واژه ی مذهب
مذهب در لغت به معنای کیش، طریقت و مسئولیتی است که معطوف به امر مقدس در دو بعد دینآشنایی و دینباوری میشود. نگرش دینی، نگرش به امور ماورایی است که به موجب آن مشکلات روحی حل گشته و احراز و تقویت آن موجب یگانگی، ثبات، استمرار و پایداری فرد در جامعه میشود. مجموعه دین از دو بخش تشکیل شده است:
- آموزه ها و گزاره های اعتقادی ؛ هست ها , اصول.
- دستورهای عملی ، اخلاقی وارزشی که بر پایه آموزه های اعتقادی استوار شده اند.بایدها, فروع.
مقولهی مهم و اساسی دین، سابقهای به امتداد تاریخ بشر و گستردگیای به پهنای جهان دارد. طول و عرض زمان را همراهی کرده به نحوی که هیچ دورانی و هیچ مکانی نبوده که حقیقت دین حضور و ظهور نداشته باشد. دین همراه انسان است، و بشر از آغاز آفرینش نیاز به دین را همواره در خویشتن احساس میکرده و با عطش فطری در پی آن میرفته تا با رسیدن به زلال آن، این عطش را برطرف، و خود را سیراب کند. از اینرو جامعهشناسان و مردمشناسان با اینکه درگذشته از انسان به موجودی ؛ مستوی القامه و ابزارساز و سیاستورز یاد میکردند، اما امروزه از او بهعنوان موجودی دینورز سخن میگویند. زیرا محققان با پژوهشهای تاریخی خود، هیچ قومی از اقوام بشر را نیافتهاند که صاحب نوعی دین نبوده باشند. چنانکه جدیدترین پژوهشهای جامعهشناختی، بیش از نوددوپنج درصد انسانها را معتقد به خداوند و متدین به دینی از ادیان میداند. و این واقعیت مردودکنندهی این نظریه است که با پیشرفت اجتماعی و پیشرفت رفاه مادی، دین و اندیشهی دینی انحطاط مییابد.
نتیجهاش این است که انسان، دارای سرشت و فطرت دینی است و هویت بافت وجودی او در متن خلقت با دین عجین شده است . حضرت آیتالله خامنهای، پس از تبیین اهمیت عینی سبک و فرهنگ زندگی، به مبانی کارگشای این مبحث از منظر اسلام پرداختند و تأکید کردند: اسلام، خردورزی، اخلاق و حقوق را مایههای اصلی فرهنگ صحیح میداند و ما نیز باید به طور جدی به این مقولات بپردازیم وگرنه پیشرفت اسلامی و تمدن نوین اسلامی شکل نخواهد گرفت. ایشان در ترسیم چگونگی شکلگیری سبک و شیوه زندگی افزودند: فرهنگ زندگی، متأثر از تفسیر ما از زندگی است و هر هدفی را برای زندگی تعیین کنیم، سبک خاصی را به همراه میآورد. در بحث سبک و فرهنگ زندگی، اسلام عزیز همه نیازهای انسان را برآورده میسازد و دانشوران حوزه و دانشگاه باید علاوه بر تلاش در فقه و حقوق، در بحث اخلاق اسلامی و عقل و سلوک عملی اسلام نیز کارهای متراکم و با کیفیت انجام دهند تا نتایج این تلاشها مبنای برنامهریزی و تعالیم نسلها قرار گیرد.
آیتالله خامنهای بعد از تبیین ضرورت ایمان به هدف به عنوان یکی از عوامل اساسی تمدنسازی، بحث مهمش را با تأکید بر یک نکته اساسی دیگر ادامه دادند: پرهیز کامل از تقلید از سبک و سلوک زندگی در تمدن غربی. ایشان خاطرنشان کردند: «ما البته بنای بر غربستیزی نداریم اما براساس بررسی و تحقیق تأکید میکنیم که تقلید از غرب، هیچ ملتی را به جایی نمیرساند. فرهنگ غرب، اصولاً فرهنگی مهاجم است و به هر دلیلی در هر کشوری رواج یابد به تدریج فرهنگ و هویت آن ملت را نابود میکند.» وی در پایان سخنانش تأکید کرد: انقلاب اسلامی دارای توانایی، ظرفیت و انرژی متراکمی است که میتواند همه موانع را از سر راه بردارد و تمدن ممتاز، متعالی، برجسته و باشکوه اسلامی را در مقابل چشم همه جهانیان برپا سازد.علّامه محمدحسین طباطبایی، دین را نظامی مبتنی بر اعتقاد میداند. روانشناسی دینی گسترهای است که به مطالعه باورها و اعمال دینی از دیدگاه روانشناختی میپردازد. دین اسلام کاملترین و پسندیدهترین دین در نزد خداست که دستورات جامعی برای همه از جمله ابعاد زندگی انسان ارائه داده است. انسان در صورت پذیرش توحید و عمل به قوانین دین ظرفیت روانیاش گستردهتر میشود، در غیر این صورت احساس ناخوشایندی و زندگی تیره و تاری خواهد داشت. به نظر میرسد که افراد پایبند به برنامههای دین و دستورات آن، به بسیاری از بیماریهای روانی مبتلا نمیشوند. هر چند نتیجهگیری از دیدگاه متفکرین اسلامی کاملاً منطقی است ولی مقبولیت عام نیافته است.
بندگی کن تا که سلطانت کنم جان فدا کن تا همه جانت کنم
قرآن کریم نیز به صراحت بیان میکند که راه مستقیم انسانیت، عبادت است: «وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ بندگی مرا کنید؛ که این راه مستقیم است. مطالعهی مذهب از دیدگاه روانشناختی از حدود صد سال پیش آغاز شده است، ویلیام جیمز ، موجودیت روان شناسی دین را آنگونه که امروز یافت میشود، از زمانِ پیدایش مطالعهی تطبیقی ادیان در قرن 19 در اروپا، به روشنی بیان میکند. وی بر این باور است که دانش روانشناسی به این نتیجه رسیده است که اگر خداگراییِ انسان، سرشتی است و اینکه انسان میل به این جهت دارد، حکایت از یک وابستگی عمیق بین وجود انسان و خالق او مینماید. از دیدگاه روانشناسی، مذهب یک سری احساسات مختلف است، مثل ترسمذهبی، عشق مذهبی و نشاط و سرور مذهبی. مذهب را تاثیرات، احساسات و رویدادهایی میدانند که در عالم تنهایی و دور از همه وابستگیها برای هر انسانی روی میدهد. نظام ارزشها مبتنی بر طرز تلقی افراد از زندگی و موفقیت انسان در جهان و در رابطه با پدیدههای جهان است و به دلیل نیاز انسان به داشتن معنای وجودی خویش و جایگاهش در این جهان، ارزش مذهبی در نظام ارزشها، جایگاه ویژهای دارد .
منبع
سیدمیرزایی،سیده زهرا(1394)، پیش بینی سلامت روان بر اساس باورهای مذهبی و هوش اجتماعی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشکاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید