نقش فناوري اطلاعات و ارتباطات در بهبود كيفيت آموزش

فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدت زمان کوتاهی که از پیدایش آن می گذرد توانسته است تغییرات فراوانی را درنحوه زندگی بشر به وجود آورد. یکی از زمینه هایی که سهم عمده ای از این تغییرات را به خود اختصاص داده، یادگیری است. نقش فناوریهای اطلاعاتی در چرخه یادگیری بسیار اهمیت دارد. در یادگیری به شیوه سنتی، فرد مجبور بود که به طور مداوم بخواند و بنویسد و ارتباط تقریبا یک طرفه بود. اما با بکارگیری فناوری اطلاعاتی در یادگیری، فرد علاوه بر مهارتهای پایه، نیازمند داشتن مهارت در استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی می باشد. یادگیری های مبتنی برفناوریهای نوین اطلاعاتی، با ایجاد تغییرات بنیادین در مفاهیم آموزش سنتی، توانسته است بسیاری از ناکارآمدیهای نظامهای آموزشی را رفع کرده و دگرگونی های اساسی را درآموزش به وجود آورد.

يكي از مستدل ترين دلايل براي استفاده از فناوري اطلاعات در يك سيستم آموزشي اين است كه آنها يادگيري كاربران و فرايند انفرادي كردن برنامه درسي را تسهيل مي كنند، به يادگيرندگان اجازه مي دهند سرعت يادگيري را خود تعيين كنند و منابع اطلاعات را گسترش مي دهند. همچنين موجب افزايش يادگيري فعال مي شوند و موجبات تعامل بين همسالان و گروههاي مختلف و معلمان را فراهم مي كنند. بيشتر افراد معتقدند كه كيفيت و اثر بخشي يادگيري از طريق استفاده از فناوري اطلاعات، چندين برابر افزايش مي يابد، اين فناوري ها براي معلمان امكان مبادله اطلاعات جديد و به روز كردن مطالب يادگيري را فراهم مي آورد.

مواد و وسایل آموزشی

مواد و وسایل آموزشی را می توان تحت سه عنوان زیرمورد بررسی قرارداد:

  • معظلات آموزشی
  • نقش حواس در یادگیری و نقش مواد
  • وسایل آموزشی در تدریس و یادگیری .

از نقطه نظر معظلات آموزشی، عواملی نظیر افزایش روزافزون تعداد افراد لازم التعلیم، کمبود معلمان آگاه و علاقمند، فقدان بودجه و امکانات کافی و بالاخره انفجار دانش باعث کاهش کارایی آموزش می شود که استفاده از تکنولوژی آموزشی که در بردارنده ی کاربرد مواد و وسایل آموزشی نیز هست می تواند تا حدود زیادی تاثیر کاهش یاد شده را جبران نماید.

دومین دسته از دلایل شامل نقش حواس در یادگیری می شود. نتایج تحقیقات نشان داده اند که حدود 75% یادگیری در انسان متعارف از طریق کاربرد حس بینایی صورت می گیرد. در حالی که این کمیت برای حواس شنوایی 13% ، لامسه 6% و چشایی و بویایی هر کدام 3% است. بنابراین با توجه به آمار یاد شده استفاده از دیگر حواس در کنار حس شنوایی که متداول ترین است توصیه می شود. سومین دسته از دلایل شامل نقش مواد و وسایل آموزشی در تدریس و یادگیری می شود. هیچ یک از رسانه های آموزشی نمی توانند به تنهایی از عهده ی تمام خدمات برآیند بلکه تلفیق مناسبی از آنها می تواند معلمان را در تدریس و فراگیران را در یادگیری یاری نماید.

منبع

سعیدی نیری،مینا(1388)، بررسي ميزان و نوع استفاده معلمان از برنامه درسي مبتني بر فناوري اطلاعات و ارتباطات،پایان نامه کارشناسی ارشد،علوم تربیتی،دانشکده علوم انسانی واجتماعی مازندران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0