نبايدها در روابط‌ انساني‌

چقدر با کارکنان‌ صميمي‌ و هماهنگ‌ هستيد‚ آيا شما را تحسين‌ مي‌کنند‚ اگر در اين‌ خصوص‌ ترديد داريد ممکن‌ است‌ بيشتر يک‌ اهرم‌ فشار باشيد نه‌ يک‌ رهبر. اهرم‌ فشار مي‌گويد که‌ کارها بايد انجام‌ شوند. براي‌ انجام‌ هيچ‌ کاري‌ خواهش‌ نمي‌کند. اهرم‌ فشار به‌دنبال‌ احترام‌ و همکاري‌ نيست‌ و بيشتر از قدرت‌ استفاده‌ مي‌کند.اگر شما اين‌گونه‌ عمل‌ مي‌کنيد احتمالاً‌ در بعد روابط‌ انساني‌ ضعيف‌ هستيد. شما بايد بدانيد که‌ تاکتيک‌هاي‌ فشار و اجبار در روابط‌ انساني‌ نتيجه‌بخش‌ نيست. برخي‌ از ؛ نبايدها در روابط‌ انساني‌ به‌قرار زير هستند:

  • اهداف‌ غيرقابل‌ حصول‌ تعيين‌ نکنيد: اگر شما بگذاريد که‌ کارکنان‌ کار خود را برنامه‌ريزي‌ کنند، اهداف‌ غيرقابل‌ تحقق‌ براي‌ آنها تعيين‌ نخواهيد کرد، کمتر عاملي‌ مي‌تواند به‌ اندازه‌ برنامه‌ريزي‌ توسط‌ فرد در او ايجاد انگيزه‌ کند. وقتي‌ به‌صورت‌ دستوري‌ به‌دنبال‌ بهره‌وري‌ بيشتر هستيد فقط‌ با کارکناني‌ مضطرب‌ و سرخورده‌ مواجه‌ خواهيد بود.
  • به‌دنبال‌ ايرادگيري‌ نباشيد: از ايرادگرفتن‌ به‌ کار يا عملکرد افراد اجتناب‌ کنيد. هر فردي‌ نياز دارد احساس‌ کند که‌ کارش‌ را خوب‌ انجام‌ مي‌دهد. از آنجا که‌ اکثر کارها خوب‌ انجام‌ مي‌شوند (نه‌ ضعيف) نشان‌ دهيد که‌ در شناخت‌ کار خوب‌ به‌اندازه‌ شناخت‌ کار بد مهارت‌ داريد.
  • ترس‌ ايجاد نکنيد: بدانيد که‌ نمي‌توان‌ با تهديد کارکنان‌ را مجبور به‌ انجام‌ کار بيشتر يا عملکرد بهتر کرد. تنبيه‌ اگر اثري‌ هم‌ بر بهره‌وري‌ داشته‌ باشد، ناچيز است. نتيجه‌ تهديد، به‌احتمال‌ قوي، روحيه‌ کاري‌ ضعيف، غيبت‌ زياد و کارکنان‌ ناراضي‌ است.
  • در حد ضرورت‌ سرپرستي‌ کنيد: هنگامي‌ که‌ کارها را واگذار مي‌کنيد، به‌ کارکنان‌ اجازه‌ دهيد کار را به‌طريقي‌ که‌ مناسب‌ مي‌دانند انجام‌ دهند. بااعمال‌ سرپرستي‌ در حد لازم‌ نشان‌ دهيد که‌ به‌توانايي‌ آنها اطمينان‌ داريد. اگر در کار آنها بيش‌ از حد مداخله‌ کنيد، آنان‌ را از خلاقيت‌ محروم‌ مي‌کنيد و نمي‌توانند توانائيهاي‌ خود را نشان‌ دهند.
  • مجادله‌ نکنيد: هرگز ضرورتي‌ براي‌ مجادله‌ وجود ندارد، کارکنان‌ مي‌دانند که‌ شما رئيس‌ هستيد. اگر فردي‌ کاري‌ را خوب‌ انجام‌ ندهد يا در تفکر او اشتباهي‌ وجود داشته‌ باشد، به‌صراحت‌ به‌ او بگوييد. اگر يک‌ نظر مجادله‌انگيز ابراز کند، دچار دردسر مي‌شويد. اگرچه‌ ممکن‌ است‌ در مجادله‌ برنده‌ شويد ولي‌ بدانيد که‌ چيز باارزش‌تري‌ را از دست‌ مي‌دهيد و آن‌ احترامي‌ است‌ که‌ بعنوان‌ يک‌ سرپرست‌ به‌ آن‌ احتياج‌ داريد.

در مقام رهبر،مدیر پذیرای نقشهایی چون نقش تشریفاتی ،سخن گوی شخصی سازمان، یاری دهنده کارکنان در حل مشکلات تکنیکی ˛ انگیزاننده افراد،تقویت کننده روحیه آنها ،مبدع و مبتکر برای حصول موفقیت سازمان می باشد.برای ایفای درست هر یک از این ها مدیر نیازمند مهارتهایی چون توانایی توانایی نفوذ در زیر دستان˛ توانایی به کارگیری ابزارهای تشویقی مناسب، توان ایجاد زمینه برای بروز خلاقیت و نوآوری در افراد ،جلب مشارکت افراد و توان ایجاد انگیزه در افراد و….

منبع

فروردین،علیرضا(1390)، عوامل مدیریتی موثر بر بهره وری سازمان از دیدگاه مدیران و کارکنان دانشگاه ،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاداسلامی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0