هیجده ماهگی تا دوسال و نیمگی
کودکان معمولاً کشیدن علائمی بر صفحه کاغذ رازحدود هیجده ماهگی به بعدآغازمی کنند.بیشتر پژوهشگران،این خط خطی کردن ها حر کاتی هدف ناهماهنگ نیست،بلکه نشان دهنده آگاهی نسبت به الگو وافزایش هماهنگی چشم به دست است. بنا به گزارش کلوک ،کودکان برای رسیدن به درجهای از توازن بصری است که به خط خطی کردن کاغذ میپردازند ویا یک خط را بالا خطی که قبلاً کشیده اند می کشند. موریس ،گزارشی از الگو های مشابه نقاشی توسط شمپانزه ها با استفاده از رنگ وکاغذ ارائه داده است. به نظر میرسد که خط خطی کردن، هم برای شمپانزه ها وهم برای کودکان کاملاً جذاب است.لوکه وهم پیاژه این خط کشیدن های اوّلیه را صرفاً بازی وتمرین می دانستند لوکه،که نقاشی دختر خود را وسیعاً بررسی کرده بود، این مرحله را تحت عنوان واقعگرایی تصادفی مشخص میکند. کودکان عموماً پس از اتمام کار به تفسیر نقاشی خود میپردازد. آرنهایم،خاطر نشان کرد که نخستین بسته ای که توسط کودکان کشیده میشود دایره اوّلیه تقریباً میتواند جایگزین کلیه اشیاء موجوددرمحیط کودک باشد.آرنهایم،ادعامیکندکه دایره سادهترین طرح بصری برای کودکان خردسال است.
از دو سال و نیمگی تا پنج سالگی
از حدود سن دو سال و نیمگی آشکار میشودکه کودکان نقاشیهای خود را باز نمایی چیز ی تلقی میکنند. گاهی پیش از کشیدن نقاشی مقاصد خود را بیان می کنند و به عقیده کلوگ، اشکال تفکیک نشده و نامنظمی که کودکان میکشند بتدریج به صورت دایره های، مربع، مثلثها و صلب ها قابل تشخیص میشوند این شکل ها که به صورتی طرح گونه کشیده می شوند غالباً روی یکدیگر قرار می گیرند وبه چیزی تبدیل می شوند که کلوگ آنها راترکیب می خواند.وی شمار کثیری از این خط خطی های شبیه به هم رامجموعه می نامد. به نوشته نقاشی کلوگ،یکی از نمونه های متداول ترکیب دراین مرحله ازنقاشی،ماندالااست. صلیبی که روی یک دایره قرار گرفته است که بنظر او شکل خوبی است که کودکان ذاتاًازآن لذّت میبرند.
پنج تا هشت سالگی
هرچه کودکان بزرگتر میشوند،نقاشیهای آنهانیزواقعگرایانه تر میشوند. امّا نقاشیهای کودکان در فاصله سنی پنج تا هشت سالگی هنوز شامل عناصریست که کودک به وجودآنها آگاهی دارد،اگر بطور طبیعی قابل رویت نباشد،به این لحاظ حاصل کارآنها نقاشی شفاف بینی یااشعه ایکس نامیده میشود.این خصوصیت مربوط بمرحلهای است که لوکه،آنراواقع گرایی فکری نامیده است.
نقاشی های کودکان در این مرحله ،از نظر مقیاس وجزئیات، بیش از پیش به سمت واقعگرایی بصری حرکت میکند.در این مرحله نقاشی های آنها از چهره انسان،طرح بچّه قورباغهای را پشت سر میگذارد، و به نشان دادن سروبدن جا از یکدیگر میرسد. جزئیات بیشتری از قبیل دست ها و انگشتان و لباس نیز بیش از پیش تصویر میشوند.
هشت سالگی تا نوجوانی
کودکان هشت ساله به بالا غالباًسعی در نقاشیهای خود عمق را نشان بدهند. لوکه این مرحله از تکامل راواقعگرایی بصری نامیده است. بنظر میرسد همراه با بالا رفتن سن نقاشی های کودکان نیز به سمت افزایش واقعگرایی بصری حرکت میکند. نقاشیهای آزاد بچّههای بزرگتر، یعنی بچّههای سه ساله یا ده ساله، از نظر سبک بتدریج به سمت الگو های قرار دادی حرکت می کند.در این مرحله چهرههای کارتون و چهرههای سریالهای کمیک مرتباً نقاشی میشوند. نقاشیها، تنوع وتشخیص کمتری پیدا می کنند.به نظر میرسد که کودکان در این سن غالباً از نقاشی خود ناراضیاند و دیگر رغبتی به انجام این فعالیت ندارند. گفته می شود دلیل این امر آن است که آنها قادر نیستند نتایج دلخواه خویش را از نقاشیهای به دست آورند. کودکانی که به نقاشی کشیدن ادامه می دهند،خواه درنتیجه تشویق دیگران باشد و یا خود آموزی، غالباً صورت خیالی، شخصیتها و کاریکارتورهای خود را گسترش میدهند و بدین وسیله حد معینی از آزادی را در بیان خویش حفظ میکنند.
منبع
آروند،هدایت اله(1393)، نقاشی درمانی برسلامت روان دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی مشاوره وراهنمایی،دانشگاه آزاداسلامی کرمان
ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید