هزینه­ یابی کیفیت

سیستم هزینه­یابی کیفیت به عنوان ابزاری کارآمد در تعیین و جمع­آوری، ثبت و گزارش هزینه­های کنترل کیفیت، به مدیریت کمک نموده و مبنای شناسایی انواع فعالیت­های موثر در کاهش یا تغییر ترکیب هزینه ­های آن، تجزیه و تحلیل آن­ها و امکان اولویت­بندی فعالیت­های بهبود کیفیت را فراهم می­آورد .محاسبه هزینه­ها این امکان را فراهم می­آورد که فعالیت­های کیفی را به زبان مدیریت بیان کنیم. این امر به نوبه خود باعث می­شود که کیفیت به عنوان یک پارامتر تجاری در کنار سایر پارامترها از قبیل بازاریابی، تحقیق و توسعه و بالاخره تولید و عملیات در نظر گرفته شود. با وارد کردن هزینه­های کیفیت به میدان تجارت در واقع اهمیت کیفیت در جهت سلامت مورد تاکید قرار گرفته و از طرفی رفتار و برخورد کارکنان کلیه سطوح سازمان در جهت مدیریت کیفیت جامع و بهبود مستمر کیفیت تحت تاثیر قرار می­گیرد.

محاسبه هزینه­های کیفیت بر زمینه­هایی چون هزینه­های بالا و ضایعات تمرکز کرده و مشکلات بالقوه مربوطه و زمینه­های کاهش هزینه و روش­های بهبود را مشخص می­کند. همچنین زمینه محاسبه اجرا را فراهم آورده و مبنایی برای مقایسه داخلی بین محصولات، خدمات، فرآیندها و ادارات ایجاد می­کند. محاسبه هزینه­های کیفیت از طرفی دیگر نمایانگر تغییرات ناگهانی و ناهماهنگی­های مربوط به تخصیص هزینه­ها، استانداردها و روش­های فروش محصولات است که ممکن است با استفاده از مطالعات متداول در زمینه تولید؛ عملیات بر مبنای نیروی کار قابل بررسی نباشد. علاوه بر این مشخص­کننده موارد عدم تطابقی است که به وسیله روش­های حسابداری قراردادی قابل بررسی نیستند. نهایتا و مهم­تر از همه آنکه، محاسبه هزینه­های کیفیت، اولین قدم به سوی کنترل و بهبود است .

هزینه­یابی کیفیت به دنبال تعیین سطح بهینه کیفیت برای محصول و خدمات تولید شده در سازمان است که در این سطح هزینه­های کیفیت بهینه خواهد بود. به عبارت دیگر، این سطح بهینه نمایانگر درجه­ای از کیفیت محصول یا خدمت است که در آن بیشترین منفعت برای تولیدکننده وجود دارد. از آنجا که افزایش کیفیت معمولا با افزایش هزینه­ها همراه است، بنابراین می­توان انتظار داشت که در سطحی از کیفیت، هزینه­ها حداقل و منافع حداکثر باشند. در سطوح پایین­تر به دلیل کاهش کیفیت، منافع کاهش می­یابد و در سطوح بالاتر نیز به دلیل افزایش هزینه­های ناشی از کیفیت مطلوب­تر، باز هم منافع کاهش خواهد یافت .

هزینه­یابی کیفیت یکی از ابزارهای مدیریت کیفیت است که می­تواند در جهت بهبود پیاده­سازی مدیریت کیفیت جامع به کار گرفته شود و بنابراین به عنوان یک بازوی کیفیتی در راستای مدیریت ارتقای سازمانی عمل نماید .از مهمترین مشکلاتی که در زمینه هزینه­یابی کیفیت وجود دارد این است که هزینه­های کیفیت به طور کامل در گزارش­های حسابداری ثبت نمی­شوند و اغلب بخش قابل توجهی از آنها مغفول می­ماند. همچنین این هزینه ها را نباید تنها به فعالیت­های تولیدی و عملیاتی محدود نمود، بلکه باید به هزینه­های صورت گرفته در حوزه بخش­های خدماتی نیز توجه کرد. به طور کلی اقدامات اولیه در جهت جمع­آوری و بررسی هزینه­های کیفیت توسط اداره تضمین کیفیت و گاهی نیز توسط هیئت مدیره و گروه ارشد مدیریت انجام می­شود و به ندرت اتفاق می­افتد که اداره حسابداری و مالی این کار را بر عهده گیرد. به نظر می­رسد اقدامات انجام شده توسط حسابداران، تنها از طریق هزینه­های بالای مربوط به فعالیت­های بازرسی و آزمایش و با هزینه­های ضایعات که به ترتیب در بررسی­های نیروی کار یا مواد مصرفی به چشم می­خورد به جریان می­افتد .

مدل اقتصادی هزینه­یابی کیفیت

هر چه سازمان هزينه بيشتري بر روي پيشگيري و ارزيابي لحاظ نمايد، مقدار شكست داخلي و خارجي آن كاهش مي­يابد، اما بين نحوه هزينه­كردن و كاهش متقابل اين هزينه­ها ارتباط خطي وجود ندارد و در يك نقطه اين دو منحني به نقطه بهينه خود مي­رسند و از آن به بعد تأثير معكوس خواهد داشت. اين روند در مورد شركت هاي با فرآيندهاي سنتي و شركت­هاي با فرآيندهاي در حال توسعه متفاوت مي­باشد. در زير به توضيح اين روند در دو نوع شركت مذكور مي­پردازيم:

 شركت­هاي با فرآيند سنتي

در اين شركت­ها، امكان رسيدن به كيفيت ۱۰۰ درصد و انطباق كامل محصول با مشخصه­هاي مورد نظر از طريق اعمال فعاليت­هاي ارزيابي و پيشگيرانه وجود ندارد و در هر صورت درصدي عدم انطباق براي محصول در مقايسه با آنچه بايد مطابق آن باشد، وجود خواهد داشت.

  • رابطه بين ميزان هزينه­هاي صرف شده براي هزينه­هاي ارزيابي و پيشگيرانه را با هزينه­هاي شكست داخلي و خارجي نشان مي­دهد

 همان طور كه در نمودار ملاحظه مي­شود، زماني كه هزينه­هاي ارزيابي و پيشگيرانه افزايش يابد، هزينه­هاي شكست و در نتيجه مجموع كل هزينه­هاي كيفيت كاهش مي­يابند، اما اين كاهش دائمي نبوده و در يك نقطه به صورت معكوس عمل مي­كند و باعث افزايش هزينه­ها مي­گردد و در نهايت مي­توان گفت شركت­هاي با فرآيند سنتي نمي­توانند به انطباق ۱۰۰ درصد كيفي برسند.

شركت­هاي با فرآيند در حال توسعه

در اين شركت­ها، رسيدن به كيفيت ۱۰۰ درصد مطابق با آنچه مورد نياز است، امكانپذير مي­باشد. اگر چه در قسمت­هاي انتهايي نمودار، روند افزايش هزينه­هاي ارزيابي و پيشگيرانه نسبت به ابتداي آن بسيار سريع­تر است، اما نهايتا منجر به رسيدن به كيفيت انطباق صد در صد شده و هزينه­هاي شكست داخلي و خارجي به صفر مي رسند كه در نتيجه آن مجموع كل هزينه­هاي كيفيت در نقطه بهينه، معادل هزينه­هاي ارزيابي و پيشگيرانه خواهد بود.

رابطه بين هزينه­هاي ارزيابي و پيشگيرانه را با هزينه­هاي شكست داخلي و خارجي نشان مي­دهد:همان طور كه در نمودار مشاهده مي­شود، افزايش در هزينه­هاي ارزيابي و پيشگيرانه سبب كاهش در هزينه هاي شكست داخلي و خارجي شده و نهايتا منجر به صفر شدن آن­ها در نقطه بهينه گشته است. بنابراين در شركت­هاي با فرآيند در حال توسعه جديد مي­توان به انطباق كيفيت صد درصد دست يافت .

در برخی شرکت­ها حسابداران چنین وانمود می­کنند که تضمین و بهبود کیفیت، زیانی اجتناب­ناپذیر هستند و در نتیجه برای کاهش هزینه و پس اندازهای واقعی با استفاده از طرح­ها و فعالیت­های پیشبردی تلاش می­کنند. از طرف دیگر، مهندسان و متخصصین تضمین کیفیت هم در اجرای عملیات ساده­ای که به نظر حسابداران بسیار فنی، مشکل و پیچیده است دخالت دارند. اینها عوامل مهمی هستند که مانع جمع­آوری و استفاده از اطلاعات کیفی می­شوند. همه کسانی که به بررسی هزینه­ها می­پردازند نا امیدی ناشی از موانع ارتباطی را که حسابداران مدیریت حرفه­ای را از غیر حسابداران متمایز می­کند، تجربه می­کنند. مشکل دیگر آن است که همه حسابداران مدیریت از مفهوم هزینه­یابی کیفیت مطلع نبوده و اطلاعات کسانی هم که با آن آشنا هستند کم است.

یک رکن اساسی در وصول هزینه­های مربوط به امور کیفی آگاهی شرکت از تاریخ، فرهنگ، مردم، فرآیندها و تولیدات است. این امر در ابتدا برای شرکتی که به فعالیت­های هزینه­یابی کیفیت می­پردازد تصوری غیر ضروری نخواهد بود. فعالیت­های هزینه­یابی کیفیت مستلزم دانش کیفی، فنی و حسابداری است، اما معدود افرادی در سازمان­ها از این دانش لازم برخوردارند.

بنابراین فعالیت­های هزینه­یابی باید به شکل مشترک انجام گیرند. اگر حسابداران بخواهند آن را به تنهایی انجام دهند، بسیاری از جزئیات کار را از دست داده و یا توسط افراد، گمراه می­شوند. حسابداران معمولا از کارکنان تضمین کیفیت برای ارزیابی­های خود راهنمایی می­خواهند. از طرف دیگر اگر متخصصین فنی و تضمین کیفیت به تنهایی اقدام به این کار نمایند، ممکن است به عنوان مثال به کشف هزینه­هایی که حسابداران خبره از دید آنان مخفی نگه داشته­اند نائل نشده و در نتیجه هزینه­های جمع­آوری و ارائه شده از اعتبار برخوردار نباشند. علاوه بر این ممکن است آنان از مفهوم حقیقی و یا حساسیت نسبی برخی اطلاعات هزینه­یابی آگاهی نداشته باشند. همچنین ممکن است در تعبیر و تفسیر اطلاعات هزینه­یابی موجود در سیستم هزینه­یابی و مفهوم حقیقی آن نیز مشکل داشته باشند. با این وجود باید به خاطر داشت حسابداران مدیریت همیشه برای ایجاد همه انواع هزینه­ها تحت فشار بوده و اگر هزینه­یابی کیفیت در شرکت­ها کنار گذاشته شود آنان باید بپذیرند که انجام این فعالیت­ها ارزش تلاش را دارد. یکی از عوامل مثبت درگیر کردن ادارات حسابداری در این امر آنست که محاسبات انجام شده توسط آنان معمولا در جلب توجه مدیران به معیارها موثر است. در آینده مدیران مالی شرکت باید بیش از پیش در جمع­آوری هزینه­های کیفیت فعال باشند تا اعتماد مدیران ارشد را نسبت به اعتبار اطلاعات هزینه­یابی کیفیت به عنوان ارزیابی عملکرد کاری افزایش دهند .

منبع

هوشیاری،سعید(1393)، تاثیر بکارگیری فناوری اطلاعات بر هزینه­های کیفیت،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت صنعتی؛ موسسه آموزش عالی غیردولتی غیرانتفاعی ارشاد دماوند

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0