مقابله از نظر لازاروس و فولکمن

لازاروس  وهمکارن، مقابله را کوشش های شناختی و رفتاری می دانند که برای کنترل نیازهای بیرونی و درونی و تعارضات بین آن ها صورت می گیرد. آن ها معتقدند که این اعمال یا کوشش های شناختی و رفتاری برای غلبه کردن، تحمل کردن، کاهش و یا به حداقل رساندن نیازهای درونی و بیرونی انجام میگیرد که بر فرد فشار وارد می کند، آنها در مفهوم سازی مقابله یک تمایز قائل شده اند وآن تمایز مقابله ای سئله مدار از مقابله هیجان مدار است.

کواداای ،معتقد است که چنانچه نوجوانان به راهبردهای مقابله ای مجهز نباشند و توانایی کمی برای درک هیجان های خود و دیگران داشته باشند در برخورد با فشارها و بحران های دروه نوجوانی توان کمتری خواهند داشت و مشکلات رفتاری بیشتری را به صورت پرخاشگری و اضطراب و افسردگی نشان خواهند داد.  راهبردهایی که فرد برای مقابله بر می گزیند بخشی از نیمرخ آسیب پذیری وی به شمار می روند . به کار بردن راهبردهای نامناسب در رویارویی با عوامل فشار زا می تواند موجب افزایش مشکلات گردد، در حالی که به کار بردن راهبد مناسب می تواند پیامدهای سودمندی در پی داشته باشد.

سبک های مقابله ای جرابک

از نظر جرابک به نقل از تنکمانی ، سبک های مقابله با استرس به هفت جز : یعنی ارزیابی موقعیت، خوداتکایی، چاره جویی، انطباق و انعطاف پذیری نگرش فعال و توانایی آرامش یابی تقسیم می گردد. این افراد را می توان با توجه به دو نوع سبک مقابله اصلی : هیجام محور و مسئله محور  به دو مقوله تفکیک کرد.

سبک های مقابله ای فیلیپس و جارویس

فیلیپس و جارویس ، بر اساس تحقیقات خود در مورد راهبردهای مقبله ای به چهار عامل اشاره کرده اند:

  • مقابله فعال
  • مقابله اجتناب
  • مقابله هیجان مدار
  • مقابله پذیرش

مقابله فعال شامل رفتارهایی است مانند استفاده از راهبردهای استراتژیک و حمایت اجتماعی ابزاری. مقابله اجتنابی شامل افکار و ریدادهایی است که رخ داده مانند دور شدن فیزیکی از موقعیت یا استفاده یا استفاده از الکل یا دارو و مقابله هیجان مدار شامل آزاد سازی هیجان ها ؛ گریه کردن و استفاده از حمایت های اجتماعی برای کاهش هیجان ها می باشد. مقابله پذیرش شامل دور شدن روانشناختی فرد از موقعیت استف یعنی از نظر روانشناختی موقعیت یا رویداد دوباره تعریف می شود و رویدا را همانطوری که هست فرد می پذیرد.

 سبک های مقابله ای کرونی

بر اساس نظریه کرونی ، بطور کلی محققان چهار نوع سبک مقابله ا را مشخص نموده اند:

  1. که هدفش کنترل استرس های مربوط به هیجانات نگهداری و حفظ تعادل می باشد.
  2. اجتناب مدار رفتار فعالانه یا مساله مدار که به طور مستقیم و آشکار با مشکل و نتایج آن سرو کار دارد.
  3. ارزیابی مدار یا فعالیت شناختی که هدف آن کنترل ارزیابی موقعیت استرس زاست.
  4. هیجان مدار که هدفش دوری جستن از استرس و موقعیت های استرس زاست.

دیدگاه شفگه- کرنگ

کرنک و همکاران ، تمایز ادراکی میان راهبردهای کارآمد و ناکارآمد، پیدا کرده اند. شیوه مقابله کاآمد به اثرات مدیریت به وسیله جستجوی حمایت به صورت فعال بازمی گردد و در واقعه ی تعهد واقعی برای حل مساله یا عکس العمل به راه حل های ممکن وجود دارد، یعنی ابتدا مشکل تعریف می شود و به راه حل های کلی و ممکن برای آن در نظر گرفته می شود. یک شیوه مقابله ناکاآمد ممکن است شامل تلاش هایی برای صرف نظر کردن از مشکل یا انکار مشکل استرس زا، باشد. فرد با استفاده از راه حل های اجتنابی به تنظیم هیجان ها می پردازد. در اصل این شیوه مقابله با مشکل هیچ راه حل خاصی را فعال نمی کند.

منبع

افضلان،مریم(1393)، اثر تعدیل کنندگی راهبردهای مقابله ای و حمایت های اجتماعی دررابطه با کیفیت زندگی،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی خوارزمی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

 

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0