مفاهیم و نبانی مصورسازی

مصورسازي رويكردهاي جديدي است كه توانايي تصميم‌گيري بر مبناي داده را سريع‌تر، دقيق‌تر و همراه با تلاش شناختي كمتر فراهم مي‌سازد، و نياز به آموزش براي درك اطلاعات را كاهش مي‌دهد. مصورسازي با بهره‌گيري از شيوه‌ها و فنون گوناگون به تناسب نوع، ساختار و تركيب اطلاعات، به تفهيم و درك بيشتر آن ياري مي‌رساند. اين فرايند نوين با تاثيري شگرف در حوزه‌هاي متعدد علمي و حرفه‌اي، سبب ايجاد تحولات مهمي در شيوه‌هاي ارائه و بازنمايي اطلاعات شده، و به ياري متخصصان براي درك مناسب از اطلاعات شتافته است.

در اين رابطه تعدادي فنون تخصصي مصورسازي وجود دارد كه مي‌تواند با داده‌هاي گرافيكي و سلسله مراتبي آن را به تصوير بكشد. از سوي ديگر مصورسازي اطلاعات در برگيرنده بخش عظيمي از ساختارهاي بازنمايي است، و برخي از آنان به خوبي شناخته شده، و برخي نيز جديد هستند. در اين روش ما نياز به مهارت‌هاي پايه، چون: طراحي رابط‌كاربر، گرافيك رايانه‌اي،‌‌ تعامل ميان انسان و رايانه، نظريه‌هاي شناختي، طراحي هنري و به‌ويژه خلاقيت فكري داريم تا بتوانيم با فرايند مصورسازي، اطلاعات را به نحو شايسته‌اي به كاربر انتقال دهيم. کنفرانس ساليانه مصورسازی را آغاز کرد. کنفرانس اين نهاد اکنون تبديل به يک سمپوزيوم فراگير در مصورسازی اطلاعات شده است؛ و در سال 1995 اين موسسه يک مجله بر مبنای مصورسازی علمی منتشر کرد.

ارتباط تصویری

ارتباط تصویری، مهم‌ترین و گویاترین زبان و وسیله‌ای است که کمک آن می‌توان به حقیقت دنیای اطراف پی برد و ارتباطی درونی و همه جانبه با محیط برقرار کرد. انسان سعی می‌کند، برای ایجاد هماهنگی بین نیازهای درونی خود، هرچه سریع‌تر و در سطح گسترده، بین آگاهی‌ها و تجربیاتش، که بخش اعظم آن‌ها تصوری و تصویری هستند، وحدت ایجاد کند.

زمانیکه از  گرافیک،  سخن می‌گوییم، نباید وظیفه‌ای این هنر را، تنها ارائه و ساخت  پوستر، نشانه آرم ،  تصاویر روی جلد و  نقش بسته‌بندی کالاهای تجاری  بدانیم. بلکه هنر گرافیک می‌تواند، در تمامی ابعاد زندگی تجسم یابد و همانند هنرهای دیگر، پا را فراتر از نیازهای اوقات فراغت انسان بگذارد، و هم‌چون معماری و هنرهای سنتی، در تمامی اوقات و لحظه‌ها، سامان‌دهنده‌ی زندگی انسان باشد.

ارزش بصری تصاویر

نگاه کردن به یک تصویر و همراهی در سازمان‌دهی آن، عملی خلاق و آفرینشی محسوب می‌شود. هنرمندان خلاق، معلمین متعهد و مسئولینی که وظیفه‌ی سازمان‌دهی فرهنگی جامعه را برعهده دارند، می‌باید در جهت این سازمان‌دهی بیشتر تلاش کنند و حرکتی پویا در جهت وحدتی تجسمی را تحقق بخشند. درک هر تصویر، حاصل یک سلسله عمل و عکس‌العمل بیرونی و فعل و انفعالات درونی انسان است، زیرا نیروهای درونی، هم‌گام با خود، نیروهای بیرونی را تغییر، نظم و صورت می‌دهند. نیروهای بیرونی، مراکز نورانی‌اند که چشم را بمباران می‌کنند و روی شبکیه و دستگاه عصبی بینایی، تغییراتی به وجود می‌آورند.

نیروهای درونی میل به ایجاد تعادل را، پس از هر مداخله‌ی بیرونی، سامان می‌دهند و به این شکل، نظام روحی او را در شرایط ثبات نسبی نگه می‌دارند.عناصر برخوردار از جذابیت بصری، یعنی، نقطه، خط و سطح، بر زمینه‌ای از نور قرار دارند که زمینه‌های جدایی‌ناپذیر از واحدهای بصری و به صورت مجموعه‌ای و نه جدای از هم شناخته می‌شوند. تصویر و معنا با هم مفهومی می‌آفرینند که از میان عناصر بصری قابل رؤیت، ذهن ما را در تلاطم نگه می‌دارند، تا این که به آن مفهوم، معنایی عقلانی بدهند و این اساس خصلت‌های تداعی شونده‌ی تصویر محسوب می‌شود.

چگونگی استقرار عناصر بصری

برای استقرار بهینه­ی عناصر بصری، مانند: عکس‌ها، تصاویر طراحی شده، عناوین، حروف متن، جداول و نمودارها، ریز نقش‌ها و علامت‌ها، بدون شک باید از یک گرید یا ساختار مبنا استفاده کرد که در آن حد ابتدا و انتهای ستون‌های مطلب و حاشیه‌های صفحه و سایر اتفاقات بصری مشخص باشد،با استفاده از این خط‌کشی مبنا که ساختار بصری تمام صفحات کتاب است،صفحه‌آرایی کتاب به صورت دو صفحه­ی مقابل هم می‌تواند صورت پذیرد.

عکس‌ها و تصویرسازی‌ها، مهم‌ترین ناصر بصری در دو صفحه­ی مقابل هم هستند و بیشتر دیده می‌شوند. در توزیع آن‌ها، یکی از عوامل مهم که صفحه‌آرا باید در نظر بگیرد، به کارگیری قانون «نقش و زمینه» از قوانین ادراک دیداری گشتالت است. یعنی چشم انسان وقتی به صحنه‌ای می‌نگرد، تمایل دارد که بخشی از آن را نقش، و بخشی را، با اهمیتی کمتر، زمینه در نظر گیرد. نقش‌ها معمولاً اشیاء یا مدارکی‌اند که یا از نظر فیزیکی بزرگ‌ترند و یا حرکت و جابه‌جایی محسوس‌تر و ادراک‌پذیرتری دارند و یا به سبب رنگ یا مکان قرارگیری‌شان توجه بیشتری را به خود جلب می‌کنند. بنابراین، باقی شکل‌ها یا مدرکاتی را که هم‌زمان در اطراف آن‌ها قرار دارد کم‌رنگ‌تر کرده، به عقب می‌رانند و به زمینه تبدیل می‌کنند.

بهره‌گیری از مصورسازی در فعالیت‌های آموزشی

حدود 75 درصد از یادگیری انسان متعارف با حس بینایی، 13 درصد با حس شنوایی،‌‌ 6 درصد با حس لامسه، 3 درصد با حس بویایی و 3 درصد نیز از با حس چشایی به دست می‌آید این امر اهمیت راهبردهای دیداری در فرایند مطالعه و یادگیری دانش‌آموزان را نشان می‌دهد. می‌توان منابع آموزشی را برای ارتقای میزان بهره‌وری و كیفیت فعالیت تدریس با بهره­گیری از امكانات مصورسازی، تدوین كرد. همزمان با پیشرفت فن‌آوری‌های نوین ارتباطی و تصویرسازی رایانه‌ای، روشهای علمی مصورسازی اطلاعات رشد مطلوبی داشته‌اند.این شیوه مؤثردرتبدیل اطلاعات به فرایندهای پردازش دیداری،د محیط‌های آموزشی كاربردگسترد‌ه یافته است ،فعالیتهای مصورسازی برای مؤثرشدن هرچه بیشترآموزشهای پایه،مورد استفاده قرار می‌گیرند. راهبردهای دیداری می‌توانند درگسترش دانش وشیوه‌های مطلوب آموزشی تحول مثبتی ایجاد كنند.

زمینه موضوعی رایانه‌محور مصورسازی با تولید ابزارهایی ارتباط دارد که به منظور بهره‌گیری نظام‌های دیداری انسان برای یاری رساندن به کاربران استفاده می‌شود. در واقع مصورسازی به استفاده کنندگان امکان می‌دهد تا حجم بالایی از اطلاعات را تحلیل. بررسی کنند. این ویژگی می‌تواند در فعالیت آموزشی کاربرد وسیعی داشته باشد.

امروزه مصورسازی در رشته‌های گوناگون علمی، برنامه‌های آموزشی و نیز محیط‌های واقعیت مجازی تأثیر به سزایی داشته است و متخصصان در حرفه‌های گوناگون از مزایای آن بهره می‌برند. در بسیاری مواقع بازسازی محیط‌های واقعی كار دشواری است و برای غلبه بر این مشكل می‌توان آن فضا را با تكیه بر فنون مصورسازی به شیوه‌ای مناسب شبیه‌سازی كرد.كاربرد مصورسازی در ارتباط با آموزش‌های فنی و حرفه‌ای افزایش پیدا می‌كند و رشته‌های گوناگون تحصیلی در شرایط متفاوت می‌توانند از مزایای آن برخوردار شوند. آموزش جغرافیا، تاریخ، معماری، هنرهای تجسمی، شیمی و بسیاری دروس تحصیلی را می‌توان با بهره‌گیری از روش‌های مصورسازی با سهولت و تأثیرگذاری بیشتر انجام داد .

منبع

عمادی وفا،مریم(1393)، روش‌های مصورسازی گرافیکی در طراحی وب سایت مدارس هوشمند، پایان نامه کارشناسی ارشد،تکنولوژی آموزشی،دانشگاه آزاداسلامی کرمانشاه

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0