نشخوار فکری

تفکر در بارۀ مشکلاتمان، بدون شک، روشی مؤثر در حل مسائل است. اگر ما در پی آن هستیم که با یکی از جریانات زندگیمان انطباق پیدا کنیم، در بارۀ آن فکر می کنیم، راه حل های مختلف را مرور می کنیم، و سپس یکی از آنها را انتخاب می کنیم. ولی بعضی اوقات، ما در مرحلۀ تفکر در بارۀ مسئله باقی می مانیم و دورتر نمی رویم و این امر بیشتر زمانی می افتد که افکار ما منفی باشند. واتكينز و مولدز، نشخوارفكري را افكار مربوط به احساس غم می دانند و از آن تحت عنوان نشخوار فكري غم ياد می کنند.

نشخوار فکری با افکار منفی تفاوت دارد، پاپا جورجيو و ولز، در سال 2001 در مطالعه اي نشان دادند كه افكار خودآيند منفي، ارزيابي هاي كوتاه و مختصري از شكست ها در بيماران افسرده اند، در حالي كه نشخوار فكري، زنجيره اي طولاني از افکار تكراري، چرخان، و خود متمركز و پاسخي به افكار منفي اوليه است . نالن هاكسما، عوامل نشخوار فكري را در والدين بيش كنترل كننده، وجود سابقه آزار جنسي، هيجاني و جسمی از دوران كودكي به عنوان عوامل معنادار در شكل گيري سبك نشخوار فكري معرفي كرده اند .

نشخوار فکری بر روی توانایی های طبیعی و انطباقی ذهن تأثیر می گذارد و منجر به مشکلات روانی بیشتر می شود، به عنوان مثال هولگین، بیان می دارد که نشخوار فکری فرایندی توانا است که بر روی ظرفیت شناختی افراد تاثیر می گذارد و چالشی می شود که بعضی از افراد نمی توانند از اثرات منفی آن از قبیل خستگی، استرس و اضطراب بهبود یابند و یا بنا به گفتۀ آپتون ، نشخوار فکری باعث شدید شدن و ماندگاری خلق منفی ، تخریب تمرکز، تخریب حافظه و اختلال در حل مسئله می شود و انگیزه را برای رفتار ابزاری کم می کند و پیش بین شروع دوره های افسردگی در آینده است. مطالعات دیگری نشان داده اند که نشخوار فکری باعث خلق منفی پایدار، گسترش شناختهای منفی، و کاهش توانایی حل مسئله در آزمودنی های افسرده می شود . بدبینی فزاینده به زندگی از دیگر عواقب نشخوار فکری است بعنوان مثال آزمایشات تجربی نشان داده اند که زمانی که به آزمودنی ها نشخوار فکری القاء می شود، آنها برای حوادث زندگی و یا مشکلات بین فردی توضیحات منفی بیشتری ارائه می دهند و همچنین در باره حوادث مثبت آینده بدبین تر هستند تا افرادی که حواس پرتی  به آنها القا می شود .

نشخوار فکری از زمرۀ سبک های انطباقی  شمرده می شود که بیشتر به منظور انطباق با هیجانات به کار برده می شود. اسپایکر، سبک های انطباقی را به سبک انطباقی متمرکز بر هیجان، سبک انطباقی متمرکز بر مسئله،  و استراتژی انطباقی اجتناب تقسیم بندی کرد و در تحقیقش به این نتیجه رسید که سبک انطباقی متمرکز بر هیجان به صورت مثبت با نشخوار فکری هم پوشی دارد. البته ناگفته نماند که نشخوار فکری متمرکز بر هیجان ویژگی انطباقی و غیر انطباقی دارد. ترینور و همکاران، بیان می دارند که جزء انطباقی نشخوار فکری به اندیشه فرو رفتن   می باشد که به معنی تلاش شناختی و ارادی روی حل مسئله بمنظور حفظ و برگرداندن خلق است و جزء غیرانطباقی آن منفعلانه نشستن و فکر کردن و یا تمرکز بر علائم افسردگی می باشد.

نشخوار فکری و استرس

در مورد ارتباط نشخوار فکری  (متغیری در تحقیق) و استرس باید گفت که در واقع ایندو لازم و ملزوم یکدیگرند. در توضیح این لازم و ملزوم بودن، گاستلا، بیان می دارد که نشخوار فکری، افکاری تکراری هستند که روی موقعیتهای مشکل ساز تمرکز می کنند و خود بطور اختصاصی منبعی برای استرس در زندگی فرد می شود و یا  ونزلاف و لوکستان، بیان می دارند که  تلاش برای اجتناب از افکار ناخوشایند در مواجهه با عوامل استرس زا، باعث عوداین افکار و نشخوار فکری بیشتر و بدخلقی می شود.

در رابطه با ارتباط بین نشخوار فکری و استرس تحقیقاتی صورت گرفته که همگی نشان دهندۀ ارتباط تنگاتنگ این دو متغیرمی باشندگفته میشود که نوعی از نشخوار فکری درپاسخ به استرس شکل میگیرد ونشخوار فکری هم متعاقباً منجر به استرس بیشتر می شود.به گفتۀ آپتون، انواع متفاوت نشخوار فکری شامل نشخوارفکری با محتوی عصبانیت، نشخوارفکری با محتوی افسردگی،نشخوار فکری درپاسخ به استرس، نشخوار فکری با محتوی اضطراب، نشخوار فکری با محتوی درگیریهای بین فردی ونشخوار فکری پس از حادثه  است.

مفهوم نشخوار فکری در پاسخ به استرس به این موضوع اشاره دارد که نشخوار فکری ؛ بصورت استنتاج منفی از حوادث که بدنبال حوادث استرس زای زندگی شکل می گیرد، منجر به سبک شناختی منفی؛ عامل شروع سوء مصرف مواد و افسردگی می شود.

ارتباط تجربی بین نشخوار فکری و طولانی شدن برانگیختگی فیزیولوژیکی (مشخصۀ استرس) را به اثبات رسیده ،یا  مطالعات نشان داده اند که نشخوار فکری در پاسخ به استرس باعث برانگیختگی روانی ممتد می شود که با افزایش فشار خون، افزایش ضربان قلب،کاهش آر. اس.آ تغییرات طبیعی ضربان قلب در طول چرخۀ تنفسی خود را نشان می دهد. گذشته از مرتبط بودن استرس و نشخوار فکری به هم، محققان آنها را پیش بینی کنندۀ مشکلات روانی و اجتماعی می­دانند. نتایج تحقیقی که بوسیلۀ موریسون و اُکانر، انجام گرفت، نشان داد که بین نشخوار فکری واسترس ارتباط وجود دارد وایندو پیش بینی کنندۀ آتی آشفتگیهای روانی از قبیل بدخلقی، ناامیدی و افکارخودکشی هست، این محققان بیان میدارند که نشخوار فکری یا سبک پاسخ نشخواری پیش بینی کننده اختلال در عملکرد اجتماعیست و این اختلال در حضور استرس بیشتر خواهد شد.

منبع

صفرزاده،زیبا(1392)، اثربخشی درمان تلفیقی مدل ماتریکس وکاهش استرس برپایه ذهن آگاهی، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی ،دانشگاه آزاداسلامی فارس

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0