نظام آموزش متوسطه وتعریف آن

از نظر صافی ، از کلمۀ متوسطه در نظام آموزش و پرورش مستفاد می‌شود که دوره‌ای است که نقش واسطۀ میانی، دورۀ ابتدایی و دورۀ عالی را ایفا می‌کند. همچنین در گزارش نهایی اجلاس منطقه‌ای یونسکو آمده است: دورۀ متوسطه عبارت است از دورۀ انتقالی میان آموزش پایه که عمومی و غیرتخصصی است و آموزش تخصصی تر در سطح آموزش عالی. دورۀ متوسطه، از لحاظ مباني فلسفي، زيستي، رواني و اجتماعي دورۀ بسيار مهمي است. دوره‌ای كه آموزش عمومي را به آموزش عالي پيوند می‌دهد و گروه كثيري رابراي ورود به جامعه و بازار كار مهيا می‌کند؛ از اين رو هر نوع نارسايي و خلل در اين دوره مستقيماً بر عملكرد و كيفيت هر دو حلقۀ آموزش، عمومي و عالي تأثير بسزايي خواهد داشتعلاوه بر این، این دوره با سنین ۱۴ و ۱۸ سالگی مقارن است. در دورۀ متوسطه، قسمت اعظم استعدادهای اختصاصی نوجوان و جوان بروز می‌کند، قدرت یادگیری آنان به حد اعلای خود می‌رسد، کنجکاوی آنان جهت معینی می‌یابد و مسائل جدید زندگی نظیر انتخاب رشته، انتخاب حرفه و شغل، ادارۀ خانواده و گرایش به مرام و مسلک، ذهن آنان را به خود مشغول می‌دارد و به مرحلۀ ادراک ارزش‌های اجتماعی، اقتصادی و معنوی می‌رسند؛ از این رو این دوره در نظام‌های تعلیم و تربیت کشورهای مختلف جهان اهمیت زیادی دارد.

اهداف دورۀ متوسطه

در راستاي رسالت و مأموريت آموزش و پرورش و جهت‌دهی به رشد همه‌جانبۀدانش‌آموزان بر پايۀتعاليم و دستورات دين مبين اسلام، اهداف دورۀ متوسطه توسط شوراي عالي آموزش و پرورش تعیین گردیده است، به گونه‌ای که در پايان دوره تحصيلي،دست‌یابی به این اهدافبرای دانش‌آموزان میسر باشد. این اهداف شامل اهداف اعتقادی، اخلاقی، اجتماعی، علمی و آموزشی، سیاسی، اجتماعی، زیستی، سیاسی و اقتصادی است؛اما برای رعایت اجمال صرفاً آن دسته از اهداف بیان می‌شوند که مربوط به هدف و موضوع پژوهش حاضر می‌باشند؛بنابراین اهداف اعتقادی،اخلاقی و اجتماعی انتخاب شده‌اند که عبارت‌اند از:

اعتقادي‌

  • به اصول اعتقادي و مباني ديني واحکام اسلامي پاي بند است.
  • با سير تكاملي اديان آشنا است و از اصول ا اعتقادی خود با استدلال دفاع می‌کند .
  • در كارها با اتکال به خداوند و با اعتماد به او عمل می‌کند.
  • با زندگي انبياء و ائمه معصومين(ع) آشنا است و رفتارآنان را الگو قرار می‌دهد.
  • با فلسفه تولي و تبري آشنايي دارد و نسبت به رعايت آن از خود حساسيت نشان می‌دهد.
  • حاكميت ولایت‌فقیه را يك اصل قطعي اسلام ميداند و قدرت تبيين و استدلال در مورد آن را دارد.
  • با زندگي اولياء دين،بزرگان وشخصیتهای اسلامي آشناست واز تجارب آنها درزندگي خودبهره می‌جوید.
  • نماز را ستون دين دانسته و آن را دراول وقت می‌خواند.
  • تا آنجا كه ممكن است قرآن تلاوت می‌کند و با مفاهيم و تفاسير برخي آيات آشنا است.
  • از رساله عمليه استفاده می‌کند. براي زندگي دنيوي و اخروي خود برنامه‌ریزیمی‌کند.
  • انجام آگاهانه تكليف در برابر خداوند را و وظیفهمی‌داند. امر به معروف و نهي از منكر است.
  • روحيه جهادگري دارد و شهادت راسعادتمی‌داند.
  • به انجام مستحبات رغبت نشان می‌دهد و از مكروه پرهيز می‌کند.
  • حضور در مسجد و شركت در محافل و مراسم مذهبي و اجتماعي را وظيفه ديني می‌داند.

اخلاقی

  • از عوامل گناه و لغزش دوري می‌جوید.
  • ارزش‌ها و ضدارزش‌ها را تشخيص می‌دهد و به پاسداري از ارزش‌ها پايبند است
  • از توانایی‌های خود به درستي استفاده می‌کند.
  • در رفتار و گفتار خود به رعايت حيا وعفت پايبند است.
  • اطاعت از والدين را وظيفه خود می‌داند و ديگران را نيز به اطاعت از آن‌ها تشويق می‌کند.
  • براي انجام كارهاي خود برنامه‌ریزیمی‌کند.
  • انجام كار خير را در راه خدا عبادت می‌شمارد.
  • افكار و اعمال ناپسند را درشأن خود نمی‌داند و ازانجام آن خودداري می‌کند.
  • از لباس‌های مناسب اسلامي و ايراني استفاده می‌کند.
  • با دورانديشي آينده بهتري می‌سازد.
  • موازين دين و اجتماع را درآراستگی ظاهري رعايت می‌کند و نسبت به ترويج آن اهتمام دارد.
  • ديگرانراتوانایی‌هایشانمی‌شناسدوعیب‌جویی را يك ضدارزشمی‌داند.
  • انتقادپذيري و نقد توأم با حسن نيت را بااهمیت و زمينه پيشرفت می‌داند.
  • كمك بديگران را بکمک خواستن ازآنها ترجيح می‌دهددر ترويج روحيه اقدام شخصي می‌کوشد.
  • رفتار و اعمال خودرابرپایه عقل و فكر ارزشيابي و انتخاب می‌کند.
  • رفتاري متعادل دارد وبه احساسات خود مسلط است.

اجتماعي

  • براي تقويت ارتباطات عاطفي و اجتماعي اعضاي خانواده ، همسايگان و دوستان تلاش مي كند.
  • با ارزش صله ارحام آشنا است و خانواده را به انجام آن تشويق مي كند.
  • اهميت تشكيل خانواده را ميداند و با ويژگيهاي خانواده متعادل آشنا است.
  • خداوند را منشاء حق و عدالت ميداند و در برقراري حق و عدالت تلاش مي كند.
  • براي حفظ و توسعه يكپارچگي در اجتماعي ، تلاش مي كند.
  • نسبت به ديگران خيرخواه است و آنان را از انجام كارهاي نادرست نهي مي كند.
  • مصالح جامعه را برمصالح فردي ترجيح ميدهد و قانون را برتر از تمايلات فردي و گروهي ميداند و آن را رعايت مي كند.
  • به رعايت حقوق ديگران پايبند است .
  • در فعاليت هاي اجتماعي آگاهان و با علاقمندي شركت مي كند.
  • مسئوليتهاي افرادرادراجتماع درك ميكند نسبت به آنها ازخودرفتارمناسب نشان مي دهد.
  • در ارتباط با نظرات و عقايد ديگران باسعه صدر برخورد مي كند.
  • با برنامه هاي توسعه آشنا است و براي تحقق اهداف آن مي كوشد.
  • ايثار را ارزش ميداند هرزمان مصالح جامعه اسلامي اقتضا كندازخود گذشتگي نشان مي دهد.
  • در راه خدمت به ميهن و مردم داوطلب بوده و از خودگذشتگي نشان مي دهد.

از نظر ملکی ،با توجه به اینکه در برنامه ریزی درسی هر دورهباید ویژگی‌های روانی  اجتماعی دانش آموزان آن دوره را در نظر داشت، نخست باید گفت که بین دورۀ نوجوانی و جوانی مرز کاملاً مشخصی وجود ندارد. با اینکه در جوانی تغییرات جدیدی در رفتار نوجوان سابق ظاهر می شود، این تغییرات در حدی نیست که بتوان فاصلۀ قابل توجهی بین این دو در نظر گرفت. نوجوان خود را میان دورۀ کودکی و بزرگسالی احساس می کند و درجست و جوی شخصیت خاص خویش است. دورۀ نوجوانی و جوانی دورۀ رشد تکوینی عقل است. از این مرحله به بعد هرچه به وجود انسان اضافه می شود تجارب زندگی است که از آن به عقل اکتسابی نیز تعبیر می شود. از نظر اجتماعی این دوره مهمترین دورۀ انتخابها مانند انتخاب دوست، انتخاب رشتۀ تحصیلی و انتخاب شغل است. این انتخابها در این دوره برای انجام آنها به وجود می آید. یکی دیگر از ویژگیهای نوجوانی و جوانی جست و جوی هدف و فلسفۀ زندگیاست که با تمایلات مذهبی آنان پیوندی بس نزدیک دارد.بنابر مطالب فوق اهمیت و ضرورت این دوره به خوبی روشن است بنابراین نگرش‌ها و ارزش‌هایی که در مدارس ودر فضای آن به دانش‌آموزان منتقل می‌شود باید مورد رصد مربیان و اولیای تعلیم و تربیت قرار گیرد.

منبع

جامه بزرگی،مریم(1392)، بررسی وجوه تقابل سبک زندگی لیبرالیستی بااسلام،پایان نامه کارشناسی ارشد،گرایش تعلیم وتربیت اسلامی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی علامه طباطبایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0