مفاهیم و مبانی اصطلاحنامه

 بر طبق استاندارد “ANSI 239-19-1980” اصطلاحنامه چنین تعریف می شود:  مجموعه ای از واژه ها و عبارات و روابط سلسله مراتبی، مترادفات، وابستگیها و دیگر روابط موجود بین مفاهیم را اراده می کنند، هدف چنین مجموعه ای ایجاد واژگانی استاندارد برای ذخیره و بازیابی اطلاعات است . اصطلاحنامه مجموعه‌اي از سرعنوانهاي موضوعي با ارتباطات سازماندهي شده است. اصطلاحنامه تسبيحي است زرين از واژه‌هاي انتخاب شده كه به سه گروه از متخصصان كمك‌هاي شاياني مي‌كند.

اول به نمايه‌سازان براي سرعت و دقت در نمايه‌سازي مدارك و انتخاب سرعنوان‌هاي موضوعي مناسب و صحيح، دوم به كاوشگران به منظور تدارك راهبرد صحيح و دقيق كاوش و دسترسي جامع و خاص به موضوع موردنظر، سوم به نويسندگان به منظور بيان دقيق‌تر پيامهاي خود. در حوزه ذخیره و بازیابی اطلاعات، اصطلاحنامه مجموعه ای ساخت یافته از کلمات و واژه های برگزیده به شمار می آید که میان آنها روابط تعریف شده ای حاکم است. نمایه سازان از اصطلاحنامه به عنوان ابزاری برای سازماندهی و بیان محتوای موضوعی مدارک استفاده می کنند.

اصطلاحنامه، فهرستی سازمان یافته از اصطلاحات و واژه های حوزه ای خاص است که برای سهولت انتخاب اصطلاحات نمایه ای نظم یافته اند. این ابزار به عنوان واژگان کنترل شده مورد استفاده نمایه سازان و کاربران قرار می گیرد و میان واژه های نمایه ای و واژه های مورد جستجوی کاربر انطباق ایجاد می کند و موجب بهبود بازیابی اطلاعات می شود. از طرفی در نمایه سازی و تبدیل مفاهیم به اصطلاحات نمایه ای کاربرد دارد و روابط میان واژه ها را در ساختاری سلسله مراتبی نشان می دهد. هدف اصطلاحنامه ها، ایجاد همگونی در نمایه سازی و جستجو، همچنین کنترل واژه های مترادف، وابسته و غیره است.

تاریخچه اصطلاحنامه

اصطلاحنامه در دورانی پدیدار شد که تقسیم کار در جوامع ضرورت یافته بود. واژه تزاروس نخستین بار در سده سیزدهم میلادی در یکی از دایره المعارف ها به کار رفت. گردآوری اطلاعات در قالب فرهنگنامه در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی پیش آمد. پيترمارك روژه ، فيزيكدان انگليسي در سال 1852 واژه‌نامه‌اي تهيه كرد و آن را اصطلاحنامه كلمات و عبارت‌هاي انگليسي ناميد. وي در اين واژه‌نامه مترادفها و معادل‌هاي گفتار شفاهی لغات انگلیسی را به طور جامع طبقه بندی نموده بود.

آنچه را كه روژه اصطلاحنامه ناميد واقعاً يك اصطلاحنامه به مفهوم امروزي آن نبود و از طرف ديگر صرفاً يك واژه‌نامه الفبايي نيز نبود، بلكه واژه‌نامه‌اي نظام‌يافته بود كه براساس آن مترادف ها طبقه‌بندي شده بود. وی نام این مجموعه را تزاروس گذاشت که در آن همه قواعد اصطلاحنامه نویسی با ویژگیهای مورد نیاز آن زمان رعایت شد. هدف روژه ذخیره اطلاعات و نمایه سازی نبود بلکه کمک به افراد برای بیان دقیق افکار خود با استفاده از اصطلاحات اصطلاحنامه بود. قرن بیستم با گسترش فوق العاده علوم و فنون همراه بود و اصطلاحنامه به معنای امروزی از اوایل همین قرن شکل گرفت و علم اصطلاحنامه شناسی و به دنبال آن اصطلاحنامه نگاری گسترش یافت.

از اوایل قرن بیستم با پیشرفت علم اطلاع رسانی و شواهدی که دلالت بر نارسایی روش های قراردادی بازیابی اطلاعات داشت، اصطلاحنامه به عنوان ابزاری فنی که می توانست با دقت بیشتری اطلاعات مورد نیاز را در هر زمینه بازیابی کند، مورد توجه خاص قرار گرفت. در واقع با تحولی که در سازماندهی اطلاعات به وجود آمد، در فرایند نمایه سازی به ویژه نمایه سازی همارا به کار گرفته شد.

هدف اصطلاحنامه

اصطلاحنامه بعنوان زبان نمايه سازي براي استفاده درذخيره و بازيابي اطلاعات داراي هدفهاي اساسي و عمده زير است:

  • ساخت زمينه معيني از دانش را چنان تصوير نمايد كه هم نمايه ساز و هم جستجوگر بتوانند از پوشش زمينه و ارتباط ميان مفاهيم آن يا انديشه هاي مربوط به اين مفاهيم به خوبي آگاه شوند.
  • با عرضه واژگان استاندارد براي يك زمينه خاص، امكان يكدستي مدخلها را به هنگام نمايه سازي فراهم كند.
  • به كمك نظام ارجاعات، دقيقاً مشخص كند كه اولاً از ميان مجموعه اصطلاحات برابر، فقط يك اصطلاح براي نمايه سازي يك مفهوم به كار مي رود و ثانياً كداميك از اصطلاحات به يكديگر وابسته هستند.
  • با استفاده از رده بندي اصطلاحات در قالب سلسله مراتب امكان دهد به هنگام بازيابي، دامنه جستجو بصورت نظام يافته، قابل تجديد يا گسترش باشد.

هدفهاي اصطلاحنامه بيشتر متوجه كار جستجو گر و استفاده كننده است و اين يكي از خصوصيات بارز اصطلاحنامه است.

ويژگي هاي مهم اصطلاحنامه

با توجه به اهداف فوق، اصطلاحنامه بايد داراي ويژگي هاي زير باشد:

متكي بر نوشته ها و نيازهاي اطلاعاتي استفاده كنندگان بالفعل و بالقوه نظام باشد؛ به عبارت ديگر مبتني بر دو اصل: ضمانت ادبي و ضمانت استفاده باشد. ضمانت ادبي بدين معني است كه در تعيين موضوعها و ارتباط ميان آنها همان گونه عمل شود كه در مدارك مكتوب و مواد اطلاعاتي منعكس شده است بنابراين اساس كار، بايد مداركي باشد كه به عنوان درون داد به نظام وارد مي شوند نه ملاحظات نظري محض و تقسيم بندي هاي شناخته شده دانش؛ اين امر موجب مي شود كه نظام پويايي خود را هم حفظ كند زيرا مفاهيم جديد به محض ظاهر شدن در نوشته ها وارد نظام مي شوند و بالطبع موجب تغييرات لازم در ساخت مفهومي زبان نظام مي شوند. ضمانت استفاده مربوط به برون داد نظام است.

از آنجا كه هدف نظام، فراهم كردن امكان استفاده از اطلاعات است لذا بايد ديد كه استفاده كنندگان نظام چه كساني هستند؟ برون داد مورد نيازشان چيست؟ چه زبان علمي مورد استفاده آنهاست و اين زبان تا چه حد تخصصي است؟ سپس با توجه به اين موارد، موضوع ها و نحوه تقسيم بندي آنها را در نظر گرفت، يك اصطلاح در صورتي پذيرفته شده است كه اولاً نوشته هاي كافي در آن زمينه وجود داشته باشد و ثانياً مراجعان و استفاده كنندگان نظام در آن سطح  از تخصص، به قدر كافي درخواست اطلاعات بكنند. در تهيه اصطلاحنامه ضمانت استفاده حتي مهم تر از ضمانت ادبي است زيرا ممكن است در يك نظام، نام مثلاً انواع ماهيها بر اساس محتواي مدارك ضبط شده باشد كه در اين صورت ضمانت ادبي رعايت شده است اما اگر استفاده كنندگان اين نظام هرگز به واژه اي ريزتر از ماهي احتياج نداشته باشند گسترش واژگان با چنين دامنه اي در اين حد از تخصص دليل منطقي و با ارزشي نخواهد داشت.

سطح شكستگي و خاص شدن اصطلاحات در حد كافي و مورد نياز باشد. اصطلاحات اخص در واژگان، عامل مهم و مؤثري در دقت بازيابي هستند. براي مثال اگر جستجو كننده اي به دنبال مطلب درباره جودوسر باشد ممكن است به علت نبودن چنين اصطلاحي در نظام، مداركي را بازيابي كند كه با استفاده از اصطلاح عام تري چون غلات نمايه سازي شده اند در اين صورت بسياري از مدارك بازيابي شده به موضوع مورد نظر مربوط نمي شوند.

از پيش همآرايي غلط و ارتباط نادرست اصطلاحات در هنگام بازيابي جلوگيري شود. اين مشكلات بخصوص در نظامهاي تك واژه اي بيشتر بروز مي كند و به نسبتي كه بر پيش همآرايي اصطلاحات افزوده مي شود مشكلات مزبور كاهش مي يابد.با اعمال كنترل واژگاني يعني مهار كردن مترادفها، شبه مترادفها و نظاير آن تعيين اصطلاحات مجاز و نيز مشخص كردن حدود ثغور اصطلاحاتي كه معنا و محدودشان روشن نيست موجب دقت و يكدستي در نمايه‌سازي و جستجو شود و نمايه ساز و جستجوگر را در انتخاب مناسب ترين اصطلاح براي بيان موضوع خاصي كمك نمايد.

البته ويژگيهاي اصطلاحنامه به اين موارد محدود نمي شود لیکن در تهيه و توسعه يك اصطلاحنامه خوب و كارا، توجه به اين ويژگي ها از اهميت خاصي برخوردار است.

انواع اصطلاحنامه

اصطلاحنامه ها به دو دسته تقسیم می شوند:

اصطلاحنامه کلان: اصطلاحنامه ای است که واژه ها و مفاهیم بیش از یک حوزه را پوشش می دهد و در حقیقت این اصطلاحنامه ها فقط مفاهیم اصلی آن حوزه را پوشش می دهند.

اصطلاحنامه خرد: اصطلاحنامه ای است که به زمینه های موضوعی تخصصی مربوط می شود.در اصل هیچ یک از اصطلاحنامه ها کامل نیستند و همه آنها تابع زمان خود هستند.بر اساس زبانهای به کار رفته در اصطلاحنامه برای بیان توصیفگرها و روابط آنها می توان اصطلاحنامه ها را به دو دسته تقسیم کرد:

  • اصطلاحنامه های یک زبانه: در اصطلاحنامه های یک زبانه کلیه توصیفگرها، غیرتوصیفگرها و یادداشتها به یک زبان موجود است.
  • اصطلاحنامه های چندزبانه: در اصطلاحنامه چند زبانه برای هر توصیفگر معادل هایی به زبان های دیگر وجود دارد که آن را متناسب استفاده دز نظام های چند زبانه ساخته است.

اصطلاحنامه پزشکی فارسی:

مبنای تهیه اصطلاحنامه پزشکی فارسی، پشتوانه های انتشاراتی موجود در ایران و تزاروس کتابخانه ملی پزشکی آمریکا  است و ویرایش دوم آن در سال 1384 مجموعا 15294 اصطلاح پزشکی و علوم وابسته را می پوشاند.  به همت خانم فاطمه رهادوست و دیگر همکارانشان انتشار اصطلاحنامه پزشكي فارسي از سال 1377 آغاز و ویرایش دوم آن در سال 1384 توسط سازمان اسناد و كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران چاپ شد. متن اصلی این اصطلاحنامه از چهار نمایه : درختی و الفبایی در جلد اول و گردشی و انگلیسی به فارسی در جلد دوم, تشکیل شده که اطلاعات به راحتی در همه این نمایه ها  و به صورتی بسیار کامل تر در ویرایش الکترونیکی قابل بازیابی است و حجم اطلاعات آنها به شرح زیر است:

  • کل اصطلاحات
  • اصطلاحات فارسی با معادل انگلیسی
  • اصطلاحات گزیده
  • اصطلاحات ناگزیده
  • اصطلاحات مرتبط
  • شناسه های نمایه گردشی فارسی
  • شناسه های نمایه گردشی انگلیسی
  • شناسه های نمایه انگلیسی به فارسی

 نمایه های موجود در اصطلاحنامه پزشکی فارسی

متن اصلی اصطلاحنامه پزشکی فارسی ازچهار نمایه تشکیل شده است که عبارتند از:

نمایه درختی:در نمایه درختی تمامی موضوع های علوم پزشکی در قالب 14 مقوله تقسیم بندی شده اند که کل اصطلاحات به کار رفته در اثر را در بر می گیرد. نمایه درختی بر اساس ساختار سلسله مراتبی تنظیم شده و رابطه هر واژه با واژه های عام تر، خاص تر و مرتبط آن مشخص شده است. 14 مقوله نمایه درختی عبارتند از: ارگانیسم ها، بهداشت و تندرستی، بیماری ها، ترکیبات شیمیایی، داروها، تشخیص، درمان شناسی، دندانپزشکی، روان پزشکی، علوم دیگر(غیرپزشکی)، علوم زیستی، فنون پزشکی، کالبدشناسی، وسایل و تجهیزات پزشکی

نمایه الفبایی:نمایه الفبایی پرکاربردترین بخش اصطلاحنامه است. در این بخش تمامی واژه های موجود در منبع بر اساس الفبا تنظیم شده اند. اصطلاحات در این بخش به دو گروه عمده تقسیم می شوند:

  1. اصطلاحات مرجح- انتخاب شده ؛ توصیفگر گزیده: اصطلاح هایی هستند که از بین واژه های مترادف یک مفهوم انتخاب شده اند.
  2. اصطلاحات غیرمرجح -‌انتخاب نشده: اصطلاح هایی هستند که فقط در جایگاه الفبایی خود ظاهر می شوند و خواننده را به اصطلاح انتخاب شده ارجاع می دهند.

اطلاعاتی که در زیر اصطلاح های انتخاب شده در نمایه الفبایی ظاهر می شوند عبارتند از:

  • اصطلاح انتخاب نشده
  • شماره درخت (موجود در نمایه درختی)
  • معادل انگلیسی اصطلاح
  • توصیفگر عام تر
  • توصیفگر خاص تر
  • توصیفگر مرتبط
  • اصطلاح عام تر در سرشاخه ؛رأس

نمایه گردشی یا جایگشتی:نحوه تنظیم به این شکل است که هر یک از واژه ها یک بار یه عنوان یک مدخل در تنظیم الفبایی قرار می گیرد و از طریق آن می توان واژه های مورد نظر را پیدا کرد. این نمایه استفاده فراوانی دارد یکی از مهمترین موارد استفاده از آن زمانی است که با اصطلاح عبارتی مواجه هستیم، ما عبارت دقیق آن را به ظاهر نداریم. کافی است واژه ای از اصطلاح را که در ذهن داریم در جای الفبایی آن در نمایه پیدا کنیم، در این صورت تمامی اصطلاحاتی که آن واژه ها به هر شکلی در آن به کار رفته است را به ما نشان می دهد.

نمایه انگلیسی- فارسی:آخرین بخش اصطلاحنامه پزشکی فارسی به نمایه انگلیسی به فارسی اختصاص یافته است. با استفاده از این نمایه در صورتی که اصطلاحی در زبان فارسی فراموش شود از طریق برابر انگلیسی آن قابل بازیابی است. مزیت این نمایه این است که به عنوان یک فرهنگ لغت تخصصی برای اصطلاحات و واژه های تخصصی پزشکی و علوم وابسته مورد استفاده قرار می گیرد.

شکل ارائه اصطلاحات در اصطلاحنامه پزشکی فارسی

دو فاکتور مهم در اصطلاحنامه توصیفگرها و غیرتوصیفگرها هستند. اصطلاحات مرجح ؛ انتخاب شده یا توصیفگر گزیده؛اصطلاح هایی هستند که از بین واژه های مترادف یک مفهوم انتخاب شده و مدخل اصلی به حساب می آیند و تمامی اصطلاح هایی که انتخاب نشده اند به آنها ارجاع داده می شوند تا یکدستی و هماهنگی در بازیابی اصطلاحات به وجود می آید.

اصطلاحات غیرمرجح ؛ انتخاب نشده اصطلاحهایی هستند که فقط در جایگاه الفبایی خود ظاهر میشوند و خواننده را به اصطلاح انتخاب شده ارجاع میدهند مانند: توکسین های قارچی که زیرمجموعه مایکوتوکسین ها هستند.

ارتباط بین توصیفگرها می تواند از نوع اعم، اخص یا مرتبط باشد. هیچ توصیفگری رها و بدون ارتباط وجود ندارد. چنانچه توصیفگری در حوزه دیگری کاربرد داشته باشد آن حوزه در کروشه آمده است. بین توصیفگرهای مرتبط نیز رابطه متقابل وجود دارد. به توصیفگرهایی که خود دارای اصطلاح اعم نباشند سرشاخه یا اصطلاح رأس گفته می شود و این اصطلاحات بر اساس الفبا تنظیم شده اند.

  1. علامت (*) در برابر توصیفگر تورفته بیانگر مرتبط بودن اصطلاح نسبت به اصطلاح بالاتر است.
  2. غیر توصیفگرها با علامت (بک) به معنی بکار ببرید به توصیفگرها ارجاع داده شده اند و اصطلاحات ناگزیده پس از نشانه های ارجاعی (بجای) در ذیل آمده است.
  3. هر نقطه (.) نشانه خاص تر بودن اصطلاح است و ممیز(/) نشان دهنده رابطه مرتبط و کروشه [ ] نشان دهنده تکرار اصطلاح در شاخه دیگری است.

منبع

حیدری،صفیه السادات(1389)،میزان انطباق واژه های نمایه ای پایان نامه هاوطرح های تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی ،اطلاع رسانی وکتابداری،دانشگاه آزاداسلامی تهران

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0