ویژگی های یادگیری نارساخوان ها
سیف نراقی و نادری، هشت ویژگی مهم یادگیری دانش آموزان نارساخوان را مطرح کرده اند که عبارتند از:
وابستگی مفرط در یادگیری: دانش آموزان نارساخوان به هدایت و یادگیری دیگران در یادگیری بسیار وابسته هستند. آن ها به ویژه در انجام تکالیف خود، این وابستگی به دیگران را نیز نشان می دهند.
وجود مشکل در نظارت بر عملکرد:دانش آموزان نارساخوان بر فرایند خواندن خودنظارت نداشته اغلب آنها درک درستی ازمواد خواندنی ندارند.
شکست در انتخاب راهبردهای مناسب: دانش آموزان نارساخوان راهبردهایی راکه برای موفقیت درانجام هرتکلیف بکار میبرندیکسانست.
مشکلات حافظه:این دانش آموزان دربخاطر سپردن مواددرسی بویژه متون خواندنی مشکل دارند و آن ها را بسیار سریع فراموش می کنند.
وجود مشکل در یادگیری صدای حروف: اغلب دانش آموزان نارساخوان در یادگیری صدای حروف و ترکیب آن ها دارای مشکلات اساسی هستند.
محدود بودن دامنه واژگان: این دانش آموزان دارای واژگان محدودی هستند که این امر در گفتار و نوشته های آن ها به وضوح مشخص است.
مشکل در تعمیم:دانش آموزان نارساخوان نمیتوانند مفاهیمی که یاد می گیرند بسایر موقعیت ها تعمیم دهند.
نگرش منفی نسبت به تکلیف: اکثر دانش آموزان نارساخوان تمایلی به انجام تکالیف چالش برانگیز ندارند. معمولا این دانش آموزان تکالیفی را دوست دارند که انجام آن مستلزم طی مراحل سادهست. این امر ممکن است بتجارب شکست آنها در طی سالهای اولیه مدرسه مربوط باشد.
سير و پيشآگهي
حتي بدون كمك های اصلاحي، بسياري از كودكان نارساخوان طي دو سال اول ابتدايي، اطلاعاتی درخصوص زبان نوشتاری به دست ميآورند. تا پایان سال اول تحصیلی ممكن است برخي از آن ها خواندن چند كلمه را ياد گرفته باشند ولي اگر تا پایه سوم هيچ گونه مداخلة آموزشي كمكي اعمال نشود، اين كودكان از نظر خواندن واجد ناتواني خواهند شد. در بهترين شرايط کودکی كه در معرض خطر نارساخوانی قرار دارد در طول دوره كودكستان يا اوايل پایه اول دبستان شناسايي ميشود. اگر آموزش هاي كمكي به موقع شروع شده باشد در موارد خفيف ميتوان آن را از اواخر پایه اول يا دوم دبستان قطع كرد. در موارد شديدتر و بسته به الگو و شدت نقايص،آموزش كمكي ممكنست تا اواسط ويا اواخردبيرستان نيز ادامه يابد .
علائم باليني نارساخوانی
اكثر كودكان نارساخوان معمولاً تا سن هشت سالگي (پایه دوم ابتدایی) مورد شناسایی قرار ميگيرند. مشكلات خواندن در دانشآموزان ممكن است در پایه اول نيز خود را نشان دهند. كودكان در پایه های پایین تر مقطع ابتدايي، گاهي با استفاده از حافظه خود، بخصوص اگر هوش بالايي داشته باشند، می توانند نارساخوانی را جبران کنند. در چنين مواردي ناتوانی ممكن است تا سن 9 سالگي (پایه چهارم) يا بيشتر خود را نشان ندهد. كودكان نارساخوان، در هنگام خواندن مرتكب اشتباهات متعددي ميگردند. اشتباهات كودكان نارساخوان برمبناي DSM-IV-R معمولاً با نشانههايي از جمله حذف، افزودن، يا وارونه کردن كلمات مشخص ميشود. اين كودكان در تفكيك بين حروف از نظر شكل و اندازه دچار اشكال هستند، بهخصوص حروفي كه فقط از نظر جهتيابي فضايي و طول خطوط با هم تفاوت دارند. سرعت خواندن آنها كم و غالباً با حداقل درک همراه است. اكثر كودكان نارساخوان، توانايي رونويسي از متن چاپي را دارند، اما تقريباً همه آنها در هجي كردن ضعيف هستند. اين كودكان ممكن است از وسط يا آخر كلمهاي چاپي يا نوشته شده شروع به خواندن نمايند، گاهي اين كودكان حروفي را كه بايد خوانده شوند پس و پيش ميخوانند كه علت آن عدم تثبيت كامل حركات تعقيبي چشم به سمت راست است. نارسايي در به خاطر آوردن و عدم استمرار فراخواني موجب ميشود كه فرد اسم و صداي حروف را بخوبي بخاطر نياورد. اكثر كودكان نارساخوان از نوشتن و خواندن متنفرند و از آن پرهيز ميكنند. اضطراب آنها در مقابل تقاضاهايي كه زبان نوشتاري را ايجاب ميكند، افزايش مييابد. اكثر كودكان نارساخواني كه آموزشهاي كمكي دريافت نميكنند ممكن است از شكست مستمر و يأس ناشي از آن دچار احساس شرم و تحقير شوند. با گذشت زمان اين احساسها عميقتر ميگردند، كودكان ممكن است احساس افسردگی را تجربه کنند و حرمت خود پايين تری را نشان دهند .
تشخيص افتراقي
خطر مشكلات توجه، اختلالات رفتار ايذايي (مانند اختلال سلوك) و اختلالات اضطرابی و افسردگي در كودكان نارساخوان بيش از حد متوسط است. دادههاي موجود حاكي از آن است كه 25درصد كودكان نارساخوان به طور همزمان دچار اختلال نارسایی توجه–بیشفعالی (ADHD) و تکانشگری نيز هستند. از سوي ديگر تخمين زده ميشود 15 تا 30درصد كودكان مبتلا به ADHDدارای ناتوانی های يادگيري هستند. اگرچه اين اختلالات در بسياري از موارد به طورهمزمان بروز ميكنند، اختلالات مجزايي بوده و مستلزم مداخلات جداگانهاي هستند. اما مطالعه خانوادهها نشان ميدهد كه در برخي موارد احتمالاً عوامل ژنتيك موجد نارساخوانی و سندرم هاي توجه، مشترك هستند. برخي شواهد نشان ميدهند كه ميزان بروز پرخاشگري در كودكان خردسال نارساخوان بالاتر از شانس و تصادف است و همچنين ميزان بروز اختلالات سلوك در نوجوانان نارساخوان بالاتر از حد متوسط است . به نظر ميرسد در كودكان و نوجوانان دارای اختلال سلوك، شيوع نارساخوانی بالاتر از حد مورد انتظار است. ميزان بروز افسردگي براساس مقياس هاي خودسنجي در كودكان نارساخوان بالاتر از حد متوسط است و ميزان بروز علايم اضطرابي در اين كودكان نیز بالاتر می باشد. كودكان نارساخوان معمولاً درروابط با همسالان مشكلاتي دارنددر موقعيتهاي مبهم اجتماعي مهارت كمتري در پاسخدهي دقيق و ظريف دارند.
جنسیت و نارساخوانی
برغم وجود نارساخوانی در هر دو جنس، فراواني آن در پسران 3 تا 4 برابر بيشتر از دختران گزارش شده است. ازآنجايي كه نارساخوانی در پسران در اغلب مواقع با اختلالهاي رفتاري همراه است و به مراكز درماني بيشتر ارجاع داده ميشوند در نتيجه، تشخيص در آنها با فراواني بيشتري صورت ميگيرد. تحقيقات نشان دادهاند كه اگر از يك روش تشخيصی منظم و ضوابط دقيق استفاده شود، ميزان فراواني نارساخوانی در پسران و دختران تقریبا يكسان است. به طور کلی خواندن شامل مراحل زیر است که تا حدودی قابل تعدیل نیز می باشند :
- ادراك حروف و مجموعهاي از حروف
- تلفظ كلمه و رشتههايي از حروف
- پردازش نحوي مربوط به كلمات دستوري و بخشهاي انتهايي كلمات
- فرآيندهاي معنايي مربوط به بازنمايي معاني كلمات
- فرآيندهاي مفهومسازي مربوط به پيوستار كلمات انتزاعي ـ عيني
منبع
پهلوان نشان،سحر(1393)، اثر بخشی برنامه ایمن سازی روانی بر سبک اسناد دانش آموزان،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی وآموزش کودکان استثنایی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید