پیشرفت تحصیلی
پیشرفت تحصیلی، یکی از متغیرهای اصلی آموزش و پرورش و آموزش عالی است و میتوان از آن بهعنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش و پرورش و آموزش عالی یاد کرد. ربر و لادین ، پیشرفت تحصیلی را جلوهای از جایگاه تحصیلی دانشآموز میدانند، این جلوه ممکن است بیانگر نمرهای برای یک دوره یا میانگین نمرات در دورهای مربوط به یک موضوع یا میانگین نمرات دورههای مختلف باشداین که چه عواملی بر پیشرفت و موفقیت تحصیلی دانشجویان تاثیر میگذارد، یا سهم و مشارکت هر عامل چه اندازه است، همواره از حیطههای مورد علاقه پژوهشگران تربیتی و حتی روانشناسان تربیتی بوده است. مجموعهای از عوامل فردی و محیطی یا عوامل شناختی و غیرشناختی بر پیشرفت تحصیلی دانشجو تاثیر میگذارد. البته در هیچ پژوهشی امکان جمعآوری و تحلیل همه این متغیرها در کنار هم وجود ندارد.
متغیر پیشرفت تحصیلی چندبعدی است و از عوامل متعدد و بیشماری تاثیر میپذیرد. گسترش پژوهشها و یافتههای حاصل از آنها در سطح آموزش عالی، هرگونه تفکر مبتنی بر سادهانگاری برای تبیین پیشرفت تحصیلی را نفی میکند. دانشجویان به واسطه موفقیت در تحصیل به موقعیتی دست مییابند که از حداکثر نیروی درونی و بیرونی خود برای دستیابی به اهداف آموزش عالی استفاده نموده و شرایط لازم برای زندگی اجتماعی موفق را کسب مینمایند. بر عکس عدم موفقیت در تحصیل زمینهساز مشکلات فردی و اجتماعی بسیار و انحراف از دستیابی به اهداف سیستم آموزشی است. محققین عوامل مختلفی را در پیشرفت تحصیلی دانشجویان دخیل دانستهاند اما با توجه به تفاوتهای فرهنگی و تغییرات سریع عوامل در طول زمان نمیتوان به عنوان یک قانون عمومی و کلی، علتهای خاصی را برای همه جوامع مطرح نمود، زیرا قوانین، بافت فرهنگی و سنت هر جامعه، نگرش مردم به تحصیلات، سطح درآمد والدین و غیره، همه از عواملی هستند که بطور اخص در یک جامعه، برشکست یا موفقیت تحصیلی تاثیر میگذارند. پیشرفت تحصیلی میزان دستیابی فراگیران به اهداف آموزشی از پیش تعیین شده است، که انتظار میرود در کوششهای یادگیری خود به آنها برسند.
فرد، آموزشگاه و خانواده سه بعد عمده تاثیرگذار در شکلگیری خودپنداره و خودتحصیلی و در نهایت پیشرفت تحصیلی دانشجویان محسوب میشوند. هر کدام از این ابعاد اجزای زیادی دارند. مهمترین عامل که میتواند کل فرایند زندگی را تحت تاثیر قرار دهد و همچنین بر پیشرفت تحصیلی و خودپنداره دانشجو اثر داشته باشد عامل فردی است. فرد باید از لحاظ درونی و فردی تغییر کند تا بتواند در تمام زمینهها نیز متحول شود. مهمترین عوامل فردی که در پیشرفت تحصیلی (افت تحصیلی) نقش دارند عبارتند از: داشتن هدف، عزت نفس، انگیزه، اضطراب، روش مطالعه، هوش، توجه، برنامهریزی، جنسیت، عوامل بدنی، شرایط عاطفی و روانی، غیبت از کلاس :
هدف: یکی از عوامل پیشرفت یا افت تحصیلی، داشتن هدف است. داشتن هدف موجب میشود که دانشآموز برای رسیدن به آن برنامهریزی نماید و با جهت از قبل تعیین شده حرکت کند. هدف، جهت خاصی به موضوعات درسی میدهد و روش مطالعه و یادگیری را آسانتر میکند. وقتی که دانشجو هدفی برای خود انتخاب کند تمایل قلبی بیشتری برای درس خواندن و یادگیری خواهد داشت و سطح نمرات درسهای او روز به روز بالاتر خواهد رفت. اگر هدف بزرگ، یا دور از دسترس باشد، به علت ترس از عدم شایستگی آن را انتخاب نمیکند، بنابراین هدفهای بزرگ بایستی به اهداف کوچکتر تقسیم شود تا دانشجو به انتخاب آنها راغب شود.
عزت نفس: عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن. این حس از مجموع افکار، احساسات، عواطف و تجربیاتمان در طول زندگی ناشی میشود. همه افراد نیازمند عزت نفس هستند. دانشجو و دانشآموزی که دارای عزت نفس است از این ویژگیها برخوردار است:
- مستقل عمل میکند.
- مسئولیتپذیر است.
- به پیشرفتهایش افتخار میکند.
- به چالشهای جدید مشتاقانه روی میآورد.
- دامنه وسیعی از هیجانها و احساسات را نشان میدهد.
- ناکامی را به خوبی تحمل میکند.
- احساس میکند که میتواند دیگران را تحت تاثیر قرار دهد.
انگیزه: انگیزه حالت و شرایط درونی است که رفتار را تحریک میکند و در جهت معینی سوق میدهد و همچنین عبارت از حالات و شرایط درونی فیزیولوژیک و روانی فرد است که او را به فعالیت در جهت معینی یا برای رسیدن به هدفهای خاصی وادار میکنند. استادان گاهی اوقات با رفتارهای خویش به شکلگیری ادراک کفایت در فراگیران یاری میرسانند. برخی از روشهای ایجاد انگیزه در دانشجویان به شرح زیر است:
- طرح مطالب درسی به صورت پرسشهای جالب
- تلاش در جهت احساس نیاز در دانشجویان.
- تجربه و تماس مستقیم با مطالب درس.
- بیان کردن هدفها بصورت روشن و معین با توانایی دانشجویان.
- اجرای نقش.
- تشویق کلامی.
- ایجاد شرایطی که دانشآموز و دانشجو موفقیت خود را حس کند.
- تکالیف نباید مشکل و یکنواخت باشد.
- مشخص کردن نحوه انجام کار برای یادگیرنده.
- ارائه مطالب آموزشی از ساده به مشکل.
- فعال بودن دانشجویان.
- کلاس درس را باید از نظر ظاهری و روانی تبدیل به محیطی امن و آرامشبخش نمود
- گوشزد نمودن موفقیت دانشجو به او.
- برقراری رابطه بین مطالب کتب درسی با واقعیتهای زندگی.
- روشن کردن انتظارات مربیان و والدین برای یادگیرنده.
- انگیزش از راه سرمشقگیری.
- تحریک حس کنجکاوی یادگیرنده.
اضطراب: منظور از اضطراب نوعی حالات هیجانی ناخوشایند و مبهم است که با پریشانی، وحشت، هراس، تپش قلب، تعرق، سردرد، بیقراری، تکرار ادرار و تشویش همراه است. وجود اندکی اضطراب درانسان به عنوان یک حالت عاطفی و هیجانی نه تنها طبیعی است، بلکه فقدان کامل آن میتواند مشکلاتی را پدید آورد. یکی از دلایل اساسی افت تحصیلی دانشجویان و دانشآموزان، اضطراب امتحان است که در برخی از مطالعات سهمی در حدود پانزده تا بیست درصد داشته است. دانشجویی که اضطراب امتحان دارد، در هنگام امتحان به جای آنکه وقت و تمرکز خود را صرف پاسخدادن به سؤالات امتحان کند با افکار نامربوط و ناخوشایند که در آن هنگام در مورد امتحان و پیامدهای منفی آن گریبانگیرش شده کلنجار میرود. روشهای پیشگیری از اضطراب امتحان:
- ارزیابی واقعبینانه و بدون اغراق از امتحان
- قرار ندادن اضطراب امتحان در مدار توجه
- رفتارهای سازنده مثل مشورت و تمرین
- ایجاد شایستگی برای غلبه بر اضطراب امتحان از طریق حساسیتزدایی منظم
- برطرف کردن محرکهای نامطلوب در زمان امتحان
- خودرهنمون بودن
روش مطالعه: یکی از دلایل افت تحصیلی برخی از دانشجویان این است که شیوه مطالعه آنها بر طبق روش و اصول صحیح نیست و نه اینکه لزوما کم مطالعه میکنند.
