مشکلات رفتاری
رفتارهای نامناسب کودکان باعث بروز مشکلات فراوان در مدرسه می شود و علاوه بر اینکه به تحصیلات کودک خدشه وارد می کند، باعث پایین آمدن عزت نفس و شکست در سالهای بعدی زندگی فرد خواهد شد ، رفتارهای برونزاد مانند پرخاشگری، بدون مداخلات تخصصی مؤثر، فرد را سنین بزرگسالی در معرض رفتارهای ضد اجتماعی و بزهکارانه قرار می دهد، و مشکلات درون زاد، مانند افسردگی، باعث کندی و حتی توقف رشد روانی کودک خواهد شد .
این کودکان احتمالا به علت تکانشی بودن، نمیتوانند رفتارهای خود را تنظیم کنند و از پسخوراندهای موجود بهره ببرند. رفتارهای انفجاری بیشتری دارند که ممکن است به بروز مشکل در موقعیتهای اجتماعی منجر شود. این کودکان معمولا کودکانی ناراحت، پر سرو صدا و زورگو هستند .
مشکلات در روابط والد و فرزندی
یکی از فاکتورهای مهم خانوادگی که در رشد بهنجار و یا نابهنجار هیجانات و رفتار کودک نقش دارد ارتباط والد-کودک، بویژه ارتباط مادر-کودک می باشد .
تعامل کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی با والدینشان، موضوع بسیار مهمی است که نباید مورد غفلت پژوهشگران و درمانگران قرار بگیرد. مطالعهی تعامل کودکان دارای اختلال نقص توجه – بیش فعالی با والدینشان نشان میدهد که در روابط بین آنها فشار روانی ، روابط تحمیلی ، افسردگی، محدودیت، ناکامی بالا و توانایی کمتر وجود دارد.
مطالعهی تعامل والدین- فرزند در بین خانوادههای کودکان با اختلال نقص توجه – بیش فعالی در ایران نشان داده است که این والدین بیشتر از سبک فرزندپروری خودکامه استفاده میکنند.
رابطهی فرزند و والدین با همدیگر کنش متقابل دارند، به این معنا که تأثیرات کودک و والدین دو سویه است . وجوه رفتاری متعدد اختلال پایداری چون نقص توجه – بیش فعالی میتواند به افسردگی مادران، اضطراب و احساس محدود شدن نقش والدینی، احساس عدم لیاقت در امر تربیت فرزند، وابستگی ضعیف عاطفی بین کودک و والد، روابط منفیتر این کودکان با خواهر و برادرانشان، بالا رفتن سطح تنش در خانواده، بالاتر بودن میزان طلاق و از هم گسیختگی روابط خانوادگی، منجر شود .
والدین کودکان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی فشار روانی بیشتری را تجربه میکنند و در نتیجه رفتارهای نامناسبی در روابط والد- فرزندی این افراد وجود دارد. کودکان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی، آزارنده ونافرمان بوده ، والدین بیشتر منفی و مداخلهگرند و کمتر در فعالیتهای اجتماعی شرکت میکنند .
اشکال در روابط والد و فرزندی، درخانوادههای دارای کودک دچار اختلال نقص توجه- بیش فعالی، یکی از ویژگیهای این خانوادههاست و میزان آسیبدیدگی روابط والد- فرزندی، با میزان اختلال و همچنین نوع اختلالات همراه آن نیز بستگی دارد .
تعاملات کودک – والد به طور وسیعی تحت تأثیر نشانگان کودکانی است که ADHD دارند. این کودکان اغلب در برابر درخواستهای والدین نافرمانتر هستند و در شروع کردن و دنبال کردن فعالیتها شکست می خورند و زود دست میکشند و نسبت به کودکان غیر بیمار بیشتر از آنها تقاضا میشود تا توجه کنند، چنین رفتارهایی برای والدین و مراقبان استرس واقعی ایجاد میکند .
تواناییهای تحولی کودک ممکن است وی را برای مشکلات رفتاری در معرض خطر قرار دهد. این که چگونه دیگران در ابتدا کودک را درک کردهاند و با او تعامل دارند، احساس شایستگیهای تحولی را تعیین میکند. برای مثال، یک تأخیر خفیف در رشد زبان با تظاهر کلامی مختل، هوش کمتر از متوسط، یا هماهنگی حرکتی – دیداری ضعیف ممکن است به پذیرش اجتماعی ضعیف، لذت و آزار از طرف دیگران یا اشکال دیگر بدرفتاریهای اجتماعی منجر میشود. چنین تأخیرهایی توانایی یادگیری عادتهای مناسب یا کنترل هیجانی، کودک را تحت تأثیر قرار میدهد .
بارکلی به نقل از لهنر – دوآ ، پژوهشهای زیادی را در مورد بررسی تعاملات کودک – والد، بین کودکان ADHD و والدینشان انجام داده است. نتایج تحقیقات وی نشان میدهد در شرایطی که والدین کودکان ADHD نباید تکالیف تعیین شدهای را به کار میبردند، کودکان آنها فرمانبرداری کمتری نشان داده و در حفظ و تداوم فرمانبرداری نیز مشکل داشته و نسبت به کودکان غیر بیمار لجبازی بیشتری داشتند. این در حالی است که والدین کودکان ADHD رهنمودها و درخواستهای ارائه میدادند و در بیشتر موارد این درخواست ها منفیتر بوده و کمتر به تعاملات مثبتی که به وسیله فرزندشان آغاز شده بود پاسخ میدادند، این تعاملات ممکن است وقتی که کودک دارای ADHD تحت درمان با داروهای روانی قرار میگیرد و والدین آموزش لازم را دریافت میکنند، بهبود مییابد.
منبع
علیشیری،آزاده(1392)، اثربخشی آموزش گروهی فرزندپروری مثبت بر روابط مادر- کودک،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی، دانشکدهی علوم تربیتی و روانشناسی شیراز
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید