شرم ايدة فوق العاده کهني است. ارجاعات به نقش شرم در شکلدهي رفتار –پاسخ عاطفي دروني به کنشها، ايدهها، واژهها يا افکار خجالتآور که هرگاه فاش شود، شخص را با کاستن از ارزش و مقام او در خانواده و اجتماع تهديد ميکند – در همة سنتهاي مذهبي و فرهنگي کم وبيش يافت ميشود. فرهنگهاي آفريقايي و آسيايي از شرم مستمراً به عنوان وسيلهاي براي حفظ و نگهداشت کنترل اجتماعي بر طيف گستردهاي از رفتارها استفاده ميکنند. (جي آر189:2004). مطالعة علمي شرم طي 25 سال گذشته، رشد قابل ملاحظهاي داشته است. در نتيجه، چهارچوبهاي نظري متعددي در تصريح نقش شرم و احساسات مرتبط در تعين انگارههاي فردي و رفتار مطرح گشتهاند. پارهاي از اين چهارچوبها شرم را به سان احساس خودآگاهانهاي مفهومسازي کردهاند که از احساسات غليظ بيارزشي يا ناتواني و کاستي ترکيب شده و از ارزيابيهاي عام خودانگاره با توجه به فاصله بين درک از خويشتن و تصور ايدهآل از خود سرچشمه ميگيرد. محققان خاطر نشان ساختهاند که شرم به خاطر تصورات شخص از بايستههاي کموکيف نگاه ديگران به وي، معمولاً به از دست رفتن عزت نفس و ميل قوي به مخفيشدن منجر ميشود. بسياري از شواهد و قراين کمي و کيفي نيز از اين ابعاد شرم حمايت کردهاند (تيبت).
در سالهاي اخير توجهي روزافزون به شأن احساس و عاطفه و بخصوص شرم در حيات اجتماعي در تقابل با تمرکز معرفتي غالب در علوم انساني، مبذول شده است. براي نمونه، کريب و وولگراستدلال کردهاند که بيناذهنيت اصلي نه شناختي که عاطفي است. چنين علاقهاي، با وجود تجديد حيات، جديد نيست و به انحاي مختلف در آثار برخي جامعهشناسان از جمله زيمل، گافمن و الياس مشهود بوده است. (راي،353:2004). داروين نيز به اين موضوع پرداخته است. داروين نخست به توصيف ريشههاي بيولوژيک و اجتماعي شرم ميپردازد. داروين در واقع، تلقي از ارزيابيهاي منفي از خويشتن را- همراه با سرخ شدن به عنوان يک علامت بيروني- به عنوان علت شرم ميداند. داروين بر اين باور است که شرم عاطفهاي اجتماعي است که هنگام ديدباني کنش شخصي خود با نگاه به خويشتن از منظر ديگران بروز ميکند (جي آر،189:2004). الياس بدين موضوع پرداخته است که چگونه رشد روزافزون تعامل مضبوط اجتماعي، از حدود قرن هفده و هجده، با افزايش آستانة شرم و خجلت پيرامون تن و بدن همراه و همگام بوده است (ريتزر،215:1389؛جلاييپور،422:1387). در قرون وسطي غيرعادي نبود که زنان و مرداني، که شايد آشنايي چنداني نداشتند، شب را در يک اتاق واحد بگذرانند و لخت بخوابند. در شب عروسي يک زوج در قرون وسطي دستهاي از افراد عروس و داماد را تا تختخوابشان همراهي ميکردند. ساقدوشها لباس عروس را درميآوردند. براي آنکه ازدواج قانوني محسوب شود، همخوابگي زوج بايد در حضور ديگران نمايش داده ميشد.
مشخصات
نوشتار حاضر حاصل مطالعه گروه تخصصی بوبوک می باشد که به منظور مطالعه و آشنایی بیشتر پژوهشگران عزیز با ادبیات نظری موضوع ارائه شده در اختیار آنها قرار گرفته شده است.
تعداد صفحات: 97صفحه فایل WORD
مقدمه: دارد
مبانی نظری: دارد
بحث و نتیجه گیری: دارد
منابع: دارد
در صورت بروز هر گونه مشکل می توانید در هفت روز هفته و 24 ساعت شبانه روز با تیم پشتیبانی بوبوک از طریق راه های ارتباطی زیر ارتباط برقرار کنید.
Site: www.bobook.ir
Phone number: 09194448186 – 09059793565
Telegram number: 09059793564
Email: bobook.team@gmail.com
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
دیدگاهی بنویسید