نظریه های خوش بینی
دربارة خوش بینی چند نظرية عمده وجود دارد؛ اولين نظرية مطرح در اين زمينه نظريه خوشبيني سرشتي است. بر اين اساس، افراد خوشبين کساني هستند که انتظار دارند رويدادهاي خوبي براي آنان رخ دهند، ولي افراد بدبين کساني هستند که انتظار دارند امور بدي براي آنان اتفاق بيفتد. اين ديدگاه، سلامت رواني، سلامت جسماني و سازگاري روانشناختي افراد خوشبين را ناشي از سبکهاي مقابله آنان ميداند. اين ديدگاه ريشه در نظرية سنتي انتظار ـ ارزش در باب انگيزش دارد.
دومين نظرية مهم در اين زمينه، نظرية خوشبيني آموخته شده است. اين نظريه خوشبيني و بدبيني افراد را ناشي از سبک تبيين آنان ميداند. افراد خوشبين رويدادهاي مثبت را به عوامل پايدار (هميشگي)، فراگير (مربوط به تمام حيطههاي زندگي) و دروني (ناشي از خود فرد)، اما رويدادهاي منفي را به عوامل موقت، جزيي و بروني نسبت ميدهد. افراد بدبين سبک تبيين متضاد با افراد خوشبين را دارند.
سومين نظريه مهم، نظرية اميد است. نظرية اميد رابطة بين سه مفهوم انتخاب هدف، انتظارات و مفهوم خودکارآمدي بندورا را برجسته کرده است. بنابراين، افرادي که اهداف ارزشمندي دارند، از اين توانايي برخوردارند که راههاي مختلفي براي رسيدن به آن پيدا کنند؛ دربارة تواناييهاي حل مسئله خود احساس اعتماد ميکنند و در نتيجه، سطوح بالايي از اميد را تجربه ميکنند. نظرية اميد دو مؤلفه دارد؛ مؤلفة اول انديشه مسيريابي ناميده ميشود؛ يعني افراد اميدوار در يافتن راههاي مختلف براي رسيدن به هدف، خود را توانمند احساس کنند. مؤلفة دوم انديشة کارگزاري است که بر اساس آن، فرد اين توانايي را در خود ميبيند که از مسيرهاي موجود به خوبي استفاده کند. با وجود اين دو مؤلفه، فرد خود را نسبت به آينده اميدوار احساس ميکند.
چهارمين نظرية مهم در اين زمينه، نظرية «خطاي ادراکي» است. بر اساس اين ديدگاه، افراد خوشبين با استفاده از فرايندهاي خودفريبي خود را در يک روشنايي افزايشيافته تصور ميکنند. افراد به سه طريق عمده، خود و جهان را مثبتتر از آنچه هستند تصور ميکنند؛ نخست آنکه خود، رفتار گذشته و صفات شخصيشان را در روشنايي افزايشيافته ميبينند. به بيان ديگر، خطاي ادراکي «خودافزايي» را تجربه ميکنند. دوم اينکه به طور غيرواقعي احساس ميکنند که نسبت به رويدادهاي محيطي کنترل دارند و ميپندارند که ميتوانند از بدتر شدن اوضاع و شرايط جلوگيري کنند. سوم اينکه، يک خوشبيني بياساس در مورد آينده دارند و تصور ميکنند آينده اميدبخشتر از آن چيزي خواهد بود که واقعيتها ميگويند.
در منابع اسلامي نيز شواهد گوناگون نشان ميدهند که سه مؤلفه ميتوانند شکلدهندة مفهوم خوشبيني باشند؛ اين سه مؤلفه عبارتند از: الف) توجه به جنبههاي مثبت زندگي؛ ب) تفسير مثبت رويدادها و مؤلفه؛ ج) انتظار مثبت نسبت به آينده. مؤلفه اول ميتواند شامل ده زيرمؤلفه باشد که عبارتند از: توجه به ويژگيهاي خداوند؛ توجه به زيباييهاي جهان؛ توجه به امکانات و فرصتها؛ توجه به استعدادها و تواناييهاي خود؛ توجه به موفقيتهاي گذشتة خود؛ توجه به صفات مثبت ديگران؛ توجه به رفتار مثبت ديگران؛ توجه به گفتار مثبت ديگران؛ توجه به انديشههاي مثبت و توجه به پيامد اعمال. براي مؤلفة دوم نيز ميتوان شش زيرمؤلفه مطرح کرد که عبارتند از: داراي حکمت دانستن سختيها؛ موقت دانستن مشکلات؛ قابل حل دانستن مشکلات؛ نقش خدا، خود و ديگران در وقوع رويدادها؛ سپاسگزاري از خداوند و ديگران و عدم شکايت از مشکلات. مؤلفه سوم نيز ميتواند داراي پنج زيرمؤلفه باشد که عبارتند از: انتظار کمک از خداوند؛ انتظار وقوع رويدادهاي خوشايند؛ انتظار کار درست از سوي ديگران؛ اعتماد به ديگران و کمک به ديگران.
منبع
تعجبی، محمود(1395)، الگوی علّی احساس عدالت سازمانی با درگیری شغلی؛ آزمون نقش میانجی هویت سازمانی و خوش بینی، پایان نامه دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه ارومیه.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید