موانع مدیریت دانش

موفقیت مدیریت دانش نیازمند عزم جدی سازمان­ها برای برطرف کردن موانع موجود بر سر راه مدیریت دانش است. بسیاری از سازمان­ها دانش را مهم می­دانند و در ظاهر برای آن ارزش و اعتبار زیادی قائل هستند، اما عملاً برای برطرف کردن موانع موجود بر سر راه مدیریت دانش اقدامی نمی­کنند. باید مدیریت دانش در سازمان باور شود و کارکنان و مدیران به اثربخشی آن اعتقاد پیدا کنند و تنها در این صورت است که برای رفع موانع اقدام خواهند کرد. موانع عمده بر سر راه مدیریت دانش را می­توان به پنج دسته اصلی تحت عنوان عوامل انسانی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل سیاسی و عوامل فنی و فن­آورانه تقسیم نمود:

عوامل انسانی    

یکی از موانع عمده مدیریت دانش این است که انسان­ها به هر دلیلی نخواهند دانش خود را تسهیم کنند و از آن منحصراً برای پیشرفت شخصی خود استفاده کنند .موانع انسانی مدیریت دانش بیش از سایر موانع حائز اهمیت است، زیرا دانش، ماهیتی انسانی و اجتماعی دارد و فقط در گرو تعامل و ارتباطات است که می­تواند رشد کند.

عوامل سازمانی

عوامل سازمانی نیز از جمله موانع مهم بر سرراه مدیریت دانش درسازمان می­باشند. عمده این عوامل عبارتند از :

عوامل ساختاری

مدیریت دانش، خواسته­ های جدیدی بر بخش­های مختلف از جمله ساختار سازمان تحمیل می­کند. ساختارهای غیرمنعطف نمی­تواند محمل خوبی برای مدیریت دانش باشد. ساختار سازمانی باید از انعطاف و پویایی لازم برخوردار باشد.

عوامل مدیریتی 

عدم اعتقاد و حمایت مدیریت عالی از فعالیت­ها و برنامه ­های مدیریت دانش، نگرش­های کوتاه­مدت و جزئی­نگری و سبک­های نامناسب رهبری نیز مانع اجرای موفقیت­آمیز برنامه­ های مدیریت دانش می­شوند.

عوامل شغلی

شرح شغل­های نامناسب و مشاغل تکراری، ابهام و تعارض درنقش برای مدیریت دانش، نامطلوب خواهند بود.

نظام­های حقوق و دستمزد و جبران خدمت     

این نظام­ها نقش بسیار مهمی را در پشتیبانی برنامه­های مدیریت دانش ایفا می­کنند. افراد، زمانی اقدام به توزیع دانش می­کنند که انگیزه لازم را برای این کار داشته باشند.

نظام­های آموزشی     

این نظام­ها، در تبدیل نظام­های سنتی به یک سازمان یادگیرنده، برنامه­های آموزشی یک سازمان، نقش حساسی ایفا می­کنند،برنامه­ های آموزشی نامناسب می­توانندموانع عمده­ ی مدیریت دانش ایجاد کنند.

عوامل فرهنگی

تأثیر عوامل فرهنگی بر اثربخشی برنامه­های مدیریت دانش انکارناپذیر است. اگر در فرهنگی، کسب و توزیع دانش به عنوان یک ارزش تلقی می­شود و مردم به اثربخشی دانش در کنار تجربه باور داشته باشند، برای کسب دانش تلاش خواهند نمود.

عوامل سیاسی

موانع سیاسی درسازمان­های دولتی چشم­گیرترند.ثبات یا عدم­ ثبات فضای سیاسی کشوربدلیل اثرگذاری برفرآیند خط­ مشی­ گذاری و ثبات مدیریت درسازمانهای دولتی،مدیریت دانش راتحت تأثیرقرارخواهد داد.

 عوامل فنی و فن­آورانه

دانش سازمانی حاصل تعامل دو نوع دانش است و این تعامل مستمر و مداوم است و زمان پایانی برای آن در نظر گرفته نشده است. دانش ایجاد شده بایستی به طریقی مناسب، حفظ و نگهداری شوند و این در حالی است که بسیاری از سازمان­ها فاقد مراکز مناسب برای نگهداری دانش هستند.

منبع

زارع،هانیه(1392)، نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی متخصصان علم اطلاعات،پایان نامه کارشناسی ارشد،علم اطلاعات ودانش شناسی، دانشکده­ی علوم تربیتی و روان­شناسی شیراز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0