پیش‌نیازهای پیروی بیمار از مصرف صحیح داروها

برگر و فلکی،  پیش نیازهای پیروی فرد از رژیم‌درمانی و به‌ویژه داروها را چنین مطرح کردند: علاقه‌مندی و توجه به سلامت و درک تشخیص بیماری، درک اثرات بیماری بر فرد، باور آن‌که داروی تجویز شده به درمان کمک می‌کند، یافتن راه‌هایی برای تجویز داروها براساس شیوه زندگی بیمار، بها دادن به نتایج درمان بیش از توجه به بهای دارو، باور آن‌که او برای تداوم درمان توانایی دارد، باور ان‌ که اعضاء تیم درمانی فعالانه در درمان او مشارکت دارند.

علاوه بر این لوین، مراحلی را نام می‌برد که موجب ارتقاء پیروی بیمار از دستورات دارویی می‌شود. ارزیابی درک بیمار در مورد بیماری و داروها و برطرف کردن خلاء دانش بیمار در این مورد، مرتبط بودن و هم‌خوانی مصرف داروها و شیوه‌ی زندگی بیمار، استفاده از ابزارهایی برای تسهیل مصرف دارو مثل وسیله‌ای برای نصف کردن قرص یا کاربرد تصاویر، ساده کردن رژیم‌های دارویی، ارتقاء و حمایت‌های انسانی از سوی تیم درمانی، شناسایی موانع در تطابق فرد و سایر مسائل اجتماعی و رفتاری که موجب سرپیچی بیمار از رژیم درمانی می‌شود.

سالمندان پرخطرترین گروه سنی

در میان همه گروه‌های سنی، سالمندان مبتلا به بیماری‌های مزمن بیشترین استفاده از داروها را دارند علاوه بر این بیشترین خطر ناشی از سرپیچی از مصرف داروها همین گروه سنی سالمندان را تهدید می‌کند چون بیشتر سالمندان قادر به مصرف صحیح داروهای شده خود نیستند.

مسئله اینجاست که عوارض سرپیچی دارویی عواقب به مراتب خطرناک تری در میان سالمندان دارد، تشخیص آن در سالمندان دشوارتر است و نسبت به سایر گروه‌های سنی نیز مشکل تر درمان می‌کند.

شناسایی بیماران سالمند در معرض خطر سرپیچی از مصرف داروها تنها نخستین قدم در مقابله با این مشکل احتمالی است. هر یک از اعضاء تیم درمان موظف هستند که در راستای وظایف خود در مورد هر بیمار چه بستری در بیمارستان و چه در سراس سالمندان و حتی بیماران سرپایی که دارو دریافت می‌کنند عوامل خطر و عوامل مستعد‌کننده سرپیچی از مصرف صحیح داروها را شناسایی کند و با سایر اعضاء تیم درمانی در میان بگذارد. هیچ اقدام منحصر به‌فردی برای مقابله با این مشکل به تنهایی کارآمد و موثر نیست و به همکاری پزشک و پرستار و دیگر اعضاء تیم درمان نیاز دارد. مجموعه‌ای از اقدامات که با مشارکت همه اعضا تیم درمان باشد تضمین‌کننده موفقیت اقدامات انجام شده است.

 پديده سالمندي يكي از مراحل حيات است، سالمندي را عصر سوم حيات، مرحله واپسين در تكامل شخص و سنين طلايي نيز ناميده‌اند. به عبارت ديگر سالمندي آخرين مرحله تكامل است كه از 65 سالگي شروع مي‌شود تا مرگ ادامه دارد و از ديد بعضي از صاحب‌نظران به عنوان سالهاي ناتواني و از نظر بعضي ديگر سالهاي ضعف ناميده مي‌شود .

در جهان توسعه يافته و درحال توسعه، افراد عمر طولاني دارند و افزايش طول عمر در سراسر جوامع، هم يك دستاورد اجتماعي به شمار مي‌آيد و هم چالش فرا روي اين جوامع است  .

طبق آمارهاي سازمان ملل متحد، برآورد شده كه جمعيت سالمندان جهان در 50 سال سه برابر افزايش خواهد داشت يعني جمعيت 606 ميليون نفري فعلي به دو ميليارد نفر در سال 2050 مي‌رسد.

داده‌هاي منتشر شده توسط اداره ملي آمار بريتانيا ، مربوط به سال 1997، نشان مي‌دهد كه يك مرد و يك زن 60 ساله مي‌توانند انتظار داشته باشند كه به ترتيب 9/18 سال و 7/22 سال ديگر زندگي كنند.

نيازهاي بهداشت رواني سالمندان معمولاً در گذشته مورد بي‌توجهي قرار گرفته بود. همچنانكه طول عمر افراد بيشتر مي‌شود و به سلامت جسمي سالمندان توجه مي‌شود، تأكيدهاي مربوط به ارايه‌ انواع مداخله گريهاي لازم براي رفع نيازهاي عاطفي آنان نيز افزايش مي‌يابد. تعداد زياد سالمندان به افزايش قدرت اجتماعي ـ سياسي كارآمدي منجر مي‌شودكه مي‌تواند بر چگونگي ارايه‌ خدمات بهداشتي و به ويژه خدمات بهداشت رواني و چگونگي سازماندهي و اختصاص دادن منابع به سالمندان اثر بگذارد. نياز به درمانهاي روانشناختي كارآمد براي سالمندان مهمتر از گذشته خواهد بود .

سالمندان از تمام گروههاي سني ناهمگن‌ترند و غالباً تفاوتهاي آنها بيشتر از شباهتهايشان است  . احتمال شكل‌گيري يك بيماري مزمن جسمي با افزايش سن فرد بيشتر مي‌شود. براساس زمينه‌يابي عمومي مربوط به خانواده كه در سال 1998 در بريتانيا صورت گرفت، 59 درصد افراد بين 65 تا 74 ساله و 66 درصد افراد 75 ساله و بالاتر تجربه‌ ابتلا به يك بيماري و ناتواني ديرپا معلوليت‌ را گزارش كردند. رایج­ترین بیماریهای مزمن بیماریهای عضلانی-اسکلتی، بیماریهای مربوط به گردش خون، بیماریهای قلبی و بیماریهای نورولوژیک هستند که با افزایش سن بیشتر می­شود . اگر چه، ضعف سلامت جسماني مي‌تواند عامل خطر‌ساز عمده‌اي در شكل‌گيري اختلالهاي رواني باشد ، ولي نشانه‌هاي اين اختلالها اغلب از ديد متخصصان بهداشتي كه به درمان شكايتهاي جسماني سالمندان مي‌پردازند، ناشناخته باقي مي‌مانند. درست است كه افسردگي خطر شكل‌گري از كار افتادگي را افزايش مي‌دهد و از كار افتادگي نيز مي‌تواند خطر شكل‌گيري افسردگي را افزايش دهد ؛اما ارتباط بين اين دو پيچيده‌تر از نوعي تناظر يك به يك است.

از سویی دیگر تقريباً 5 درصد وزن مغز در افراد بشر بين سنين 70-30 سال و ده درصد آن در سن 80 سالگي و بيست درصد در سن 90 سالگي كاهش مي‌يابد. همراه با اين تغييرات بطن‌ها گشاد و بزرگ شده و پرده‌هاي مغز ضخيم و كلفت مي‌شود. تعداد سلول‌هاي عصبي رو به كاهش مي‌رود البته اين جزيي است و مسئله مهم اين است كه يك نقصان وكاهش كلي در فرآيندهاي عصبي بوجود مي‌آيد. ضايعات ايسكميكمغز، در نيمي از افراد بالاي 65 سال وجود دارد. از نظر بيوشيميايي ميزان رفلكس‌هاي ارادي يا خودكار، كاهش توانايي در پاسخ به تحريكات چندگانه، بي‌خوابي، كوتاه شدن دوره‌هاي خواب، كاهش قواي شناختي، اختلال در حافظه،‌تغييرات شخصيتي و خلقي در افراد سالمند قابل بررسي مي‌باشد .

بیماری پارکینسون  نیز نوعی اختلال تحلیل­برنده سیستم عصبی­مرکزی در سالمندان است.علائم حرکتی این بیماری در نتیجه مرگ سلول­های تولیدکننده­دوپامین در منطقه­ای از مغز میانی به نام جسم­خاکستری  ایجاد می­شود.علت این مرگ سلولی هنوز مشخص نیست .

و از آنجاییکه بیماری پارکینسون دومین اختلال نورودژنراتیو شایع بعد از بیماری آلزایمر است. پارکینسون در میان سالمندان بسیار شایع بوده و شیوع آن از 1 درصد در افراد بیش از 60 سال به 4 درصد در افراد بالای 80 سال افزایش پیدا می­کند. شیوع پارکینسون در جمعیت عمومی ایران 2 در صد هزار نفر است که این میزان در افراد بالای 65 سال به 2 در هزار نفر(10 برابر) افزایش می­یابد. بر همین اساس و با احتساب جمعیت 75149669 میلیون نفری کشور در سال 1390، پیش بینی می­شود بین 150 تا 160 هزار نفر بیمار مبتلا به پارکیسنون در کشور وجود داشته باشد. نظر به اینکه جمعیت سالمندان کشور تا 30 سال آینده رشد چشمگیری خواهد داشت، بنابراین تعداد بیماران مبتلا به پارکینسون نیز رشد فزاینده­ای خواهد یافت.

بیماری پارکینسون حرکات افراد را تحت تأثیر قرار می­دهد و سبب ایجاد اختلالات حرکتی می­شود. بارزترین علائم حرکتی در شروع بیماری عبارتند از لرزش یا ترمور ، سفتی ، برادی کینزی  یا کندی حرکت و اختلال در راه رفتن یا عدم تعادل وضعیتی.علائم غیر حرکتی شامل اختلال عملکرد اتونومیک، مشکلات عصبی- روانی: خلق، شناخت، رفتار یا تغییرات فکری و مشکلات حسی و خواب می­باشد. ترمور یا لرزش، بارزترین و شناخته شده­ترین علامت پارکینسون است. در حدود 30 درصد مبتلایان به پارکینسون در آغاز بیماری ترمور ندارند و در اکثر آنها این علامت با پیشرفت بیماری ایجاد می­شود. این نوع ترمور معمولاً ترمور در حالت استراحت است به نحوی که ترمور عضو در انجام کارهای ارادی و در هنگام خواب از بین می­رود. ترمور بیشتر نقاط انتهایی اندام را درگیر می­کند و در شروع بیماری معمولاً فقط در یک بازو یا پا وجود داشته و با پیشرفت بیماری بصورت دو طرفه دیده می­شود. اصطلاح مورد استفاده برای ويژگی ترمور در مبتلایان به پارکیسنون “pill-rolling” است. این اصطلاح به منظور شرح تمایل اتصال میان انگشت اشاره و شست و انجام حرکت چرخشی همزمان این دو انگشت است. برادی­کینزی؛ کندی حرکت یکی دیگر از اختلالات حرکتی بیماری پارکینسون هست که با دشواریهایی در طی انجام دادن حرکات از زمان برنامه­ریزی برای شروع یک حرکت تا اتمام آن حرکت همراه است. انجام حرکات متوالی و همزمان در این بیماران مختل می­شود. برادی­کینزی ناتوان کننده­ترین علامت در مراحل اولیه بیماری است . تظاهرات اولیه با مشکلاتی در طی انجام کارهای روزمره  که نیازمند داشتن کنترل بر حرکات ظریف از قبیل نوشتن و لباس پوشیدن هستند, همراه هستند. برادی­کینزی، در مورد همه حرکات یا در زمانهای مختلف، یکسان نیست. این علامت بر اساس میزان فعالیت یا وضعیت عاطفی فرد تغییر می­یابد به نحوی که برخی از بیمارانی که به سختی می­توانند راه بروند هنوز هم قادر به راندن دوچرخه هستند. یکی دیگر از علائم شایع در پارکیسنون سفتی اندام­ها  است. سفتی اندام ناشی از نوعی انقباض بیش از حد و مداوم عضلانی است. سفتی ممکن است با دردهای مفصلی همراه باشد. در مراحل اولیه بیماری، سفتی اغلب غیر قرینه است و عضلات گردن و شانه­ها را قبل از صورت و انتهاها درگیر می­کند. با پیشرفت بیماری سفتی معمولاً تمام بدن را درگیر کرده و توانایی حرکت را کاهش می­دهد. ناپایداری وضعیتی یکی دیگر از علائم شایع در این بیماران است. این حالت معمولاً در مراحل انتهایی بیماری رخ می­دهد و منجر به اختلال در تعادل و افتادن­های مکرر و در نتیجه شکستگی­های استخوانی می­شود. ناپایداری اغلب در مراحل اولیه به­ ویژه در افراد جوانتر مشاهده نمی­شود . حدود40 درصد از بیماران ممکن است افتادن را تجربه کنند و 10 درصد آنان هفته­ای یکبار دچار افتادن ­شوند. تعداد دفعات افتادن به شدت بیماری پارکیسنون بستگی دارد. سایر علائم و نشانه­های حرکتی شناخته شده، منجر به اختلال در گام برداشتن و ایستادن: مانند شتابزدگی غیر ارادی ؛ حرکات سریع به این سو و آن سو در گام برداشتن و وضعیت خم شده به سمت جلو در هنگام راه رفتن . اختلال در تکلم و بلع ؛ ماسکه شدن صورت؛  و ریز شدن دست خط می­شوند؛ اگرچه دامنه مشکلات حرکتی ممکن است حتی وسیع­تر از این نیز باشد. افسردگی تقریباً در نیمی از بیماران مبتلا به پارکینسون ایجاد می­شود و می­تواند در هر مرحله از بیماری بروز کند و اغلب بدون تشخیص و درمان باقی می­ماند. اختلالات اضطرابی ممکن است به صورت مجزا یا همراه با افسردگی یا اختلال شناخت پیشرونده تظاهر یابند.

اختلالات شناخت در بسیاری از بیماران مبتلا به پارکینسون ایجاد می­شوند و شدت آنها اکثراً کم تا متوسط است. مشکلات در انجام کارهای پیچیده، برنامه­ریزی درازمدت و به خاطر سپردن یا به یاد آوردن اطلاعات جدید شایع است. امروزه مشخص شده است که اختلال عملکرد حافظۀ کاری، توجه، انطاف­پذیری ذهنی، عملکرد دید فضایی، فصاحت کلمه و عملکردهای اجرایی را هم شامل می­شود.

با کاهش کیفیت زندگی در مبتلایان و مراقبین آنها، افزایش مرگ و میر و افزایش احتمال نیاز به پرستار در منزل همراه است . شایعترین نقص شناختی در افراد مبتلا، اختلال عملکرد اجرایی  است که شامل مشکلاتی در برنامه­ریزی، انعطاف­پذیری شناختی ، تفکر انتزاعی، حقوق قانونی ، آغاز فعالیت­های مناسب ، مهار اقدامات نامناسب  و انتخاب اطلاعات حسی مرتبط است. نوسانات در توجه و سرعت شناختی کم ، از سایر اختلالات شناختی هستند. حافظه نیز ممکن است بویژه در به یاد آوری اطلاعات آموخته شده تحت تأثیر قرار گیرد. با وجود این هنگامی که از برخی از اشارات استفاده می­شود بهبودی در حافظه رخ می­دهد. فرد مبتلا به پارکیسنون 2 تا 6 برابر بیش از دیگران در معرض ابتلا به دمانس است . شیوع دمانس با افزایش طول مدت بیماری، افزایش می­یابد. دمانس با کاهش کیفیت زندگی در مبتلایان و مراقبین آنها، افزایش مرگ و میر و افزایش احتمال نیاز به پرستار در منزل همراه است .

شایعترین اختلالات خلقی در این بیماران افسردگی، بی عاطفگی و اضطراب هستند،میزان شیوع افسرگی در مبتلایان به پارکینسون بالای 50 تا 60 درصد گزارش شده است تخمین زده می­شود، در یک مرور سیستماتیک شیوع افسردگی شدید 17 درصد، افسردگی خفیف 22 درصد و افسرده خویی 13 درصد گزارش شده است . شدت افسردگی معمولاً خفیف تا متوسط بوده و خودکشی در این بیماران به ندرت اتفاق می­افتد .اگر چه افسردگی شایعترین مشکل روانی عصبی بیماران مبتلا به پارکینسون است اما اغلب تشخیص داده نمی­شود و بیشتر از 50 درصد بیماران درمانی برای افسردگی دریافت نمی­کنند. یکی از دلایل این آمار قابل توجه بدین خاطر است که بسیاری از پزشکان افسردگی این گروه از بیماران را به عنوان پاسخی به اختلالات حرکتی در نظر می­گیرند. وجود افسردگی در مبتلایان به پارکینسون تشخیص و درمان دارویی این بیماران را مشکل­تر می­کند،رفتارهای برانگیزشی از قبیل مصرف و تمایل بیش از حد دارو، شرابخواری، تمایل جنسی بیش از حد و قماربازی مرضی می­تواند در بیماران مبتلا به پارکینسون دیده شود و با مصرف داروهایی که برای کنترل این بیماری مورد استفاده قرار می­گیرند، ارتباط دارند. علائم سایکوتیک مانند توهم  یا هذیان، در 4 درصد بیماران رخ می­دهد و فرض بر این است که شایعترین دلیل علائم سایکوتیک در این بیماران افزایش فعالیت دوپامینرژیک، ثانویه به درمان باشد. بنابراین، بروز این علائم با افزایش سن و مصرف لوودوپا شایعتر می­شود.

علاوه بر علائم شناختی و حرکتی، پارکیسنون سایر عملکردهای بدن را نیز مختل می­کند. يكي از متغيرهاي روانشناختي و رفتاري مهم در تاخير بيمار در کمک جویی، ادراك علائم بيماري است. مشکلات خواب یکی از ويژگی­های این بیماری است و با مصرف داروها ممکن است تشدید شود. همه سالمندان از خواب نا كافي شكايت دارند. تقريباً 25-12 درصد از سالمندان سالم، بيخوابي مزمن گزارش مي‌كنند و ميزان بالاتر اين مشكل احتمالاً در سالمندان مبتلا به هر نوع بيماري جسمي و رواني گزارش مي‌شود . علائم اختلالات خواب در مبتلایان به پارکینسون می­توانند به صورت خواب آلودگی در طی روز، اختلال در خواب مرحله رم و یا بی­خوابی بروز یابند. تغییر در سیستم عصبی اتونوم می­تواند منجر به هیپوتانسیون وضعیتی؛  افت فشار خون در حالت ایستاده، پوست چرب و تعریق بیش از حد، بی­اختیاری ادرار و تغییر در عملکرد جنسی شود. یبوست و اختلال حرکت معده­ای  می­تواند آنقدر شدید باشد که سبب احساس ناراحتی و حتی به خطر افتادن وضعیت سلامتی فرد گردد. بیماری پارکینسون با اختلالات چشمی و بینایی شدید از قبیل کاهش پلک زدن، خشکی چشم، اختلال در پیگیری اشیاء با چشم، اختلال در نگاه مستقیم به سمت بالا و دوبینی همراه است .تغییر در درک حس­ها شامل اختلال در حس بویایی، احساس درد، گزگز و سوزن سوزن شدن است. همه این علائم ممکن است در طی سالهای قبل از تشخیص این بیماری نیز وجود داشته باشند. در صورت عدم رعايت صحیح رژیم درمانی و پیروی دارویی گاهی اوقات این علائم به قدری تشدید می­یابد که منجر به ناتوانی کامل بیمار می­شود. تشدید علائم حرکتی، عصبی و روانی می­تواند سبب ناامیدی بیمار در خود مراقبتی شود. بنابراین در این بیماران علاوه بر مراقبت­های جسمانی، توجه به نیازهای شناختی و روانی اهمیت دارد. پیش­رونده بودن اختلالات حرکتی به همراه اختلالات خلقی الگوی فعالیت­های روزانه زندگی فرد را مختل کرده و فرد را روز به روز ناتوان­ترمی­کند. بنظر می­رسد الگوهای رفتاری این بیماران درامرمراقبت ازخود با سایر بیماران نیز متفاوت باشد.

هزینه­های بیماری پارکیسنون در جامعه بسیار بالا است اما برآورد دقیق آن بدلیل مشکلات متدولوژیک در تحقیقات و تفاوت­های میان کشورها بسیار دشوار است. هزینه سالیانه این بیماری در انگلستان بین 449 میلیون تا 3/3 میلیارد پوند برآورد شده است. در ایالات متحده هزینه درمانی هر بیمار در هر سال رقمی در حدود 10 هزار دلار و بار مالی این بیماری به طور کل 23 میلیارد دلار برآورد شده است. در حالیکه سهم دارو درمانی در این هزینه­ها بسیار کمتر است، سهم وسیعی از هزینه این بیماری مربوط به مراقبت­های سرپایی و پرستاران در منزل است. هزینه­های غیر مستقیم این بیماری به علت کاهش عملکرد و بار این بیماری بر روی مراقبین بسیار بالاست. علاوه بر هزینه­های اقتصادی، بیماری پارکیسنون کیفیت زندگی بیماران و همچنین مراقبین آنان را کاهش می­دهد.

در صورت عدم درمان، علائم حرکتی در مراحل ابتدایی بیماری به سرعت پیشرفت خواهد کرد؛ اما سرعت پیشرفت علائم در مراحل انتهایی بیماری کمتر خواهد بود. افراد درمان نشده بطور میانگین پس از 8 سال استقلال حرکتی و روانشناختی خود را از دست می­دهند و پس از 10 سال بطور کامل ناتوان خواهند شد. در مرحله نهایی این بیماری مراقبت تسکینی به منظور بهبود کیفیت زندگی فراهم می­گردد. با وجود پیشرفت­های زیادی که در امر تشخیص، درمان و نوتوانی این گروه از بیماران رخ داده است اما تاکنون توجه کافی به ابعاد مختلف درمان­های غیردارویی و روانشناختی صورت نگرفته است.

منبع

برقی ایرانی،زیبا(1392)، اثر بخشی شناخت_رفتار درمانگری سالمندی(CBTO)بربهبود نشانه­های مرضی، همبسته­های شناختی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه پیام نور

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید

0