پرخاشگری وتاب آوری

  • واژه پرخاشگري از ريشه لاتين Aggredi مشتق شده كه به معناي پيش رفتن و نزديك شدن به هدفی می باشد. اما روانشناسان اجتماعي پرخاشگري را مشتمل بر رفتارهايي مي دانند كه فرد به خود و يا ديگران آزار جسماني وارد مي سازد. به ديگر سخن پرخاشگري يعني تحميل عمدي برخي از شكل هاي صدمه و آسيب به خود و ديگران زماني مي توان ازواژه پرخاشگري استفاده كرد كه چهار شرط رعايت شده باشد :
  • اول اينكه فردي كه رفتارش توأم با پرخاشگري است آن رفتار را عمداً انجام دهد.
  • دوم اينكه رفتار پرخاشگرانه در روابط بين فردي كه حاكي از تعارض يا ناكامي باشد ، رخ دهد.
  • سوم اينكه شخصي كه داراي رفتار پرخاشگرانه است ، قصدش برتري يافتن بر فردي باشد كه نسبت به او رفتار پرخاشگرانه دارد.
  • چهارم اينكه شخصي كه داراي رفتار پرخاشگرانه است که قصدش صدمه زدن باشد .

بدون ترديد يكي از زمينه هايي كه اخيراً در روانشناسي مرضي مورد توجه محققان قرار گرفته و تحقيقات مبسوطي را به خود جذب نموده پرخاشگري است،ارائه تعريف دقيق و روشن از پرخاشگري دشوارست . پرخاشگري يعني عملي كه به آسيب رساني عمدي به ديگران منتهي گردد. اين نوع آسيب رساني ممكنست بحالتهاي گوناگون انجام گرديده وحتي آزارهاي رواني نظير تحقير ، توهين و فحاشي را نيز به همراه داشته باشد .

پرخاشگری یکی از رایج ترین مشکلات دوران کودکی و نوجوانی است که تأثیر مخرب بر شایستگی اجتماعی، کارآمدی و روابط بین فردی آنها دارد و از شکل گیری سالم هویت آنان جلوگیری می کند . پرخاشگری به منظور توصیف مجموعه ای از رفتارهای برون ریزانه مورد استفاده قرار می گیرد که در همه­ی آنها مشخصه­ی تجاوز به حقوق افراد دیگر اجتماع و تأثیر آزارنده­ی این رفتار مشترک است.

اعمال پرخاشگری شامل رفتارهای جسمی و کلامی پرخاشگری نظیر تهدید کردن، مشاجره­ی لفظی و … هم چنین ویرانی دارایی است.کودکان و نوجوانانی که در این گروه قرار می گیرند رفتارهای پرخاشگرانه ای دارند و به صورت فیزیکی و کلامی به دیگران حمله می کنند. بطور کلی به مقررات جمعی احترام نمی گذارند و نظرات و خواسته های خود را به خواسته ها و نظرات جمع ترجیح می­دهند، نسبت به اطرافیان حالت جنگجویی، کج خلقی و بدگمانی دارند، از مقررات پیروی نمی کنند و آن را زیر پا می گذارند، در مقابل کوچک ترین مخالفتی با نظرشان حالت مقاومت می گیرند، زودرنج و نسبت به کارها و وظایف محوله بی دقت هستند و به نظر سرکش و مقاوم می آیند.رفتارهای پرخاشگرانه عمل متعدد دارند که می توان به عوامل زیستی، اجتماعی، روانی،  شناختی تجارب مربوط به یادگیری، ناکامی، ارزیابی های منفی از دیگران و شرایط ناخوشایند اشاره کرد .

تعریف پرخاشگری

پرخاشگری واکنشی است که هدف آن رفع مانع و حذف عامل تهدید است. عکس العمل های پرخاشگرانه و نارضایتی وقتی بروز می کند که فرد را از موفقیتی که خشنودش می سازد دور سازیم و یا چیز مطلوبی را که انتظارش را می کشد از او بازداریم .فرد پرخاشگر به دور از خانواده رشد نمی یابد بلکه همه عمر داخل این محیط به سر می برد. این محیط مهم و مؤثر در رشد انسانها چهره های مختلف از نظر کیفی به خود  می­گیرد. گاهی اوقات خانواده محیطی امن به دور از هرگونه تعارضی است که در رشد و بالندگی افراد نقش عمده ای دارد. بسیاری از اوقات در محیط اختلافات و تعارضاتی بوجود می آید که بر روح و روان فرزندان و حتی بالطبع بر قوای جسمانی آنها اثری همیشگی و درازمدت دارد .روان شناسان در مورد چگونگی تعریف پرخاشگری اساساً با هم توافق ندارند، پس اعتقادات نظری متفاوتی دارند. موضوع اصلی این است که آیا باید پرخاشگری را بر اساس پیامدهای قابل دیدن آن تعریف کنیم که بر اساس مقاصد شخصی که آن را نشان می دهد گروهی پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند.پرخاشگری ممکن است بدنی باشد مثل : زدن، لگد زدن، گاز گرفتن، و یا لفظی مثل : فریاد زدن، رنجاندن، یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران، چیزی را به زور گرفتن. نقطه­ی قوت این تعریف این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است به طور معمول پرخاشگری تلقی نشود .

پرخاشگری، مفهوم بسیار پیچیده ای است. این رفتار از یک سو، زیر تأثیر عوامل موقعیتی و روانشناختی است و از سوی دیگر عوامل ژنتیک در گسترش آن نقش بسیار عمده ای دارد. از این رو ارائه تعریفی دقیق و عینی از این سازه، دشوار است. با این وجود بارون و ریچاردسون، در تعریف پرخاشگری نشان داده‌اند که هدف این گونه رفتارها، تخریب و آسیب رسانی به یک موحود زنده و اموال او است. رفتاری که سبب بروز واکنش های دفاعی و اجتماعی از سوی قربانی می‌شود.                      پرخاشگری وسیله ای رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی؛ در جهت آسیب رساندن به دیگران. پرخاشگری، یک کشش و یا یک گرایش در فرد است که به صورت زدن و کشتن و ویران کردن را نشان می دهد. امری که فرد به عنوان عکس العمل از خود بروز می دهد و به گونه ای است که باید گفت مناسب عمل یا رفتار طرف مقابل نیست .گاه پرخاشگری به عنوان رفتاری آسیب رسان دارد اما در اقدام خود با شکست مواجه می شود. پذیرفتنی نیست پرخاشگری شکلی از رفتار دانسته شده نه شکلی از هیجان نیاز به انگیزه از این رو باید از هنجارهایی که ممکنست همراه با پرخاشگری باشدیانباشدتمیز داده شودمثلاً خشم یاانگیزه هایی که ممکنست اساس پرخاشگری باشدمیل به انتقام­جویی ونگرشهای سطحی،گاهی مواقع و نه همیشه وقوع پرخاشگری را افزایش می دهد.

منظور از پرخاشگری، رفتاری است كه به قصدآسيب رساندن ؛ جسمانی يا كلامی، به فردی ديگر يا نابود كردن دارايی ديگران اعمال مي شود. مفهوم اصلی در اين تعريف، قصد است .

هرچند سطح پرخاشگری کودکان از موقعیتی به موقعیت دیگر فرق می کند. ولی کودکان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان با هم فرق دارند. کودکانی که در سال های اولیه به شدت پرخاشگرند به احتمال زیاد در جوانی و بزرگسالی نیز پرخاشگر نخواهند بود. البته کودکان هنگامی که با وقایع تنش زا مثل جدایی والدین یا به دنیا آمدن کودک جدید روبه­رو می شوند بیشتر پرخاشگر می شوند. در واقع پرخاشگری وسیله ای کودکانه است که گاهی بسیار خطرناک و زیانبار بوده و به جای حل مشکلات و کاستن از فشار و ناراحتی، باعث دردسر و رنج تازه برای شخص می شود.

برخی نيت پرخاشگری را جزء اصلی تعريف پرخاشگری دانسته اند. اما حتی پرخاشگری عمدی ممكن است هدفی جز صدمه به ديگری را داشته باشد. جاه و مال از جمله هدفهايی هستند كه ممكن است با توسل به پرخاشگری به دست آيند. هر چند عجيب به نظر می رسد، اما ظاهراً پرخاشگرترين افراد شيرخواران و كودكان هستند و بويژه در سه سالگی، پرخاشگری كودک به حد اعلی می رسد. علت، شايد اين باشد كه كودكان، پرخاشگری خويش را به روشنی، آشكار ومستقيم ابراز می كنند وبه روشهای غير مستقيم، خود آگاه يا ناخودآگاه برای نمايش آن مجهز نيستند. يك ويژگی كودک كه با پرخاشگری‌های او پيوستگی نزديک دارد، خود مداری كودک است . انگيزه اصلی نسخ پرخاشگری، همانند تسليم گر، كاهش اضطراب اساسی است.  شخصيتهای پرخاشگر، بيمی از طرد شدن از سوی ديگران ندارند و به ديگران هيچگونه توجهی ندارند و بسيار خشن و سلطه جويانه رفتار می كنند. داشتن قدرت وبرتری يافتن به سايرين برای آنان چنان مهم است كه بايد همواره در سطح       بسيار بالايی عمل كنند. آنها با پيشی گرفتن از ديگران وبه رسميت شناخته نشدن از جانب ديگران، توسط قدرت و برتری خاصی كه بوسيله ديگران تأیيد نشده است، ارضاء می شوند .

پرخاشگری رقابت جویی نیست و حتی خشم نیز نمی باشد. رقابت جویی نوعی نگرش، خشم یا یک نوع هیجان است. با این که خشم و رقابت جویی ممکن است با هم باعث پرخاشگری شوند اما پرخاشگری به خودی خود یک نوع رفتار است. پرخاشگری عبارت است از انجام عملی ناخوشایند نسبت به خود یا افراد دیگر. رفتار پرخاشگرانه ممکن است به شکلهای مختلف ابراز شود و دامنه ای از الفاظ زشت و ناخشونت جسمی را دربرگیرد. بطور کلی اعتقاد بر این است که همه پرخاشگری ها به قصد صدمه رساندن به دیگران انجام می شوند. رفتاری که به طور تصادفی به فردی صدمه بزند پرخاشگری محسوب نمی­شود. گذاشتن این عوامل در کنار هم، تعریف ساده ای از پرخاشگری به دست می دهد، هر نوع رفتاری که با قصد صدمه زدن به فرد دیگری انجام می گیرد پرخاشگری نام دارد .

استور، روانپزشك معاصر معتقد است که ريشه‌هاي عميق پرخاشگري در طبيعت بشر قرار دارد و براي صيانت نفس و اثبات هويت شخصی ضروری است .

مسائل مرتبط با خشم مانند رفتارهای مقابله‌ای ، خصومت  و پرخاشگری از علل اصلی مراجعه کودکان  و نوجوانان برای مشاوره و روان درمانی است‌. مسائل مرتبط با خشم، اساس تشخیص اختلالات رفتاری مخرب است و اغلب توأم با اختلال بیش فعالی و کمبود توجه و دیگر اختلالات کودکی دیده می‌شود. بررسی اختلالات متعلق به جوانان درDSM-IV، چندین ملاک تشخیصی و توصیفی با خشم را آشکار می‌سازد. در اختلالات سازگاری، شامل آشفتگی های هیجانی و رفتاری، اغلب تعدی به حقوق دیگران، رفتار پرخاشگرانه و خشم پایا وجود دارد. پرخاشگری، کنترل ضعیف تکانه، خشم و خصومت شدید، از ویژگیهای طیف وسیعی از اختلالات در بر گیرنده سوء مصرف مواد و یا ترک الکل و سایر داروهاست. اختلالان انفجاری متناوب با دوره های رفتار پرخاشگرانه و فقدان کنترل شخصی، مشخص می شود. اختلال تورت، اختلال وسواسی – جبری در کودکان ممکنست همزمان باخلق پرخاشگرانه ورفتار مقابله‌ای ظهور کند.

در بین تعاریف رفتاری پرخاشگری آرنولد باس، غالب تر است که، پرخاشگری را بعنوان  پاسخی می داند که محرک های آزاردهنده را به یک ارگانیزم دیگر وارد می کند.  این تعریف باس، به جای نیت عمل به پیامدهای عمل توجه دارد، یعنی رفتاری پرخاشگرانه است که برای دیگران درد، ضرر و ناراحتی به همراه داشته باشد.

در مقابل این تعریف، تعریف هدفدارپرخاشگرانه قراردارد که پرخاشگری را شکلی ازرفتارمی داند که بمنظورآسیب رساندن به ارگانیسم طراحی وارگانیسم نیز برانگیخته میشود تا ازاین رفتاراجتناب ورزد.

منبع

محرم زاده،بهراد(1390)، اثربخشی آموزش تاب­آوری برمیزان پرخاشگری و احساس تنهایی دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی تنکابن

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0