نظریه های مربوط به تحول اجتماعی
نظریه روان تحلیل گری فروید
فروید در نظریه روان تحلیلگری خود، نظام تحولی را بر اساس ساختارهای روانی جنسی, ارائه می دهد. هر مرحله با تاکید بر کنش های زیست شناختی، کشمکش های در خور تحلیل تجربه های عادی انسان را می رساند. در طرح یا شده از نظر اجتماعی چنین استنباط می گردد که کودکان باید هر مرحله بحرانی را با موفقیت بگذرانند تا بتوانند به صفات یا رفتار مثبت برسند. گاه عکس این مورد پیش می آید، یعنی کودکان قادر به دفع کشمکش های مرحله مربوط نیستند. برای مثال، مادر یا سرپرست اصلی دیگر، محور رفتارهای اجتماعی اولیه کودک محسوب می شود و گسترش ارتباط کودک با دیگران در خانه یا بیرون از آن تدریجی است. مسئله اصلی در نظریه فروید ضرورت حل کشمکش ها است تا کودک از نظر تئوریک با شناسایی همجنس خود، پدر یا مادر، نحوه ایجاد ارتباط با دیگران را بیاموزد وبا دو حس شگ و خشم مواجه شود ؛ فرایندی که می توان گفت مهارت های اجتماعی تقلید یا الگو دهی را در بر می گیرد. طی مرحله نهفتگی، یعنی دوره ای که تعداد همسالان و دلبستگی به مدرسه به نحوه چشمگیری افزایش می یابد، یکی از معیار های تحول موفقیت آمیز، تاکیدبسیار بر روابط همسالان در برابر روابط متقابل کودک با بزرگسالان است.
نظریه اریکسون
اریکسون در ادامه طرح تحلیل روانی فروید نظام تحولی مشابهی را برای تحول اجتماعی ارائه می دهد که از دوران طفولیت تا بلوغ ادامه دارد و کودک در هر مرحله بر مجموعه ای از کشمکش ها، بیش از همه از طریق تحول رفتار اجتماعی تسلط پیدا می کند. به نظراریکسون کودکی که به نحو مطلوب، اجتماعی شده است تمامی هشت مرحله را که با اعتماد به دیگران آغاز می شود و در دوران بلوغ به اوج خود می رسد، باموفقیت پشت سر می گذارد و به شکل منطقی خود را در جامعه مطرح می کند. در چارچوب نظریه اریکسون، با تحول رفتار اجتماعی اولیه، کودک ضمن ارتباط با والدین و اولین سرپرستان، می تواند مهارت دادوستدوفهماندن نیاز خود به دیگران را کسب کند. کودک خردسال باید بتواند برای ایجاد نظم در کنش های مختلف جسمی و نیز حین جنب وجوش در محیط پیرامون به خواسته های بزرگسالان توجه کند. واکنش های اجتماعی ایجاد شده با اولین سرپرستان از طریق گسترش ارتباط با خواهران، برادران، همسالان وسایر بزرگسالان آشکار می شود ورفتارهایی که با نوعی استقلال و ابتکار همراه است، ارزش فزاینده ای می یابد. درهرفرایند پرورش اجتماعی، رفتارهای اجتماعی اولیه را والدین و سرپرستان از طریق ارائه پاسخ ها و نمونه ها به کودک می آموزند. برنامه آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان سنین بالاتر تنها به تکرار مراحل اولیه تحول به گونه ای که در کلاس یا محیط درمانی مطرح است کمک می کند.
نظریه پیاژه
نظریه پیاژه برمحور تحول شناختی تاکید دارد. سیر تحولی که پیاژه برای تحول اخلاقی مطرح کرده است همسو با تحول شاختی است. پیاژه در نظام خود رفتار کودک را در بازی به مقررات بازی و به نوع آن ارتباط می دهد و چهار مرحله را مشخص می سازد:
- تحول حرکتی،
- خود میان بینی،
- همکاری دو جانبه
- تحول اصول اخلاقی.
در اولین مرحله که تحول حرکتی نام دارد، بازی کودک دارای ماهیتی حرکتی و فردی است. هنگامی که کودک در سنین بین دوتا پنج سالگی به مرحله دوم ؛ خودمیان بینی نزدیک می شود، برای فعالیت های روزانه ضوابطی را به کار می گیرد. این نوع استفاده از ضوابط بر اساس قضاوت اخلاقی نیست، بلکه در نتیجه مشاهده فعالیت های بزرگسالان و کودکان سنین بالاتر است که معیارهایشان در این مرحله از نظر او قاطع و صحیح شمرده می شود. هنگامی که کودک به مرحله سوم یعنی همکاری دو جانبه راه می یابد، اعتقاد او به قاطع بودن ضوابط متعادل می شود و خود مقرراتی را بر اساس موقعیت های خاص اجتماعی وضع می کند. در این مرحله علایق دیگران نیز در وضع مقررات سهم عمدهای دارند. کودک تقریبا در سنین یازده تا دوازده سالگی به آخرین مرحله قدم می گذارد در حالی که با اصول اخلاقی لازم برای ایجاد نظم اجتماعی آشنا است. کودک طی این دوره به اهمیت کنشی مقررات، رعایت حقوق دیگران و قواعد نظام اجتماعی پی می برد و همه این موارد را به شکل یک مکانیزم برای حفظ حقوق فردی فرا می گیرد. هرچند این طرح، تحول اخلاقی را در مرحله های مختلف نشان می دهد، لیکن مراحل به یک دیگر پیوسته اند، زیرا عناصر هر مرحله در تمام مراحل دیگر وجود دارند. مثلا جنبه های همکاری و تحول حرکتی طی مرحله خود میان بینی نیز انجام می گیرد. به نظر پیاژه در مراحل یاد شده تفاوت در الگو های رفتاری خاص است .
اهمیت و ضرورت کسب مهارت های اجتماعی
رفتار های اجتماعی مناسب و دیگر مهارت های سازشی، پایه های سازش یافتگی شخصی واجتماعی را در زندگی تشکیل می دهند. مهارت های اجتماعی یک فرد بر توانایی او در بازی کردن، یادگیری، کار، ومشارکت در فعالیت های تفریحی در طول زندگی تاثیر می گذارد. مهارت های اجتماعی برای به دست آوردن تقویت و پذیرش اجتماعی و اجتناب از موقیت های اجتماعی آزارنده استفاده می شوند. مهارت های اجتماعی دسته ای از قابلیت ها را نشان می دهند که تمامی افراد را برای مقابله و سازش با نیاز های روز مره محیط اجتماعی قادر می سازند. افرادی که در تحول قابلیت های اجتماعی مناسب شکست می خورند، در معرض مواجه شدن با پیامد های منفی شامل طرد شدن توسط همسالان، ظهور اختلال های روان شناختی، اخراج از مدرسه، گوشه گیری، جرم و جنایت، وعملکرد تحصیلی پایین هستند .
منبع
ابراهیمی کنفگورابی،طاهره(1394)، اثر بخشی بازی درمانی گروهی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید