مفاهیم ومبانی نوازش

نوازش، به معناي درک حضور ديگري است . ما به نوازش نياز داريم و اگر نوازش نگيريم احساس محروميت و طرد شدگي مي کنيم. انتخاب کلمة  نوازش  توسط برن، به نياز اوليه براي لمس شدن مربوط مي شود. او اشاره مي کند که ما به عنوان افراد بزرگسال هنوز در کاوش تماس جسمي هستيم. ولي ما ياد مي گيريم که شکل هاي ديگر درک حضور ديگري را جانشين لمس جسمي کنيم. يک تبسم، يک تعريف و تمجيد يا حتي يک اخم و ترشرويي نشان مي دهد که حضور ما درک شده است. برن ، اصطلاح عطش درک حضور ديگري را براي توصيف نياز به اين نو ع از شناخت حضور ما توسط ديگران به کار برده است .

 کودک ، درون براي زند ه ماندن نياز به نوازش دارد هر نوازش واحد اساسي عمل اجتماعي است. از تبادل نوازش ها يک رفتار متقابل تشکيل مي شود که به آن واحد آميزش اجتماعي مي گوييم. اگرچه باور کردني نيست، ما انسانها براي زنده بودن، به روزي حداقل سه بار در آغوش گرفته شدن نياز داريم. براي اين است که سرپا بمانيم و با زندگي کنار بياييم محتاج به پنج بار و براي رشد و امنيت روح و روانمان بيشتر از هشت بار نياز در آغوش کشيده شدن را داريم. نوازش يعني توجه: خواه مثبت باشد و خواه منفي. هرگونه توجهي بهتر از بي توجهي است .

انواع نوازش ها:

ما می توانیم انواع نوازش ها را به شرح زیر طبقه بندی کنیم:

  •  کلامی یا غیر کلامی
  •  مثبت یا منفی
  •  شرطی یا غیر شرطی
  •  اقتصاد نوازشی

کلاود اشتاینر،  بر این باور است که همه ما در دوران کودکی تحت تلقین و آموزش والدینمان در مورد پنج قانون محدود کننده و بازدارنده در مورد گرفتن و دادن نوازش، قرار گرفته ایم:

  •   وقتی میتوانی نوازش بدهی ،از دادن نوازش خوداری کن
  •   وقتی که به نوازش احتیاج داری ،آن را طلب نکن .
  •   وقتی که نوازش می خواهی اگر هم به تو بدهند آن را نپذیر.
  •   وقتی که نوازش نمی خواهی آن را طرد نکن.
  •   به خودت نوازش نده.

نمودار نوازشی؛ جیم مک کنا،  نموداری را طرح نموده است که آن را نمودار نوازشی نامیده است .این نمودار الگوهای نوازشی را تحلیل می کند و تا اندازه ای شبیه نمودار حالات نفسانی خود ؛ اکوگرام دوسی است که حالات نفسانی کنشی خود را تحلیل میکند.برای ترسیم نمودار نوازشی ابتدا از نمودار بی ستون استفاده کنید، سپس ستونی در چهار مستطیل ترسیم کنید تا به طور شهودی تخمین بزنید که به چه میزان: نوازش می دهید؛ وقتی که به شما پیشنهاد میشود نوازش می گیرید؛ تقاضای نوازش می کنید؛ و از دادن نوازش اجتناب می ورزید. فراوانی نوازش های مثبت به صورت ستون هایی که از محور مرکزی به سمت بالا ترسیم شده اند نشان داده می شود، در صورتی که نوازش های منفی به طرف پایین رسم شده اند.

زمانی برای پر کردن چالش زندگی، پر کردن زمان بین تولد و مرگ است در مقیاسی کوچکتر این بدان معناست که مردم باید هر دقیقه یا ساعتشان را پر کنند .وقتی افراد به صورت گروهی یا دو نفری با یکدیگر در رابطه متقابل قرار می گیرند اوقات خود را به شکلهای خاص که می توانند تقسیم بندی و تحلیل گردد می گذرانند. این همان چیزی است که ما تحلیل سازماندهی زمان می نامیم.

اریک برن ، شش روش سازماندهی زمان را به شرح زیر تقسیم بندی نموده است :

  1.  انزوا،
  2.  مراسم و مناسک
  3.  وقت گذرانی
  4.  فعالیتها
  5.  بازیهای روانی
  6.  صمیمیت

صمیمیت

وقتی که افراد در وضعیتی قرار می گیرند که برای اوقات آنها هیچ سازماندهی وجود ندارد، اولین چیزی که ممکن انجام دهند، ایجاد سازماندهی به روش خودشان است. مثل افرادی که به زندان انفرادی محکوم شده اند برای خود تقویم می سازند و برنامه روزانه تهیه می کنند.همچنان که به این شش روش توجه می کنیم، می توانیم هر یک از روشها را با آنچه از حالات نفسانی و نوازش می دانیم مربوط سازیم همچنانکه از بالا یعنی انزوا به صمیمیت می رسیم، میزان نوازش ها افزایش می یابد. تحلیل رفتار متقابل بیان می دارد که میزان ریسک و خطرهای روانی همچنانکه فهرست از بالا به پایین فهرست می آییم، افزایش می یابد و یقینا غیر قابل پیش بینی بودن نوازش نیز افزایش می یابد.

انزوا

وقتی شخصی منزوی می شود ممکن است فقط جسمش در گروه باشد ولی با بقیه افراد گروه هیچگونه رابطه متقابلی نداشته باشد. زمانیکه شخص در انزوا به سر می برد می تواند به هر یک از حالات نفسانی خود برود و برای دیگران مشکل است که به علت فقدان نشانه های خارجی بتواند یک تشخیص رفتاری از حالت نفسانی من در این زمان به خصوص بدهند.

مراسم و مناسک

افراد با انجام مراسم، وقت خود را سازماندهی می کنند. این یک رابطه متقابل اجتماعی و معمولی است که به نظر می رسد روند آن از قبل برنامه ریزی شده است. مراسم و مناسک، تمامی احوال پرسی ها و مبادلات عامیانه معمولی می باشد. مراسم در میزان ساده و یا پیچیده بودن با یکدیگر متفاوتند. از نظر ساختاری، برنامه ریزی مراسم به حالت نفسانی والد مربوط می شود. در رابطه با انجام مراسم و مناسک، ما به حالت نفسانی کودک می رویم و به این دستورات و فرامین والد گوش فرا می دهیم. مراسم نوازش ها مثبت و معمولی را در پی دارد. افرادی که در مراسم ها شرکت می توانند به راحتی تبادل نوازش کنند .

وقت گذراني ها

 در اين تعامل افراد گروه در جلسات غير رسمي نظير مهماني ها يا گردهمايي ها با یکديگر شرکت مي کنند. تبادل در سطح  من والديني‌ و من بالغ است . در اين تعامل، ارتباطات و محاورات سر راست هستند، گفتگوها سطحي و دربارة موضوعاتي است که ترس آور نيستند. وقت گذرانيها به مراحل اوليه درمان گروهي تعلق دارند ممکن است در مورد فشار و اضطراب گروه را آرامتر کند ولي از نظر تحليلي ارزش کمي دارد . وقت گذراني عمدتاً با نوازش هاي مثبت همراه است ولي گاهي نوازش هاي منفي هم به همراه دارد. نوازش هاي وقت گذراني دامنة وسيع تري دارد وليکن کمتر قابل پيش بيني است .

فعالیتها

اشخاص وقتی در حال فعالیت هستند ارتباطشان برای رسیدن به هدف است نه تنها حرف زدن در مورد آن و این تفاوت وقت گذارانی با فعالیت است. و در فعالیت انرژی افراد به سوی یک نتیجه عملی و عینی هدایت میشود بالغ حالت نفسانی حاکم و افضل در فعالیتها ست. این پیامد این واقعیت است که فعالیتها به دستیابی هدفهای این زمانی این مکانی مربوط می شوند. نوازش های حاصله از فعالیت می تواند مثبت یا منفی و معمولا میزان ریسک و خطرات روانی که در فعالیتها وجود دارد می تواند بیشتر یا کمتر از وقت گذرانی باشد.

 کلک بازي ها

بازیها یک سری از تبادلات پنهانی مکمل با نتیجه ای قابل پیش بینی هستند. بازیها مشغوليتي است مبتني بر ريا و تزوير. فرد ممکن است در حالت من کودکي طوري به حالت من والديني شخص ديگر واکنش نشان دهد که گفتگوها نشانه تحريف و يا مهارت زيرکانه اي باشد. کلک بازي ها يک سلسله تعامل هاي ناشايست است که در دو سطح متضاد ارتباطي انجام مي گيرد و عواقبي نظير احساس گناه افسردگي و يا خشم را در پي دارد. تجزيه و تحليل کلک بازي ها در پيشرفت هاي جدي روان درماني فردي يا گروهي سود دارد.

صمیمیت به پذیرش کامل یک شخص دیگر به لحاظ روانی ،جسمی یا هر دو اشاره دارد که در جریان آن گفتگوها ی واقعا صادقانه ممکن و اقدامات خود انگیخته پذیرفتنی است. این یک حالت عاری از هر گونه بازی است در این حالت شخص احساس می کند کاملا  خوب است و دیگران را هم خوب  می داند.در روابط صمیمانه هیچگونه پیام پنهانی وجود ندارد سطوح اجتماعی و سطوح روانی با یکدیگر هماهنگی دارند و این تفاوت بسیار مهمی بین صمیمیت و بازیهای روانی .چیزی که در صمیمیت اهمیت دارد این است احساسها بیان شده است .

مفهوم پیش نویس زندگی با الگوی حالات نفسانی به عنوان ساختمان مرکزی تحلیل رفتار متقابل در یک ردیف قرار دارند. این مفهوم بطور خاصی در کاربردهای درمانی اهمیت دارد .نظریه پیش نویس زندگی برای اولین بار توسط اریک برن و همکارانش کلاود اشتاینر در اوسط 1960 بنیان گذارده شد. در تحلیل پیش نویس زندگی از مفهوم آن در می یابیم که چگونه افراد می توانند نا آگاهانه برای خود مشکل تراشی کنند و یا چگونه می توانند به حل مشکلات زندگی خودشان بپردازند. سپس در کتاب دیگری تحت اصول درمان های گروهی پیش نویس زندگی را به عنوان ؛ طرح ناخود آگاه زندگی  تعریف کرده است .در کتاب دیگری تحت عنوان ؛ بعد از سلام چه می گویید تعریف کامل تری به این شرح به عمل آورد:

طرح زندگی که در دوران کودکی ریخته شده است ،به وسیله والدین تقویت شده و با حوادث بعدی توجیه شده است و بالاترین میزان نمود آن در انتخاب هایی است که شخص در زندگی به عمل می آورد.

منبع

اردشیری لردجانی،فهیمه(1393)، اثر بخشي تحليل رفتار متقابل بر تعارضات زناشویی، سبک های عشق ورزی، هوش هیجانی و هوش معنوی زوجین،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی عمومی،دانشگاه آزاداسلامی

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0