مکتب های مدیریت تغییر

مدیریت تغییر شامل تعیین و برقراری ارزش ها، نگرش ها، معیارها و رفتارها در درون یک سازمان است که موجب حمایت روش های جدید در انجام کارها می شود و در عین حال غالب آمدن بر مقاومت کارکنان در مقابل تغییر را نیز دربر می گیرد. هنگام صحبت از تغییر معمولاً منظور تغییر در الگوهای رفتاری است، اما مدیریت تغییر امور دیگری را نیز شامل می شود از جمله، تغییرات باید به گونه ای طراحی شوند که رضایت مشتریان و افراد ذینفع را فراهم آورند. افزون بر این، مدیریت تغییر به امور دیگری مانند برنامه ریزی، آزمون برنامه، اجرای کلیه مراحل و جنبه های برنامه از یک ساختار سازمانی به یک ساختار یا فرایند سازمانی دیگر می‌پردازد. سه مکتب زیر چارچوب اساسی مدیریت تغییر را بیان می کنند: مکتب نگرش فردی، مکتب پویایی گروهی، مکتب سیستم های باز. نگرش فردی به دو دسته تقسیم می شود: رفتارگرایان و روان شناسان طرفدار دیدگاه گشتالت. رفتار گرایان معتقدند که همه رفتارهای انسان آموختنی است، اما طرفداران گشتالت، بر این باورند که رفتار انسان هم آموختنی است و هم تحت تاثیر تفسیر انسان از محیط پیرامون خود قرار دارد. تاکید مکتب پویایی گروهی بر گروه و کار گروهی است تا فردی. مکتب سیستم باز به سازمان به مثابه یک نظام یکپارچه و جامع می نگرد و ترکیبی از سیستم های فرعی به هم مرتبط می داند که هر تغییری در یک بخش یا در یک جزء سازمان بر عملکرد کل سیستم اثر می گذارد.

واکنش به تغییر

شاید بزرگترین چالش پیش روی مدیریت تغییر، اداره واکنش های افراد نسبت به تغییر باشد. برای اکثر افراد، انجام کارهای تکراری و یکنواخت مطلوب تر است. افراد کارهای یکنواخت را به خاطر اینکه در انجام آنها از قابلیت کنترل برخوردارند بیشتر می پسندند. اما در اجرای برنامه تغییر اولین چیزی که دچار تهدید میگردد، کنترل افراد بر روی فعالیت روزمره شان می باشد. بنابراین مقاومت، غالباً واکنش در برابر فقدان کنترل در انجام امور است نه واکنش در برابر تغییر.

منبع

بزخش،ناصر(1393)، وضعیت مدیریت تغییر در خدمات کتابخانه مرکزی دانشگاه،پایان نامه کارشناسی ارشد،علم اطلاعات ودانش شناسی،دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی علامه طباطبایی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0