نوآوری دانشگاهی چیست؟
نوآوری مستمر و فراگیر در سازمان ها، در واقع نوعیکند وکاو منظم برای یافتن شیوهها و پاسخهای نو به فشارها و تغییر و تحولات محیطی است. از آنجا که در محیطهای پیچیده و متحول امروزی دیگر واکنشهای تکراری برای رویارویی با این تغییرات کارآمد نمیباشد، لذا دایم باید در جستجوی راه های جدید برای واکنش در برابر محیط برآمد. به عبارتی آن دسته از سازمان ها و نظامها میتوانند در محیط پیچیده و پویا به بقای خود ادامه دهند که به طور مستمر قادر به خلق ایده ها و طرح های جدیدی جهت مقابله با فشارها و تحولات محیطی باشند.
از نوآوری دانشگاهی نیز تعاریف متعددی شده، فرهنگ وبستر نوآوری دانشگاهی را توانایی انجام امری ابتکاری تعریف کرده است که به خلق محصول یا خدمتی جدید منجر شود به گونهای که این توانایی ممکن است از هوش و استعداد افراد سرچشمه گرفته یا به وسیله آموزش ایجاد شود. هالت: اصطلاح نوآوری دانشگاهی را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرآیندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط، به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کاربرد. وارکینگ نیز توضیح میدهد که : نوآوری دانشگاهی هر چیز تجدیدنظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت سازمان را در مقابل رقبا استحکام بخشد و نیز یک برتری رقابتی بلندمدت را میسر سازد. به عبارتی نوآوری، خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند. کیث اظهار میدارد: نوآوری دانشگاهی عبارت از پیدایش شیوههای نو در حل مسائل گوناگون سازمانی بوسیله گروهی از کارکنان در رشتههای گوناگون است.
به تعبیردراکر (1999) از دیدگاه مدیریتی نوآوری دانشگاهی به معنای تغییری است که بعد تازهای از عملکرد را خلق میکند، ولیکن از دیدگاه سازمانی نوآوری به معنای بهره برداری از ایده جدید است. در واقع به فرایند خلق، توسعه و اجرای یک ایده جدید یا رفتار تازه، نوآوری دانشگاهی گفته میشود. باید دانست که نوآوری دانشگاهی میتواند به عنوان تغییر سازمانی برای پاسخ به محیط خارجی یا نفوذ بر آن در نظر گرفته شود. آمابیل (1998) نوآوری سازمانی را پیاده کردن و اجرای موفقیت آمیز ایده های خلاق در سازمان تعریف میکند و اشاره می کند که خلاقیت به ایجاد ایدههای جدید توجه دارد در صورتی که نوآوری به کاربردن آن میپردازد پس خلاقیت نقطه آغاز هر نوآوری است و نوآوری تلاش برای تبدیل ایده خلاق به محصولات یا فرایندهایی است که نهایتاً موجب بهبود خدمات به مشتری، کاهش هزینه و ایجاد درآمدهای جدید برای یک سازمان میانجامد.
کنز(2002) در تعریف خود از نوآوری دانشگاهی بر فرآیند آن تأکید کرده و نوآوری دانشگاهی را فرآیند گردآوری هرنوع ایده جدید و مفید برای حل مسئله میخواند و معتقد است که نوآوری شامل شکل گرفتن ایده، پذیرش و اجرای ایدههای جدید در فرآیند، محصولات و خدمات است .
ژنگ (2008) نوآوری دانشگاهی را به معنای ترک الگوهای قدیمی و مهمترین قابلیت برای رشد و گسترش سازمان به شمار آورده است. به زغم وی امروزه به طور فزایندهای از نوآوری به عنوان یکی از عوامل اصلی حفظ مزیت رقابتی و موفقیت بلندمدت سازمان در بازارهای رقابتی یاد میشود. از نظر جیمنز و سگارا (2008) دلیل این امر آن است که سازمانهایی که ظرفیت ایجاد نوآوری دانشگاهی دارند، سریعتر و بهتر از سازمانهای غیر نوآور قادر خواهند بود به چالشهای محیطی پاسخ دهند، که این به نوبه خود عملکرد سازمان را افزایش میدهد.
بنابراین، در یک تعریف کلی میتوان نوآوری دانشگاهی را به عنوان هر ایدهای جدید نسبت به یک سازمان و یا یک صنعت یا یک ملت و یا در جهان تعریف کرد. با استناد به تعاریف فوق میتوان گفت خلاقیت پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر جدید است در حالی که نوآوری عملی ساختن اندیشه و فکر آن است. نوآوری به معنی به کارگیری تفکرات جدید ناشی از خلاقیت است که در یک سازمان میتواند به صورت یک کالای جدید، خدمت و یا راهحل جدید انجام کارها باشد. در واقع نوآوری فرآیندی است که از طریق آن، سازمان مشکلات موجود را شناسایی و تعریف کرده سپس فعالانه دانش جدید را برای حل آنها به کار میگیرد. به طور کلی سازمان های نوآور سازمانهایی هستند که نسبت به تغییر نیازهای مشتریان تغییر مهارتهای رقبا، تغییر روحیه افراد جامعه، تغییر شرایط تجارت بینالملل و مقررات دولتی واکنش نشان داده، در شکل و نحوه تولیدات خود تجدیدنظر کرده و خود را متحول می سازند. در همین رابطه پیتر دراکر نوآوری را یکی از اهداف هشتگانه در سازمان میداند.
فایول نوآوری را یکی از اصول 14 گانه مدیریت معرفی میکند و الوین تافلر معتقد است محور موج سوم را خلاقیت و نوآوری تشکیل میدهد. گاروین نیز با دیدگاهی کاربردی، سازمان یادگیرنده را سازمانی معرفی میکند که در خلق، اکتساب و انتقال دانش و تعدیل و جایگزینی رفتارش با دانش و بینش جدید مهارت دارد. در همین راستا میتوان نتیجهگیری کرد که سازمانهای خلاق و نوآور سازمانهایی یادگیرندهاند و یادگیری مهمترین فرصت برای ایجاد تغییر و تحول و همگام شدن آنها با تغییرات محیطی است. لاکت نیز درباره ضرورت نوآوری و همگامی و هماهنگی با تحولات جدید میگوید: موج دریا تجربه ترسناکی است، اگر در مقابل آن ایستادگی کنید شما را به گوشهای پرتاب میکند، با این حال اگر بر آن سوار شوید، میتواند در زمان کوتاهی شما را به جای دوری ببرد . به طور قطع بسیار سادهتر است که منتظر امواج تغییر باشید و بر آنها سوار شوید تا اینکه اصرار ورزید که بیحرکت بمانید و به سویی رانده شوید. مدیریت ساکن و بیحرکت نمیتواند مدت زیادی به طول انجامد، موج یا آن را غرق میکند و یا کشتی این مدیریت در گل فرو میرود و همان جا باقی میماند “بالاخره دیدگاههای بسیاری از نظریهپردازان دیگر مانند تافلر، شون و برگکویست نیز حاکی از آن است که سازمانهای امروزی نمیتوانند روند و سرعت تغییرات را متوقف سازند بلکه تنها میتوانند تردیدها، نوسانات و بیثباتیها را به فرصتهایی برای آموختن، تطابق و همخوانی مطلوب تبدیل کنند.
منبع
بردبار، نجمه(1394)، بررسی رابطه بین نوآوری دانشگاهی و گرایش دانشجویان به یادگیری مادام العمر با واسطه گری مهارت اعضای هیئت علمی در فرایند یاددهی – یادگیری در دانشگاه شیراز، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، دانشگاه شیراز.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید