مهارت های برنامه درسی معلمان

براي اجراي موفقيت آميز هر فعاليت آموزشي، علاوه برمنابع مالي و وسايل و ابزار کار، نيروي انساني متخصص وکارآمد، نقش اساسي را ايفا مي کند. معلمان به عنوان مهم‌ترين بخش ازمنابع انساني نظام آموزش  و پرورش و مهم ترين عوامل تاثير گذار در اجراي برنامه هاي آموزشي نقش بنيادي در آموزشگاه‌ها ايفا مي کنند. نتايجي که از سازمان آموزش و پرورش  و در اصل  فعاليت آموزشگاه‌ها انتظار مي رود، به شيوه و روش کار معلم و کيفيت کار و اعتبار معلم به عملکرد حرفه اي او بستگي دارد. معلمان دوره هاي تحصيلي مختلف  به دليل نقش  برجسته‌اي که دريادگيري دانش آموزان در طول تحصيلات و زندگي آنان دارند و نيز به دليل اينکه اعمال و رفتار در ايجاد انگيزه هاي  يادگيري موثر است، نيازمند کسب  مهارتهاي مختلف شغلي وحرفه اي هستند. حرفة معلمي  که از ظريف ترين و حساس ترين حرفه هاي بشري است داراي اصول و مهارت هاي گوناگون آموزشي و تربيتي مي باشد، و چنانچه معلمان براين اصول و مهارت ها آگاهي و تسلط کافي داشته باشند، فعاليت هاي ياددهي و يادگيري به بهترين نحو صورت خواهد پذيرفت و موجبات رشد و خودشکوفايي فراگيران را فراهم خواهد آورد.

به زعم شعباني (1386) در دنياي پيچيده امروز هيچ کس بي نياز از تعليم و تربيت نيست فعاليت در مدرسه و آموختن بخش عظيمي از زندگي انسان ها شده است. ديگر نمي توان مانند ادوار گذشته معلميني  را روانه کلاس هاي درس نمود که فاقد صلاحيت و شايستگي در مهارت هاي آموزشي باشد. مفهوم ارتقای حرفه ای معلمان از اواسط قرن بیستم و با ضرورت اجرای اصلاحات در نظام های آموزشی بیش از پیش مطرح شد. در شکل گیری این مفهوم، یافته های پژوهشی و بررسی های مقایسه ای تاثیر زیادی داشته است. زیرا مطالعات و پژوهش ها نشان می دهند که معلم در انجام اصلاحات نقش دو سویه ای را بر عهده دارد؛ از یک سو موضع اصلاحات آموزشی است و از  سوی دیگر عامل اصلاحات آموزشی محسوب می شود. لذا عمده ترین اهداف در آموزش معلمان عبارتند از حرفه ای سازی، ظرفیت سازی معلمان برای آمادگی پذیرش مسئولیت های جدید برای مواجهه با تغییرات در برنامه درسی و به روز رسانی دانش و مهارت حرفه ای معلمان برای تدریس متناسب با شرایط و روش های جدید تدریس. از نظر پژوهشگران مهارت های حرفه ای معلم لازم ترین و ضروری ترین نیاز او در عصر جدید می باشد و هر نوع بی توجهی در به دست آوردن این مهارت ها صلاحیت و موجودیت حرفه ای معلم را زیر سوال می برد و خط بطلان بر روی شایستگی های او می کشد.

در آموزش و پرورش، نقش نیروی انسانی بسیار مهم است و معلم از مهم ترین عوامل در رشد  و توسعه کیفی تعیلم و تربیت به شمار می آید. معلمان هسته مرکزی دستگاه تعلیم و تربیت و مجریان حقیقی این امر حیاتی هستند و تاثیر آنها بر جامعه به اندازه ای زیاد است که می توان گفت سعادت مملکت در دست کسانی است که به تعلیم و تربیت فرزندان اشتغال دارند. معلمان جزء افرادی هستند که به واسطه شغل خود از مواجه بیشتری با سایر افراد بویژه کودکان و نوجوانان در حال رشد برخودارند. می توان گفت تربیت انسان نتیجه یک جریان متقابل و دو جانبه است. معلم رهبری است که با سعی خود محیطی به وجود می آورد که در آن دانش آموزان موقعیتی برای یادگیری مطالب نو و تصحیح و تکمیل آموخته های  ناقص و نادرست خود پیدا می کنند. در مقابل در نظام آموزشی کارآمد اجزا و عناصر مختلف اعم از برنامه و مواد درسی، یادگیرنده ها، معلم، وسایل آموزشی، فضا، تجهیزات، بودجه و اعتبارات و… با یکدیگر تاثیر متقابل دارند تا دستیابی به هدف های مورد نظر را امکان پذیر سازند علاوه بر این لازم است هر یک از اجزاء به تنهایی نیز از کیفیت و کارایی برخودار باشند. در این میان معلم مهم ترین نقش را در فراهم سازی شرایط مناسب برای فعالیت های یادگیری ایفا می نماید و ضروری است صلاحیت های لازم برای انجام چنین نقشی در نظام آموزشی داشته باشد. با نگاهی به نظام های آموزشی کشورهای پیشرفته می توان بیان کرد که امروزه مجموعه مهارتهای مورد نیاز برای موفقیت در محیط آموزشی به طور چشمگیری با آنچه که در گذشته مورد نیاز بود تفاوت پیدا کرده است؛ برای موفقیت موسسات آموزشي تا حد زيادي به مهارت و صلاحيت هاي حرفه اي و فعاليت و عملکرد آموزشي معلمان بستگي دارد.

در دستگاه عظيم آموزش و پرورش، معلمان به عنوان ارکان نظام آموزشي، از اهميت قابل توجهي برخوردارند و بهبود وضعيت تعليم و تربيت و پيشرفت تحصيلي  دانش آموزان تا حدود زيادي به عملکرد حرفه اي آنان وابسته است. بر اساس رویکرد «معلم بعنوان برنامه ریز درسی» یکی از مهارت که مورد نیاز کار معلم است مهارت های برنامه ریزی درسی است. در این خصوص شواب با ارائه تعریفی از برنامه درسی بر نقش محوری معلم در خصوص برنامه ریزی درسی تاکید کرده است. از دیدگاه وی برنامه درسی برنامه است که معلمان متعهد می توانند آن را با موفقیت اجرا کنند و با استفاده از فعالیت های مناسب آموزشی، دانش و مهارت های لازم برای ابراز سلیقه و تعامل بین سطوح مختلف به دانش آموزان مختلف منتقل کنند. بنابراین از نظر شوآب بدون مشارکت و همکاری معلمان هر نوع اصلاحات آموزشی فاقد زمینه و مبنای صحیح است. از طرفی، لازمه مشارکت معلمان در برنامه ریزی درسی توانایی آنها از نظر تخصص و مهارت حرفه ای، کیفیت آموزش ضمن خدمت، فکر و تجربه معلمان در برنامه است. در الگوی نیمه متمرکز ، مشارکت معلمان در تصمیم گیری برنامه ریزی درسی مبتنی بر اصولی است که باور های معلمان، آگاهی بخش بودن و کسب مهارت فرایند مشارکت و هم چنین حرکت تدریجی اعطای اختیارات و مسئولیت ها به سطوح پایین تر برجسته  می باشد که این مهم نیازمند داشتن مهارت های مختلف در معلمان می باشد.

در طول تاریخ آموزش و پرورش، معلم همواره ستون و محور تعلیم و تربیت بوده است بنابراین گاهی مستقیم و گاهی غیر مستقیم در امر آموزش، نقش داشته است. این نکته قابل توجه است که وظایف و مهارتها، دانش و توانایی معلم بر اساس ساختار نظام آموزشی تعیین می شود. معلمان در نظام برنامه ریزی درسی کشور ایران، حلقه واسط برنامه درسی مصوب با اجرای عملی آنها هستند به این معنا که آنها در فرایند برنامه ریزی درسی نقش اساسی ندارند و اغلب برنامه های طراحی شده توسط سازمان مرکزی متصدی تهیه برنامه درسی در سطح وزارت آموزش و پرورش را به مرحله اجرا در می آورند. در این نوع نظام، برنامه های درسی ابلاغی به مدارس، باید دقیقاً مطابق دستور العمل های ابلاغ شده به اجرا درآیند.

در نتیجه می توان استدلال نمود که در خصوص تدوین برنامه ریزی درسی به دلیل عدم نیاز و کاربرد، معلمان کمتر به دنبال افزایش مهارت های خود در این زمینه هستند چرا که با داشتن نقش اجرایی در خصوص برنامه ریزی درسی به اجرایی کردن آن بسنده می کنند، در مقابل سوال در مورد اینکه مولفه های اساسی و عوامل اثر گذار بر مهارتهای برنامه ریزی درسی معلمان کدام ها هستند به طور بالقوه هنوزحل نشده است. کند و کاو پیرامون این موضوع از پیشینه چندانی علی الخصوص در کشور برخوردار نیست و فقر پژوهشی در این خصوص  به طور کامل احساس می شود، در نتیجه، ضرورت بررسی مهارتهای اساسی جهت برنامه ریزی درسی برای معلمان احساس می شود. پرداختن به این مساله برای نظام های آموزشی حیاتی به نظر می رسد چرا که معلمان به عنوان رکن اساسی و مرکز ثقل نظام آموزش و پرورش، شالوده پویایی این مراکز محسوب می شوند و نظام های آموزشی باید با  توجه به شرایط و مقتضیات خود، ساز و کارهای مناسب را جهت بررسی عوامل مورد نیاز و اثر گذار بر  مهارت های برنامه ریزی درسی معلمان شناسایی و کلیه امکانات خود را برای آن آماده نمایند.

مهارت برنامه ریزی درسی، قابليتى است که با اطمينان معيّن و صرف حداقل انرژى يا زمان کارى به نتيجه برسد و به نوعی توانایی انجام دادن کار به شیوه خاص تعریف می شود و  برنامه ریزی درسی شامل سازماندهی یک سلسله فعالیتهای یاد دهی و یادگیری  به منظور ایحاد تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرنده ها و ارزشیابی میزان تحققق این تغییرات است. بنابراین فرایند برنامه ریزی درسی شامل سازماندهی فعالیت ها و ارزشیابی می باشد و هدف آن ایجاد تغییرت مطلوب و محور آن یادگیرنده است.

منبع

افشین، فریبا(1393)، بررسی رابطه ی بین سبک های تفکر (نوع اول) و برخورداری از مهارت های برنامه ریزی درسی در بین معلمان مقطع ابتدایی مدارس پسرانه ناحیه یک شهر ارومیه در سال تحصیلی 94 _ 1393، پایان نامه کارشناسی ارشد برنامه درسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه.

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0