مهارتهاي ارتباطي

ارتباط، عالی‌ترین دستاورد بشر است و انسان به دلیل اجتماعی‌بودن به تعامل و بودن با دیگران نیاز دارد؛ بنابراین با توجه به تعریف ارتباط که در آن تفهیم، تفاهم و تسهیم دخیل است افراد باید توانایی صحیح درک، انتقال و تداوم ارتباط را کسب کنند و این همان مهارتی است که به دو صورت کلامی و غیرکلامی موجب ارتباط موثر و موفق میان افراد می‌شود.این دو ارتباط ازهم قابل تفکیک نیست؛ چراکه درحین برقراری ارتباط استفاده از زبان کلامی و زبان بدن همزمان اتفاق میافتدبه گفت‌وگوی خود با فردی دقت کنید متوجه خواهید شد درحین ارتباط کلامی بخش عمده پیام ما از طریق ژست‌ها،حرکات بدن ونحوه نگاه‌کردن منتقل می‌شود .

براي برقراري ارتباط به تعبيري حداقل بايد دو انسان وجود داشته باشند تا موضوع خاصي را به كمك ابزار يا وسايل ويژه اي به اطلاع يكديگر برسانند . از اين قضيه به عنوان فرايند ارتباطات نام مي برند. اگر چرخه ارتباط را محدود و مختصر کنیم و به رابطه بین فردی برسیم، دو فرد با یکدیگر در حال گفتگو هستند، آن که حرف می زند فرستنده، و آن که گوش می دهد گیرنده و آنچه بین آن دو رد و بدل می شود پیام نامیده می شود. در این رابطه بین فردی، از آنجا که نوع ارتباط افقی است جایگاه گیرنده و فرستنده قابل تغییر است و منبع می تواند به مخاطب یا به عکس، مخاطب می تواند به منبع تبدیل شود.

طبق تحلیل فوق مخاطب کسی است که در یک حرکت خطی از منبع ارسال پیام در انتهای همه  فرایندهای پیام قرار دارد. برای روزنامه مخاطب همان خواننده است. برای رادیو، شنونده و برای تلویزیون و سینما، بیننده و تماشاگر. افزون بر این، هر فرستنده ای می کوشد تا هنگام فکر کردن درباره مخاطب، مقولاتی چون نحوه ارائه پیام، میزان پذیرش توسط مخاطب، تمایلات و سن را در نظر بگیرد  .

اما بطور كلي عناصر فراگرد ارتباطات عبارتند از :

  • فرستنده پيام ( منبع ) : آغاز كننده ارتباط است و مطلب مورد نظر را به بياني كه براي گيرنده پيام قابل فهم باشد در مي آورد  .
  • گيرنده پيام : پس از دريافت ، آن را كشف رمز  كرده يا اقدام لازم را انجام مي دهد  كه در اين صورت فرايند ارتباطات به پايان مي رسد  ، يا مجددا رمز گرداني كرده ، واكنش خودش را به فرستنده پيام منعكس مي كند ( بازخورد ) . در اينجا ممكن است فرايند ارتباطات به پايان برسد ، يا اين فرايند يك يا چند مرتبه تكرار شود .
  • موانع : منظور از موانع ، انواع عوامل يا وسايلي است كه در برقراري ارتباط اخلال ايجاد مي كند .

ارتباط بر اساس تعاریفي كه شد یک فراگرد محسوب می‌شود. این فراگرد دارای ویژگی‌های زیر است:

میان‌کنشی بودن ارتباط

هنگامی که می‌گوییم فرآیند ارتباط میان کنشی است، ما خود به خود بر آن باور گرایش خواهیم داشت که، این فراگرد بر پویایی رابطه میان انسانها استوار است. اکثر جامعه شناسان و دست اندرکاران علوم اجتماعی به معنی وسیع کلمه، میان کنش یا کنش متقابل را در مورد ارتباطات مبادله دو سویه پیامها بین دو انسانی که به عمل ارتباطی پرداخته‌اند می‌دانند که به تغییر و دگرگونی در یکی از آنها یا هر دوی آنها می‌انجامد. میان کنش زمانی رخ می‌دهد که یک جریان و رابطه داد و ستدی دربین اجزای آن فراگرد به وجود آید. میان کنش در ارتباطات عموما به تبادل پیامها اطلاق می‌شود که میان دو نفر در جریان است که این خود، منتج به تغییر در پیامها شود.

به گونه‌ای روشن، وقتی دو نفر در فراگرد ارتباطی درگیر می‌شوند، در تمام لحظه‌های تبادل و میان کنش، هر یک دگرگون می‌شوند و این دگرگونی خود ناشی از دگرگونی در نگرشها و تمایلات هر یک از آنها است. پیامها چه کلامی و چه غیر کلامی، تاثیری در طرف مقابل می‌گذارند و آن تاثیر منجر به دگرگونی در نگرشها و رفتارهای فرد مقابل می‌شود و او را بر آن می‌دارد که از طریق مکانیزم باز خور عکس العملی نشان دهد که متمایز با آنچه که قبلا خود نشان داده است، باشد. این خود، در فرستنده پیام تاثیر می‌گذارد و او نیز دگرگون می‌شود و ممکن است با شدت بیشتر به کار خود ادامه دهد و یا اینکه از تاب و توان گذشته خود بکاهد.

گاه ممکن است چنین به نظر آید که فقط یکی از طرفین فراگرد ارتباطی دگرگون شده است و طرف دیگر تغییری از خود نشان نمی دهد. پژوهشهای دقیق و خرده نگر، نشان داده‌اند که چنین نیست. هر دو طرف فراگرد ارتباطی تغییر می‌پذیرند، هر چند که ممکن است یکی از آنها چنین تغییری را کمتر از خود بروز دهد و سعی در پنهان کردن احساس و رفتار خود کند. خواه ناخواه انسانی که در فراگرد ارتباطی درگیر شده است. دگرگون می‌شود و این دگرگونی با شدت و ضعف در او نمایان خواهد شد گاه دگرگونی در باورها و نگرشها است، و گاه در احساسات و زمانی در رفتار.  در ارتباطات آنچه میان دو نفر مبادله می‌شود پیام است. پیام عموما به آنچه نوشته و یا گفته می‌شود اطلاق می‌شود. اما باید توجه داشت که پیام فقط به گفتار و نوشتار خاتمه نمی‌یابد.

بخش عظیمی از پیامهایی که میان مردم مبادله می‌شود در کسوت گفتار و نوشتار نمی‌آید. بلکه اعمالی هستند که بیشتر انجام می‌دهند و حرکاتی که از آنان به منصه ظهور می‌رسند.  به عبارت دیگر، رفتارها، طرز لباس پوشیدن، بلندی و کوتاهی موی سر و یا ریش، نوع وسیله نقلیه که استفاده می‌کنند. همه و همه پیامی هستند که از فردی به دیگری منتقل می‌شود و به او تفهیم می‌کند که طرف مقابل چگونه آدمی است و چگونه می‌اندیشد و چه احساسی دارد. اگر چیزی که ما می‌پوشیم و یا حرکتی که انجام می‌دهیم معنی خاصی را به دیگران منتقل می‌کند. می‌تواند پیامی از سوی ما به آنان باشد و آن هم می‌تواند هم در سطح ملی و هم در سطح بین‌المللی ارتباطی را به وجود آورد .

تعاملی یا مراوده‌ای بودن ارتباط

فراگرد ارتباطی در محیط شکل می‌گیرد و انجام می‌پذیرد. محیط نه تنها به فراگرد ارتباطی و نوع آن تاثیر می‌گذارد. بلکه به ادراکات ، آنچه بین خود ردو بدل می‌کنیم. و حتی در سطحی که ارتباط می‌گیریم نیز تاثیر می‌گذارد. ما در خلاء با یکدیگر ارتباط نمی‌گیریم.کنشها و واکنشهای ما در مقابل یکدیگر در چارجوب نظامهای اجتماعی و شرایط فیزیکی حاکم برماست. آنچه شما در خانه با والدین یا خواهران و برادران خود در میان می‌گذارید، کاملاً متفاوت از آن است که در دانشگاه یا کارخانه با دوستان خود در میان می‌گذارید. یا به استادان و رؤسای خود می‌گویید. علاوه بر این، آنگونه که شما به جهان و دگرگونیهای آن می‌نگرید با توجه به عوامل محیطی و نظام اجتماعی بر رفتار ارتباطی شما اثر می‌گذارد.

محیط فیزیکی و شرایط اجتماعی که در آن قرار می‌گیریم نگرش و رفتار ما را همانگونه که دیدیم تغییر می‌دهد و در نتیجه ما با دیگران همواره به گونه‌ای متفاوت ارتباط برقرار می‌کنیم. به عبارت دیگر ارتباط ما با دیگران موکول به وضعیت و شرایط حاکم برماست. ارتباط ما با دیگران همواره متفاوت است و ما خود نیز همواره در حالت متفاوتی نسبت به قبل خود هستیم. به گفته جیمزمک کر ا کسی ، رفتار ارتباطی ما تغییر پذیر است و ما در مورد یک واقعیت به گونه‌های متفاوت عمل می‌کنیم. بر این اساس. واقعیت در نظر ما با توجه به فراگرد ارتباطی ما با دیگران شکل می‌گیرد واقعیت آن چیزی است که از طریق ارتباط با دیگران برای ما پدید آمده است  .

مهمتر آنکه ما بخشی از خود  را از طریق ارتباطات با دیگران در میان می‌گذاریم. بدین سان شدنی است که، ادراک ما از جهان- یا واقعیت از نظر ما- دائماً در معرض دگرگونی است و بستگی به آن دارد که در کجائیم و محیط جغرافیایی و شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر ما چگونه است و این عوامل بر روی ما در آن برهه خاص از زمان چه تاثیری گذارده‌اند. ممکن است برخی از ما این تجربه مشترک را داشته باشیم که پس از سالهای سال دوری، از دوستی که در دوره کودکی و یا دبیرستان با ما بوده و بسیار صمیمی بوده‌ایم روبرو شویم. آن دوست در گذشته نزدیکترین فرد به ما در زندگی بوده است، و ما از همه چیز یکدیگر با خبر بوده‌ایم. اما اینک پس از چند سال جدایی و تغییر شرایط اجتماعی و فرهنگی برای هر کدام از ما- یکی در دانشگاه و دیگری در محیط بسته کار- احساس می‌کنیم دیگر نمی‌توانیم به درستی با یکدیگر ارتباط داشته باشیم.

حرف یکدیگر را نمی‌فهمیم و وجود یکدیگر را به راحتی نمی‌توانیم تحمل کنیم. چیز زیادی برای گفتن و در میان نهادن با یکدیگر نداریم. ارتباط بین ما با دشواری انجام می‌پذیرد. این دشواری از این رو پدید آمده است که ما دیگر در یک محیط و شرایط یکسان با یکدیگر نیستیم. یکی دانشجوست و دیگری کارگری ساده، یکی تجارب فراوانی در محیط کار بدست آورده است و دیگری دنیای وسیعی از تفکرات و آگاهیهای علمی به رویش گشوده شده است. دیگر نزدیکی و یگانگی گذشته نمی‌تواند بین ما دو نفر پدید آید. مگر آنکه باز ما دو نفر در شرایط یکسان قرار گیریم. نزديكي که در ارتباط بین شخص، مبحثی گسترده و جالب توجهست درحقیقت بر پایه‌های یکسان محیط جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی و نگرشی شکل می‌گیرد. تفاوت هر یک از عوامل فوق در طرفین ارتباط درجه نزدیکی را کاهش میدهد. این تجربه بیانگر این واقعیتست که ارتباط درفضا و محیطی که بر ادراک ما تاثیر دارد شکل میگیرد واین فضا یا محیط است که اشکال وشیوه‌های ارتباطی را برای ما رقم می‌زند .

ارتباط يك تبادل است :

در این دیدگاه ماهیت پویا و متغییر این فرآیند مورد توجه است و بر تاثیر و تاثر ارتباط برقرار کنندگان بر یکدیگر در یک سیستم دو سویه تاکید می‌شود .

ارتباط اجتناب ناپذیر است :

به نظر طرفداران دیدگاههای فراگیر در مورد اجزای ارتباط در موقعیت‌های اجتماعی که افراد از حضور هم آگاهند و تحت تاثیر کارهای یکدیگر هستند گریزی از ارتباط نیست .

 ارتباط هدفمند است :

یکی دیگر از ویژگیهای ارتباط، هدفمندی آن است: طرفین ارتباط هدفهایی دارند، آنها می‌خواهند از ارتباط خود نتیجه مطلوب بگیرند .

 ارتباط چند بعدی است :

یکی دیگر از ویژگیهای مهم ارتباط، چند بعدی بودن آنهاست، چون پیام‌ها بندرت به صورت جداگانه و مجزا مبادله می‌شوند .

ارتباط برگشت ناپذیر است :

به بیان ساده می‌توان گفت که وقتی چیزی را گفتیم نمی‌توانیم آن را( پس بگیریم) گاهی با فاش کردن یک راز، اعتماد دیگران را از خودمان سلب می‌کنیم اما دیگر کار از کار گذشته است، و گفته‌ ما برگشت‌ناپذیر است. البته منظور این نیست که نمی‌توان پیامدهای شخصی و رابطه‌ای این عمل را اصلاح کرد. ما برای اصلاح وقایع و برای آنکه کمتر سرزنش شویم باید ماجرا را دوباره تعریف کنیم، به همین خاطر به مکانیسم شرح  متوسل می‌شویم. منظور ما از شرح ، توضیح دادن اعمال مبهم و مشکل آفرین است .ما در مطالعه ارتباطات، با انواع پيوند‌هاي اجتماعي در جامعه سر و كار داريم. در اينجا مي‌كوشيم ضمن تقسيم‌بندي ارتباطات از لحاظ محتوا و كاركرد، هر يك از آنها را بطور جداگانه بررسي كنيم :

ارتباط با خود :

عبارت است از اينكه جريان تفهيم و تفاهم را در درون خود انجام مي‌دهيم، كه يك نوع ارتباط دروني است. ارتباط با خود دربرگيرنده مشكلات دروني، يا حل وتعارضات دروني فرد است. اين ارتباط علاوه بر برنامه‌ريزي براي آينده، عملكرد عاطفي و ارزيابي خود و ديگران و روابط ميان خود و ديگران را مورد توجه قرار مي‌دهد. اين ارتباط كاملا بايد شناخته شود. زيرا، مبناي براي ارتباطات بعدي است، ارتباط با خود عمل مداوم و پيوسته و فراگير در زندگي روزمرّه همة انسانها است .

 ارتباط خصوصي و بدون واسطه :

ارتباطي است فوري رو در رو كه طي آن، پيام مستقيماً ميان پيام دهنده و پيام گيرنده (يا دو گروه كوچك) رد و بدل مي‌شود.

ويژگيهاي اين پيام عبارتند از :

  • فرصت جا به جايي پيام گيرنده و پيام دهنده.
  • فرصت تصحيح يكديگر
  • ارتباط چهره به چهره و عميق.
  • قابل رؤيت بودن آثار پيام.

 ارتباط جمعي يا عمومي:

ارتباط جمعي، نوعي از ارتباط است كه براساس آن فرد با تعداد كثيري از انسانهاي ديگر ارتباط برقرار مي‌كند. اين ارتباط فراگرد تفهيم و نفاهم و تسهيم معني با شماركثيري از انسانهاي ديگر است. امروزه به اين ارتباط توجه زيادي مبذول مي‌شود و دست‌اندركاران سياست، تجارت و غيره كم و بيش، بيشترين تلاش خود را در جهت بهبود آن مبذول داشته و خود را ملزم و مكلّف به شناخت بهتر آن و فراگيري نكات ظريف آن مي‌دانند. اين ارتباط از طريق : روزنامه كتاب، امواج راديو، و غيره  براي گروه غيرمحدودي از مردم با سرعت زيادي انجام مي‌گيرد  .

 ويژگيهاي اين ارتباط عبارتند از :

  • پيامگيران نا آشنا، پراكنده
  • بازگشت پيام يا بازخورد با تأخير
  • سرعت عمل زياد
  • تكثير پيام
  • ارتباط سطحي ناپايدار

ارتباط نوشتاري: ارتباطي است كه در آن، اصطلاحات از طريق قلم بر كاغذ نقش مي‌بندد مانند : روزنامه، نامه، كتاب، و غيره.

ارتباط غير نوشتاري: ارتباطي است كه اطلاعات و افكار از طريق امواج : مانند راديو، تلويزيون، تلفن و تلگراف و غيره.

ارتباط ملّي: ارتباطي است كه پيام‌ها، اطلاعات و مفاهيم، از طريق وسايل ارتباطي جمعي مانند: راديو، تلويزيون و مطبوعات در چارچوب جغرافيايي يك كشور منتشر مي‌شود.

ارتباط فرا ملّي: پيام‌ها و اطلاعاتي كه از طريق ماهواره‌ها مرزهاي جغرافيايي را در مي‌نوردد و موجبات نزديكي ميان انسانها بر روي كره زمين مي ‌َشود.

ارتباط كلامي: در اين نوع ارتباط، اصطلاحات و افكار از طريق غير زباني و گفتار منتقل مي‌شود .

ارتباط غير كلامي: ارتباطي است كه مفاهيم و معاني غير زباني و گفتاري ميان انسانها منتقل مي‌شود مانند:  عكس،‌تصوير، فيلم و غيره  .

ارتباط ابزاري يا ماشين: در اين نوع ارتباط، گردش اطلاعات ميان دو ابزار يا ماشين رد و بدل مي‌شودمانند : انتقال اطلاعات مخزن با بلندگو و صفحه تلويزيون.

ارتباط زماني: ارتباطي است، كه انتقال اطلاعات بايد در زمان معين انجام گيرد در غير اين صورت، ارزش چنداني ندارد مانند: گزارش‌هاي خبري

ارتباط غير زماني: برعكس ارتباط زماني مانند :كتابخانه

ارتباط سازماني: در اين نوع ارتباط، انتقال اطلاعات و دريافت پيام امكانات گسترده فني و برنامه ريزي و سازماندهي و نيز بودجه و پرسنل و … نياز دارد.

ارتباط نمادين: ارتباطي است كه طي آن، در قالب علائم و نشانه‌ها از طري حواس فرد و دريافت مي‌شود مانند: حالات چهره پيام دهنده، حركات و ژستهاي او، لحن صحت او و … اين عوامل و بسياري عوامل ديگر، بخش از پيام هستند كه پيام گيرنده، آنها را نشانه خواني مي‌كند، اين حالات و حركات مي‌تواند از فرهنگ به فرهنگ ديگر متفاوت باشد  .

ارتباط به طور كلي دونوع است :

  • كلامي ؛ شفاهي
  • غيركلامي مجموع روابطی را که از طریق گفتگو حاصل می‌شود ارتباط کلامی می‌‌گویند.

مهارت کلامی یا گفتن ،  بین مهارت‌های چهارگانه مدیران، بیشترین کاربرد را دارد و برای گفتگو با کارکنان به صورت فردی یا گروهی و برگزاری نشست‌های مؤثر بسیار مهم تلقی می‌شود  .بیشترین زمان ارتباطی افراد به دو مهارت صحبت کردن و گوش کردن می گذرد. این دو مهارت مکمل یکدیگر بوده و به نوعی از هم تفکیک ناپذیرند زیرا افراد نمی توانند تنها گوینده و یا شنونده صرف باشند و این امر وابسته به موقعيت بوده و ممکن است فردی که در حال حاضر گوینده است بلافاصله در مقام شنونده قرار گیرد و بالعکس .

در زندگی انسان هیچ رفتار ارتباطی به اندازه ارتباط کلامی وسعت و تأثیر ندارد و هیچ پدیده ارتباطی این قدر با زندگی انسان عجین نیست . روان شناسان در این مورد اتفاق نظر دارند که از راه زبان ، انسان تحول اساسی پیدا می کند . بعضی از نویسندگان عقیده دارند که سخن گفتن فی نفسه مجذوب کننده است .  میزان گفتگوهای افراد بخش عمده ای از زندگی روزانه آنان را فرا می گیرد.  ارتباط انسانی فرایندی است که یک شخص ، مفهومی را به ذهن شخص دیگری یا اشخاص ؛ با استفاده از پیام های کلامی یا غیر کلامی منتقل می کنند  .

بطور كلي ارتباطات كلامي شامل كلماتي است كه بر زبان مي آوريم براي مثال جذاب بودن محتواي كلام ، تهديد آميز نبودن آن ، شور انگيز بودن موضوع صحبت ، قابل فهم بودن كلام و … كه باعث تسهيل ارتباط مي گردد ، از اين دست در واقع به مجموعه روابطي كه از طريق سخن و گفتگو حاصل مي شود ارتباط كلامي مي گويند . براي اينكه در روابط خود موفق شويم بايد از كلمات با دقت استفاده كنيم . هر كلمه اي احساسات ، عواطف خاص و عملكرد متفاوتي را در افراد بر مي انگيزد اگر كلمات در مكان مناسب خود به كار برده شوند به سرعت بر جسم و روح افراد تاثير مي گذارند .

بيان الفاظ دلپذير و موزون موجب مي شود شخص مقابل با متانت به سخن ما گوش فرا دهد . اما  عبارت هاي مغرضانه و كينه جويانه اغلب خشم فرد ديگر را بر مي انگيزد و اورا به جبهه گيري دعوت مي كند و در نهايت روابط را به دشمني و تعارض و نبرد مي كشاند .گوش دادن فعال با همدلی با گوینده تشدید می شود  .گوش فرادادن یک مهارت حیاتی است که در هنگام بروز تعارض افراد کمی آن را به کار می گیرند.در هنگام بروز تعارض افراد کم تر به حرف یکدیگر گوش می دهند . مهارت شنودي ؛ گوش دادن  :  يعني توانايي مدير در توجه به پيشنهادها يا سؤالات ديگران و درك آنها .

ارتباطات شنیداری چالش عمده مدیران امروزی است.مدیران در دنیای اشاره نوشتار وگفتار عمل می کنند.بیشتر وقت مدیران در ارتباطات با دیگران می گذرد ومهارت درامر ارتباطات شرط اصلی کامیابی مدیران امروزی است  .در برقراري ارتباط موثر گوش دادن اهميت زيادي دارد.ما براي پاسخ دادن مناسب به ديگران بايد به پيام هاي آنان توجه كنيم وخوب گوش دهيم . گوش دادن واقعي به معناي ساكت بودن وگوش فرادادن به آنچه ديگران مي گويند ،است . شرط اصلي گوش دادن تمايل وخواست واقعي براي اين كار است .

در گوش دادن واقعي منظور اين نيست كه يك گوشه نشسته ودهانمان هم بسته باشد .گوش دادن فرايند فعالي است كه لازمه آن مشاركت است  .مفهوم مهارتهاي ارتباطی شنیداري ؛ گوش دادن ،  این نیست که در هنگام گوش دادن به صحبتهاي یک فرد، صرفاً گاهگاهی سر تکان دهیم و با ذکر کلمه ها و عباراتی مانند : صحیح، آهان، که اینطور، عجب و … وانمود کنیم که به صحبتهاي او گوش میکنیم. در فرایند ارتباط مستقیم، بین ما و مخاطب براي برقراري ارتباط، واسطه اي وجود ندارد، درك پیام حائز اهمیت است. این امر هنگامی تحقق خواهد یافت که پیام گوینده را دقیقاً و بی کم و کاست بشنویم. در غیراین صورت، محتواي پیام و هدف گوینده را درك نخواهیم کرد و ارتباط مؤثر و هدفمند بین ما برقرار نخواهد شد .

ارتباطات بين فردي ، از جمله گسترده ترين ارتباطات انساني است . همچنين از اركان مهم و مبناي شكل گيري يك نظام اجتماعي حضور اقشار مختلف مردم و پيوند و ارتباط ميان اين افراد است . جامعه انساني نيز به عنوان نظامي اجتماعي ، ميان اجزاء آن ارتباط و پيوند وجود دارد .

ما بخش عمده ای از زندگی خود را در ارتباط با دیگران سپری می کنیم و یا در فکر آن به سر می بریم که ارتباطات موثری داشته باشیم. مهم ترین ابزار ارتباط زبان است، اما اولین ابزار ارتباط میان فردی لبخند اجتماعی است که بین هفته دوم تا هشتم ابراز می شود . انسان موجودی اجتماعی است به همین خاطر به روابط بین فردی نیاز دارد. سلامتی روان ما هم بستگی کاملی با کیفیت روابطمان با دیگران دارد. بسیاری از دانشمندان یکی از شاخص های سلامتی را میزان برقراری و حفظ روابط و تشریک مساعی با دیگران ذکر می کنند. افرادی که در این نوع روابط دچار مشکل هستند، اغلب دچار اضطراب های بیهودگی و انزوای روز افزون می شوند. به همین دلیل برای دور ماندن از رنج و تنهایی و کسب محبت مجبور به برقراری روابط انسانی موثر و مفید هستیم  .

 دركتب ارتباطي خصوصا مباني ارتباطات ، ارتباط را به انواع مختلفي چون : خصوصي ، جمعي ، نوشتاري ، ملي و فراملي ، كلامي و غير كلامي ، انساني و غير انساني ، سازماني و غيري سازماني و نمادين و …. تقسيم مي كنند . اما به نحو كلي ارتباط را مي توان به دو نوع انساني و غير انساني تقسيم كرد كه دو طرف ارتباط ، فرد و انسان مختار و عاقل قرار دارند اين ارتباطات انساني در سه سطح درون فردي ، ميان فردي و جمعي قابل تقسيم هستند .

ارتباط درون فردي يا همان ارتباط با خود به فعاليت هايي مانند پرورش افكار ، تصميم گيري ، گوش دادن ، خود نگري و … گفته مي شود . ارتباط ميان فردي ، به ارتباط و مراودات بين دوفرد اطلاق مي شود اين نوع ارتباط شامل گفتگو ، مصاحبت و مذاكره گروهي و … مي شود .در ارتباط جمعي ، فرد پيامي را به جمعي از مخاطبان مي فرستد .اين نوع ارتباط ممكن است مستقيم ، نظير ارتباط چهره به چهره كه طي آن پيامي از گويند به شنوندگان منتقل مي شود يا مانند پيامي كه توسط ابزارهايي مانند راديو و تلويزيون پخش مي شود ، غير مستقيم باشد  .

بدين ترتيب ارتباط ميان فردي را اينگونه تعريف ميكنيم :

فرايند پويا و پيوسته ، مبتني بر همگرايي و اعتمادي متقابل بين دو فرد است كه در آن با استفاده از گفتار ، نوشتار ، علايم و رفتار ،‌ فكر ، پيام و يا اطلاعات ، مبادله مي شوند كه اين تعريف داراي ويژگي هاي زير است :

ارتباط يك فرايند است : براي برقراري ارتباط بايد حداقل دو نفر در سلسله رويدادهايي مستمر و پويا درگير شوند كه طي آن ، هر دو يك از آنها تحت لواي نظام تعيين كنندگي متقابل بر يكديگر تاثير مي گذارند و از يكديگر تاثير مي پذيرند . اين دو نفر به طور همزمان يكديگر را در چنين بافتي ، ادراك و ماوقع را معنا كرده و براساس همين ادراكات و معاني در مورد نحوه واكنش و پاسخ خود تصميم گيري مي كنند .

ارتباط يك تبادل است : علي رغم نظر برخي نظريه پردازان قديمي چون كلود شانون و وارن ويوور، كه ارتباط را فرايند خطي مي دانستند كه طي آن ، منبع ، پيام را فرمول بندي و به گيرنده منتقل مي كرد ، نظريه پردازان ديگر چون مايرز  به ماهيت پويا و متغير فرايند ارتباط توجه داشته و بر تاثير ارتباط برقرار كنندگان بر يكديگر در يك سيسيتم دو سويه تاكيد دارند . اين تاثير بين افراد ، همان تبادلي است كه ارتباط ، در بردارنده آن مي باشد . چناچه يكي از طرفين ارتباط ، داخل اين سيستم دو سويه ارتباطي نشود ، ارتباط به معنا واقعي خود شكل نگرفته است اين ديدگاه به ديدگاه تعاملي يا تبادلي نيز معروف است.

ارتباط هدفمند است : يكي ديگر از ويژگي هايي كه در تعريف اصلاحي ارتباط ميان فردي بيان شد هدفمندي ارتباط است ؛ طرفين ارتباط هدفهايي دارند،آنها مي خواهند از ارتباط خود نتيجه اي مطلوب بگيرند،همين هدفمند است كه نيروي محركه ارتباط را افزايش ميدهد و تبادل مورد نظر راجهت دار مي كند .

برای بررسی دقیق‌تر مفهوم ارتباطات سازمانی ابتدا به توضیح مفاهیم سازمان و ارتباطات می‌پردازیم. سازمان به مجموعه‌ای اجتماعی، هدفدار و وظیفه مدار اطلاق می شود. مجموعه ای که هر کدام از اعضای آن دارای هدف های فردی هستند و کل مجموعه به عنوان یک نظام دارای اهداف سازمانی می‌باشد. این مجموعه برای انجام فعالیتهایش به نوعی هماهنگی در چارچوب یک ساختار سازمانی نیازمند است. هیچ سازمانی نمی‌تواند در خلاء به وجود آید یا در آن به ادامه فعالیت بپردازد، بلکه همه سازمانها توسط محیطهای اجتماعی پیرامون که هم بر آنها اثر می‌گذارند و هم از آنها تاثیر می‌پذیرند احاطه شده اند.

 برای هریک از افراد در یک سازمان دو مفهوم مهم وجود دارد؛ یکی مفهوم سازمان که حیاتی ترین امر در پروسه شغلی هر فرد است و دوم مفهوم ارتباط است که یک المان منحصر به فرد برای فهم نحوه عمل سازمان و دانستن وظیفه فرد برای ارتقاء و پیشرفت سازمان است. درحقیقت برای یک فارغ التحصیل دانشگاه هیچ فعالیت تخصصی نیست که نیاز به عضویت در یک سازمان را نداشته باشد .ارتباطات نقطه آغاز کلیه وظایف مدیریتی است. بدون ارتباطات، برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل مقدور نیست زیرا درک اطلاعات وانتقال آنها ممکن نیست. ارتباطات عبارت است از فرایند ارسال اطلاعات از طریق یک شخص به شخص دیگر و درک آن توسط شخص گیرنده یعنی انتقال و سهیم شدن در اندیشه ها و عقاید و واقعیتها به گونه ای که گیرنده، آنها را دریافت و درک کند. به عبارت دیگر ارتباطات فرایندی است که به وسیله آن افراد در صدد بر‌می‌آیند تا در سایه مبادله پیامهای نمادین به مفاهیم مشترک دست یابند.

ارتباط سازماني فرايندي است كه مديران را براي گرفتن اطلاعات و تبادل معني با افراد فراوان داخل سازمان و افراد در ارگان‌هاي مربوط به خارج از آن سيستم توانا مي‌سازد. انواع ارتباط سازماني عبارتند از: ارتباطات عمودي در سازمان، ارتباطات رسمي و ارتباطات غيررسمي. ارتباطات عمودي از بالا به پايين با اهداف هدايت، آموزش، اطلاع و ابلاغ دستورات مقامات مافوق به زيردستان مي‌باشد و ارتباطات عمودي از پايين به بالا جهت ارائه گزارش، پيشنهاد، اداي توضيحات و درخواست‌هاي گوناگون مي‌باشد. در ارتباطات از پايين به بالا هر گاه زير دست دريابد مافوق نسبت به پاره‌اي اطلاعات واكنش منفي از خود نشان مي‌دهد آن گاه در ارسال آن نوع اطلاعات امساك كرده يا آنها را تعديل مي‌كند. در ارتباط از بالا به پايين هر گاه مديران از دادن اطلاعات واقعي و كافي به زيردستان خودداري كنند آن گاه مرئوسان اعتماد خود را نسبت به آنان از دست داده و نمي‌توانند پاسخ‌هاي صحيح و درستي به پيام‌هاي ارتباطي آنها بدهند و اين امور باعث تنش‌هايي در سازمان مي‌شود.

ارتباط رسمي در گروه‌هاي كوچك رسمي شامل شبكه‌هاي همه جانبه، چرخي و زنجيره‌اي هستند. در ارتباط  همه‌جانبه همه اعضا مي‌توانند آزادانه با هم در ارتباط باشند. در شبكه چرخي رهبر به عنوان كانون و مركز اين ارتباطات فعاليت مي‌كند و در شبكه زنجيره‌اي يك زنجير فرماندهي رسمي وجود دارد. وجود هر يك از اين سه شبكه به هدف گروه بستگي دارد. افراد به محض ورود به سازمان بنا بر علل مختلف مانند علايق و سليقه‌هاي مشترك، همفكري‌ها و همدلي ها، الفت و نزديكي‌ها و غيره با هم رابطه برقرار مي‌كنند و شبكه ارتباطات غير رسمي را تشكيل مي‌دهند.

ارتباطات غير رسمي در سازمان گاهي اوقات آنقدر توسعه مي‌يابد كه ارتباطات رسمي در آن محو مي‌شود. در صورتي كه ارتباطات غيررسمي با اهداف سازمان در تعارض باشد در راه رسيدن به اين اهداف اختلال ايجاد مي‌كند و در جو سازمان تنش پديد مي‌آورد. هر گاه مدير اين گونه روابط را در راستاي اهداف سازماني ببيند آن گاه بايد از آنها بهره گيرد و هر گاه آنها را مخالف و بازدارنده ببيند آن گاه بايد در توقف اين گونه روابط بكوشد تا بتواند تنش‌زدايي كند  .

بعبارت ديگر ارتباطات سازمانی فرایندی است كه به وسیله آن سیستمی را برای گرفتن اطلاعات و تبادل معانی به افراد و ارگان های مختلف داخل و خارج سازمان راه اندازی می‌كنند. ارتباطات، نظامی برای هماهنگی و یكپارچه سازی و ایجاد زمینه مشترك برای فعالیت سازمان و در نهایت افزایش بهره وری سازمان است.

می‌توان یك سازمان را به بدن انسان تشبیه كرد كه مدیریت، سر آن است، یعنی سازمان یك موجود زنده و نظم یافته است. همانطور كه بدن انسان برای انتقال پیام های مغز كه كی بخورد، كی بخوابد، كی بایستد و … به سیستم عصبی تكیه دارد؛ یك سازمان هم به ارتباطات سازمانی برای رسیدن به اهداف خود نیازمند است. اگر در بدن انسان، اختلال فیزیكی یا عصبی به وجود بیاید یعنی مانعی در راه جریان آزاد پیام ها ایجاد شود، عواقب منفی به دنبال خواهد داشت به همین صورت اگر مشكلی در ارتباطات سازمانی ایجاد شود، باید به صورت سریع و كامل برطرف شود. درك مفهوم ارتباطات سازمانی، اثربخشی كاركنان سازمان را افزایش می‌دهد و كمبود اصول ارتباطات سازمانی باعث ایجاد مشكل در سازمان می‌شود.

منبع

زارع،ابراهیم(1392)، رابطه بين هوش هيجاني ومهارتهاي ارتباطي با عملكرد شغلي،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی صنعتی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0