ويژگیهای فرد تابآور
با توجه به مباحث مرتبط به تابآوری، میتوان گفت، تابآور، فردی است که خوب کار میکند، خوب بازی میکند، خوب دوست میدارد و خوب انتظار دارد:
- شايستگی اجتماعی؛ فرد تابآور به صورتی قابل ملاحظه، واکنشدهی، فعاليت، انعطاف و تطابق بيشتری را نشان میدهد. اين ويژگی معمولا شامل همدلی، مراقبت، مهارتهای ارتباطی، و شوخطبعی نيز میشود. نه تنها مطالعات مرتبط با تابآوری بر اين ويژگیها صحه گذاردهاند، بلکه مطالعات انجام شده بر روی افراد دچار مشکلاتی نظير بزهکاری، سوء مصرف مواد و الکل و بيماریهای روانی نيز بر فقدان اين حالات در نمونه خود تأکيد کردهاند. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد، افراد دارای ضعيفترين شايستگی و مهارت اجتماعی، بدترين پيشآگهی و بالاترين نرخ عود را نشان میدهند. از سويی، سطح شايستگی اجتماعی در کودکی، پيشبينیکنندهی شدت مشکلات روان پزشکی در بزرگسالی است .
- مهارتهای مشکلگشايی؛ اين مهارتها عبارتند از: توانايی فکر کردن به شيوهای انتزاعی، تأملی و منعطف و توانايی ايجاد راهحلهای معادل برای مشکلات شناختی و اجتماعی.
- استقلال؛ پژوهشگران واژههای متفاوتی برای توصيف استقلال به کار بردهاند، برای مثال يک حس نيرومند عدم وابستگی، کانون کنترل درونی، و احساس نيرومند بودن، اعتماد به نفس و کفايت خود و خود نظمدهی و کنترل تکانه. به عبارتی، استقلال، حس هويت خود و توانايی برای عمل مستقل و اِعمال کنترل بر محيط خود است. پژوهشگران بسياری توانايی جدا کردن خود از محيط خانوادگی ناکارآمد ؛ کنارهگيری روان شناختی از والد بيمار, را به عنوان ويژگی اصلی کودکان تابآور
برمیشمرند که در خانواده های دچار مشکل الکليسم و بيماری روانی زندگی میکنند. - حس هدفمندی؛ درباره حس هدفمندی، چندين ويژگی شناسايی شده در ادبيات عوامل حفاظتی، مطرح می باشند. انتظارات سالم، جهتگيری هدفمند، جهتگيری موفق، انگيزش پيشرفت، ميل به تحصيل، پشتکار، اميدواری، سرسختی، باور به آينده روشن، و حس پيشبينیپذيری، از اين دستهاند.
- اعتماد به نفس؛ اعتماد به نفس از حس فرد نسبت به ارزشمندی و شايستگیاش ناشی میشود. طبق نظر راتر ، دو گروه از تجربيات بيشترين تأثير را بر اعتماد به نفس دارند:
- روابط عاشقانه، دوستدارانه، و ايمن.
- موفقيت در انجام کارهايی که فرد به آنها علاقمند است و انجام آنها را در نظر دارد. حتی يک رابطه مثبت در کودکی و بزرگسالی می تواند آسيب ناشی از تجربيات يا روابط منفی را کاهش دهد. هم چنين، موفقيت در يک کوشش می تواند موجب تخفيف حس شکست در ساير حوزههای زندگی فرد شود. در اين جا موفقيت به معنی رقابت نيست، بلکه دستيابی فرد به استاندارهای خود است.
- احساس کفايت؛ عوامل ارتقا دهندهی خود جهتمندی يا خود کارآمدی عبارتند از باور والدين به حس کنترل در کودک، پاسخگويی ؛ به خاطر اين که والدين پاسخگو به کودک نشان میدهند که رفتاروی اثری دارد ، پايداری،گرمی وتمجيد،حمايت وترغيب کودک بدرگيرشدن درمحيط خود.
- احساس داشتن يک پايگاه ايمن؛ داستان زندگی افراد تاب آور نشان میدهد که شايستگی و اعتماد حتی تحت شرايط دشوار می توانند وجود داشته باشند، به شرط آن که اين کودکان در زندگی با افرادی مواجه شده باشند که پايگاه امنی برای ايجاد اعتماد، استقلال و ابتکار عمل فراهم کرده باشند. اکثر افراد میتوانند اين فرصت را داشته باشند که با يک يا هر دو والد يا با خواهران و برادران يا ساير اعضای خانواده رابطه ايمنی داشته باشند. اين افراد با گذر زمان، زمان بيشتری را دور از اين پايگاه سپری میکنند، اما در زمان بيماری، پريشانی، و نيازمندی به اين پايگاه ايمن مراجعت می کنند .اين سه منبع تابآوری، يعنی، پايگاه ايمن، اعتماد به نفس، و خود کارآمدی میتوانند به وسيلهی تجربيات مثبت کسب شده و در بافت زندگی روزانه افزايش يابند.
منبع
یکتایی،فرحدخت(1393)، اثربخشی آموزش تابآوری روانی بر کیفیت زندگی و امید به زندگی مادران کودکان ناشنوا،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی رشت
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید