مشخص است و ميزان توليد (خروجی) متغير تصميم است و در چنين شرايطی ، ديدگاه خروجی مناسب می باشد .در نهايت انتخاب ماهيت ورودی وخروجی براساس ميزان کنترل مدير، بر هر يک ازورودی هاو خروجی ها تعيين می گردد.

بازده به مقياس الگوی مورداستفاده

بازده به مقياس بيانگر پيوند بين تغييرات ورود ی ها   و خروجی های يک سيستم می باشد. يکی از توانايی های روش DEA، کاربردالگوهای مختلف متناظر با بازده به مقياس های متفاوت و همچنين اندازه گيری بازده به مقياس واحدهاست.

  • بازده به مقياس ثابت : يعنی هر مضربی از ورودی هاهمان مضرب از خروجی ها را توليد می کند.الگوی CCR بازده به مقياس واحد ها را ثابت فرض می کند .بنابراين واحدهای کوچک وبزرگ ،با هم مقايسه می شوند.
  • بازده به مقياس متغير: يعنی هر مضربی از ورودی ها، می تواند همان مضرب از خروجی ها يا کمتر از آن و يا بيشتر از آن را، در خروجی ها توليد کند .الگوی BCC بازده به مقياس را متغير فرض       می کند.

مزایای روشDEA

این روش،واحداندازه گیری حساس نیست نهاده هامی تواننددارای واحدهای مختلف باشد.روش DEA یک روش مدیریتی است که کارایی واحدهارا،به طورنسبی اندازه گیری می کندوراهکارهای مدیریتی ارائه می دهد.این روش به مقایسه واحدها بایکدیگرمی پردازد و ازایده گرایی محض به دوراست.روش DEA قابلیت تعمیم پذیری و گسترش داردو به کارگیری آن دریک واحد برای یک موضوع ،می تواند زمینه رابرای کارهای بعدی نیز فراهم کند روشDEA   کارایی را فقط مشخص می کند و همچنین تحلیل پوششی داده ها،قابلیت بسیاربالایی در رتبه بندی کامل واحدهای تصمیم گیرنده موردمطالعه را فراهم می کند.

محدودیت الگوی DEA درمقایسه باسایرالگوها

چونDEA  یک تکنیک ریاضی و عددی محض است ازاین رو خطاهای اندازه گیری  ممکن است تغییرات عمده ای درنتایج به همراه داشته باشد. ازاین رو می بایست پس از شناسایی واحدکارابه کنترل مجدد داده ها و ستاده هااقدام وازصحت آن اطمینان حاصل نمود.این روش صرفایک روش ریاضی و  براساس برنامه ریزی خطی است و توانایی مقایسه متغیرهای کیفی واحدهای تصمیم گیری را ندارد.اگر تنها یکی از داده هاو ستاده های واحد های تصمیم گیری تغییر کند، تغببرات اساسی در درجه کارایی واحد های تصمیم گیری پیش خواهد آمد. توافق کلی در مورد انتخاب داده و ستاده ها دراین روش وجود ندارد.

منبع

پورکریمی نژاد جلالی، مونا(1394)، ارزیابی عملکرد(کارایی ) شعب بانک بااستفاده از مدل شبکه ای DEA، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0