هوش: هوش هر فرد را میتوان به دو نوع هوش عمومی و اختصاصی تقسیم کرد و هوش عمومی نوعی توانایی است که در اغلب فعالیتهای انسان خود را نشان میدهد. هوش اختصاصی استعداد و توانایی خاصی است که فرد در یک یا چند زمینه خاص دارد. مطالعات مختلف نشان داده است که درصد بسیار اندکی :بین ده تا پانزده درصد از موارد افت تحصیلی علت ناتوانی ذهنی و عدم کشش فرد است. امروزه دیگر ان اهمیتی را که در گذشته به هوش داده میشد، داده نمیشود و آن چه مهم است صفاتی چون تحمل و بردباری، پشتکار داشتن، اعتماد به نفس و از شکست نهراسیدن است. هم وراثت و هم محیط عوامل تعیین کننده مهمی در توانایی هوش هستند. وراثت دامنه یا حداقل و حداکثر هوش فرد را مشخص میکند در حالی که محیط تعیین میکند فرد در کجای این دامنه است. مثلا وراثت تعیین میکند که بهره هوش یک شخص بین هشتاد تا صد و ده باشد حال اگر این فرد در محیط غنی و قوی و سرشار از محرک بزرگ شده باشد دارای بهره هوشی صد و ده خواهد بود از آن بیشتر نخواهد بود و اگر در محیطی بسیار فقیر هم بزرگ شده باشد دارای بهره هوشی هشتاد خواهد بود ,کمتر از آن نخواهد بود. اکثر ما متاسفانه به خاطر شرایط محیطی از آن حداقل دامنه بهره هوشی که وراثت مشخص کرده است استفاده میکنیم. سالیان متمادی تصور میشد که میزان هوش یک شخص در طول زندگی ثابت باقی میماند اما اکنون مشخص شده است که نمرات آزمونهای هوش که در کودکی به دست میآیند شاخصهای معتبری از کارکرد هوش در نوجوانی یا بزرگسالی نیستند.
توجه: برای به خاطر سپردن هر مطلبی اولین شرط ، توجه به آن مطلب است. در واقع اشکال بسیاری از افراد که از ضعف حافظه گله میکنند از ضعف توجه و تمرکز است نه ضعف حافظه. هر چه بیشتر به چیزی توجه کنیم از مجموعه حواس بیشتر استفاده شده درک و فهم و بازیابی آن از حافظه آسانترست. بین نگاه کردن و توجه کردن باید تمیز قائل شد. توجه عملی ارادی است در حالی که نگاه کردن غیر ارادی است. افرادیکه از ضعف حافظه گله مندندبه محرکها نگاه میکنند نه توجه.
برنامهریزی: مراد از برنامهریزی پیوسته درس خواندن نیست بلکه طبق برنامه و ضوابط درس خواندن و حتی تفریح کردن است. برنامهریزی زمانی تاثیر دارد که یادگیرنده این کار را با انگیزه درونی انجام دهد.توجه به تفاوتهای فردی و شرایط زندگی افراد در برنامهریزی آموزشی بسیار مهم است.
جنسیت: طباطبایی یزدی،در مطالعه خود دریافته است که دختران در علم ادبی و پسران در علوم ریاضی و فنی توانایی بهتری دارند. همچنین طبق گزارشهای وزارت آموزش و پرورش میزان مردودی پسران بیشتر از دختران است.
عوامل جسمانی: بیماریهای جسمی، نقص در رشد و تکامل بدن و از همه مهمتر بعضی از غدد مترشحه داخلی تاثیر مهمی در رشد ذهنی افراد دارد. بیماریهایی مانند گواتر، صرع ، تومورهای مغزی و…میتوانند بر پیشرفت تحصیلی اثر بگذارند. نقصهای بدنی بیشتر آنهایی هستند که با بینایی، شنوایی و گویایی سروکار دارند. خوشبختانه نقصهای بینایی با مراجعه به پزشک رفع میشود. اما نابینایان در کلاسهای ویژه و به وسیله خط بریل آموزش میبینند. کودکان ناشنوا به ویژه در درس قرائت و آموختن زبان خارجی عقبماندگی پیدا میکنند.اغلب این مشکل را میتوان با سمعک درمان کرد .
شرایط عاطفی و روانی: شرایط عاطفی و روانی را میتوان به عنوان اصلیترین عامل پیشرفت یا افت تحصیلی دانست. بسیاری از دانشجویان با اینکه از بهره هوشی بالاتر از سطح متوسط و ظرفیت یادگیری قابل ملاحظهای برخوردارند اما صرفا به دلایلی از قبیل فقر عاطفی، انگیزه ناکافی، عدم پشتکار، فقدان اعتماد به نفس، عدم کفایت در ابراز وجود، کمی احساس خودارزشمندی، کمرویی، نداشتن نگرشی مثبت و قوی برای زندگی و تعارض روانی وغیره دچار بیاشتهایی تحصیلی شده نمیتوانند پیشرفت تحصیلی مطلوب داشته،این دانشجویان نیازمند تقویت اعتماد به نفس، بالا بردن انگیزه و شناخت درمانی هستند.
غیبت از کلاس: غیبت از کلاس باعث میشود اولا دانشجو از توضیح بسیاری از دروس محروم شود و نتواند به صورت خودخوان نیز آنها را جبران کند و ثانیا باعث میشود تا استاد به تدریج نگرش منفی ونامطلوب نسبت به دانشجو پیدا کند که خود این نگرش میتواند باعث افت تحصیلی دانشجو شود.
با وجودی که کیفیت و کمیت یادگیری تحت تاثیر عوامل متعددی از قبیل سطح عمومی هوش، سلامت جسمی و روانی، انگیزه، امکانات محیط زندگی، امکانات کمک آموزشی، و قابلیتهای شناختی قرار میگیرد، اما روانشناسان مشاهده کردهاند آنچه که حداقل در دوران دانشجویی بیشترین تاثیر را در وضعیت عملکرد تحصیلی دانشجویان دارد، مهارتهای عمومی مطالعه، یادگیری درسی و یادآوری مطالب آموخته شده است . از جمله عوامل دیگر که به نظر میرسد در پیشرفت تحصیلی دارای نقش مهمی میباشد، میتوان به روشهای مطالعه اشاره کرد. روشهای مطالعه به چگونگی برخورد یادگیرندگان با مطالبی که میخواهند یاد بگیرند اشاره میکند، که شامل روش مطالعه عمقی و سطحی میباشد. اگر برخورد دانشجو با مطالب یادگیری به گونهای باشد که بخواهد معنی مطالب را یاد بگیرد و بتواند مطالب جدید را به مطالبی که قبلا یاد گرفته پیوند دهد، روش مطالعه او عمقی است.
در مقابل، اگر دانشآموز تنها به دنبال حفظ کردن مطالب باشد روش مطالعه او سطحی است . دانشجویانی که رویکرد مطالعه عمقی دارند، برای انجام تکالیف انگیزه درونی دارند که از علاقه آنها نسبت به مطالب ناشی میشود. راهبردهای مورد استفاده آنها ویژه تکلیف است و هدف آنها جستجو و فهم معنای مطالبی است که باید آموخته شود. این یادگیرندگان نه تنها بین مطالبی که میخوانند ارتباط برقرار میکنند، بلکه بین مطالب جدید و مطالبی که قبلا یاد گرفتهاند و نیز بین این مطالب و تجربههای شخصی در زندگی روزمرهشان هم ارتباط برقرار میکنند. رویکردهای عمقی با احتمال بیشتری با پیشرفت تحصیلی بالا در سالهای آخر یک دوره تحصیلی همبسته هستند .انتویستل. نیوستید ، در مطالعهای درباره پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته روانشناسی در مراحل مختلف دوره تحصیلیشان، گزارش کرد که عملکرد تحصیلی بهطور معناداری با رویکرد عمقی همبسته است.
سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی
معمولا پیشرفت تحصیلی بر اساس نتایج آزمونهای نهایی و استاندارد مورد سنجش قرار میگیرد و نمراتی که دانشجویان در دورههای مختلف تحصیلی و در دروس مختلف کسب میکنند، نشانی از میزان پیشرفت تحصیلی آنها تلقی میکنند. آزمونهای پیشرفت تحصیلی، آزمونهایی هستند که دانش و مهارت فرد را در لحظه اجرای آزمون مورد بررسی قرار میدهد. آزمونهای استعداد نگاه به آینده دارد وهدفشان پیشبینی است.آزمونهای پیشرفت تحصیلی نگاه به گذشته دارند و هدفشان ارزیابی آموختههای قبلی فرد است. آزمون هوش و آزمونهای مختلف استعداد، از انواع آزمونهای استعداد هستند .آزمونهای امتحانی میانترم و پایانترم از نوع آزمونهای پیشرفت تحصیلی هستند.
منبع
عمادی،شایا(1393)،مقایسه جهتگیری هدف، پیشرفت تحصیلی و خودتنظیمی دردانشجویان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید