هوش اخلاقی چیست؟

اخلاق را مجموعه‌ای از صفات روحی و باطنی انسان تعریف کرده‌اند که به صورت اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی می‌شود، بروز ظاهری پیدا می‌کند و بدین سبب گفته می‌شود که اخلاق را از راه آثارش می‌توان تعریف کرد. استمرار یک نوع رفتار خاص، دلیل بر آن است که این رفتار یک ریشه درونی و باطنی در عمق جان و روح فرد یافته است که آن ریشه را خلق و اخلاق می‌نامند. دامنه اخلاق را در حد رفتارهای فردی تلقی می‌کنند، اما رفتارهای فردی وقتی که در سطح جامعه یا نهادهای اجتماعی تسری پیدا می‌کند و شیوع می‌یابد، به نوعی به اخلاق جمعی تبدیل می‌شود که ریشه‌اش در فرهنگ جامعه می‌دواند و خود نوعی وجه غالب می‌یابد که جامعه را با آن می‌توان شناخت.مصباح یزدی در کتاب فلسفه اخلاق چهار معنی و کاربرد را برای اخلاق ذکر کرده اند که عبارتست از:

  • صفات راسخ انسان: رایج ترین و شایع ترین کاربرد اصطلاحی اخلاق در بین اندیشمندان و فیلسوفان اسلامی، عبارت است از صفات و هیأت های پایدار نفس که موجب صدور افعالی متناسب با آنها به طور خود جوش و بدون نیاز به تفکر و تأمل از انسان می شوند. شیخ ابوعلی مسکویه در تعریف

  • اخلاق می گوید : اخلاق حالتی نفسانی است که بدون نیاز به تفکر و تأمل، آدمی را به سمت انجام کار حرکت می دهد.علامه مجلسی نیز در تعریف اخلاق می گوید: اخلاق ملکه ای نفسانی است که به آسانی از انسان صادر می شود. برخی از این ملکات فطری و ذاتی اند و پاره ای از آن ها نیز با تفکر و تلاش و تمرین و عادت دادن نفس به آنها، به دست می آیند.
  • صفات نفسانی: گاهی منظور از اخلاق در اصطلاح اندیشمندان، هرگونه صفت نفسانی است که موجب پیدایش کارهای خوب یا بد می شود، چه آن صفت نفسانی به صورت پایدار و راسخ باشد و چه به صورت ناپایدار و غیرراسخ.
  • فضایل اخلاقی: گاهی نیز واژه اخلاق صرفاً درمورد اخلاق نیک و فضایل اخلاقی به کار می رود. مثلاً وقتی گفته می شود«فلان کار اخلاقی است» یا «دروغ گویی کار غیراخلاقی است» منظور از اخلاق، تنها اخلاق فضیلت است. البته در این که اصول اخلاق کدامند و آیا همه فضایل را می توان به یک یا چند فضیلت برگرداند یا نه، اختلافات فراوانی وجود دارد. به زعم فیلسوفان یونان و بسیاری از حکمای مسلمان چهار فضیلت حکمت، شجاعت، اعتدال و عدالت به عنوان فضایل مادر و بنیادین تلقی می شوند. در سنت مسیحی نیز گفته می شود که مسیحیان هفت فضیلت اصلی دارند، سه فضیلت الهیاتی و ایمان ، امید و محبت، و چهار فضیلت انسانی (مصلحت اندیشی، بردباری، اعتدال و عدالت).
  • نهاد اخلاقی زندگی: اخلاق در این اصطلاح، در عرض مسایلی چون هنر، علم، حقوق و دین،… قرار دارد و در عین حال متفاوت با آنها به کار برده می شود. بنابراین اصطلاح، اخلاق نیز مانند زبان، دین و کشور پیش از افراد بوده و«فرد در آن داخل شده و کمابیش در آن سهیم می گردد» و پس از افراد نیز خواهد بود. به عبارت دیگر وجود آن به شخص وابسته نیست، بلکه “ابزاری در دست جامعه، به عنوان یک کل، است برای ارشاد و راهنمایی افراد گروه های کوچک تر”.

هوش اخلاقی عبارت است ازتوانایی تشخیص درست ازنادرست براساس اصول جهان شمول تعریف شده. این نوع هوش، درمحیط جهانی مدرن کنونی می تواند به مثابه نوعی جهت یاب برای اقدامات عمل نماید. هوش اخلاقی نه تنها چهارچوب قوی وقابل دفاع برای فعالیت انسان فراهم می کند، بلکه کاربردهای فراوانی دردنیای حقیقی دارد. درواقع، این نوع هوش تمام انواع دیگرهوش انسان رادرجهت انجام کارهای ارزشمند هدایت می کند. بوربا هوش اخلاقی را بصورت ظرفیت تشخیص درست ازغلط، داشتن یقین های اخلاقی واقدام برمبنای آن ها به منظورارائه رفتاردرست وشرافتمندانه تعریف کرده است.این نوع هوش، نشان دهنده ظرفیت ذهنی انسان برای تعیین اینکه چگونه اصول جهان شمول انسانی را به ارزش ها، اهداف واقدامات خود مرتبط نماید می باشد. همچنین هوش اخلاقی نشان دهنده اشتیاق وتوانایی فرد برای قراردادن معیارهایی برتروفراترازمنافع خود وحتی موضوعاتی نظیر اثربخشی درکانون واکنش های فردی است.

اصول ضروری هوش اخلاقی

اصول هوش اخلاقی ازدیدگاه بوربا به این شرح می باشد؛

  1. همدردی: تشخیص علایق واحساسات افراد که شامل مراحل زیر می باشد:
  • الف)پرورش آگاهی؛
  • ب)افزایش حساسیت نسبت به احساس های دیگران؛
  • ج)همدردی با دیدگاه اشخاص دیگر
  1. هوشیاری: دانستن راه درست وصحیح وعمل درهمان راه، که شامل:
  • الف)ایجادزمینه ای برای رشد اخلاقی؛
  • ب)ترویج معنویت برای تقویت هوشیاری وهدایت رفتار؛
  • ج)پرورش انضباط اخلاقی برای کمک به افرادبه منظوریادگیری درست ازخلاف.
  1. خودکنترلی: کنترل وتنظیم تفکرات واعمال خود بطوریکه برهرفشارازدرون وبیرون ایستادگی کنیم ودرهمان راهی عمل کنیم که احساس می کنیم درست است. که شامل:
  • الف)الگوسازی واولویت بندی خودکنترلی افراد؛
  • ب)تشویق افراد به خود انگیزشی؛
  • ج)آموزش راه هایی به افراد برای رویارویی باوسوسه ها وتفکرقبل ازعمل.
  1. توجه واحترام: ارزش قائل شدن برای دیگران بارفتارمؤدبانه وبا ملاحظه، که شامل:
  • الف)انتقال معانی توجه به افراد ازطریق آموزش دادن؛
  • ب)افزایش توجه به اقتدار وبی توجهی به بی ادبی وبی احترامی؛
  • ج)تأکیدبررفتارهای خوب، ادب وتواضع که به عنوان تعارف درنظرگرفته می شود.
  1. مهربانی: توجه به نیازها واحساس های دیگران، که شامل:
  • الف)تدریس معنی وارزش مهربانی؛
  • ب)ایجادآستانه تحمل صفربرای زشتی وبدی؛
  • ج)تشویق مهربانی وخاطرنشان کردن اثرهای مثبت آن.
  1. صبروبردباری: توجه به شأن وحقوق تمام افراد حتی آنان که عقاید ورفتارشان با ما مخالف است، که شامل:
  • الف)پرورش صبروتحمل ازسنین پایین؛
  • ب)القای درک تنوع وگوناگونی؛
  • ج)مخالفت با کلیشه سازی وعدم تحمل تعصبات بی جهت.
  1. انصاف: انتخاب های عقلانی وعمل به شیوه منصفانه، که شامل:
  • الف)رفتاربادیگران بطورمنصفانه؛
  • ب)کمک به دیگران برای داشتن رفتارمنصفانه؛
  • ج)تدریس روش هایی به افراد برای مقاومت دربرابر بی انصافی وبی عدالتی.

ابعادهوش اخلاقی ازدیدگاه لنیک و کیل

لنیک وکیل بیان می کنند که هوش اخلاقی دارای 4اصل به شرح زیر می باشد:

  1. اصل درستکاری: به معنای ایجادهماهنگی بین اعتقادات واعمال افراد است. درحقیقت انجام چیزی که می دانیم درست است وگفتن حرف درست درتمام زمان هاست.
  2. اصل مسئولیت پذیری: به معنای پذیرش اعمال وپیامدهای آن وهمچنین، اشتباهات وشکست هاست.
  3. اصل دلسوزی: به معنای توجه به دیگران بوده ودارای تأثیرات متقابل است.
  4. اصل بخشش: شامل آگاهی ازعیوب واشتباهات وهمچنین، بخشیدن خود ودیگران است.

مؤلفه های هوش اخلاقی لنیک وکیل ازدیدگاه قرآن کریم وائمه معصومین(ع)

  1. درستکاری

درستکاری یا عمل صالح، میوه درخت ایمان است. هرجادرقرآن به ایمان اشاره شده به دنبال آن عمل صالح آورده شده واین نشانگر این است که ایمان بدون عمل صالح ممکن نیست. عمل صالح آثارزیادی به دنبال دارد که درچند آیه به آن اشاره شده است:”یا ایها الذین امنوا اتقوالله وکونوا مع الصادقین؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، ازخدا پروا کنید وبا راست گویان باشید”(سوره توبه، آیه 9). “والذین امنوا وعملوالصالحات اولئک اصحاب الجنه هم فیها خالدون؛ وکسانی که ایمان آورده اند وکارهای شایسته کردند، اهل بهشت هستند ودرآن جاودانه خواهندبود”(سوره بقره، آیه82). پیامبر(ص) می فرمایند: ” ای علی اگرچهارخصوصیت درکسی باشد اسلام او کامل است؛ راستگویی، سپاسگزاری، شرمساری وخوش اخلاقی”. امام علی(ع) خطاب به مالک می فرمایند:” برترین شادمانی زمامداران میان مردم است”.

  1. مسئولیت پذیری

درقرآن درموردواژه مسئولیت پذیری، آیات زیرمطرح است. اولا قرآن سفارش می کند که شما مسئول خانواده خود هستید. “قوا انفسکم واهلیکم نارا؛ خودتان وخانوادتان را ازآتش نگهدارید”(سوره تحریم، آیه66). دوما امربه معروف ونهی ازمنکر، یکی ازمصادیق مسئولیت پذیری فرداست که فرد باید نسبت به جامعه مسئول است. “والتکن منکم امة یدعون الی الخیرویأمرون بالمعروف وینهون عن اامنکر واولئک هم المفلحون، وباید ازمیان شما مؤمنان، گروهی باشند که مردم را به کارهای خیردعوت کنندوامربه معروف ونهی ازمنکرکنند وآن ها رستگارنند”(سوره آل عمران، آیه 104). امام علی(ع) خطاب به مالک می فرمایند:” پس حالات نهانی آن ها(رؤسا)را وارسی کن، به پیام ها ونامه های ارسالی آنان که توسط پیک به دست تو می رسد رسیدگی کن”. “مبادا به مردم وعده ای دهی وپایبندآن نباشی یا خشونت آمیزبامردم سخن گویی، زیرا خلف وعده خشم خدارا برانگیزاند”.

  1. دلسوزی

ابلاغ وحی یکی ازمصادیق دلسوزی پیامبراکرم(ص) است که برای امت خود چقدردلسوزانه تبلیغ دینی کرده اند. “یاقوم لقد ابلغتکم رسالة ربی ونصحت لکم ولکن لا تحبون الناصحین؛ ای مردم من رسالتی را که ازجانب خدا برعهده داشتم ابلاغ کردم وشماراپند دادم ولی شما ناصحان رادوست نمی دارید”.

  1. بخشش

“خذالعفو، عفورا پیشه کنید”(سوره بقره، آیه109). “فاعفوا وفاصفحوا، عفو وگذشت را شیوه خود قراربده”(سوره اعراف،آیه199). امام علی(ع) خطاب به مالک می فرمایند:” ای مالک هرگاه کسی رابخشودی ازکرده خود پشیمان مشو وهرگاه کسی را کیفردادی ازکرده خود شادمان مباش” .”گره هرکینه ای را نسبت به مردم ازخودبگشای وریشه هرانتقامی را ریشه کن ساز”.

نکاتی برای ایجاد هوش اخلاقی

در این زمینه مایکل بوربا ده نکته را برای پرورش کودکانی اخلاقی یا ایجاد هوش اخلاقی پیشنهاد می دهد، که ابتدا رئوس این موارد را مرور کرده و سپس به اختصار به شرح هر یک می پردازد:

  1. احساس تعهد در راستای ایجاد و پرورش کودکی اخلاقی؛
  2. تلاش برای آن که الگویی نمونه یا یک مثال اخلاقی قوی باشید؛
  3. شناختن باورها و عقاید خودتان، ضمن تلاش برای سهیم کردن دیگران؛
  4. از لحظات آموختنی به خوبی بهره بگیرید؛
  5. انضباط را به عنوان یک درس اخلاقی به کار بندید؛
  6. توقع رفتاری اخلاقی داشته باشید؛
  7. نسبت به آثار رفتارها واکنش نشان دهید؛
  8. رفتارهای اخلاقی را تقویت کرده و پاداش دهید؛
  9. به طور روزانه اصول اخلاقی را اولویت بندی نمایید؛
  10. مشارکت و ثبت قانون طلایی از نظر دکتر مایکل بوربا، خانه بهترین مدرسه برای آموزش رفتارهای اخلاقی است.

دراین راستا، او ده نکته را جهت ایجاد هوش اخلاقی به والدین پیشنهاد می دهد:

1-احساس تعهد در جهت پرورش کودکی اخلاقی یک سوال اساسی آن است که پرورش یک کودک اخلاقی چه مقدار برای شما اهمیت دارد؟ چراکه تحقیقات نشان داده اند، والدینی که شدیدا احساس نیاز به شکل دادن رفتارهای اخلاقی در کودکانشان می نمایند، یا ترس از ایجاد اخلاق های زشت در آن ها دارند، معمولا موفق بوده اند، زیرا خودشان را برای تلاش در این مورد متعهد کرده اند. بنابراین اگر شما واقعا می خواهید کودکی دارای اخلاق داشته باشید، باید احساس تعهد شخصی برای پرورش او نموده و این تعهد تا نیل به هدف تداوم یابد.

2-تلاش برای آن که الگویی نمونه یا یک مثال اخلاقی قوی باشید والدین اولین و قوی ترین الگو یا معلم اخلاق برای کودکانشان هستند، بنابراین مطمئن شوید همان رفتارهای اخلاقی را که از کودکتان انتظار دارید، انجام دهید تا آن ها از شما فراگیرند.

3-شناخت باورها و عقاید خودتان ضمن سهیم کردن آن ها با دیگران پیش از آنکه بتوانید کودکی با اخلاق پرورش دهید، باید درباره آنچه که به آن باور دارید با خودتان صادق و صریح باشید، بنابراین مدتی کوتاه به تمامی ارزش هایتان فکر کنید. سپس درباره این که چرا شما این روش اجرای خاص خودتان را دارید، به طور منظم با کودکتان صحبت کرده و نظراتتان را با او در میان گذارید.

4-از لحظات آموختن به خوبی بهره بگیرید بهترین لحظه های آموزش معمولا غیرمنتظره و اتفاقی هستند و بر خلاف تصور، از پیش برنامه ریزی نشده اند. هر گاه بحث موضوعات اخلاقی به میان آمد، از آن فرصت استفاده کنید، آن ها به شما و کودک کمک می نمایند تا باورهای اخلاقی استواری را که در هدایت مستمر رفتارهایش برای تمامی زندگی مؤثرند، رشد دهد.

5-انضباط را به عنوان یک درس اخلاقی به کار بندید انضباط مؤثر موجب مراقبت از کودک در این امر می شود تا تشخصی دهد که چرا رفتارش اشتباه است وچگونه می تواند آن را اصلاح و تصحیح نماید. در این راستا، استفاده از پرسش های صحیح به کودکان کمک می نماید به این توانایی دست یابند که نظر دیگران را درباره رفتارشان دریابند و توانایی درک نتایج رفتارهایشان را توسعه دهند.

6-توقع رفتارهای اخلاقی داشته باشید در این زمینه نتیجه مطالعات روشن بوده است، کودکانی که رفتارهای اخلاقی دارند، والدینی دارند که از آن ها انتظارات داشته اند چنین عمل کنند. توقعات و انتظارات شما از کودکتان، به منزله تعیین نوعی استاندارد برای رفتارهای آن هاست .

7-نسبت به آثار رفتارهای واکنش نشان دهید محققین ابراز می کنند که یکی از بهترین تمرین های سازنده اخلاق  اشاره به اثر رفتار کودک بر شخص دیگر است، انجام این کار موجب افزایش رشد اخلاقی کودک می شود.

8-رفتارهای اخلاقی کودک را تقویت کرده و پاداش دهید یکی از ساده ترین راه های کمک به کودک در جهت کسب رفتارهای جدید این است که پس از وقوع آن رفتارها، آن ها را پاداش داده و تحسین نمایید. پس با هدف شکل دهی رفتارهای اخلاقی، کودک را زیر نظر بگیرید و با شرح اینکه چرا رفتارش خوب بوده و شما برای آن ارزش قائلید، آن را تقویت نمایید.

9-هر روز اصول اخلاقی را اولویت بندی کنید. کودکان با خواندن اصول اخلاقی در متن کتاب ها یاد نمی گیرند چگونه افراد با اخلاق بشوند، بلکه تنها با انجام کارهای خوب، این امر را می آموزند، کودک را جهت کمک برای ایجاد تغییر در دنیای خودش تشویق کنید و همیشه او را یاری دهید تا نتیجه مثبت عمل خود را بر روی حالات دیگران درک و تشخیص دهد. هدف نهایی و واقعی برای کودکان آن است که هرچه کمتر و کمتر به راهنمایی بزرگسالان وابسته باشند و اصول اخلاقی باید به زندگی روزمره آن ها وارد شده و ضمنا آن ها را برای خودشان درونی سازند، این امر تنها زمانی روی می دهد که والدین بر اهمیت فضیلت ها دائما تاکید کنند و بچه هایشان هم مکررا این رفتارهای اخلاقی را تمرین کنند.

10-مشارکت و ثبت قانون طلایی به کودکتان قانون طلایی را که بسیاری از تمدن ها را در طول قرن ها هدایت و راهنمایی کرده است  و سخن پیامبر اسلام(ص) نیز هست  را آموزش دهید: ” با دیگران همانگونه رفتار کنید، که می خواهید با شما رفتار شود.” به او یادآوری کنید از خودش قبل از هر کاری بپرسد “آیا من دوست دارم، دیگری با من این طور رفتار کند؟” تلاش کنید این اصل، قانون اساسی اخلاقی خانواده شما باشد.

انتقال ارزش ها، پایه هوش اخلاقی

خانواده به عنوان اولین و بالاترین مکان برای انتقال ارزش ها به فرزندان است. خانواده جای امنیت است، جایی که فرزندان در آنجا از حمایت بی قید و شرط بهره مند می شوند، البته خانواده ای سالم است که ارزش ها در آن آموزش داده و به مرور در فرزند درونی می شود. پدر و مادری که خود از نظر ارزشی قوی هستند، ارزش ها را در طول رشد به فرزندانشان یاد می دهند و فرزندان نیز ارزش ها را با خود به جامعه برده و با آن ها زندگی می کنند. این مسئولیت به عهده پدر و مادر است البته اگر بچه ها یک یا چند ارزش را نشناسند، طبیعی است، ولی اگر پدر و مادر آن ها را به فرزندان خود منتقل نکنند یا بدتر از آن خودشان ارزش ها را نادیده بگیرند، این امر عادی نیست.

در خانواده ای که در آن افراد ارتباط ضعیفی با هم دارند و نسبت به هم بی تفاوت باشند، بچه ها به جای ارتباط با پدر و مادر دائم با تلویزیون و رایانه ارتباط برقرار می کنند و به دلیل این بی توجهی انتقال ارزش ها به فرزندان هم صورت نمی گیرد. وقتی نوجوان وارد مرحله بلوغ می شود، مخالفت های خود را با ارزش های پدر و مادر شروع می کند. پدر و مادری که تا آن زمان شاهد مخالفت آشکار فرزندشان نبودند، از آن به بعد شاهد بی ارزش شمردن ارزش هایشان، مخالفت ها و بهانه جویی ها از سوی نوجوانشان می شوند، گاه حتی لباس پوشیدن و حرف زدن فرزندشان باعث خجالت والدین می شود. در اینجاست که باید به او فرصت داده شود راه خود را در کنار خانواده پیدا کند، چرا که در افتادن با نوجوان جز راندنش از خود و حتی از خانواده ثمری ندارد. بنابراین برای پرورش هوش اخلاقی فرزندتان در دوران نوجوانی باید به او کمک شود با آرامش بیشتری این سال های پر فشار را پشت سر بگذارد. در خانواده ای که در آن افراد ارتباط ضعیفی با هم دارند و نسبت به هم بی تفاوت باشند، بچه ها به جای ارتباط با پدر و مادر دائم با تلویزیون و رایانه ارتباط برقرار می کنند و به دلیل این بی توجهی انتقال ارزش ها به فرزندان هم صورت نمی گیرد.

منبع

قرمزی، خدامراد (1393)، هوش اخلاقی و مهارت های اجتماعی با عملکرد تحصیلی، پايان نامه كارشناسي ارشد، علوم تربیتی برنامه ریزی درسی، دانشگاه آزاد اسلامي

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0