نقش آموزش شهروندی حرفه ای در جامعه
تأکید آموزش شهروندی بر این است که کودکان را بهعنوان شهروندان بهگونهای تربیت کند که در اجتماع و محیط پیرامون خود مشارکت کنند ، با حقوق خود آشنا شوند و به وظایف خود در قبال جامعه عمل کنند.آموزش شهروندی بدین ترتیب از تصمیمگیری و قضاوت عاقلانه در روابط اجتماعی فراتر میرود. آموزش شهروندی دربرگیرنده احترام متقابل در میان شهروندانی است که در هویتهای قومی ، زبانی ، نژادی ، فرهنگی ، دینی و جنسیتی تفاوت نشان میدهند. آموزش شهروندی به روابط اجتماعی بین افراد و روابط بین افراد و نهادها مربوط میشود. در این آموزش تأکید بر رشد افراد بهعنوان کنشگران اجتماعی است که به یکدیگر وابسته هستند. هدف این آموزش ، آموزش اجتماعی و فردی و مهمتر از همه ادغام فرد در جامعه است.
آموزش از ارکان اصلی رشد شخصیت و تحکیم هویت نظام ارزشی، ملی و انسانی هر جامعهای محسوب میشود. تربیت و آموزش در هر نهاد اجتماعی منجر به اجتماعی شدن در ابعاد مختلف میگردد.فرایند آموزشوپرورش شهروندی در قالب مهارتهای زندگی انسانی و جمعی بهصورت برنامهریزی آشکار و پنهان در نهادهای آموزشی مورد واکاوی و مطالعه قرار میگیرد.
آموزش شهروندی و شناخت ابعاد و اصول شهروندمداری امروزه نقش مهمی در تقویت روح جمعی وجدان جمعی جامعه میتواند داشته باشد، ویژگیهای شهروندی و شهروندمداری بخش جداییناپذیر از الگوهای زندگی جمعی است که باید حکومتها و دولتها در قالب نهادهای اجتماعی و سازمانهای ذیربط موظف به بسط تعلیم و تربیت رسمی و غیررسمی آن میباشند؛ این ویژگیها از همان دوران کودکی و سنین آغازین، تعلیم و تربیت داده میشود. آموزش شهروندی و الگوهای آن در جامعهاینگونه است که:
اول: آموزشهای شهروندی منجر به شناخت زندگی فردی- اجتماعی- فرهنگی- ملی- دینی- مدنی در کشور میشود که جزء اولین اصول مهارتهایی است که باید آموزشوپرورش و آموزش عالی به دانشآموزان و دانشجویان فرا دهد.
دوم: بخش دیگری از این مهارتها شامل سلامت جسمانی و بهداشت فردی و زیستمحیطی است، که باید آموزشوپرورش اینگونه مهارتها را به افراد یک جامعه در قالب برنامهریزی درسی حفظ نماید و توسعه ببخشد، تا از این طریق رضایت از زندگی برای افراد یک جامعه علیالخصوص در یک جامعه شهری که پیامدها و مشکلات آنان را روبه افزایش است برای فرد و دیگران آسان کند.
سوم: باید افراد یک جامعهیادبگیرند که به نظم و قانونمداری و عدالت در همه حال توجه کنند، و در تمام امور که انجام آن را بر عهدهدارند احساس مسئولیت نمایند.
چهارم: در این گروه باید آموزشوپرورش مناسبات اجتماعی، همدلی، همدردی، کمکرسانی، رشد مهارتهای زبانی و سایر ارتباطات انسانی را جهت تعامل مؤثر و ثمربخش بهصورت برابر گونه بین افراد یک جامعه تقویت و بسط دهد.
پنجم:در این بخش نهاد آموزشوپرورش و آموزش عالی باید شهروندان جامعه را با هویت و شخصیت فردی ، خانوادگی و اجتماعی از همان کودکی –نوجوانی و جوانی آشنا کنند، فرزندان ما را پرورش به مهارتهای شغلی و آیندهنگری تشویق کنند؛ که این مسئله باعث نهادینه گردیدن دقت، نظم و مسئله پیگیری و نوآوری در افراد شده که منجر به شکلگیری هویت اجتماعی و اقتصادی افراد میگردد.
ششم: حکومت و دولت در قالب سازمانها و نهادهای اجتماعی و فرهنگی چون آموزشوپرورش و آموزش عالی و… باید شرایطی را فراهم کند که شهروندان بتوانند بهدرستی خود را بشناسند و بر اساس شناختی که از استعدادها و خلاقیتهای خوددارند شیوه زندگی خود را در قالب اهداف “کوتاهمدت- میانمدت و درازمدت” در راستای تحقق آرزوها، سعادت انسانی و توسعه همهجانبه پیریزی نمایند.
هفتم: بخش دیگری از مهارتهای شهروندی بدین گونه در زندگی اجتماعی است که شهروندان را به تفکر درست، واقعبینانه، منطقی و هوشیارانه همچنین خلاق و انتقادی جهت توانایی حل مسائل مجهز کند.
هشتم: وظیفه دولت این است که برای اینکه شهروندان را به آموزش مهارتهای زندگی شهروندان در یک جامعه دموکراسی گونه تشویق و ترغیب نماید از مشارکت خانواده، بهره گیرد زیرا تأثیرات انکارناپذیری این نهاد بر چگونگی دستیابی مهارتهای زندگی و شکلگیری هویت و شخصیت افراد از همان دوران کودکی اثرگذار است.
بر اساس چنین آموزهها و اصولی که بیان شد میتوان گفت که درواقع آموزش نقش بسیار مهمی در ترویج جامعه سالم و آرام دارد درواقع آموزش شهروندمداری دریک جامعه باعث این شده که تمام اعضای جامعه از حس شهروندی مثبتی بهصورت ملی برخوردار باشند و ضمن برخورداری از احترام ملی، از حقوق مشخص اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بهرهمند باشد.
درواقع آموزش شهروندی و تربیت شهروندان در یک جامعه باعث این شده که سه عنصر اصلی شهروندی چون ” نظام حقوقی”، ” حس عضویت ملی” و ” حس تعلق وابستگی اجتماعی” در وضعیت ارتباطات بین فرهنگی هر جامعهای اثرگذار باشد، بر این اساس نقش ارتباطات آموزش و قانون که معطوف به تفاهم و تعامل با یکدیگر است از مؤثرترین پیوندهای اجتماعی برای کاهش مسائل و پیامدهای اجتماعی و فرهنگی در شهر، جامعه و حتی جهان میتواند باشد.آموزش شهروندی چندلایه است؛ که این مؤلفه چندین بعد خواهد داشت، این ابعاد بیشتر حول محورهای حقوق فردی و اجتماعی سوق یافته است؛ و منجر به شناخت عوامل احساسی شهروندی و حقوق متقابل آنها نسبت به یکدیگر شده است.آموزشهای شهروندی یک قدرتی است که بهصورت چتر پهنشده است که تمام افراد یک جامعه را که احساس تعلق و عضویت در یک جامعه را میکنند تحت پوشش قرار میدهد. و همچنین سطح تعلق به فرهنگ و دولت را بازگو میکند.
آموزش به شهروندان و تربیت آنها در بسط گسترش رفتار شهروندی نسبت به یکدیگر از اهمیت اجتماعی و جامعهشناسی برخوردار است به تعبیر تورنی منظور از آموزش شهروندی در حوزه جامعهشناسی عبارت است از فرایند انتقال دانشها، ارزش ها و نگرشهای لازم برای مشارکت و ثبات سیاسی جامعه از یک نسل به نسل دیگر. این انتقال شامل موارد مختلفی نظیر: آگاهی از تاریخ و ساختار نهادهای سیاسی، احساس وفاداری به ملت، نگرش مثبت به اقتدار سیاسی، باور به ارزش های بنیادی ( مانند حاکمیت قانون و تساهل و تسامح)، علاقه به مشارکت سیاسی و کسب مهارتهای لازم برای فهم سیاستهای عمومی و نظارت بر آنها میشود.»
منبع
ولدی، آمنه(1395)، بررسی تاثیر شبکه های مجاری(اینستاگرام) بر مولفه های هویت جمعی(قومی، ملی و فراملی) و شهروند حرفه ای، پایان نامه کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید