نحوه محاسبه سرمايه فكري (با استفاده از مدل پاليك) و شاخصهای عملكرد مالي شركتها

محاسبه سرمايه فكري با استفاده از مدل پاليك

همانطور كه در بخش هاي قبل هم ذكر شد روش هاي گوناگوني براي محاسبه و سنجش سرمايه فكري وجود دارد كه مزايا و معايب هر يك بيان گرديد. در اين كار تحقيقي براي محاسبه و سنجش سرمايه فكري از مدل پاليك استفاده شده كه از دلايل استفاده از اين روش راحتي آن در محاسبه سرمايه فكري است كه از طريق صورت هاي مالي و ياداشت هاي همراه آن جهت اين كار استفاده مي شود و همانطور كه مي دانيم صورتهاي مالي آنچه را كه در واقعيت وجود دارد نشان مي دهد و ساخته و پرداخته ذهن و تخيل نيست  و به آنچه كه در شركت وجود دارا از ديدگاه مالي (ريالي) نگاه مي كند.

پاليك در سال 1998و2000 ارزش افزوده سرمايه فكري را جهت اندازه گيري سرمايه فكري شركت ها ارائه كرد. در روش ضريب ارزش افزوده فكري پاليك، براي بدست آوردن اطلاعات درباره ارزش كارايي ايجاد شده از دارايي هاي عيني و غير عيني درون يك شركت تهيه شده است. اين مدل با توانايي شركت نسبت به اجاد ارزش افزوده شده شروع مي شود. ارزش افزوده تفاوت بين IN,OUT است .منظور از OUT كل درآمد حاصل از فروش توليدات خدمات و سرويس هاي ارائه شده به بازار مي باشد و منظوراز IN تمام هزينه هايي است كه جهت توليد كالاها، خدمات و سرويس ها هزينه شده است.

بايد به اين نكته مهم توجه داشته باشيم كه در اين مدل (پاليك) هزينه كار (كل هزينه حقوق ، دستمزد و مزاياي آن) و هزينه استهلاك، جزء هزينه هاي IN  شامل نمي شود. حقوق و دستمزد نسبت به نقش فعاليت در فرايند ايجاد شده ارزش، عامل بالقوه ( كه توسط هزينه هاي كار ايجاد مي شود) به عنوان يك هزينه محسوب نمي شود. بدين گونه رمز اساسي در مدل پاليك رفتار كار بعنوان ارزش ايجاد شده شركت تجاري است. اين نتيجه آن است كه ارزش اضافه شده توسط سرمايه انساني و سرمايه ساختاري منعكس مي شود. هزينه استهلاك نيز به دليل اينكه وجوهي از شركت خارج نمي شود در VA جزء IN محسوب نمي شود. بنابراين VA  را مي توان بصورت معادله نوشت: سود عملياتي + هزينه حقوق و دستمزد+ هزينه استهلاك = VA

در این تحقیق هزینه حقوق و دستمزد کل کارکنان EC از متن صورتهای مالی و یادداشتهای بهای تمام شده (دستمزد مستقیم و سربار تولیدی )، هزینه اداری و هزینه فروش استخراج شده است. همچنین مجموع هزینه استهلا ک دارایی مشهود و نامشهود از جدول تطبیق جریان وجوه نقد عملیاتی استخراج شده است

  • محاسبه كارايي سرمايه فيزيكي

نسبت ارزش افزوده VA  به سرمايه فيزيكي بكار كرفته شده را، كارايي سرمايه فيزيكي مي گويند كه اين شاخص براي نشان دادن ارزش افزوده ايجاد شده بوسيله سرمايه فيزيكي است.CEE بيان كننده توانايي فكري شركت ها نسبت به بكارگيري سرمايه فيزيكي جهت ايجاد ارزش افزوده است. زماني كه گروههاي مختلف شركت ها با هم مقايسه مي شوند، شركت هايي كه CEE بالاتري دارند نشان مي دهد كه نسبت سرمايه فيزيكي شان ارزش افزودهVA بيشتري كسب كردند.

  • محاسبه كارايي سرمايه انساني

كارايي سرمايه انساني نشان مي دهد كه چه ميزان VA در قبال هر ريال صرف شده براي هزينه حقوق و دستمزد در شركت ايجاد شده است. نسبت VAبه HC ، توانايي HC را نسبت به ايجاد ارزش در يك شركت بيان مي كند. نامتناقض با نظريه هاي ديگر رهبران نويسنده سرمايه فكري. پاليك بيان مي كند كه كل هزينه هاي حقوق و دستمزد شاخصي از يك شركت است. پاليك فرض مي‌كند كه چون بازار حقوق و دستمزد را مشخص مي كند كه همان نتايج عملكرد است، پس نسبت VA بهHC ، توانايي HC را براي ايجاد ارزش در شركت بيان مي كند.

به طور مشابه وقتي كه HCE در سطح يك گروه از شركت ها مقاسه مي شوند؛HCE يك شاخص از كيفيت منابع انساني شركت و تواناي‌هايش نسبت به ايجاد VA براي هر ريال صرف شده برHC  مي‌باشد. و شركت‌هايي كه HCE بالاتري دارند نشان دهنده اين است كه به نسبت هزينه هاي حقوق و دستمزد ارزش افزوده بيشتري حاصل شده است. يعني كارايي كاركنان آن شركت بالا است.

  • محاسه كارايي سرمايه ساختاري

سومين ارتباط “كارايي سرمايه ساختاري” است كه سهم سرمايه ساختاري را در ايجاد ارزش نشان مي‌دهد. در مدل پارليك SC‌ برابر است با VA منهاي  HU. در اندازه گيري SCE مقداري ازSC  مورد نياز نسبت به توليد يك دلار از VA است و آن شاخصي از چگونگي موفقيت SC در خلق ارزش است. بر خلاف VA, CEE, HCE مقسوم عليه براي SCE است. آخرين نسبت محاسبه توانايي فكري از يك شركت است و آن خلاصه اي از كارايي هاي مورد توجه پيشين است . اين نتايج در يك شاخص جديد و واحد همان ضريب ارزش افزوده فكري  است.

شاخصهای عملكرد مالي

بحث ارزيابي عملكرد شركت از ديرباز به عنوان يك ساله سهم مطرح بوده است و مباحث متعددي در حسـابداري و مديريت به بحث عملكرد شركت ها اختصاص يافـته و بيشترين نوشته‌اي تئوريك در اين زمينه است كه كدام يك از معيارهاي ارزيابي عملكرد شركتها از اعتبار بيشتري برخوردار. برخي معتقدند يك شاخص ايده آل براي سنجش عملكرد شركتها وجود ندارد. براي اندازه گيري و سنجش عملكرد و تعيين ارزش شركت روشهاي مختلفي وجود دارد كه هر كدام داراي معايب اساسي بوده چنانچه اين روشها بعنوان معياري براي اندازه گيري عملكرد و تعيين ارزش شركت در نظر گرفته شود قطعا منجر به تعيين ارزش واقعي شركت نخواهد شد. حال آنكه ارزيابي عملكرد شركت يك ضرورت است و براي انجام آن بايد از معيــارهاي پذيرفته شده اي استفاده شود كه تا حد امكان، جنبه هاي متفاوت از لحاظ محدوديت در فعاليت ها و امكان بهره مندي از امكانات را مورد توجه قرار دهد. در يك تقسيم بندي كلي معيارهاي سنجش و عملكرد را مي توان به دو گروه معيارهاي مالي و غير مالي تقسيم كرد .

معيار غيرمالي شامل معيارهاي توليدي، بازاريابي، اداري و معيارهاي اجتماعي است و نسبت هاي مالي از جمله تكنيك هايي است كه بعنوان معيار مالي پيشنهاد شده است. برخي از پژوهشگران امور مالي پيشنهاد نموده اند كه بايد از شاخص تركيبي (مالي و غيرمالي) استفاده شود. با اين حال اين معيارها هم منمودار است زيرا تعيين نوع معيارها، نوع همبستگي بين آنها و نيز تعيين ارزش و وزن هر يك از آنها در مجموع معيارها، كار ساده اي نيست توجه به اين موضوع كه ارزيابي عملكرد از چه ديدگاهي و چه منظوري مي باشد، ضروري است.

اشخاص و گروهاي مختلفي به ارزيابي عملكرد شركتها پرداخته و از نتايج آن در تصميم گيري هاي خود استفاده مي كنند بنظر ایجری یوجی ،معيارهاي مورد نظر هر كدام از افراد ذينفع ممكن است منطبق و همسو با ساير ذينفعان نباشد. در اين تحقيق تمركز اصلي بر ديدگاه سرمايه گذاران و ارزيابي آنها از علمكرد شركت است. براي محاسبه عملكرد مالي شركتها در اين تحقيق از هشت شاخص مالي در پنج گروه بعنوان نماينده اندازه گيري ها براي عملكرد مالي شركت ها انتخاب شده است.

جدول : شاخصها و گروهاي سنجش عملكرد مالي شركتها

رديفگروه عملکردشاخص  عملكردنحوه اندازه گيري
1ارزش بازار شركتMBنسبت ارزش بازار سرمايه به ارزش دفتري  حقوق صاحبان سهامMB=MV/BV
Tobin qارزش دفتري كل دارايیها  /  (ارزش دفتری بدهی ها+ ارزش بازار سهام عادی)Q=(M.V.S+B.V.D)/B.V.A
P/Eسود هر سهم / قيمت سهامP/E
2سودآوريROAنسبت سود عملياتي به ارزش دفتري جمع داراييهاROA= OP / TE
3فعاليتATOنسبت  كل درآمد به جمع داراييهاATO= TR / TAS
4بازده سرمايهASRبازده سهام سالانهASR =(p1-p0 + D)/ p0
ROEنسبت سود خالص به حقوق صاحبان سهامROE= OP / TAS
5مبتني برارزش آفرينيEVAارزش افزوده اقتصاديEVA=(R-C)Capital

ارزش بازار به دفتری: يكي از روشهاي عمومي شناخته شده جهت اندازه گيري دارايي ناملموس و سرمايه فكري است نسبت MB از طريق اختلاف بين ارزش بازار و ارزش دفتري شركت محاسبه مي‌شود. در واقع نسبت  MB ارزيابي بازار از شركت را بيان مي كند.

Tobin q: كيو توبين از جمله شاخصهايي مي باشد كه اولين بار توسط جيمز توبين، برنده جايزه نوبل اقتصاد، بمنظور اندازه گيري ارزش شركتها مطرح گرديد در حال حاضر در مباحث مديريت مالي و سرمايه گذاري اين شاخص به صورت گسترده براي اندازه گيري ارزش شركت ها استفاده مي شود.

بازده مجموع داراييها :را اندازه گيري مي كند كه به ازاي يك واحد  از منابع شركت چه مقدار سود در طي يك سال حاصل شده است. در واقع ROA يك نسبت سود آوري را براي شركت بيان مي كند. اين نسبت براي نشان دادن قدرت سودآوري شركت، نسبت به جمع ارزش دفتري داراييها تهيه مي گردد كه خيلي از اوقات زماني كه بين دو يا چند شركت در يك صنعت در اندازه هاي مختلف مقايسه مي شود.

نسبت گردش دارایی، جمع درآمد سال به  جمع داراييها (ATO) را اندازه گيري مي كند كه به ازاي يك واحد  از منابع شركت در طي يك سال چه مقدار قدرت كسب درآمد (يا فروش) وجود دارد. در واقع ATO يك نسبت  فعاليت از عملكرد كسب و كار شركت را بيان مي كند.

نسبت قیمت به عایدی هر سهم (P/E):شاخص فوق نسبت قیمت به عایدی را اندازه گيري مي كند در واقع يك  نسبت و رابطه قیمت به بازده را بيان مي كند.

بازده سالانه سهام: اندازه گيري تغييرات سهام شامل سودهاي سهام و تعديلات براي هر نوع تجزيه سهام مي باشد. سود حاصله از مالكيت سهام از دو منبع بدست مي آيد.

  1. سود سهام و توزيع وجوه نقد
  2. افزايش ارزش سهام

بازده مجموع حقوق صاحبان سهام: سود حاصله سال به حقوق صاحبان سهام را اندازه گيري مي كند كه به ازاي يك واحد حقوق صاحبان سهام چه مقدار سود در طي يك سال حاصل شده است. در واقع ROE يك نسبت سود آوري را براي  سهامداران بيان مي كند.اين نسبت براي نشان دادن قدرت سودآوري شركت، نسبت به سرمايه دفتري سهامداران تهيه مي گردد كه خيلي از اوقات زماني كه بين دو يا چند شركت در يك صنعت در اندازه‌هاي مختلف مقايسه مي‌شود.

ارزش افزوده اقتصاديEVA

سالهاي پيش اقتصاد دانان معروفي از جمله هاميلتون در سال 1977 و الفرد مارشال در سال 1890 عقيده داشتند كه شركتها براي ايجاد ارزش بايد بازدهي بيش از هزينه سرمايه (بدهي و سهام ) ايجاد كنند. پيتر دراكر مي گويد: “چيزي را كه معمولاً سود مي نماييم ، پولي كه براي كيفيت خدمات باقي مي‌ماند، معمولاً سود نيست .تا زماني كه يك شركت بازدهي بيش از هزينه سرمايه ايجاد نكند داراي زيان است در قرن بيستم اين مفهوم با عناويني مثل سود باقي ماند به كار رفت. سود باقي مانده عبارتست از سود عملياتي بعد از عمليات پس ازكسر هزينه سرمايه منابع به كارگرفته مي باشد.

ساير عناوين شامل سود مازاد توسط كنينگ در سال 1992 وپرينريچ درسال 1936، سود برتر يا سود محض  توسط ادي در سال1957، سود مازاد قابل تحقق توسط ادوارد و بل در سال 1961، درآمد مازاد توسط كي  در سال 1976 و پنسل در سال 1981 و سود غير عادي توسط فلتمن و اوهلسن در سال 1995 مطرح شده. در دهه 1990، با تغييراتي كه استوارت در مفهوم سود باقي مانده ايجاد كرد، ارزش افزوده اقتصادي به عنوان يك ابزار نوين اندازه گيري عملكرد مالي بوجود آمد بنابراين ارزش افزوده اقتصادي مفهوم جديدي نيست و از مدت ماقبل با نام سود باقي مانده وجود داشته است. ارزش افزوده اقتصادي از حاصلضرب تفاوت بين نرخ بازده(r) و نرخ هزينه سرمايه(c) در مبلغ سرمايه بدست مي‌آيد.

برای محاسبه  EVA  دو رويكرد  برای بدست آوردن NOPAT  و سرمایه وجود دارد.

  1. رویکرد مالی
  2. رویکرد عملیاتی

در دیدگاه  و رویکرد مالی، محاسبه NOPAT  و سرمایه  در سه مرحله انجام مي گيرد.

  • گام اول : از بين بردن اثر اهرمي در نرخ بازده

اولين تعديل، حذف اثرات بدهي (هزينه هاي مالي) از سود مي باشد كه براي اين منظور كليه بدهي هاي بهره‌دار (و ارزش فعلي اجاره هاي سرمايه اي نشده) را به حقوق صاحبان سهام و هزينه بهره اين بدهي‌ها به سود حسابداري اضافه مي شود.صرفه جويي مالياتي هزينه بهره نيز بايد كسر گردد. به بيان ديگر كل سود خالص عملياتي واحد تجاري اندازه گيري مي شود،كه براي پرداخت مخارج تامين سال اعم از بهره بدهي ها و سود سهامداران شركت موجود است. البته حذف اثر اهرمي به اين معني نيست كه اهرم ها در ارزيابي عملكرد فاقد اهميت هستند. بدهي هاي بهره دار ،سود عملياتي را در مقابل ماليات حمايت مي كند.اين صرفه جويي مالياتي ، در محاسبه ميانگين موزول هزينه سرمايه لحاظ مي شود. بنابراين در محاسبه EVA ، اثر صرفه جويي مالياتي ناشي از بهره در سرمايه به حساب آورده مي شود.

  • گام دوم: حذف اثرات ساير انحرافات مالي

اين مرحله به اضافه كردن حقوق صاحبان سهام ممتاز و سهامداران اقليت به سرمایه وبرگرداندن درآمد توزيع شده بين اين صاحبان سهام بهNOPAT  صورت مي گيرد. NOPAT نشان دهنده جمع بازده هاي قابل تخصيص به تمامي تامين كنندگان وجوه براي شركت مي باشد با اين روش تاثير تامين مالي بر بازده سرمايه بطور كامل از بين مي رود.

  • آخرين مرحله، حذف انحرافات حسابداري از نرخ بازده از طريق اضافه كردن معادله حقوق صاحبان سهام به  سرمايه و تغييرات دوره اي اين ذخاير به NOPAT  مي باشد .
سرمایه                               NOPAT
= سهام عادي= سود موجود براي سهامداران عادي
+ معادلهاي حقوق صاحبان سهام+ افزايش در معادلهاي حقوق صاحبان سهام
حقوق صاحبان سهام تعديل شدهدرآمد خالص تعديل شده
+سهام ممتاز+ سود سهام ممتاز
+ حقوق اقليت+ سهم سود سهامداران اقليت
+ كل بدهي+هزينه بهره بعد از ماليات

همانطور كه ملاحظه مي شود براي هر جزء سرمایه يك جزء متناظر براي محاسبه NOPAT وجود دارد. ارتباط بين اجزاي NOPAT و سرمایه به اين صورت مي باشد كه هر جزء از NOPAT نشان دهنده سودي است كه منبع آن در سرمایه مي باشد براي مثال سود سهام عادي، سودي است كه به سرمايه عادي نسبت داده شده و هزينه بهره پس از كسر ماليات، سود منفي است كه بدهي هاي بهره دار، نسبت داده شده است.

با توجه به توضيحات ذكر شده مقابله تراز متداول و تراز مبتني بر EVA به شرح زير است:

موجودي نقدبدهي كوتاه مدت بهره دار

بدهي كوتاه مدت بدون بهره

نقد اضافي يا نقد غير عملياتيبدهي كوتاه مدت بهره دار
حسابهاي دريافتني+

موجودي كالا +

پيش پرداخت ها +

بدهي بلند مدت

ساير بدهي بلند مدت

سرمايه در گردش ضروريبدهي بلند مدت بهره دار 
حقوق صاحبان سهامسايربدهي هاي بلند مدت بهره دار

حقوق صاحبان سهام

دارايي ثابتدارايي ثابت 
تراز متداولتراز  EVA 

سود قبل از سر اقلام غير مترقبه

سود قبل از كسر اقلام غير مترقبه عبارت است از  سود خالص پس از كسر اقلام غير مترقبه.

هزينه بهره پس از صرفه جويي مالياتي

جهت بدست آوردن کل هزینه سرمایه (سهامداران + بدهی بهره دار) لازم است هزینه بهره پس از صرفه جویی مالیاتی به سود  خالص قبل از کسر اقلم غیر مترقبه اضافه شود.

هزينه سرمايه اي Cap Chg

هزينه سرمايه اي عبارت است از هزينه منابع مالي در اختيار شركت شامل استقراض، انتشار سهام و يا اندوخته سود. جهت محاسبه هزينه سرمايه، ميانگين هزينه سرمايه محاسبه و حاصل در سرمايه بكار گرفته شده سرمایه ضرب شده است. در صد مشاركت هريك از اجزاي بدهي و حقوق صاحبان سهام در كل ساختار سرمايه، از تقسيم هريك از اجزاء بر كل سرمايه بكارگرفته شده بدست آمده است .

بدهي بهره دار از حاصل جمع تسهيلات مالي دريافتي كوتاه مدت و بلند مدت كه در تراز نشان داده مي‌شود بدست آمده است.

اقلام معادل های سرمایه: اقلامی هستند که بدلیل رعایت اصول پذیرفته شده حسابداری تحت عنوان هزینه از سود گزارشهای مالی کسر شده و بعلاوه دارای تاثیر بلند مدت سرمایه ای می باشند این اقلام عمدتاً به سود برگشت داده شده (اضافه) و در سرمایه گرفته شده نیز احتساب می شود.

تعدیلات حسابداریAcc Adj: در این تحقیق اقلام معادل های سرمایه ای شامل هزینه تحقیق و توسعه، هزینه بازاریابی و هزینه آموزش و تربیت نیروی انسانی تحت عنوان تعدیلات حسابداری به NOPAT و سرمايه اضافه شده است. همچنین مبلغ ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، ذخیره کاهش ارزش موجودی، ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری، ذخیره مزایای پایان خدمت به  سرمايه و افزایش در این ذخیره ها به NOPAT اضافه می شود.

منبع

عنايي، سيد حميد(1394)، رابطه بين سرمايه فكري و عملكرد مالي شركتها، پایان نامه کار شناسی ارشد، مديريت صنعتي، دانشگاه آزاد اسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0