مفاهیم کلیدی مدیریت زمان
هدفگذاری
هدفگذاری در رویکرد نوین مدیریت زمان بسیار ضروری است. زیرا باید بدانید کجا میروید و چگونه قدمهای خود را در مسیر درست بگذارید. هدفگذاری به شما اطمینان میدهد که تمام این تکنیکها برای استفاده موثرتر و همچنین کارآمدتر زمان میباشد. به عبارت دیگر به شما کمک میکند به اهداف اصلی خود برسید.
اولویتگذاری
به منظور اینکه کار به طور موثر انجام شود، باید مطمئن شوید که مهمترین وظایف مهم، نمیتواند دلیلی برای یک موضوع ضروری باشد. حتی وظایف غیرمهم يا کم اهمیت اگر ضروری باشد میتواند در اولویت اول قرار گیرد.
برنامهریزی
مفهوم برنامهریزی، هسته مرکزی مدیریت زمان است. ما نیازمندیم که بطور ویژه زمان را برای هدف برنامهریزی اختصاص دهیم. فقط برحسب اولویت فعالیتها و زمان انجام آنها میتوانیم به طور موثر آنها را انجام دهیم و مطمئن شویم که زمان ما در حد ممکن و در حد مؤثر و مفید صرف شده است.بسیاری از افراد تازهکار ، جدید و کم تجربه، در فشار کارهای روزمره، اعلام میدارند که وقت زیادی جهت برنامهریزی ندارند. اما مدیریت مؤثر و کارآمد، مستلزم برنامهریزی است. از طريق برنامهریزی میتوان ساعات زیادی را از انجام کارهای غلط برای خود صرفهجویی کند، بحرانها را کاهش دهد و از انجام کارهای غیرضروری و غیرمهم جلوگیری به عمل آورد.پژوهشگران بسیاری برنامهریزی را به عنوان مهمترین بخش در مدیریت زمان محسوب کردهاند. از جمله مککال ، در نتیجه تحقیقات خویش میگوید: مدیران معمولاً ساعتهای کار طولانی مشغولند. کار آنها پراکنده و گوناگون است. آنها عمدتاً ارتباط شفاهی و تماسهای زیادی برای انجام کارها برقرار میکنند، چون آنها برنامهریزی نمیکنند و نمیدانند وقتشان را بگذرانند، لذا دوباره کاریها و اتلاف وقت و انرژی دارند.
توالی مراحل برنامهریزی:
- با هدفهای بلندمدت و مقصودها آغاز کنید.
- فعالیتهای روزانه را در راستای این هدفها تنظیم کنید.
- تعیین اولویتهای کار روزانه در راستای هدفهای کلی.
- طبقهبندی کارهای روزانه براساس اولویتها و میزان تمرکزی که میطلبد.
- باقی ماندن در مسیر و حرکت بر روی طرح روزانه.
- مزایای اولویتبندی فعالیتها بر حسب اهمیت آنان.
اولویتبندی فعالیت ها برحسب اهمیت، فرد را قادر میسازد:
- بر روی کارها و وظایف با اهمیت متمرکز شود.
- با بیشترین کارایی وظایف را طبق جدول زمانبندی انجام دهد.
- در صورت نیاز مطابق فوریتهای زمانی روز ، بروظایفش کار کند.
- در یک زمان، فقط روی یک وظیفه متمرکز شود.
- تمامی وظایفی که توسط دیگران قابل اجرا است را مجزا کرده و به آنها تفویض کند.
اصول مدیریت زمان
هر مبحثی دارای اصولی میباشد و اصول مدیریت زمان که با آموختن آن از فشارهای عصبی فرد کاسته شده بر بازدهی افزوده میشود، عبارتند از:
هدفگذاری: برای انجام هر کاری باید هدف یا هدفهای خود را تعیین نماییم و یک فرد موفق هیچگاه بدون هدف دست به کاری نمیزند و باید سطوح اهداف متناسب با استعدادها و تواناییها و براساس واقعبینی باشد و حداقل در چهار زمینه (الف-خودسازی ب-خانواده ج-کار معیشت د-فعاّلیّتهای اجتماعی) خیلی مهم است که وقتی انسان هدفی را تعیین میکند بتواند آنرا مجسم کند و با چشم باطن بببیند که چه میخواهد،مهم است چون اثر زیادی دارد و انسان را مثل مغناطیس بطرف خودش میکشاند که انسان بتواند آنرامجسم کند،با چشم باطن ببیند که چه میخواهد، تصویر واضحی از هدفش داشته باشد، هدفش برایش روشن باشد.
اولويت بندي: برای آنکه کارتان را به طرز نتیجه بخش انجام دهید باید اطمینان يابيدکه مهمترین وظایف همان وظایفی است که شما نخست به سراغ آنها میروید و انجامشان میدهید البته تعریف وظایف برحسب اهمیت صرف، مسأله فوریت را از نظر دور نگه میداد؛ حتی وظایف غیرمهم در صورتیکه فوریت داشته باشند باید نخست مورد توجه قرار گیرند و انجام شوند.
برنامهریزی: از مفاهیم محوری مدیریت زمان برنامهریزیست فقط با بررسی فعالیتها با توجه به اولویتشان وزمانیکه برای انجامشان ضرورت ایت، میتوانیم یادداشتهای روزانه و برنامههای زمانبندی مؤثر فراهم آوریم ومطمئن شویم که از وقت بهترین بهرهبرداری را میکنیم.
منبع
مصطفایی،احمد(1391)،بررسی میزان مهارت مدیریت زمان درنوجوانان وجوانان، پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی تربیتی،دانشگاه آزاداسلامی تهران
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید