مفهوم تولید ناب
توليد ناب اصطلاحي که کرافسيك تحقیقگر برنامه بین المللی موتور خودرو برنهاده است. اين شيوه توليد، نيروي انساني موجود در کارخانه، فضاي لازم براي توليد، سرمايه اي که صرف ابزارآلات مي شود، نيروي مهندسي لازم براي به وجود آوردن محصول جديد و زمان مورد نياز براي ساخت محصول جديد را به نصف تقليل مي دهد. همچنين در توليد ناب موجودي مورد نياز به کمتر از نصف مي رسد، عيب ها بسيار کمتر مي شود و محصولات با تنوع فزاينده توليد مي شوند.
زادگاه توليد ناب در شركت تويوتا در جزيره ناگويا در ژاپن است. خانواده تويوتادر صنعت ماشين آلات نساجي فعال بودند و در دهه 1930 به دليل نيازشديد دولت ژاپن شركت مذكور وارد صنعت وسايل نقليه موتوري گرديد. درآن سالها اين شركت بامشكلاتي از قبيل بازار داخلي كوچك، نيروي كار ثابت،فقدان سرمايه كافي و رقباي خارجي علاقه مند به بازار ژاپن روبرو بود. درهمین زمان آی جی تویوتا با مهندس شرکت تایچی اوهونو برای الگوبرداری از شیوه تولید صنعت اتومبیل سازی آمریکا به این کشور سفر کرده واز شركت اتومبيل سازي فورد بازديد به عمل آوردند و نهايتا به اين نتيجه رسيدند كه اصول توليد انبوه قابليت پياده سازي در ژاپن را نداردو اين سيستم پر از مودا (در زبان ژاپنی به معنای اتلاف ) است. برهمین اساس آن ها شیوه جدیدی در تولید را ایجاد کردند که بعدها تولید ناب نام گرفت.
توليد ناب يك سيستم اجتماعي تكنيكي منسجم است كه هدف اصلي اش، حذف اتلاف از طريق كاهش يا حداقل سازي همزمان تغييرپذيري داخلي، تغييرپذيري تامين كننده و نيز تغيير پذيري مشتري است. اگر بخواهد تعریف ساده و قابل فهمی از تولید ناب ارئه گردد، باید اذعان نمود در اصل تولید ناب تلفیقی از تولید دستی و تولید انبوه است. به شکلی که انعطاف پذیری در تولید را از تولید دستی و قیمت ارزان کالای تولید شده را ازتولید انبوه، وام می گیرد. یک تولیدگر دستی از کارگران بسیار ماهر و ابزارهای ساده اما انعطاف پذیر استفاده میکند تا دقیقاً آنچه را بسازد که مشتری میخواهد، یعنی یک واحد در یک زمان. برخی از مشخصه های تولید دستی عبارتند از:
- وجود نیروی کاری ماهر
- وجود سازماندهی بسیار غیر متمرکز
- به کار گیری ابزار آلات
- حجم بسیار پایین تولید
همچنین از ضعف های تولید دستی این است که قیمت محصول بالا بوده و در صورت افزایش حجم تولید، قیمت پایین نمی آید. (امروزه در مورد ماهواره ها و سفینه های فضایی که برجسته ترین تولیدات دستی هستند همین مشکل وجود دارد). از مشکلات دیگر تولیدکنندگان دستی این است که معمولا فاقد آن سرمایه مالی وانسانی کافی هستند که به دنبال نوآوری ها و پیشرفت های اساسی باشند چرا که پیشرفت واقعی در دانش فنی مستلزم تحقیق سازمان یافته است. اما بااین حال محصولات دستی و سفارشی هم چنان بازار خود را حفظ کرده است چرا که برخی از مشتریان نیازها و سلیقه های خاصی دارند که فقط این شیوه تولیدی پاسخگوی نیازهای آن هاست . اما در دهه 1990 برای شرکتهای تولیدکننده دستی ، تهدیددیگری از جانب شرکتهای تولیدکننده ناب، به ویژه شرکتهای ژاپنی آغاز شده است و آن تهدید این است که تولیدگران ناب در تعقیب آن بخشی از بازار هستند که تاکنون درانحصار تولیدگران دستی بوده است. برای مثال، شرکت هوندا با اتومبیلهای ورزشی (NS-x) با بدنه آلومینیومی خود حمله مستقیمی به بازار خودروهای ورزشی فراری کرده است .
تولیدگر انبوه در طراحی محصولات از متخصصان ماهر استفاده می کند، اما این محصولات توسط کارگران غیرماهر ساخته می شوند که ماشین آلات گران و تک منظوره راهدایت می کنند. این محصولات همشکل ماشینی، در حجم بسیار بالا تولید می شوند. ازآنجا که تولید محصول جدید محتاج تغییر کل سیستم است، بسی گرانتر از محصول قبلی خواهد شد. از این رو تولیدکننده انبوه تا جایی که ممکن باشد، از نوآوری در طرح خودداری می کند. در نتیجه اینکه محصول، به قیمت از دست رفتن تنوع و به دلیل وجود روشهای کاری که برای کارکنان کسالت بار است، ارزانتر در اختیار خریدار قرار می گیرد. برخی از مشخصه های تولید انبوه عبارتند از:
- نیروی کار: تقسیم کار تا هرجا که امکان دارد. در کارخانه های با تولید انبوه ، کارگر مونتاژ کننده تنها به چند دقیقه تعلیم و آموزش نیاز دارد;
- سازماندهی : بااستفاده از یک ادغام عمودی کامل ، تولیدکننده انبوه سعی می کند که از مواداولیه تا سایر قطعات را خود تولید کند. ولی مشکل ادغام عمودی کامل ، دیوان سالاری وسیع است;
- ابزارها: از ابزارآلاتی که فقط در هر زمان یک وظیفه را انجام می دهد استفاده می کند که این کار صرفه جویی زیادی در زمان آماده سازی ماشین آلات به وجود می آورد.
- محصول : محصولات تنوع کم دارند ولی قیمتهای آن به خاطر تنوع کم روند نزولی پیدامی کند.
در رويكرد توليد انبوه طراحي کامل محصول توسط خود شرکت توليدكننده يا مونتاژگر انجام ميشود و براي انتخاب تامينكننده مناقصه برگزار شده و از شركتكنندگان در مناقصه درخواست قيمت ميشود. همچنين شركت توليدكننده برنامه زمانبندي تحويل قطعه و حد كيفي قطعات را در مناقصه تعيين ميكند و نهايتا بر اساس قيمت تامينكننده انتخاب ميشود. اين رويكرد داراي مشكلات زير است:
- عدم اطلاع و همکاري تامين کننده در طراحي محصول
- حاكم شدن نگرش کوتاه مدت بين سازنده و تامين كننده (به محض آنكه تامينكنندهاي قيمت بهتري به سازنده پيشنهاد دهد رابطه همكاري با تامينكننده قبلي تحتالشعاع قرار ميگيرد)
- تعداد زياد تامينکنندگان كه پيرو آن ردهبندي تامينکنندگان به صورت زنجيره صورت نميپذيرد و تعدد تامينكننده براي يك قطعه وجود دارد لذا اساس زنجيره تامين را رقابت در حوزه قيمت شكل ميدهد.
- عدم شفافيت در ارتباطها
- توليد و تحويل قطعات در محمولههاي بزرگ
- رابطه زورمدارانه و معمولا يك طرفه از سوي توليدكننده با تامينكننده
در توليد ناب تامينكنندگان ردهبندي ميشوند و انتخاب تامينکنندگان رده اول براساس سابقه همکاري وتجربهاي که از عملکرد آن ها وجود دارد، انجام ميشود. همچنين شركت سازنده در طراحي کلي محصول از همکاري تامينکننده استفاده ميكند و طراحي دقيق زيرمجموعهها توسط تامينکننده با همکاري تامينکنندگان ردههاي بعدي انجام ميشود. نايلر و همكارانش چهار گام را براي يكپارچهسازي زنجيره تامين در توليد ناب پيشنهاد كردهاند. در گام اول فعاليتهاي اصلي جريان، شناسايي ميشوند. در گام دوم يكپارچهسازي وظيفهاي انجام ميشود و گامهاي مرحله قبل به سه جزء مديريت مواد، مديريت توليد و ساخت و توزيع تقسيم ميشوند. سپس اين سه جزء شناسايي شده در گام سوم يكپارچه و تركيب ميشوند و نهايتاً در گام چهارم زنجيره تامين داخلي با اجزاء بيروني يعني تامينكنندگان و مشتريان تركيب، ادغام و يكپارچه ميشود.
منبع:
بابازاده، شیما(1397)، شناسایی و رتبه بندی مولفه های سازمان ناب چابک، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت فناوری اطلاعات، موسسه آموزش عالی الکترونیکی ایرانیان.
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید