هیجان؛ تعریف، اجزای هیجان
هیجانها انواع مختلفی دارند؛ از سرخوشی تا تنفر و از وحشت تا ملال گستردهاند . لويس وهاويلند،هيجان را نخستين علت ايجاد كنندهی شناخت، تصميم وعمل ميدانند، موضوعي كه ميتواند در حل وپديدآيي مشكلات وتجارب بين فردي ودرون فردي، نقشي بي بديل داشته باشد. هیجانها چند بعدی هستند. آنها به صورت پدیدههای ذهنی، زیستی، هدفمند، اجتماعی وجود دارند ،از نظر پنکسپ ، هیجان ها از مدارهای عصبی که فعالیت مغز را تنظیم میکند ناشی میشوند مثل رویدادهای زیست شیمی و عصب هورمونی . پنکسب قبول دارد که بررسی اعماق مدارهای مغزی از بررسی احساسهایی که برچسب کلامی به آنها زده ایم، دشوارتر است اما او تاکید داردکه مدارهای مغزی شالوده زیستی تجربه هیجان هستند.
اجزای هیجان : هر هیجان شامل شناختها، اعمال و احساسات میباشد و تمامی هیجانات این مراحل را طی میکنند.
- احساس درونذهنی
- تحریک دستگاه خودکار
- ارزیابی شناختی از موقعیت
- ابرازهیجان
- واکنش عمومی
- گرایش عملی که مقدار هیجانی که از احساسی ناشی میشود و به صورت رفتار خاصی بروز میکند به تجربه فرد بستگی دارد .
دیدگاههای نظری هیجان
دیدگاه زیستی:
از نمایندگان دیدگاه زیستی کارول ایزارد ، وجک پنکسب هستند. ایزارد اعلام میدارد که اطفال به رغم کمبودهای شناختی : مثل واژگان محدود، گنجایش حافظه محدود به برخی رویدادها، به صورت هیجانی پاسخ میدهند، برای مثال یک بچه 20 روزه در پاسخ به صدای تیزانسان لبخند میزند . دیدگاه زیستی پنکسب از سه یافته مهم حاصل میشود:
- حالتهای هیجانی باید علتهای غیر شناختی داشته باشند چون به زبان آوردن حالتهای هیجانی دشوار است.
- تجربه هیجانی را میتوان با روشهای غیر شناختی، مانند تحریک برقی مغز یا فعالیت نظام عضلانی صورت، ایجاد کرد.
- هیجانها در اطفال و حیوانات رخ میدهد.
دیدگاه شناختی:
از نمایندگان دیدگاه شناختی، ریچاردلازاروس ،کلاس شرر، هستند که به نظر هریک از این نظریه پردازان فعالیت شناختی شرط لازم هیجان است اگر پردازش شناختی حذف شود هیجان ناپدید خواهد شد. از نظر لازاروس، ارزیابی شناختی فرد از معنی یک رویداد ،نه از رویداد به تنهایی ، زمینه را برای تجربه هیجان آماده میسازد. شرر ، با لازاروس ، موافق است که برخی از تجربیات زندگی موجب هیجان میشود در حالی که تجربیات دیگر موجب آن نمیشوند.
دیدگاه دو سیستمی:
طبق دیدگاه باک، پاسخ این سوال که چه چیزی موجب هیجان میشود این است که انسانها دو سیستم همزمان دارند که هیحان را فعال و تنظیم میکنند. در دیدگاه دوسیستمی بیان میکند که سیستم اول زیستی است و منشا آن به تاریخ تکامل باستانی گونه بر میگردد اطلاعات حسی به سرعت و خودکار و ناهوشیار توسط ساختارهایی ؛ لیمبیک پردازش میشوند و بعد از آن اطلاعات حسی به صورت هوشیار و تعبیری و ارزیابی توسط گذرگاههای مغزی پردازش میشود، این دو سیستم هیجان مکمل هم هستند ؛ نه رقیب هم و برای فعال کردن و تنظیم کردن تجربه هیجان با هم کار میکنند.
آیا میتوانیم هیجانهای خود را به صورت ارادی کنترل کنیم ؟
باید بگوییم برای پاسخ دادن به این سوال کلی، که برخی هیجانها صرفا برای ما پیش میآیند، و بنابراین ما نمی توانیم خودمان را مسئول احساس ها، فیزیولوژی، امیال و رفتارهای متعاقب آن بدانیم.
از احساس هیجان تا عمل
وقتی در مورد روش خاصی تصمیم گیری شد، مدار هیپوکامپ مغز، کرتکس حرکتی را فعال میکند، و این به رفتار منجر میشود پژوهش جدید اضافه میکند که سیستم لیمبیک به عضلاتی که جلوههای صورت را کنترل به واکنشهای سیستم خودمختار و درون ریز و به سیستمهای انگیختگی کلی نیز دسترسی مستقیم دارد .
ابرازگری هیجانی
شامل تغييرات رفتاري همراه هيجان نظير تغييرات چهره، صدا، ژستها وحركات بدن است. لبخند زدن، اخم كردن، گريه كردن يا گريز نمونههایی از ابراز هيجان ميباشند ،كينگ و امونز سه بعد اساسي در ابرازگري هيجاني مطرح كرده اند. اين سه بعد شامل ابراز هيجان مثبت، ابراز هيجان منفي و ابراز صميمت است . در بين حيطه هاي گوناگون هيجان، سبك هاي ابراز هيجان نيز از حيطه هاي مهم تمركز در آسيب شناسي و روان درماني است .فرش واتر ، معتقد است که بیان یک هیجان خود به خود و به تنهایی میتواند فرد رابه عمق آن هیجان و زیر بنای آن نزدیکتر کند چنان که گویی با بیان هیجانهای خود به مغز اجازه دسترسی به زیر بنای آن داده میشود. ابراز هیجان تاثیر زیادی بر روابط بین فردی دارد .
از مولفههای ابرازگری هیجانی ، هیجان مثبت و همچنین هیجان منفی میباشد و فریدریکسون و جوینر؛ نشان دادند که فیلم دارای هیجان مثبت سریع تر از فیلم غمناک یا خنثی، آزمودنیها را به سطوح خط پایه قلبی – عروقی برمی گرداند. بنابراین القای هیجان مثبت روش خوبی برای کاهش اثرات فیزیولوژیکی هیجان منفی قبلی است. همچنین افراد دارای هیجانات مثبت برای کنارآمدن با مشکلات راه حل پیدا میکنند و بیش
از افراد دارای هیجانات منفی خود را عقب میکشند ودقیق تر به مشکل نگاه میکنند . بسیاری محققین هیجان خواهی را صفتی که ویژگی آن جستجوي هیجانها و صورت تجربه هاي متنوع، تازه، پیچیده و شدید و میل اقدام به خطرهاي جسمانی، اجتماعی، قانونی و مالی به خاطر خود این تجربهها میباشد تعریف میکنند. از طرفی پژوهشگران معتقدند توانمند بودن افراد از نظر هیجانی، روبه روشدن آنها را با چالشهاي زندگی آسان میکند .
همچنین، به اعتقاد برخی از محققین ابراز آشکار هیجانات توسط افراد، اطلاعاتی را به دیگران میدهد وپاسخهایی را از آنان فرا میخواند و این امر روابط اجتماعی افراد را طوري شکل میدهد که به طور مستقیم روي سلامت فردي، رضایت از تعامل و سازگاري با رویدادهاي آسیبزا و تهدیدکننده چون مصرف مواد مخدر تأثیر میگذارد. همچنین محققین نشان دادهاند از ميان اختلالات روانپزشكي ناگويي خلقي، جزء اختلالاتی است که در ارتباط با اختلال سوءمصرف مواد توجه بسياري را به خود جلب كرده است. افراد با درماندگي عاطفي و هيجاني بيشتر، تمايل بيشتري به مصرف مواد مخدر و الكل دارند.
کنترل هیجانی, مبانی؛ تعریف، عوامل موثر برآن
كنترل هيجاني و ابرازگري هيجاني، دو سبك از سبك هاي ابراز هيجان هستند. کنترل هیجانی گرایش به بازداری در ابراز پاسخهای هیجانی است که به اشکال بازداری هیجانی، یا تمایل به بازداری و سرکوب هیجان تجربه شده ، نشخوار ؛ یا تکرار ذهنی رویدادهای هیجانی ناراحت کننده ، کنترل پرخاشگری و کنترل خوش خیم ؛ کنترل تکانههای آشفته کننده در طی انجام کار میباشد . کنترل، موضوعی است که اغلب در گفتگوها و تعاملهای روزمره با دیگران مطرح میشود، افرادی که دارای میل زیاد به کنترل هستند گرایش دارند هر وقت که بخواهند به گفتگوها خاتمه دهند و معمولا این کار را بعد از اینکه حرف خودشان را زده باشند یا بعد از اینکه طرف مقابل را به درستی نقطه نظر خودشان قانع کرده باشند، انجام میدهند ؛ یعنی بعد از برقرار کردن کنترل.
پژوهشگران کنترل هیجان را راهبردهای مورد استفاده در کاهش، افزایش، سرکوب و یا ابقای هیجان میدانند و معتقدند کنترل هیجانی از ویژگیهای فطری و ذاتی بشر است. در واقع هیجانات و کنترل هیجان از ارزیابیهای مرتبط با اهداف، استانداردها، و ادراکات فرد ناشی میشود و این ارزیابیها در طی تبادلات فردی , محیطی که فرد با جهان بیرونی برقرار میکند شکل میگیرند .روتنبرگ و گراس، مطرح کردندکه تنظیم هیجانی فرآیندی است که از طریق آن افراد هیجانهای خود را به صورت هوشیار و ناهوشیار تعدیل میکنند تا به طور مناسب به تقاضاهای محیطی متنوع پاسخ دهند .
به اعتقاد گلمن ، افرادی که درماندگی عاطفی و هیجانی بیشتری دارند، آگاهی چندانی از عواطف خود ندارند و در نتیجه با این احساس که هیچ کنترلی بر زندگی احساسی خود ندارند هیچ گونه تلاشی به عمل نمی آورند. یکی از مولفههای کنترل هیجانی نشخوار ومرور ذهنی میباشد، بسیاری از مردم معتقدند زمانی که افسرده میشوند باید تلاش کنند تا بر درونشان متمرکز شوند، زیرا فکر میکنند چنین ارزیابی و تمرکزی به آنان بینش میدهد تا بتوانند راه حلی را برای مشکل شان بیابند. بنابراین دچار نشخوار فکری شده که خود منجر به تداوم افسردگی میگردد. شواهد نشان میدهدکه نشخوار فکری پیامدهای آسیب زای زیادی به دنبال دارد، از جمله : حل مسئله ضعیف، انگیزه پایین، بازداری از رفتارهای مؤثر، و تمرکز و شناخت به هم ریخته را باعث میشود. به اعتقاد کینگ وهمکارش یک ساختار مرتبط با هیجان، کنترل هیجانی یا گسترهای است که یک فرد معمولاً راهبردهاي گوناگونی را براي کنترل وقوع طبیعی واکنشهاي هیجانی به کار میگیردوکمپاس و همکارش سه ساختار مهار ، محدودیت و سرکوبی را به عنوان اشکال کنترل رفتاري مطرح کرده اند.
کنترل هیجان با ادراک صحیح هیجانی یعنی همان خودآگاهی هیجانی شروع میشود زمانی که شخص ادراک هیجانی مناسبی داشته باشد و بتواند به صورت سریع و دقیق تغییرات خلقی و هیجانی محیط خود را شناسایی کند گسترهای اطلاعات را در جهت کنترل و مقابله با احساسات به دست میآورد. کنترل هیجانی به شخص اجازه میدهد تا در مقابل محرکات محیطی بهتر فکر و عمل کند. پژوهشگران کنترل هیجان را راهبردهای مورد استفاده در کاهش، افزایش، سرکوب و یا ابقای هیجان میدانند و معتقدند کنترل هیجانی از ویژگیهای فطری و ذاتی بشر است. در واقع هیجانات و کنترل هیجان از ارزیابیهای مرتبط با اهداف، استانداردها، و ادراکات فرد ناشی میشود و این ارزیابیها در طی تبادلات فردی –محیطی که فرد با جهان بیرونی برقرار میکند شکل میگیرند . افراد توانمند ازنظر کنترل هیجانی، احساسهاي خود را تشخیص میدهند، مفاهیم ضمنی آن را درك میکنند و به گونه مؤثرتري حالتهاي هیجانی خود را براي دیگران ابراز میدارند . تحقیقات نشان میدهد که بواسطه تنظیم هیجانی وکنترل آن افراد قادر به درك پیامدهاي رفتاري خود، خانواده و گروههاي همسالان خواهند بود .همانطورکه محققین نشان دادهاند که موقعیتهاي هیجانی میتواند به عنوان یک فاکتور مهم با عوامل بیرونی مثل افراد، مکانها و موقعیتهاي مختلف با اعتیاد همراه باشد .
منبع
رستمی،پریناز(1394)، رابطه ابرازگری هیجانی، کنترل هیجانی و سیستمهای مغزی/ رفتاری با نشانگان اعتیاد به اینترنت، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشکده خوارزمی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید