مفاهیم ومبانی فناوري اطلاعات
مفهوم فناوري اطلاعات
فناوري اطلاعات يک استراتژي، انديشه، فکر و ابزار در حوزه انسان همراه با نوآوري است. با شناخت فرصت ها و امکاناتي که از طريق فناوري اطلاعات ايجاد شده، آن را به يک استراتژي شبيه کرده تا يک فرمول و نسخه ي عملي. بر اساس اين رويکرد، فناوري اطلاعات راهبرد جديدي است براي دسترسي متفاوت به آنچه يک سازمان تعريف ميکند. عدهاي فناوري اطلاعات را يک فکر و انديشه براي انجام بهينه و موثر کارها ميدانند، تفکري که براي برقراري و توسعه ي ارتباطات و اجراي بهينه اهداف و عمليات از ترکيب بهينه ي ابزارهاي سخت افزاري و نرم افزاري استفاده ميکند. بيشک امروزه و با توجه به مطرح شدن مسايلي چون سازمان هاي الکترونيکي که مفاهيم الکترونيکي متعددي در همه امور مانند شهر الکترونيکي، دولت الکترونيکي، شهروند الکترونيکي، بانکداري الکترونيکي، سلامت الکترونيکي را ايجاد کرده اند، وابستگي سازمان ها، کارکنان و مراجعه کنندگان به ابزار فناوري اطلاعات افزايش چشمگيري يافته است.
چنانچه به هر دليل از اين ابزار استفاده نشود يا در روند استفاده از اين فناوري خللي ايجاد شود، انواع و اقسام تعاملات سازماني دستخوش نقصان خواهند شد. از سوي ديگر امروزه فناوري اطلاعات يک عامل تسهيل کننده اصلي در فعاليت هاي کسب وکار سازمان ها است.تقريباً بيش از نيمي از سرمايه هاي سازمان هاي امروزي مبتني بر فناوري اطلاعات است. از اين رو به کارگيري فناوري اطلاعات، يک مزيت سازماني است و به منظور کسب موفقيت، سازمان ها لازم است به گونه موثر در استفاده از فرصت هاو تهديدهاي مربوط به آن، مديريت شوند. استفاده از فناوري اطلاعات براي به اشتراك گذاشتن اطلاعات در بين خريداران و عرضه کنندگان در حال خلق يک زنجيره عرضه مجازي است، که براساس اطلاعات استوار است تا ابداع. بازاريابي به لحاظ سنتي نميتواند عامل کليدي در حصول نتيجه در يک محيط رقابتي باشد. در مقابله با محيط تجاري فعلي که تقاضاي غير قابل پيش بيني در آن است، روند معمول ايجاب ميکند که اهميت سرعت عرضه را درك و ملاحظه نمود.
اهميت فناوري و سيستم هاي اطلاعات براي حمايت از عملکردهاي کنوني و آينده سازمان ها شناخته شده است. تغييرات در محيط تجاري حاصل از رقابت شديد و تنوع نيازهاي مشتري، سازمان ها را به سوي پذيرش مفهوم چابکي سوق ميدهد. فناوري اطلاعات علاوه بر نفوذ مثبت بر کارکرد سازمان، بر پتانسيل کارکرد شرکت اثرگذار بوده و مکانيزمي را براي ذخيره، دسترسي و تقسيم کارآمد اطلاعات ارائه مي دهد. کاربرد فناوري اطلاعات در سازمان باعث بهره برداري سازمان از انعطاف پذيري زنجيره ارزش سازمان در نتيجه چابکي و در آخر افزايش مزيت رقابتي سازمان مي گردد چابکي يک سازمان تابعي از يکپارچگي فناوري اطلاعات آن سازمان ميباشد .
محققان، فناوري اطلاعات را بهبود بخش فعاليتهاي شرکت در حوزه هاي زير ميدانند:
- همکاري: طراحان مختلف ميتوانند به همراه هم بر روي يک پروژه طراحي مشترك که به وسيله نرم افزارها و برنامه هاي کامپيوتري پشتيباني ميشوند، کار کنند .
- تصميمات: محاسبات قدرتمند انجام شبيه سازي را براي يافتن راه حل بهتر در تصميم گيري ميسر مي سازد.
- لجستيک: جريانهاي لجستيک توسط کامپيوترهاي شبکه کنترل ميشوند.
- بهبود: سيستم هاي کامپيوتري، از تکنيک هاي هوش مصنوعي براي بهبود بخشيدن به کيفيت فعاليتها استفاده ميکنند.
- حس گرها: ابزار ورودي (حسگرها، خواننده هاي بارکد) ميتوانند به جمعآوري و ارتباط دادن اطلاعات محيطي به کامپيوترها يا انسان، بپردازند.
- شرکاء: يک سيستم کامپيوتري در يک سازمان ميتواند به طور اتوماتيک، شرکاي مشترك (فروشندگان، عرضه کنندگان، پيمانکاران فرعي و…) را براي اجراي سفارش مشتري خاصي پيدا کند.
با ظهور فناوري اطلاعات و ارتباطات به ويژه اينترنت در عصر جديد، همه فعاليتها ماهيت الكترونيكي بخود گرفتهاند؛ به عبارت ديگر بصورت الكترونيكي زندگي و كار مي كنيم. هر چند مدت ها پيش (حتي قبل از گسترش وسيع فناوري اطلاعات و ارتباطات)، بنگاه ها براي بقاء و تداوم حيات در ميدان رقابت ناگزير از خلق مزيت هاي رقابتي بودند ولي اين فرايند از پيچيدگي زمان حاضر برخوردار نبود. قبلاً سازمان قادر بود با در نظر داشتن موقعيت رقابتي خود، ارزشي براي مشتري خلق نمايد كه در نوع خود بديع، كمياب و غير قابل تقليد از سوي رقبا بوده، و به راحتي توسط سازمان قابل مديريت باشد و از اين طريق به مزيت رقابتي پايداري در بازاردست مي يافت كه مدت ها موجبات كاميابي آن را فراهم ميساخت.
در عصر جديد كه سازمان ها، محصولات، روابط و فعاليت ها و بطور كلي كسب و كار آن ها حالت مجازي و الكترونيكي به خود گرفته است و تغييرات به قدري شديد شده كه طول عمر فناوري ها و محصولات را به حداقل رسانيده است، خلق و حفظ پايدار مزيت رقابتي با تكيه بر قابليت ها و شايستگي هاي سنتي و قديمي براي حضور موفق بنگاه در محيط و بازارهاي رقابتي كافي نيست. اين امر مستلزم تدابيري نو و روآوري به شايستگي هاي جديدي است كه مبتني بر فناوري اطلاعات و ارتباطات و در دنياي اينترنت باشد. ايجاد و انتقال اطلاعات و برقراري ارتباطات از اين طريق، مهمترين ويژگي هاي يك بنگاه موفق در بازارهاي اينترنتي به شمار ميروند. به نظر ميرسد كه شركت هايي مي توانند در اين بازارها حضوري موفق و مستمر داشته باشند كه از شايستگي هاي اطلاعاتي و ارتباطي برخوردار بوده و با تكيه بر آن ها مزيتهاي رقابتي ارزشمندي خلق نموده و با بكارگيري درست و به موقع اين مزيت ها، باعث پايداري آن گرديده و عملكردي عالي براي خود به ارمغان آورند.
از روزي كه يك شركت متولد ميشود تا روزي كه ميميرد، داده ايجاد ميكند. اين دادهها معمولاً پيرامون دارايي بخش ها، بازاريابي، فروش، منابع انساني، مديريت ارتباط با مشتري و غيره گروه بندي ميشود و هر بخش يك وظيفه جدا در شركت انجام داده و جزاير داده هاي مرتبط به خود را جمعآوري ميكند. اين جزاير دادهها معمولا دور از يكديگر و منقطع از هم هستند كه اين امر، ديدن چشمانداز شركت و هم چنين تحليل روابط بين وظايف در شركت را دشوار ميسازد. براي شركتهاي زيادي، آينده به طور فزاينده نه تنها نياز به تحليل داده هاي ورودي و داخلي را پيش خواهد آورد بلكه روابط داده هاي بين مشتريان و نيز تامين كنندگان و شركاي تجاري آن ها را ضروري خواهد ساخت.
به طور سنتي، در يك سازمان غالبا گزارش دهي جريان روبه بالا را در سلسله مراتب مديريتي يك كسب و كار طي ميكند. بعلاوه در سطوح بالاي سازمان، نياز به اطلاعات خلاصه شده بيشتر است. در نتيجه يا بايد اطلاعات چندين بار قالب بندي، خلاصه و گزارش شود و يا اين كه تصميم گيرنده، صرفا سطوحي از جزئياتي را كه نياز دارد، دريافت ميكند، به طور مثال مدير توليد، اطلاعاتي از جزئيات دريافت ميكند، در حالي كه او نياز دارد داده هاي مربوط به روندها، الگوها و مدل ها و ضايعات را بداند. براي غلبه بر اين مشكل، فناوري اطلاعات به شركتها اين كمك را ميكند كه وظايف تحليل، تهيه استراتژي و پيشبيني آنها را مكانيزه و اتوماتيك نمايد تا تصميمات بهتر اتخاذ شود.
فناوري اطلاعات ابزاري است كه قادر است نيازهاي اطلاعاتي سازمان ها را برآورده كرده و آن ها را در رسيدن به اهداف ياري رساند. درواقع فناوري اطلاعات تلفيقي از دستاوردهاي مخابراتي، روشها و راهكارهاي حل مسئله و توانايي راهبري با استفاده از دانش نرم افزاري و سخت افزاري است و شامل موضوعات مربوط به مباحث پيشرفته علوم، فناوري و طراحي كامپيوتري، پياده سازي سيستمهاي اطلاعاتي و كاربردهاي آن است. به طور عمومي فناوري اطلاعات عبارت است مطالعه، طراحي، توسعه و پياده سازي سيستم هاي سخت افزاري و نرم افزاري كه جهت پردازش، نگهداري، جمعآوري، ذخيره سازي، توزيع، انتقال و امنيت اطلاعات به كار ميرود.
فناوري اطلاعات با تعديل فرآيندهاي كاري، بر بهبود بهرهوري و كيفيت خدمات و نيز حفظ بانك اطلاعاتي جامع در مورد مشتريان، عرضه كنندگان، كارمندان و فرآيندها و پروژه ها، توسعه و پيشرفت سازمان را عامل خواهد شد. اين فناوري، با فراهم آوردن راه حل منطقي براي مديريت همراه با كاهش هزينهها و زمان، سعي در كنترل و نظارت بر همه امور از يك نقطه مركزي را دارد. قبل از بررسي انعطافپذيري زيرساخت هاي فناوري اطلاعات ابتدا تعاريفي از فناوري اطلاعات و ارتباطات مطرح ميگردد. اين تعاريف از سه جنبه قابل دسته بندي ميباشد:
- تعريف كلاسيك: گردآوري، سازماندهي، ذخيره ، ارسال و نشر اطلاعات اعم از صوت، تصوير، متن يا عدد كه با استفاده ابزار كامپيوتري و مخابراتي صورت پذيرد.
- تعريف فني: تجهيزات و روش هاي مورد نياز به منظور تبديل متن، صوت، تصوير و فيلم به اطلاعات ديجيتالي قابل ذخيره و بازيابي.
- تعاريف عمومي فناوري اطلاعات و ارتباطات: همه شكل هاي فناوري و ارتباطات كه براي ايجاد، ذخيره، ارسال و استفاده از شكلهاي مختلف اطلاعات(شامل اطلاعات تجاري، مكالمات صوتي تصاوير متحرك، داده هاي چند رسانه اي و… ) به كار ميرود .
در حقيقت فناوري اطلاعات و ارتباطات شامل مجموعهاي از سختافزار، نرم افزار است كه گردش اطلاعات را ميسر ساخته و بهره برداري از آن را فراهم ميسازد. فناوري اطلاعات و ارتباطات سازمانها را قادر كرده است كه آنچه را انجام ميدهند، تغيير دهند و حتي نحوه انجام عمل را نيز دگرگون سازند. اگر سازمان ها داراي زيرساخت ارتباطي مناسبي (شبكه داخلي و ارتباط با شبكه هاي خارج سازمان) جهت تبادل اطلاعات، پشتيباني از داده هاي ذخيره شده، امنيت اطلاعات و مواردي از اين قبيل باشد، بدون شك سرعت و دقت در پاسخگويي و ارائه خدمات به مردم به طور چشمگيري تغيير خواهد كرد. بنابراين آينده از آن سازمان هايي خواهد بود كه بتوانند خود را با واقعيات جديد و الزامات آن هماهنگ كرده و از فناوري اطلاعات جهت دستيابي به مزيت رقابتي و بهبود در نحوه عملكرد فعاليت هاي خود، استفاده كنند .
توانمندي فناوري اطلاعات
با توجه به اهميت روز افزون اطلاعات در بازار جهاني امروز دستيابي به توانمندي فناوري اطلاعات با توجه به ابزارها و فرآيندهاي مديريت اطلاعات به عنوان يک ضرورت در نظر گرفته شده است.توانمندي فناوري اطلاعات ميزاني است که يک شرکت دانش محور بوده و به طور مؤثر از فناوري اطلاعات براي مديريت اطلاعات درون سازمان استفاده ميکند.اين مفهوم نيز در برگيرنده اين فرض است که شرکت همچنين داراي اشياي فرآيند فناوري اطلاعات شامل نرم افزار،سخت افزار و پرسنل فناوري اطلاعات و غیره است. در مجموع ابعاد سه گانه توانمندي فناوري اطلاعات نشاندهنده توانايي سازمان در درک و استفاده از ابزارهاي فناوري اطلاعات است که براي مديريت اطلاعات بازار و مشتري مورد نياز است. در اين مطالعه سه بعد براي توانمندي فناوري اطلاعات در نظر گرفته شده که عبارتند از : دانش فناوري اطلاعات، فرآيندهاي فناوري اطلاعات و زيرساختهاي فناوري اطلاعات.
- ابعاد سه گانه توانمندي فناوري اطلاعات
دانش فناوري اطلاعات: با توجه به اين که دانش عبارت است از”اطلاعات همراه با تجربه “،آن داراي يک جز ضمني است که کمي کردن آن دشوار است. دانش فناوري اطلاعات زير مجموعهاي از مفهوم کليتر دانش است. تيلور تعريف ميکند دانش فني را به عنوان مجموعهاي از اصول و روشهاي مفيد براي ايجاد تغيير به سمت نتيجه مطلوب.در اين پژوهش دانش فناوري اطلاعات به عنوان ميزاني است که يک شرکت داراي دانش فني در مورد مواردي است که به سيستم هاي کاميپوتري مربوط است.
فرآيندهاي فناوري اطلاعات: عمليات فني يا تکنيک ها شامل فعاليت هايي است که به منظور دستيابي به يک هدف خاص انجام ميشود. نلسون،پک و کالاچک بيان ميکنند که روشها شامل فرآيندهاي ناهمگني است که عمدتاً به وسيله توليد کالا و خدمات اقتصادي هدايت ميشوند.فرآيندهاي فني به عنوان جلوه اي از دانش فني است که مربوط به نتايج دانش فني در عمليات ها و مهارت هاي فني است.اين مهارت نه تنها نشان دهنده درک عميق از قلمرو دانش خاص است بلکه همچنين توانايي انعکاس دانش به ساير عملياتهاي ناهمخوان را نيز دارد در اين پژوهش فرآيندهاي فناوري اطلاعات ميزاني است که يک شرکت با استفاده از فناوري اطلاعات اطلاعات مشتري و بازار را مديريت مي کند.
زيرساخت هاي فناوري اطلاعات: زير ساخت هاي فناوري اطلاعات به عنوان توانمند سازها عمل مي کنند و به طور وسيع مسئول افزايش فعلي در توليد و انتشار اطلاعات است. به عنوان يک ابزار زير ساخت هاي فناوري اطلاعات به اکتساب، پردازش، ذخيره سازي، انتشار و استفاده ازاطلاعات کمک ميکنند. در اين پژوهش زير ساختهاي فناوري اطلاعات به مفهوم سخت افزار، نرم افزار و پرسنل پشتيباني کننده به کار ميرود.
زيرساخت هاي فناوري اطلاعات
امروزه مديران به خوبي به ارزش بالقوه زيرساختار فناوري اطلاعات در موفقيت يك سازمان واقفند و براي محققان و پژوهشگران نيز تقريبا به همين گونه است. خوصوصيات منحصر به فرد اين زيرساختار اهميت آن را در سازمان مشخص ميسازد. زيرساخت مجموعهاي به هم پيوسته و متشكل است و با نيروي همساز عمل ميكند و بر جامعه انساني اثراتي ويژه برجاي ميگذارد. در حقيقت زير ساخت، مفهومي عام براي بسياري از فعاليت هاست. با اندكي احتياط ميتوان گفت كه هرچيزي زيرساختي دارد، مثلاً سلول به عنوان كوچكترين عنصر حيات و ساختمان موجود زنده داراي عناصر زير ساختي سيتوپلاسم، هسته و غشاي سلولي است، نظام اطلاع رساني و فناوري اطلاعات نيز زير ساخت مربوط به خود را دارند.
در فاصله سال هاي 1971-1979 برخي مطالعات اساسي دربارة زير ساخت اطلاعات توسط يونسكو و سازمان هاي مشابه بين المللي و سپس توسط افرادي نظير اننكبو صورت گرفته است. يافتن تعريفي دقيق از زير ساخت اطلاعات يا فناوري اطلاعات در ميان مطالعات انجام شده كار ساده اي نيست. هنوز تعريفي جامع و دقيق از مفهوم زير ساخت اطلاعات يا فناوري اطلاعات به دست داده نشده است. اين مفهوم معمولاً با بيان عناصر تشكيل دهنده زير ساخت مورد نظر تعريف شده است. احتمالاً آترنون تنها كسي است كه تعريف روشني از زير ساخت اطلاعات ارائه داده است. به تعبير او، زيرساخت اطلاعاتي، تواناييهاي سازماني در دسترسي به اطلاعات و همچنين انتقال اطلاعات به منظور استفاده عملي از آن است. با توجه به تعاريف ذكر شده براي فناوري اطلاعات و ارتباطات، برخي صاحب نظران عناصر زير ساخت فناوري اطلاعات را شامل آموزش، اطلاع رساني، سخت افزار و نرم افزار رايانه و ارتباطات راه دور دانسته اند.
بانك توسعه اسلامي تحقق زير ساخت هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات را مستلزم برنامهريزي مناسب دانسته و معتقد است خط مشيهاي رقابتي و مقررات زدائي بايد به شكل جدي مورد توجه قرار گيرد.كارشناسان فاصله زياد ميان سازمانهاي ناتوان و سازمان هاي پيش رفته را ناشي از گنجايشهاي علمي– فني ناكافي دانسته اند. به منظور كمك در فهم بهتر بحث، زير ساخت فناوري اطلاعات را از جهت بهره مندي ميتوان به سه گروه تقسيم كرد:
- سازمان هاي توانمند؛
- سازمان هاي در حال توانمندسازي و
- سازمان هاي ناتوان.
سازمان هاي توانمند، براي ذخيره و بازيابي جزئيترين اطلاعات تخصصي در يك زمينه خاص و همچنين راه هاي مختلف انتقال اطلاعات، نظام هاي جامع و پيشرفته اي ر ا طراحي كرده اند. همه اين سازمانها با در اختيار داشتن منابع مالي توان آن را دارند كه در هر شرايطي به منظور ارائه خدمات بهتر دست به انتقال و انطباق فناوري بزنند؛ به عبارت ديگر، اين گونه از سازمان ها موقعيت بسيار مناسبي از جهت تداوم توان سازماني برخوردار خواهند بود.در مورد سازمان هاي خواهان توانمندسازي، وضعيت متفاوت است و هرچند تمايل فرماندهان آنان براي بهره گيري از طرح هايي مانند طرح هاي انجام شده در سازمان ها و كشورهاي پيشرفته در آنها وجود دارد، موانع اقتصادي مانع نيل به اهداف ميشوند. سازمان ها در چنين وضعيتي ناگزير است به گونهاي به وارد كردن فناوري از كشورهاي پيشرفته اقدام ميكنند و براساس تجربه هايشان در محل، آنها را با شرايط كشور متناسب سازند. اكنون سازمان هاي خواهان توانمندي در جست وجوي الگويي هستند كه با فرهنگ و نياز خاص خودشان متناسب باشد. لازمة انتقال و به كارگيري موفقيتآميز فناوري اطلاعات، آن است كه در آغاز كار، ظرفيت و توانايي پيشرفت و عوامل فرهنگي، سازماني و اقتصادي دست اندركار، تجزيه وتحليل شوند.
سازمان هاي ناتوان، چهرة كاملاً متفاوتي از بقيه دارند و فاقد ثبات اقتصادي و سازگاري مناسب اند. با اين همه، هنوز ميتوانند تا حدودي برخي فناوري هاي موجود ر ا از كشورهاي درحال رشد منتقل كنند، اما امكان انتقال فناوري از كشورهاي پيشرفته را ندارند ؛ زيرا تنوع فناوريهاي پيشرفته مناسب، وضعيت موجود سازمانهايي كه هنوز راه درازي براي دستيابي به توسعه در پيش دارند، را ندارند .
فناوري اطلاعات در سازمان ها به يك زيرساخت مناسب نياز دارد كه بايد متوازن باشد. ايگوي عقيده دارد آن گونه كه انتظار ميرفت، فناوري نوين تأثير چشمگيري بر برخي مراكز كشور نيجريه نداشته است، چون اين كشور ساختار زير بنايي لازم را ندارد و در برخي از مراكز كه كامپيوتر به كار گرفته شده است، هيچ استفادهاي از اين فناوري به عمل نميآيد. به عقيدة وي، امروزه تأمين ساختار زيربنايي براي ورود به عصر الكترونيك، اولين ضرورت است. براين اساس، بسياري از صاحب نظران نظير پارك معتقدند كه جامعه اطلاعاتي نميتواند صرفاً براساس امكانات فني تصور شود، بلكه در كنار جنبههاي فني، برخي عوامل مديريتي و فرهنگي نيز بايد لحاظ شوند. بهره گيري از فناوري اطلاعات فرآيند پيچيده اي است كه بسياري عوامل فني و غير فني به هم پيوسته را كه به خود فناوري اطلاعات مربوط ميشوند، دربر ميگيرد. انتقال و بهرهگيري از فناوري فرآيندي پرهزينه است و نيازمندي هاي تجهيزاتي فراواني دارد. در نتيجه ضروري است بودجه كار براي انتقال موفقيت آميز فناوري به سياست مديريتي يكدست و منسجم از پيش تعيين و تأمين شود، گزينش ها و اولويتهاي سازمان به روشني تعريف شده است و يكسان شدن تلاشهاي آموزشي و كارورزي نياز است، لذا ملاحظات و مسائل بسيار ديگري را بايد در آن لحاظ كرد .
زير ساختهاي فناوري اطلاعات و انعطاف پذيري آن
زيرساختار در فرهنگ لغات امريکن هريتايج کالج داراي دو معني زير است: الف) پايه اساسي فونداسيون، خوصوصا براي يك سازمان يا يك سيستم، ب) تجهيزات، خدمات و تاسيسات پايهاي مورد نياز براي کار کردن يك اجتماع يا جامعه، مانند سيستم هاي ارتباطي و حمل و نقل. انعطاف پذيري در ادبيات پژوهش، بيشتر درباره سيستم هاي اطلاعاتي، تئوري سازمان، مديريت استراتژيك و مديريت عمليات به عنوان توانمندي براي پاسخ به تغييرات محيطي تعريف ميشود .
به طور سنتي زير ساختارهاي فناوري اطلاعات به عنوان فنداسيون عناصر فناوري اطلاعات(سخت افزار، نرم افزار و شبکه ها) ديده ميشد، در حالي که بيشتر مفهوم سازيهاي اخير توسعه زيرساختارهاي فناوري اطلاعات شامل خدمات به اشتراک گذاشته شده اي مانند داده ها، اطلاعات و نرم افزارهاي کاربردي استاندارد است. زيرساخت هاي فناوري اطلاعات به عنوان متمايز کننده بنيادي در عملکرد رقابتي شرکتها محسوب ميشود. زيرساخت فناوري اطلاعات، يک منبع اساسي کسب و کار است و به عنوان منبع کليدي براي دستيابي به مزيت رقابتي پايدار ديده ميشوند. عناصر اصلي زيرساختارهاي فناوري اطلاعات شامل سکوهاي سخت افزار، سکوهاي نرم افزار، فناوري ارتباطات، فناوري کلاينت-سرور و ديگر عناصر نرم افزاري هستند که خدمات مشترکي را براي دامنه اي از نرم افزارهاي کاربردي تدارک ديده و ساز و کارهايي براي اداره مشترک انواع داده ها و روش ها، استانداردها و ابزارها فراهم ميکنند. آنها ادعا ميکنند که چنين توانمندي به عنوان منبع يک سازمان محسوب شده که کپي برداري از آن مشکل بوده و اغلب از طريق ترکيب و هم جوشي زيرساختارهاي فناوري و انساني ايجاد مي گردد. ويل و ويتاله زيرساختارهاي داخلي فناوري اطلاعات را شامل چهار عنصر زير مي دانند که عبارتند از:
- عناصر فناوري اطلاعات شامل ديدگاه تکنولوژيست هاي زيرساختار (کامپيوترها، چاپگرها، بسته هاي نرم افزاري پايگاه داده، سيستم هاي عامل و اسکنرها)،
- زيرساختار انساني فناوري اطلاعات شامل هوش مورد استفاده در تبديل عناصر فناوري اطلاعات به خدماتي که به کاربران ارائه ميشود (دانش، مهارت ها، استانداردها و تجربيات)،
- خدمات به اشتراک گذاشته شده فناوري اطلاعات شامل ديدگاه کاربران زيرساخت ارائه خدمات مديريتي کانال ها براي اتصال با مشتريان و شرکا، ارائه خدمات امنيتي و ريسکي براي اداره امنيت)،
- نرم افزارهاي کاربردي استاندارد و به اشتراک گذاشته شده که به طور ثابت در خدمات مورد استفاده قرار مي گيرد (نرم افزارهاي کاربردي مديريت منابع انساني، بودجه بندي و حسابداري و در پنج سال اخير سيستم هاي برنامه ريزي منابع بنگاه). اين زيرساختار داخلي به زيرساختارهاي عمومي (اينترنت و شبکه هاي ارتباطي) و زيرساختارهاي مبتني بر صنعت بروني (سيستم هاي پرداخت بانکي، سيستم هاي رزرو بليط هواپيما و شبکه زنجيره تأمين صنعت اتومبيل) متصل ميشود. يکي از خصوصيات آن، يعني انعطاف پذيري، توجه مديران در سازمان ها را جلب کرده است.
هدف از ايجاد زيرساخت فناوري اطلاعات، پشتيباني از تشابه/ همانندي بين نرم افزارهاي کاربردي يا استفاده هاي متفاوت و تسهيل دسترسي به اطلاعات به اشتراک گذاشته شده بين بنگاهها و يکپارچگي بين بخشها جهت حصول به صرفه جويي نسبت به مقياس است. نيرهين نيز هدف زيرساختار فناوري اطلاعات را ارائه موارد زير مي داند:
- فرم ها (فني و انساني)، به عنوان مبنايي براي نرم افزارهاي کاربردي کسب و کار و يا خود کسب و کار
- اطلاعات تحليل شده، به اشتراک گذاشته شده، ذخيره شده و کانال ها و مسيرهايي که براي کسب وکار رضايت بخش و براي نيازهاي مديريت از جنبه افزايش کارايي و کاهش هزينه مناسب باشد.
- توانايي برنامه ريزي و اصلاح فرآيندهاي کسب و کار، پشتيباني از ظهور شکل هاي سازماني نوين، بهبود قابليت ارتباط بين گروه هاي مورد علاقه و کمک به جهاني سازي.
- افزايش امکان دستيابي به مزيت رقابتي پايدار به عنوان شايستگي اساسي شرکت و سکوي منعطف، توانايي پياده سازي سريع عناصر جديد (نوآورانه) و تعديل مؤثر هزينهاي نرمافزارهاي کاربردي موجود.
استفاده سازمان ها از فناوري اطلاعات و ارتباطات و زيرساخت هاي آن ها نهتنها متخصصان فناوري اطلاعات و كاركناني كه فناوري اطلاعات را در محيط كارشان به طور منظم استفاده ميكنند، تحت تأثير قرار داده، بلكه محيط سازمان، خود سازمان و به طور كلي دنياي اجتماعي مرتبط با سازمان را نيز تحت تأثير قرار داده است. مديران بايد از اين تغييرات آگاهي يافته و براي درك و سازگاري مناسب با آن ها تلاش كنند.سرمايهگذاريهاي وسيع کشور در زمينه فناوري اطلاعات و ارتباطات (برنامه توسعه کاربردي فناوري اطلاعات و ارتباطات) و تخصيصهاي بودجه هاي کلان در اين زمينه، اندازهگيري و ارزيابي پياده سازي فناوري اطلاعات، چالشي براي پژوهشگران و نويسندگان شده است.
منبع
اکبری، سما(1394)، تاثير توانمندي فناري اطلاعات و مديريت دانش بر چابکي سازماني، پايان نامه کارشناسي ارشد، مدیریت فناوری اطلاعات، دانشگاه پيام نور
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید