نظریه­های موفقیت شغلی

نظریه­ ی مک­ کلند

تئوری انگیز­ه­ی موفقیت توسط دیوید مک­کلند  ،  ارائه شده است. او یک روانشناس بود که تئوری­اش ملهم از کار هنری مورای ، است. از دیدگاه این روانشناس، نیاز به موفقیت بر پایه­ی برخی ویژگی­های شخصیتی از جمله برتری طلبی، رقابت، اهداف چالشی، اصرار بر انجام کار و فائق آمدن بر مشکلات بنا گردیده است. شخصی که انگیزه پیشرفت زیادی دارد همواره برتری در عملکرد را جست­وجو می کند، از اهداف چالشی لذت می­برد و دارای پشتکار و روحیه رقابتی در فعالیت­های کاری است، که در نهایت منجر به موفقیت وی می­شود. پرسش­هایی که نیاز توفیق­طلبی را مورد سئوال قرار می­دهد عبارتند از:

  1. آیا شما از فعالیت­های کاری چالشی و مشکل لذت می­برید؟
  2. آیا شما می­کوشید که عملکردتان از اهداف تعیین شده فراتر برود؟
  3. آیا شما در جستجوی روش­های جدید برای فائق آمدن بر مشکلات هستید؟

مک­ کلند، دریافت که افراد با ویژگی توفیق­طلبی بالا، نسبت به کسانی که این ویژگی در آنها متوسط یا پایین است، از عملکرد بالاتری برخوردار می­باشند . در حقیقت افراد موفق منحصر به زمینه یا شرایط خاصی نیستند، بلکه این افراد دارای زمینه و شرایط متنوعی هستند و به همان اندازه نیز از تنوع رفتاری و مهارتی برخوردار می­باشند.

بنظر رابرت کریتنر، یکی از صاحب­نظران مدیریت- حداقل سه عامل عمده برای موفقیت شغلی خصوصاً در حیطۀ مدیریت وجود دارد که وی آنرا در قالب زیرارائه می­کند:

 به نظر وی سه عامل توانایی، انگیزۀ موفقیت و فرصت عواملی هستند که اگر در هم ضرب شوند یک فرمول اصولی برای موفقیت شغلی فراهم می­شود. وی در ادامه متذکر می­شود که موفقیت مدیر به ترکیب متناسب توانایی، انگیزه و فرصت بستگی دارد. عدم وجود یک عامل منجر به ضایع شدن سایر عوامل می‌گردد و به همین علت است که از علامت ضرب به جای جمع استفاده شده است .

نظریه جان آپلین

یکی از مهمترین مطالعات در زمینه­ی تعیین عوامل موفقیت شغلی، توسط جان آپلین  ، انجام گرفته است وی پژوهش خود را به صورت متمرکز بر روی بیش از ده هزار کارمند در دفاتر مرکزی پانصد شرکت بزرگ آمریکا انجام داد. در مدل آپلین سه مجموعۀ عامل، سطح موفقیت فرد را تعیین می­کند. این مجموعه عوامل عبارتند از:

عوامل فردی (درونی) ، عوامل محیطی (بیرونی) ، عوامل تصادفی (تعدیل کننده)

برای موفقیت؛ فرد بایستی صفات شخصیتی و مهارتهای فردی مختلفی را دارا باشد وحتی اگر تمامی شرایط و عوامل فردی مساعد باشد، موفقیت حاصل نخواهد شد مگرعوامل محیطی بشکل مطلوبی فراهم گردد. در کنار این عوامل فاکتورهای تصادفی نیز نقش مهمی را ایفا می­کنند که مدیریت، کنترل کمی بر روی آنها دارد.

نظریۀ جان هالند:

تئوری جان ال­هالند  ، را گاه نظريه شخصيتي انتخاب شغل نیز می­نامند. از ديدگاه اين نظريه انسان با توجه به ويژگي­هاي شخصيتي خود شغلي را برمي­گزيند که برآورندۀ نيازهايش باشد. افرادي که مشاغل يکساني را انتخاب مي­کنند تا حدود زيادي ويژگي­هاي شخصيتي مشابهي دارند. بنظر هالند ، هر کدام از انواع شخصيت نيازمند محيطي است که با آن خصوصيات هماهنگي و سازگاري داشته باشد و بيشترين امکان براي رشد و شکوفايي خود را فراهم آورد. وی نظریۀ خود را در زمینۀ شغل و شخصیت چنین بیان می­دارد که اگر ما الگوی شخصیتی یک فرد و الگوی محیطی او را بدانیم می­توانیم در اصل با بکارگیری دانسته هایمان در مورد تیپ­های شخصیتی و الگوهای محیطی به پیش بینی برخی از نتایج این گونه سازگار شدن­ها پرداخت. این گونه نتایج شامل انتخاب شغل، تغییرات کاری، موفقیت شغلی، صلاحیت فردی و رفتار تربیتی و اجتماعی می­گردد.

این نظریه به دنبال پاسخ­گویی به سه پرسش بنیادی زیر است :

  1. کدام خصوصیات شخصیتی و محیطی منجر به اتخاذ تصمیمات رضایت بخش حرفه ای، اشتغال و پیشرفت می­شوند؟
  2. کدام خصوصیات شخصیتی و محیطی منجر به ثبات یا تغییرسطح کارکرد فرددرطول زندگی می­گردد؟
  3. مؤثرترین روش­ها برای کمک به افرادی که مشکلات حرفه­ای دارند کدام است؟

  هالند، نظریه خود را بر مبنای دو اصل استوار نموده است :

  • انتخاب شغل و حرفه به نوع شخصیت فرد بستگی دارد.
  • انتخاب شغل وحرفه رابطه مستقیم با طرز تلقی وگرایش فرد دارد.

در این الگو گفته می­شود که رضایت شخص با تمایل وی به حضور یا ترک شغل به درجه یا میزانی بستگی دارد که شخصیت او با محیط شغلی­اش تناسب داشته باشد. در همین راستا توجه به این اصل بسیار مهم     می­باشد که اگر شخصیت فرد با شغل وی سازگار باشد رضایت و موفقیت شغلی او بسیار زیاد و احتمال ترک سازمان بسیار کم خواهد شد. بطورکلی افرادی را که بیشتر اجتماعی هستند باید در مشاغل اجتماعی و افرادی را که سنت پرست هستند باید در مشاغل متعارف و سنتی گماشت و کار را بدین گونه ادامه داد .

بر اساس نظریه وی، افراد را می توان براساس شباهت شان به یکی از شش تیپ شخصیتی که عبارتند از: واقع گرا، هنری، اجتماعی، متهور، جستجوگر و قراردادی طبقه­بندی کرد. این طبقه­بندی کلی است و در جزء حدود 720 الگوی مختلف شخصیتی را شامل می­شود.

منبع

باقری،آزاده(1392)، موفقیت شغلی بر مبنای عوامل ویژگی شخصیتی سرشت و منش در کارکنان پروازی و زمینی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی ارسنجان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0