موانع حل مسئله
مهمترين موانع حل مسائل شامل تثبيت شدن ، انگيزه كافي نداشتن و عدم كنترل هيجانات می باشد.
تثبيت شدن : مردم به راحتي روي راهبرد خاصي تثبيت مي شوند. گاهي اوقات ما به اين دليل قادر به حل يك مسئله نيستيم كه نمي توانيم از نگاه ديگر به آن مسئله بنگريم .بنابراين ، تثبيت يعني استفاده از راهبرد قبلي و نگاه نكردن به يك مسئله از يك ديد جديد و تازه .در چنين مواردي بايد به كاربرد نامعمول راه حل هاي احتمالي يك مسئله انديشيد به اين نوع تثبيت ، تثبيت شدگي كاركردي مي گويند. نوع ديگر تثبيت، اصطلاحا آمايه ذهني نام دارد . آمايه ذهني نوعي تثبيت است كه در آن مسائل را به شيوه اي كه قبلا جواب داده ايم حل كنيم . در چنين حالتي ، شخص سعي مي كند مسئله را به شيوه اي كه قبلا جواب داده است ، حل كند.
عوامل انگيزشي : برخي از افراد ممكن است مهارت هاي بسيار خوبي براي حل مسئله داشته باشند و همه مراحل حل مسئله را بدانند ، ولي انگيزه كافي براي استفاده از توانايي هايشان نداشته باشند . داشتن انگيزه دروني براي حل مسائل و صبر و پشتكار در يافتن راه حل خيلي مهم است .
عدم كنترل هيجان : هيجان ها ممكن است هم حل مسئله را تسهيل كند و هم جلوي حل آن ها را بگيرند . حلالهاي خوب مسئله معمولا علاوه بر انگيزه داشتن ، هيجانشان را كنترل مي كنند و روي حل كردن مسئله متمركز مي شوند.
مبناي عصبي حل مسئله
بخش هايي از قطعه هاي پيشاني كه در جلوي ناحيه حركتي واقع شده است به نظر مي رسد در فرايندهاي فكري لازم براي مشگل گشايي ،حل مسئله نقشي مهم داشته باشد. نيمكره چپ به صورت تحليلي و زنجيره اي عمل مي كند و از جز به كل مي رود ، ولي نيمكره راست تركيبي عمل مي كند و كل نگر است و در آن دسته از تكاليف كه مستلزم تجسم روابط است بسيار كار آمد است .
منبع
کرانی،داریوش(1394)، آموزش مهارت های زندگی بر رشد اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید