نشانه های هوش اجتماعی در افراد
پیشبینی رفتارهای دیگران، حرکات بدن و مهارت یافتن در آن: صدا و کلمات شما نقش بسیار مهمی در ارتباطات اجتماعی بازی میکنند. در واقع تحقیقات نشان داده است که ۵۵% از ارتباط ما با دیگران از طریق بدنمان انجام میشود. بدن شما بدون ادای حتی یک کلمه، با مردم و محیط اطراف ارتباط میگیرد. مسلماً دیگران هم با همین زبان با شما ارتباط برقرار میکنند. اگر قانون زبان غیرکلامی را بشناسید، افکار و اعمال دیگران را میتوانید پیشبینی کنید و هوش اجتماعیتان را ارتقاء بخشید. کلید هوشاجتماعی در این است که بتوانید با بقیه ارتباط مثبت برقرار کنید، آنها بتوانند در کنار شما احساس آرامش و خوشحالی کنند و بتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند. اگر شما با خودتان در آرامش هستید، اعتمادبهنفس هم دارید. پس ارزشها و معیارهای خودتان را میشناسید. اگر چنین باشید، این کیفیت از شما تراوش کرده و به وسیله حرکات بدن روی اطرافیانتان اثر مثبت میگذارد. شما میتوانید از علم هوش اجتماعی به نفع خودتان استفاده کنید، حتی در موقعیتهایی که کمترین مقدار اعتماد به نفس را دارید. اگر محکم بایستید و مستقیماً در چشمان طرف مقابل نگاه کنید، هالهای از اعتمادبهنفس را از خودتان به نمایش خواهید گذاشت و هرچه نقش کسی را که اعتمادبهنفس دارد بیشتر بازی کنید، این حالت در شما افزایش خواهد یافت. اما به خاطر بسپارید که بعضی وقتها علائمی که از جانب شما ارسال میشود، آنهایی نیست که شما فکر میکنید.
راز هوش اجتماعی، لبخند: یک رمز بسیار ساده در هوش اجتماعی وجود دارد، به مردم لبخند بزنید! لبخند انسان، منعکسکننده گرما، اعتماد، رفتار مثبت و خوشحالی است. یکی از اولین چیزهایی که باعث جذب مردم به سوی ما میشود، لبخندی است که بر لب داریم. وقتی ما لبخند را میبینیم، مغزمان هم واکنش نشان داده و به عضلات مخصوصِ لبخند فرمان میدهد و ما لبخند آنها را جواب میدهیم. وقتی ما لبخند میزنیم انعکاس لبخند ما باعث تولید آندروفین میشود، که خود یک ماده انرژیزا و ضد درد است.
همیشه با لبخند به مردم خوشآمد بگویید، به خصوص اگر اولین باری باشد که آنها را میبینید، زیرا اولین برخورد درخاطرِ همه میماند. به این پدیده اصطلاحاً “اثر اولین برخورد” یا “اصل برخورد اول” میگویند. در شروعِ آشناییها، لبخند اثر مثبت و حس خوشی به جا میگذرد و شما به تدریج دیگران را تحت تأثیر قرار میدهید. لبخند شما بسیار مهم است و قدرت ایجاد تغییر دارد. این امر به خصوص در روابط کاری صدق میکند. لبخند شما، امضای شماست. همیشه به یاد این نکته باشید و لبخند بزنید.
حرکات بدنتان با کلماتتان هماهنگ باشد: وقتی در حال توضیح نکتهای هستید، سعی کنید بدنتان و صدایتان مثل یک آلت موسیقی با حرفهایتان هماهنگی داشته باشد و با حرکات دست مانند یک مجسمهساز، نکات یا صحنهها را تعریف کنید. هماهنگی میان حرف زدن و حرکات بدنی دیگران را بررسی کنید. این تمرین اجتماعی را حین تماشای تلویزیون انجام دهید.
خوشامدگویی و دیدار با اشتیاق: هنگام دیدار و خوشامدگویی به مردم، حرکات بدنی آنها را زیر نظر داشته باشید. مثلاً اگر دست دادن عادتی متداول است، توجه به قوت دست آن فرد بسیار مهم است. ضمناً به نوع دست دادن و قوت دست خودتان هم توجه کنید که گرم و با محبت باشد. حین دستدادن، حتماً به چشمان شخص نگاه کنید. معمولاً نگاه به صورت شخص نشاندهنده آن است که فرد برای شما جالب است و این باعث میشود که او هم همین فکر را در مورد شما بکند. با روحیه مثبت و نیکبینی به مردم نزدیک شوید، لبخند بر لب داشته باشید و برای باز کردن سرحرف، از مطالبی که مدنظر آنهاست شروع کنید.
هنر گوش کردن یا شنونده بودن: گوش کردن به حرفهای طرف مقابل یکی از بهترین و مؤثرترین راههایی است که نشان میدهد خودِ او و حرفهایش برای ما جالب است. البته منظور این است که واقعاً گوش کنیم. در این صورت نشان میدهیم که آن شخص برای ما قابل توجه است و ما به عنوان یک فرد برای او ارزش قائلیم. در مقابل آن شخص هم نسبت به ما واکنش مثبت نشان خواهد داد در شنونده بودن ده عادت بد وجود دارد که میتواند به توان شنونده بودن و هوش اجتماعی شما لطمه بزند که عبارتاند از:
- تظاهر به گوش کردن، درحالیکه گوش نمیکنید
- در حین گوش کردن کارهای جانبی انجام دهید
- نشان دهید که موضوع صحبت جالب نیست.
- نشان دهید که گوینده طرز بیان جالبی ندارد.
- با گوینده بیش از حد بحث کنید، طوری که موضوع اصلی صحبت گم شود.
- بیش از حد هیجان نشان دهید.
- بیشتر روی موضوعات جانبی تکیه کنید تا اصل موضوع.
- با موضوع یکبُعدی برخورد کنید.
- فقط به اصل موضوع بپردازید.
- مسائل مشکل یا پیچیده را نادیده بگیری
افرادی که از هوش اجتماعی خوبی برخوردارند، همیشه در اولین برخورد و آشنایی در مهمانیها و محافل تأثیری گرم و مثبت روی دیگران میگذارند. مواردی که در ملاقات اول تأثیر مثبت روی افراد میگذارد.
از حرکات بدنی مثبت استفاده کنید. با اعتمادبهنفس و پرانرژی بایستید. با مردم مطمئن و محکم دست بدهید و وقتی به دیگران معرفی میشوید در چشم آنها نگاه کنید. وقتی باکسی صحبت میکنید ارتباط چشمی منظم با او برقرار کنید و نشان دهید که برای شخص مقابل احترام قائلید و مطمئناً همین احترام را هم برای خودتان جلب خواهید کرد.رفتارتان مثبت و با اعتمادبهنفس باشد، حتی اگر از درون چنین احساسی ندارید. وقتی در محیطی که هستید مطمئن و آرام بودید، دیگران هم این آرامش را حس میکنند و در نتیجه اعتمادبهنفس شما بیشتر خواهد شد. به لباس پوشیدنتان اهمیت بدهید. برای مصاحبههای شغلی همیشه منظم و تمیز بروید. آخرین تأثیر هم به حساب میآید؛ برای مغز اصل آخرین بار هم مثل اولین بار وجود دارد و یکسان عمل میکنند. یعنی شخص آخرین چیزی را که دیده بهتر از وقایع ماقبل آن به یاد میآورد. اما متأسفانه خیلیها نسبت به اصل آخرین بار بیاطلاع یا بیتوجه هستند. مثلاً با بیاطلاعی از این اصل، آخرین ملاقات با شخص مورد علاقهشان تلخ برگزار میشود، بحثهای تندی میکنند و یا به یکدیگر اهانت کرده و بعد از آن، موقعیت دیگری برای دیدار دوباره به وجود نمیآید. آنها تا آخرین لحظهی زندگی خاطره تلخ آن روز را به یاد دارند و این خاطره ذهن آنها را آزار میدهد.
خداحافظی با روحیه شاد: وقتی با لبخند و شادی و حرفهای مثبت صحنه ملاقات را ترک میکنید، اثر بسیار خوبی از خودتان به جا میگذارید که همیشه به یاد میماند. به موازات آن، انرژی مادی و نیروی سلامتی هم برای خود و دوستانتان باقی میگذارید. ملاقاتهای مثبت در اولین و آخرین بار، مقاومت بدن را در مقابل بیماری افزایش داده و قدرت ایمنی بدن را تقویت میکند. به یاد داشته باشید که خلاف آن هم صدق میکند، یعنی اگر با روابط و احساسات تلخ، دوستان و همکاران را ترک کنید، مانند این است که سم وارد بدن خود و دیگران کنید. بنابراین انتخاب با خود شماست. در وقت خداحافظی پیام دلپذیری از خود باقی بگذارید. با استفاده از اصل آخرین تأثیر، گرم خداحافظی کنید. با هیچکس به تلخی خداحافظی نکنید. شما نمیدانید که آیا دوباره این شخص را خواهید دید یا نه.
نه گفتن و حفظ دوستان: با توضیحاتی که در مورد اصل اولین و آخرین بار داده شد، نتیجه میگیریم که گفتگو همیشه باید در یک جو مثبت و سازنده انجام شود. میتوانیم هم نه بگوییم و هم اثر مثبت از خود بجا بگذاریم. راهش این است که نه را با محبت به مردم بگوییم و ضمناً به آنها بفهمانیم که منظور ما واقعاً نه است و به اصطلاح دیگر جای چانه زدن نیست، اما در همین حال به طرف مقابل دلیل منطقی نه گفتن را توضیح دهیم. ضمن این که درصورت امکان راهحلی هم به او پیشنهاد کنید، تا به طریقی جبران شود. مثلاً اگر برایتان مقدور نیست کاری را در این ماه برایشان انجام دهید، بگویید سعی میکنم ماه بعد انجام دهم. یادمان باشد که جبران کردن، کلید و راهحل کنار آمدن با مردم است. اگر با منطقی که توضیح داده شد به مردم جواب رد بدهیم، آنها میتوانند آن شرایط را درک کرده و بپذیرند.گفتن جواب مثبت نیز، بدون قبول مسئولیت و نسنجیدن شرایط موجود، در واقع بیفکری و عدم مسئولیتپذیری شما را نشان میدهد.
معرفی خود: مواقعی میرسد که شما باید اول خودتان را ببینید و بعد دیگران را. ابراز و معرفی خود، فرق زیادی با بازاریابی برای یک محصول ندارد. شما باید برای خریدار جذابیت داشته باشید. منظور از خریدار کسی است که شما میخواهید بشناسید یا تحت تأثیر قرارش دهید، تا به همین نسبت او هم برای شما ابراز احساسات کند. نکته مهم این است که شما خودتان را بشناسید و به کار و محصولی که میفروشید اطمینان داشته باشید. به خودتان و قابلیتهایتان اعتماد داشته باشید.
شبکه ارتباطی: ایجاد شبکه ارتباطی با دیگران، در واقع بخشی از معارفه خود است و کسانی با هوش اجتماعی، این کار را خودبهخود انجام میدهند. منظور این است که ارتباطتان را با کسانی که پیشتر آشنا شدهاید به نوعی حفظ کرده و نشان دهید که برای دوستی آنها ارزش قائلید. این ارتباط به اندازه آشنایی با یک فرد تازه در محیط کار، مهمانی یا سمینارها ارزشمند است.
ترس از اشتباه:یکی از بزرگترین نگرانیهای مردم این است که مبادا در زمان نامناسب حرف اشتباهی بزنند و نزد دیگران تحقیر شوند. مثلاً شما به دوستی تلفن میکنید و میخواهید کمی با او حرف بزنید. ولی دوستتان میگوید که وقت حرف زدن ندارد و مکالمه تلفنی تمام میشود. طبیعتاً شما ناراحت و افسرده میشوید. اما با رشد هوش اجتماعی در خود، میدانید که چطور با چنین موقعیتهایی برخورد کنید. پاسخ این است که قضیه را شخصی برداشت نکنید. در چنین شرایطی خود را به جای دوستتان بگذارید. شاید برای رفتن به جایی عجله داشته یا در همان لحظه رئیساش مقدار زیادی کار روی میزش گذاشته و برای انجام آنها فرصت کوتاهی تعیین کرده است. بنابراین طبیعی است که در آن لحظه وقت حرف زدن با تلفن را نداشته باشد. هوش اجتماعی میگوید وقتی شما به کسی تلفن میکنید اول از او بپرسید که آیا فرصت حرف زدن دارد یا نه. مسلماً آن دوست از کار شما قدردانی میکند و با شما مؤدبانهتر برخورد میکند.
واقعاً به مردم توجه کنید: اگر شما به مردم توجه واقعی نشان دهید، آنها هم به شما توجه واقعی نشان خواهند داد. وقتی چیزی واقعاً برای شما جالب است، تمام حرکات بدن شما هم این ارزش را منعکس میکند، اما اگر قضیه برایتان جالب نباشد و سعی کنید فقط نمایش بدهید، آن وقت حرکات بدن شما با کلمات شما همکاری لازم را نکرده و مردم میفهمند. در نظر بگیرید که هر فرد برای خودش خاص است و باید به طور خاص به او توجه کرد.
برچسب زدن؛ خصوصیتی که تقریباً جزو صفات ذاتی ما شده این است که دیگران را دستهبندی کنیم. مثلاً بگوییم دخترها در ریاضیات ضعیفاند، پسرها خشناند، آسیاییها مردم سختکوشی هستند، پیرها غر میزنند و یا مدیترآنهایها تنبلاند. برچسب زدن و تعصب، به طور طبیعی میان ما رواج دارد. زیرا ما در کنار کسانی که چه از نظر شکل ظاهری و چه از نظر رفتار یا نوع زندگی مثل خودمان هستند، احساس راحتی بیشتری میکنیم و به طور طبیعی از غیر شبیهها فاصله میگیریم یا میترسیم.کلیشهای رفتار کردن یکی از قوانین هوش اجتماعی را میشکند و آن این است که با هر فرد به آن صورتی که هست و استحقاق دارد برخورد نمیکنیم.
اعتمادبهنفس: چیزی که همه باید یاد بگیرند؛ اعتمادبهنفس، کلید هوش اجتماعی و موفقیت است. اگر شما خودتان را باور داشته باشید و به نیرو و تواناییهای خودتان اعتقاد داشته باشید، در هر موقعیت اجتماعی آرامتر و به اصطلاح «خودتان» خواهید بود. بذر اعتمادبهنفس را در بچهها کاشتن و پرورش آن، یکی از مهمترین کارهایی است که میتوانیم برایشان انجام دهیم. یک بچهی متکی به خود و معتقد به ارزشهای خود، هرگز نیاز ندارد خودش را به سایر بچهها ثابت کند یا خودش را به در و دیوار بزند. بچههای متکی به خود به اندازه کافی برای خودشان احترام قائلاند و انگیزه و اراده کافی برای رسیدن به اهدافشان را دارند. در واقع آنها دید زندگی دارند. متأسفانه بچههای بدون اعتمادبهنفس، غالباً سعی میکنند با دروغ و نیرنگ بچههای دیگر را خراب کرده و خودشان را بزرگ یا مهم نشان دهند. بزرگسالانِ بدون اعتمادبهنفس هم تقریباً همین طور رفتار میکنند، یعنی سعی میکنند با به کرسی نشاندن حرف خودشان بدون هیچ منطقی، یا با ریاستطلبی اظهار وجود کنند. در واقع چنین رفتاری نهایتاً شخصیت و اعتبار خود شخص را خدشهدار خواهد کرد. به همین دلیل بسیار مهم است که از همان اوان کودکی هوش اجتماعی و اعتمادبهنفس مثبت را به فرزندمان بیاموزیم.
مکالمات خودتان را بررسی کنید: در مجاورت خانواده، همکاران، یا دوستان ببینید در چه مواقعی مستقیم یا غیرمستقیم آنها را حمایت یا تکذیب میکنید. افکار منفی رفتار منفی تولید میکنند افکار مثبت رفتار مثبت، و هرچه بیشتر تکرار شوند در ما انعکاس قویتری ایجاد میکنند. در همین راستا، افکار و افعال منفی مسائل را حادتر و افکار و افعال مثبت مسائل و شرایط را بهتر میکند، مکالمات اجتماعی خود را بسنجید و آنها را به سمت مثبت سوق دهید.
مکالمات درونیتان را بررسی کنید:همه مطالبی که در پاراگراف قبل (مکالمات شخصی) گفتیم، در مورد مکالمات درونی با خود هم صدق میکند. از خودتان قدرشناسی کنید، فعالیتهای خودتان را حمایت کرده و موفقیتهای خودتان را جشن بگیرید، حتی اگر کوچک و ناملموس باشند.
راه هماهنگی یا راه دنیا:تعامل یا کنار آمدن با مردم یکی از مهمترین مهارتهای هوش اجتماعی محسوب میشود. بسیاری از مردم به واژه تعامل صرفاً از دید کسبوکار نگاه میکنند، ولی غافلاند از این که این واژه در زندگی روزمره ما نقش مهمی را ایفا میکند. هدف هر نوع تعاملی این است که از تمام زوایا به توافق برسیم و هرکس احساس خوبی نسبت به آن معامله داشته باشد.
فرق بین حل و فصل منصفانه معاملات از طریق هوش اجتماعی و راهحلهای مرسوم در اجتماع را میتوان در هنر رزمی اکیدو مشاهده کرد. اگر کسی در کاراته به طرف شما مشتی پرتاب کند، راه دفاع این است که ضربه او را از مسیرش خارج کنید و مچ او را بشکنید. به او صدمه بزنید. در این حال طرف مقابل که تعادل خود را از دست داده، باید مشتی به شما بزند تا چند قدم آن طرفتر تعادل خود را بازیابد. این واکنشها آنقدر بین دو نفر تکرار میشود تا یکیشان روی زمین بیفتد. پدر هنر رزمی اکیدو، “موری هی اوشیبا”، یکی از کاراتهبازان برجسته ژاپن بود. او حین تمرینات کاراته متوجه شد اگر به همین ترتیب ادامه دهد، بالأخره در یکی از تمرینات صدمه میبیند و مجبور میشود باقی عمرش را در شرایط ازکارافتادگی و آسیبدیدگی طی کند. بنابراین تصمیم گرفت راهی پیدا کند که از صدمه دیدن جلوگیری کند، ضمن اینکه هماهنگی ذهنی و روانی هم در ساختارش وجود داشته باشد. در اکیدو، اگر کسی مشتی به طرف شما پرتاب کند، نیازی نیست دفاع کنید، بلکه کافی است با هماهنگی بدن خود را از مسیر ضربه خارج کرده و طرف مقابل را هم از مسیر خود خارج نمایید. معنی اکیدو یعنی هماهنگی. پایه آن روی خواندن فکر طرف مقابل و حرکات بدنی او بنا شده است. هنگام حمله از انرژی حریف به نفع خود استفاده میکنید. اکیدو به شما کمک میکند که موقعیت جسمانی و تعادل خود را حفظ کرده و همزمان خود را با دیگران هماهنگ کنید. وقتی کسی به شما حمله کند، شما صرفاً با کمی تغییر وضعیت، به طرف حریف جلو میروید و موقعیت را از دید او میبینید و اگر تعادل و آرامش داشته باشید، صدمه وارده به طرف مقابل بسیار کم خواهد بود. اکنون اگر به روابط اجتماعی خودمان از قبیل معاملات، تأثیرگذاری مثبت و سعی در حل مشکلات نگاه کنیم، میبینیم که زورگویی مانند کاراته، از قبیل حمله به هر زاویه ممکن، بحث کردن، برنده شدن، تعویض دوست و غالب شدن در واکنشها را به عنوان راهحلهایی پذیرفتهشده انجام میدهیم. حال آنکه این روشها در اکثر مواقع به هر دو طرف لطمه میزند. اکنون اگر سعی کنیم راه کاراته را با اکیدو یعنی راه هماهنگی عوض کنیم، میبینیم که بسیار موفقتر و قدرتمندتر میشویم و از اتفاقات بد، از قبیل صدمه خوردن یا صدمه زدن مصون خواهیم ماند. با این روش، کار کردن و کنار آمدن با مردم بسیار لذتبخش خواهد بود. اساس حقیقت اجتماعی این است که بهترین راه پیروزی، تأثیر مثبت گذاشتن روی مردم، تعامل و حل مشکلات است. فرد باید در به وجود آوردن پلهای ارتباطی بین خود و دیگران شخصیت قوی و فعال داشته باشد.
اشتباهات خودتان را بپذیرید: یکی از کارهای آزاردهنده این است که شخص اشتباهات خود را قبول نکند و با ادامه یک بحث طولانی در دفاع از خود، وقت با ارزش همه را تلف کند. قبول نکردن اشتباهات، نشاندهنده خود خواهی، کمبود اعتماد به نفس و به نوعی نداشتن صداقت با خود و دیگران است. وقتی اشتباهی میکنید فوراً آن را بپذیرید. این نشان میدهد که شما نسبت به خود و دیگران صداقت دارید، انعطافپذیرید، میل به یادگیری دارید و سلطه طلب نیستید. همچنین شخصی قابلاعتماد، دوست و راهنمای خوبی هستید. دوستی بهتر از این وجود ندارد.
احساس قدرشناسیتان را ابراز کنید: همه دوست دارند از آنها قدرشناسی شود. افراد باهوش اجتماعی، قدرشناسی خود را به مردم کرده و از آنها برای کاری که انجام دادهاند، یا صرف اینکه حضورداشتهاند تشکر میکنند. هر وقت میخواهید از مردم تشکر کنید، یادتان باشد این کار را در آخر انجام دهید. آنها تشکر شما را به یاد خواهند داشت. بهتر است با آرامش تشکر کنید. آرامش، به تشکر شما ارزش بیشتری میدهد. در واقع تأثیرگذاریِ تشکر شما را افزایش میدهد. یک راه دیگر برای اینکه تشکر شما تأثیر قوی بگذارد این است که هنگام تشکر، نوع کاری را هم که آن شخص برای شما انجام داده، با لبخند یادآوری کنید. به طور مثال اگر تاکسی شما را به جایی رسانده، به او بگویید«متشکرم از رانندگی خوبتان» اگر کسی خدمت فوقالعادهای به شما کرده، حتماً از او تشکر کنید. ضمناً به طریقی از سازمان یا رئیسی هم که او برایش کار میکند تشکر کنید. تشکر شما از سازمان یا رئیس آن شخص، برایش امتیاز مثبتی خواهد شد.
هدیه دادن: دادن هدیه یکی دیگر از راههایی است که شخص احساس قدرشناسی خود را نشان میدهد. اگر میخواهید هدیه شما به یاد بماند، چیزی مثل یک گیاه یا گلدانِ گل ببرید. این نوع هدیهها معمولاً باقی میمانند. ضمن اینکه همیشه نباید دلیل یا بهآنهای برای هدیه دادن وجود داشته باشد. شما میتوانید هدیه بدهید، فقط برای اینکه بگویید به یاد دوستتان هستید. فرستادن کارت تبریک یا هدیهای کوچک به خویشاوندانی که دور از شما زندگی میکنند، عمل قشنگی است که نشان میدهد شما به یاد آنها هستید.
منبع:
مرادی، مزربان(1395)، تاثیر آموزش به شیوه چند رسانه ای بر میزان رشد استدلال اخلاقی و هوش اجتماعی درس مطالعات اجتماعی در میان دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 95-1394، پایان نامه کارشناسی ارشد تکنولوژی آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید