نقش مدیران در رفتار کارآفرینانه چیست ؟
حمایت مدیران مربوط به تمایل مدیران برای پیشرفت و آسان سازی فعالیتهای کارآفرینانه در سازمان است. این حمایت مدیران میتواند به اشکال مختلفی باشد، مانند دفاع از ایدههای نوآورانه، تهیه و ارائه منابع یا تخصص لازم، کنترل و ارزیابی بلافاصله مدیران از کار زیردستان خود، محدودیت یا گستردگی دستیابی به منابع و اطلاعات، شفاف سازی اهداف و نقش فردی کارکنان، همفکری و مشورت در ایدههای آنها و تحت تأثیر قرار دادن کار آنها با وسایل دیگر.مدیران سه نقش مهم در ارتباط با حمایت از ایدهها را بر عهده دارند:
- محیطی را که از خلق ایدهها و ارتباط آنها حمایت میکند، را ایجاد میکنند.
- مدیران به کارکنان برای توسعه دانش و مهارتهای حل مسئله، به منظور افزایش کیفیت و اثربخشی ایدههای ارائه شده کمک میکنند.
- هنگامی که ایده ای ارائه میشود که خوب نیست، به معنی فرصت برای مدیران، برای توضیح دادن به کارکنان است که چه باید بکنند تا ایده به صورت مفید مورد استفاده قرار گیرد. در نهایت مدیران ایدههای خوب را به مدبران سطوح بالاتر ارائه میکنند و به اکتشاف فرصتهای وسیع برای استفاده ایدههای مخصوص در کل شرکت میپردازند.
محققان پیشنهاداتی را که باعث پرورش فعالیتهای کارآفرینانه میشوند ارائه دادهاند:
- نوآوری بر مأموریت، اهداف و ارزشهای شرکت و پاداش مدیران تاکید دارد.
- نوآوری باید از بالا به پایین و از پایین به بالا ترکیب شود. نوآوریهای پایین به بالا از تعهدات کارکنان بهره جسته و نوآوریهای از بالا به پایین از هم ترازی بهتر اهداف شرکت بهره جسته است.
- ارتباطات داخلی تمامی کارکنان به طور مناسب پوشش داده شود. همچنین بر نقش مدیران، کارکنانی که در ارتباط مستقیم با مشتریان هستند و متخصصان توسعه دهنده خدمات و محصولات جدید تاکید شده است.
- مدیران به منظور حمایت از ایدههای نوآورانه آموزش ببینند و کارکنان، حمایت سازمان را از طریق سرپرست مستقیم خود دریافت نمایند.
- فرایندها به صورت ساده و قابل فهم تنظیم شده باشند. در این صورت همه کارکنان میدانند که چگونه با یک ایده جدید پیش بروند. بسیاری از سیستمهای بهبود مستمر پیچیده هستند زیرا آنها برای نوآوریهای رادیکالی میباشند.
- ایدهها سریع و مؤثر ارزیابی شوند.
- بازخور سریع، ساده و آموزنده است.
- عملیات اجرایی باید به نرمی و سرعت انجام شوند و اثرات برآمده از آنها زودتر مشخص شود. منابع هم برای اجرای سریع در دسترس باشد.
- ایدهها با امکان به کارگیری گسترده از ذهن ، تجزیه و تحلیل شوند، که این کار زمانی که از ایدههای کوچک، موضوعات بزرگ به دست میآید، باعث افزایش اثربخشی سیستم میشود.
- اندازه گیری و بهبود سیستمهای بهبود مستمر
- شرکت باید هم از ایدههای داخلی و خارجی شرکت بهره ببرد. هدف انباشته کردن طرحها و الگوها نیست، بلکه انجام نوآوری سریع، ارزان و انتشار آن برای استفاده از محصولات و خدمات شرکت است.
- ارزیابی عملکرد بیشتر به اهداف بلند مدت، ترکیب نتایج فردی و تیمی و تحمل اشتباهات ممکن تمرکز داشته باشد برای مدیران، فعالیتهای نوآورانه تیم آنها یک هدف روشن باشد و بخشی از ارزیابی عملکرد آنها به حساب آید.
لئونیداس و واسیلیس مدلی از رفتار کارآفرینانه در تحقیق خود بر اساس ادبیات رفتار کارآفرینانه ارائه نمودهاند که متغییرهای مشخص آن به صورت زیر است:
- زمینه حمایت به سمت رفتار کارآفرینی
زمینه یک ساختار چند بعدی است که شامل آزادی در پذیرش ابتکارات و دسترسی به منابع، اطلاعات و حمایتهای سیاسی اجتماعی
- ویژگیهای فردی و شغلی
کارکنان ممکن است در نشان دادن رفتارکارآفرینانه بر اساس جنسیت، تحصیلات، ثبت خدمات، عنوان شغلی و سمت سازمانی باهم متفاوت باشند.
منبع
بایی ،فهیمه (1394) ،رابطه هوش استراتژیک مدیران با توسعه سازمانی و رفتار کار آفرینانه در سازمانهای دولتی اداره کل امور تعاون کار و رفاه اجتماعی مازندران ،پایان نامه کارناسی ارشد مدیریت اجرایی ، دانشگاه آزاد اسلامی ساری
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید