نظریه پاریس وکراس چیست ؟
پاریس و همکاران در بیان مفهوم فراشناخت، پهنه این مفهوم را گستردهتر از آگاهی و بازبینی دانش بیانی و روشمند دانستهاند. آنان فراشناخت را به بازنگری اجرایی «نظام شخصی» و تعامل نظام شخصی با تکالیف یا زمینههای یادگیری ویژه، گسترش دادهاند. از این دیدگاه، نظام شخصی، نظامی است که بر احساسات، نگرشها، باورها، ارزشها، ساخت دانش و مهارتها استوار است.کراس و پاریس نیز دو نوع فراشناخت به هم پیوسته را نام میبردند:دانش دربارهی شناخت و تنظیم شناخت و نظارت بر آن به عبارت دیگر فراشناخت عبارت است از دانشی که ما درباره فرآیندهای شناختی خویش داریم و روشهای نظارت و کنترل بر این فرآیندها.پاریس معتقداست که محققان دو ویژگی اصلی فراشناخت را شناختهاند: «ارزیابی شناخت خود و مدیریت شناخت خود». ارزیابی شناخت خود شامل دانش شخص از دانش و استعدادهای خود و حالات احساسی خود از دانش، استعدادها، انگیزه و ویژگیها به عنوان یادگیرنده است. چنین ارزیابیهایی به این سؤالات جواب میدهد: «چه میدانید؟ چطورفکر میکنید؟ چه موقع و چرا از دانش و راهبردها باید استفاده کرد؟»به ارزیابی شناخت خود و مدیریت شناخت خود «فراشناخت درعمل» گفته میشود؛ یعنی فعالیتهای ذهنی که موجب حل بهتر مسئله میشود. برای تمرکز بر ارزیابی شناخت خود و مدیریت شناخت خود لازم است یادگیرنده در مدیریت ساخت دانش خود بهطور فعال دخالت کند .مفهومی که در دهه 1970 بهعنوان «نامعلوم» شروع شد، در طول زمان بهصورت مفهوم مشخصی درآمده است و در بسیاری از تحقیقات روانشناسی یافت میشود. بهطورکلی، به نظر میرسد که تعریف فراشناخت باید حداقل شامل مفاهیم زیر باشد:دانش از دانش خود، از فعالیتهای ذهنی، از حالات شناختی و احساسی و استعداد کنترل و تنظیم هوشیارانه و عمدی دانش، فعالیتهای ذهنی و حالات شناختی و احساسی. اغلب تبیینهای فراشناختی تمایزی اساسی بین دانش فراشناختی (آنچه که فرد در موردشناخت میداند) و فرآیندهای کنترل فراشناختی (فرد دانش را برای تنظیم شناخت به کار میگیرد) قائل شدهاند.
منابع
مفاخری ،عبدالله (1393) ،اثربخشی آموزش فراشناخت وذهن آگاهی بر نگرش های زیست محیطی ،رفتار شهروندی سازمانی و بهزیستی اجتماعی ، پایان نامه دکترای تخصصی روانشناسی عمومی ، دانشگاه پیام نور
ازفروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید