چهار پايگاه اساسي هويت
دستيابي: دستيابي به هويت از نظر رشدي پيشرفتهترين پايگاه است. فردي كه در اين حلقه قرار ميگيرد دورهاي از جستجوي جايگزينهاي هويت را پشت سر گذاشته و تعهدهاي به خوبي تعريف شدهاي را ايجاد كرده است. او به طور جدي انتخابهاي شغلي متعددي را در نظر گرفته و با توجه به شرايط خودش تصميمگيري كرده است؛ اگرچه انتخاب نهايي او ميتواند شكل تبديليافتهاي از خواستههاي والدين او باشد.
در زمينه ايدئولوژي، عقايد گذشتهاش را مجددا ارزشيابي ميكند و به راهحل ميرسد كه او را آماده عمل ميكند. بطور كلي اگر در معرض تغييرات ناگهاني محيط قرار گيرد، خود را نميبازد. قدرت انعطاف، توصيفكنندة روش اين افراد با جهان است. آنان متفكر و دروننگر هستند و تحت تاثير استرس، از نظر شناختي عملكرد بسيار خوبي دارند. آنان حس شوخطبعي دارند و پذيراي تجارب جديد هستند.
مارسيا، هويت دستيابي را تقريبا شامل رويارويي با بحرانهاي شخصي و تصميمگيري متفكرانه ميداند. فرد نسبت به انتخابهاي گوناگون و دشواري كه زندگي برايش فراهم نموده، آگاه ميگردد و اين تقريبا رسيدن به ميان واگرايي است كه پياژه مطرح مينمايد. اريكسون ،در مورد اين پايگاه هويت واضحترين تعريف را مينمايد: هنگامي كه فرد بتواند بين تصوري كه از يگانگي و ثبات دروني خود دارد و آن تصوري كه ديگران از يگانگي و ثبات وي دارند هماهنگي ايجاد كند، اعتمادبهنفس حاصل ميگردد.
تعليق: اين پايگاه پيشدرآمدي به دستيابي هويت است. فردي كه در پايگاه هويت تعليق قرار دارد در حال گذراندن دورهاي از جستجو ؛ بحران است. تعهدهايي به شكل نسبتا مهم دارد. اين نوع هويت نتيجه تصميمگيري سنجيده يا تعليق ميباشد كه فرد به خود فرصتي ميدهد تا از فشار ناشي از مدرسه، دانشگاه يا اولين شغل تا حدي خلاص يابد و طي آن خود را در تجارب بيازمايد تا به شناخت عميقي در مورد خود برسد. اين فرد كوشش فعالي براي ايجاد تعهد دارد و سعي دارد كه بين منابع گوناگون هويت هماهنگي و همخواني ايجاد كند. اين نوجوانان ظاهري، گاه گيج و سردرگم دارند كه حاكي از دلمشغولي حياتي و منازعه درونياش با پرسشهايي است كه در بعضي مواقع به نظر ميرسد برايش غير قابل حل است. مارسيا ، تصوير منش آنها را به دو صورت نشان ميدهد: بعضي از آنان ممكن است در منازعه هويتشان برانگيخته و مضطرب باشند و سايرين بسيار متفكرند. آنان تقاضاي همنوايي را به آساني اجابت نميكنند و احساس پايداري از عزتنفس دارند.
ممانعت: اين افراد در عقايد خود راسخ هستند و از هر نوع جستجوي جدي اجتناب ميكنند. پيامد آن شكلگيري ساختارهاي هويت سختي است كه در مواجه شدن با موقعيتهاي جديد زندگي نفوذناپذير است. اطمينان و امنيت، پاداش اين افراد است. براي اينكه انتظار پيروي از نقشهاي از پيش تعيين شده را برآورده ساختهاند. اين افراد به ندرت به درمان رجوع ميكنند، مگر هنگامي كه رويدادهاي خارجي آنها را مجبور به ارزيابي مجدد عقايد و اهداف بررسي نشده گذشتهشان كند يا هنگامي كه اين عقايد تهديد ميشوند. اين افراد در برابر شرايط محيطي متقاضي سازگاري جديد، بسيار آسيبپذيرند و نيز تصميماتي كه بسياري از نوجوانان اين پايگاه از آن اجتناب ميكنند ؛به دليل ترس از دست دادن تاييد، ممكن است باعث كاهش عملكردهاي دوران بزرگسالي و محدود كردن امكان رشد شود. محيط تربيتي كه از جستجوي دوباره جايگزينهاي شغل و ايدئولوژيك حمايت ميكندوبه تعهدهاي نابالغ پاداش نميدهد، ميتوانددرخدمت رشدافراداين پايگاه قرار گيرد.
پراكندگي: پراكندگي هويت از نظر رشدي پايگاه، داراي كمترين پيشرفت است و پايگاه فردي است كه به هيچ وجه جهت معيني در زندگي خود متعهد نشده باشد. اگر در گذشته دورهاي از بحران را تجربه كرده باشد، بدون آن كه در پي آن تعهدي را ايجاد كرده باشد، او در مورد هيچ چيز تصميم نگرفته است. او به موضوعات ايدئولوژيك بيعلاقه است يا يك رويكرد درهموبرهم دارد كه در آن يك نظريه همانقدر خوب استكه نظريات ديگر و او جرات آن را ندارد كه از ميان اين دو نماهاي متعدد يكي را برگزيند.
منبع
شریعت،فرشته(1392) رابطه تعهد هویت و ابراز وجود با احساس تنهایی در دانشجویان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی ارسنجان
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید