چارچوب نظری پژوهش حاضر
با عنایت به نظریههای مطرح شده و پیشینه پژوهش می توان نتیجه گرفت کیفیت زندگی دختران ساکن درمرکز قرنطینه دستخوش عوامل گوناگونی میباشد.اینک سعی شده است از تئوریهای بلون دن و ایوانزوکوب و لبو ، مربوط به کیفیت زندگی و تئوریهای سنجش رضایت جوران و دمینگ، استفاده شود. این نظریهپردازان اهمیت کیفیت را مورد توجه قرار دادهاند. آنها معتقدند کیفیت دقیقاً همان است که دریافتکننده خدمات تعیین میکند. به نظر آنها تأمین نیازها و انتظارات مشتریان و مصرفکنندگان خدمات، اصل مسلم دستیابی به موفقیت محسوب میشود. مهمترین و اصلیترین مسیر موفقیت در فرآیندهای مختلف ارائه یک خدمت، مشارکت مستقیم دریافتکنندگان خدمات است و این نکته در قالب رویکرد مرجعمداری مطرح شده از جانب جوران و دمینگ، شرح داده میشود.
نظریه کنش متقابل ویلیام شوراتز، نیز در متن پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. نظریه کنش متقابل به عنوان یکی از نظریات مورداستفاده در مددکاری اجتماعی است. ما در این دیدگاه نمیتوانیم رفتار و حرکات فرد را بدون درنظر گرفتن رفتار و حرکات دیگران درک کنیم. هر مسأله ای باید در متن کنش متقابل با محیط خود دیده شود، زیرا که ممکن است بین فرد و سیستمهایی که با آنها ارتباط دارد مانعی وجود داشته باشد که با رفع آن بهبود در کیفیت زندگی فرد ایجاد شود.در بررسی کیفیت زندگی دختران ساکن در مرکز قرنطینه و انتظارات آنها از مرکز از نظریات پیلا و پرلمن ، در رابطه با تنهایی، از نظریه بندورا ، در رابطه با نوجوانی و یادگیری اجتماعی، از نظریههای البک و فکتو و بلون دن ، در رابطه با مشارکت، از نظریههای ؛ راجرز ، لوین ، کولی و پارسونز ، در رابطه با روابط فردی و از نظریات : دومازویه ،در مورد اوقات فراغت و در مورد نیازهای عاطفی از نظریات :راجرز ومازلو ، استفاده شد.
منبع
صادقی،سماء(1387)،كيفيت زندگي دختران ساكن در مركز قرنطينه بهزيستي،پایان نامه کارشناسی ارشد،مددکاری اجتماعی،دانشکده علوم اجتماعی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید