نگرش مذهبی

تارخ بشریت نشان داده است که انسان دین ورز قدمتی دیرینه دارد. آن چنان که از مطالعات باستان شناسی و انسان شناسی از اعصار دور بر می آید، مذهب بعنوان جز لاینفک زندگی بشری در تمامی اعصار بوده است. دین به اندازه ای غنی و فراگیر و پیچیده است که جنبه های مختلف و متفاوت آن برای دیدگاه ها و نگرش های مختلف به گونه ای متفاوت جلوه می کند. اما آنچه مهم است این است که هیچ دوره ای از تاریخ بشر خالی از اعتقادات دینی نبوده است .

این که حتی یک انسان بی اعتقاد به دین در شرایط نامطمئن و بحران روحی و در زندگی به صورت  ناهشیار به خدا ونیروهای ماوراءالطبیعه می اندیشد و از او استمداد می طلبد،یک پدیده شناخته شده است. به گفته  فرانکل، بنیان گذار مکتب معنادرمانی،  همیشه یک احساس مذهبی عمیق ریشه دار در اعماق ضمیر ناهشیار انسان وجود دارد.

آلپورت ،مذهب را یکی از عوامل بالقوه مهم برای سلامتی روان می داند.مذهب می تواند عنوان یک اصل وحدت بخش و یک نیروی عظیم برای سلامت روان مفیدوکمک کننده باشد.از دیدگاه آلپورت جهت گیری مذهبی به دو صورت  : درونی و بیرونی می باشد.در جهت گیری مذهبی درونی ایمان به خودی خود یک ارزش متعالی نه به خاطر چیزی تلقی می گردد و یک تعهد انگیزش فراگیر نه وسیله ای برای دستیابی به اهداف در نظر گرفته می شود. اما در جهت گیری مذهبی بیرونی،مذهب امری خارجی و ابزاری برای ارضای نیازهای فردی از قبیل مقام و امنیت مورد استفاده  قرار میگیرد.

بعبارت دیگر دینداری برای امنیت و پایگاه اجتماعی است و افرادی که چنین جهت گیری دارند ازدین بعنوان وسیله برای رسیدن به حاجات خود استفاده می کند. افرادی که دارای جهت گیری مذهبی درونی می باشند،مذهب در آنها احساس راحتی، امنیت، سودمندی و خود سازی را به وجود می آورد.به عبارت دیگر افراد با جهت گیری مذهبی درونی در هماهنگی با اعتقادات و شعائر مذهبی شان زندگی می کنند و این باعث امنیت و ثبات اجتماعی بیشتر در آنها می شود.

نس ونیتراب ، درتحقیقی به عنوان ارزیابی میزان اثرات منفی ومثبت مذهب بروضعیت روانی به این نتیجه رسیدند که درواقع فعالیت هایی با جنبه معنوی بالا به طورواضح ارتباط معکوس با اختلاف روانی دارد.درتحقیق دیگری که توسط هانس برگر،انجام شدرابطه بین انجام اعمال دینی واعتقادقلبی دررابطه احساس رضایت درزندگی بررسی شد ونتیجه این بود که مذهب دارای یک ارتباط مثبت بااحساس رضایت اززندگی است.کوهن و همکارن ،دریافتندکه مقابله ی مذهبی،یک راهبرد محکم ومؤثردرحفظ سلامت روان است.نتایج تحقیقات زیادی نشان می دهد که اعتقادات وارزش های مذهبی افراد به مراتب برای مدت طولانی تری درآنان تأثیرمی گذاردتاجهت گیری درمانی به سمت مکتب خاص روانی درمانی.

مذهب نیروی اجتماعی است که می تواند گروه های اجتماعی را یک پارچه کند یا آنها را علیه یکدیگر بشوراند،همچنین مذهب نیروی روان شناختی است که جنبه های مختلف زندگی فردی را تحت تاثیر قرار می دهد.مذهب به عنوان یکی از منابع اصلی ارزش ها و اخلاقیات افراد جامعه در معنابخشی به زندگی نقش اساسی ایفا می کند.داشتن این نکته ضروری است که بین مفاهیم دین داری و دین تفاوت وجود دارد  دین به عنوان پدیده خارجی و مستقل از پذیرش انسان هایعنی مستقل از روان انسان ها و جامعه انسانی  مدنظر قرار می گیرد.اما دین داری یا تدین ناظر به پذیرش دین توسط انسان هاست. در واقع دین داری صفت و حالت انسان درباره دین است.

در متن ظهور روان شناسی مثبت بود اسنایدروهمکاران ،امیدواری رامفهوم سازی کردند.و ابزار های اندازه گیری آن را طراحی کردند.امیدواری به عنوان فرآیند تفکر درباره اهداف شخص همراه با انگیزه برای حرکت به سمت اهداف ؛ تفکر عاملی و روش دستیابی به اهداف؛ تفکر گذرگاهی  تعریف شده اند.

یالوم ،امید را به عنوان یک عنصر اساسی فرآیند درمان مشخص می کند.افراد به هنگام درمان معمولا شرایط مبهمی دارند و در مورد آینده مردد هستند.زمانی که افراد در شرایط  مبهمی هستند و رسیدن به اهداف در آن شرایط قطعی نیست ممکن است از طریق متوسل شدن به راه بردهای متنوع، اراده و هدف مندی خود را حفظ کنند .به عنوان مثال ممکن است شبکه اجتماعی حمایت کننده ای از طریق الگو برداری از راه برد هایی که دیگر افراد در گذشته استفاده کرده اند، اراده خود رادر رسیدن به اهداف تقویت کنندو مسیرهای جدیدی را برای رسیدن به اهداف بیابند.امیدواری بالاباعث تقویت اعتماد به نفس،خودکارآمدی بالاو بهزیستی افراد می شود.

امید از جمله مقوله های مهم در اسلام است .خداوند همواره انسان را به امیدواری و خوش بین بودن به نظام زندگی دعوت کرده و آینده روشنی را برای او ترسیم می نماید و برعکس یأس و ناامیدی را بسیار قبیح و زشت شمرده،آن را دومین گناه بزرگ قلمداد می کند.چون یأس از لطف رحمت و اعتقاد نداشتن به قدرت و کرم  بی پایان او تلقی می شود. در قرآن کریم آمده است : « من یقنظ من رحمه ربه الا الضالون» (حجر،آیه 56) و «و لا تیاسوا من روح الله انه لا یباس من روح الله الا القوم الکافرون» (یوسف،آیه 87).یأس وناامیدی از مغفرت خداوندهمچنین سبب جرأت بر انجام گناهان می شود زیرا فرد بر این باور است که مورد عذاب قرارخواهد گرفت پس چرا خود را از لذایذ وشهوات دنیامحروم کند.

شواهد تحقیقاتی زیادی وجود دارند که نشان می دهند بین بالا بودن میزان امید افراد و موفقیت آنها در فعالیت های ورزشی،بالا بودن میزان پیشرفت تحصیلی سلامت جسمی و روانی بهتر و بیشتر موثر بودن روش های روان درمانی مورد استفاده در درمان اختلالات ارتباط وجود دارد . از آنجا که عناصر دوگانه سازنده امید یعنی منابع و مسیرها بیانگر فرآیند افکار هدف دار می باشد و تفکرات هدف مدار هم از لحاظ نظری نقطه مرکزی و ثقل معنا در زندگی هستند.پس می توان فرض کرد که تفکر امیدوارانه پیامد اصلی معنی داری در زندگی است.

نگرش مذهبی:

ازطریق ارتباط باخداوندمی توان اثرموقعیت های فشارزاوغیرقابل کنترل رابه طریقی کنترل نمود.دررابطه با پایین بودن اضطراب ومذهبی بودن افراد،می توان عنوان کردکه میزان اضطراب با مذهبی بودن افرادرابطه معکوس دارد. یکی ازعلل آسیب پذیربودن افراد،بی هدفی آنان است ومذهب نقش مهمی درهدفمندبودن زندگی انسان به وسیله کسب ارزش های سازنده دارد.

افرادی که به اعتقادات مذهبی پایبندهستند، دارای اضطراب وناراحتی خیلی کمتری ازکسانی هستندکه به این اعتقادپایبند نیستند.یونگ درخلال روان درمانی خوددریافت که اعتقادمذهبی می تواندموجب بالا بردن یک پارچگی ومعنادادن به شخصیت فردگردد.ویکتورفرانکل، مدعی شدکه به وسیله ترویج دین می توان کمک فوق العاده ای به سلامت روان کرد.وی می نویسد:اعتقادوتوکل بروجودغایی وتوکل واعتقادبه خدا،فردرابه منتهی درجه سلامت روان قابل تصورمی کشاند .

ایمان وباورهای دینی وفرایندثابت شدن آن موجب معنابخشیدن به زندگی فردمی گردد، فردنهایتاًبه غایت جهان آگاهی می یابدوبه طورایثارگرانه زندگی می کندوبرای دگرگون شدن نوع انسان تلاش می کندوبه نوعی پیوستگی جهان وحس جامعی ازمعنای واحدمی رسد.فلسفه دینی،چرایی زندگی را مشخص می سازد. درآن جاکه تعبیرنیچه ،هرکس چرایی زندگی رایافته است باهرچگونه ای خواهدساخت.روشن است که هرشناخت وراهی که آفریدگار یکتا ارائه می دهدهمه مشمول نقصان خواهدبودواین فقط یک شعار نیست، بلکه درتحلیل بسیاری ازروان شناسان مانندویلیام جیمز،اریک فروم ویونگ نیزآمده است.

ایمان به خدا ازنظرروانی می تواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشدازجمله فهماندن ارزش انسان،معنای زندگی به انسان ها.این فهم ازایمان به عدالت وحکمت خداگرفته شده است.چون ایمان به عدل وحکمت خدا،انسان رابه آن درجه می رساند که معتقد می شود هیچ بیهودگی دراین زندگی وجودندارد. یکی دیگر از نقش های روانی دین همانا آرامش است. دکتر ژوشوالوت ،معتقداست: دین داشتن سلامت روان وآرامش روحی است .

ایمان مذهبی درانسان نیروی مقاومت می آفریند.تلخی راشیرین می گرداند. از نظرروان شناسان مسلم و قطعی است که اکثربیماری های روانی که ناشی ازناراحتی های روحی وتلخی های زندگی است درمیان افراد غیرمذهبی دیده می شود افرادمذهبی به هرنسبت که ایمان قوی ومحکم داشته باشندازاین بیماری ها مصون ترند.از این رویکی از عوارض زندگی عصرماکه دراثرضعف ایمان مذهبی پدیدآمده است،افزایش بیماری های روانی وعصبی است .

ازدیدگاه اسلام وادیان دیگر،بیماری های روحی وپریشانی بشرمعلول بی ایمانی اوست وایمان،یگانه درمان درد های روحی بشر وپریشانی اوست. نگرانی واضطراب عامل اساسی بیماری های روانی است که زندگی وبهداشت روانی انسان را تهدیدمی کند. قرآن کریم ضمن توجه به آرامش وامنیت انسان،راه رسیدن به آن راذکرخدادانسته والبته وعده ی آن رابه مؤمنان داده است:«الابذکرالله تطمئن القلوب» اگاه باش که بایادخدادل ها آرام می گیرد .

منبع

مریدی،رضا(1393)، شیوه­های فرزند پروریس و نگرش مذهبی با تاب­آوری دانش آموزان، پایان نامه  کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی هرمزگان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0