مفاهیم ومبانی رفتار شهروندی
رفتار شهروندي سازماني اولين بار توسط باتمن و ارگان و اسميت، ارگان و نيار) معرفي شد. ارگان رفتار شهروندی را به عنوان رفتارهائي تعريف ميكند كه ماهيت اختياري داشته و بخشي از الزامات رسمي كاركنان نيستند، اما در عين حال منجر به ارتقاي عملكرد اثربخش سازمان ميگردند. بولينو، تورنلي و بلود گود رفتار شهروندی را تمايل كاركنان به فراتر رفتن از الزامات رسمي كار خود به منظور كمك به يكديگر و داشتن علاقه واقعي به فعاليتها و ماموريت كلي سازمان تعريف كرده اند.
در يك جمع بندي عناصر كليدي تعاريف رفتار شهروندي را ميتوان در چهار بخش زير دسته بندي كرد:
- نوعي از رفتار است كه فراتر از وظايف رسمي كاركنان در سازمان است؛
- نوعي از رفتار است كه به صورت اختياري و بر اساس اراده فردي شكل ميگيرد؛
- نوعي از رفتار است كه به طور مستقيم پاداشي به دنبال نداشته و به طور رسمي از طرف سازمان مورد قدرداني قرار نمي گيرد؛
- نوعي از رفتار است كه براي ارتقاء اثربخشي و كارايي عملكرد سازمان و همچنين موفقيت عمليات آن خيلي مهم است.
بكارگيري برخي از رفتارهاي شهروندي در سازمان علاوه بر ايجاد زمينه هاي موفقيت مي تواند نتايجي چون افزايش بهره وري ، سازماني . ارگان مقياس چندبعدي از رفتار شهروندي سازماني ارائه کرد . اين مقياس متشکل از ابعادي پنجگانه است که ساختار رفتار شهروندی را تشکيل مي دهد ، اين پنج بعد عبارتند از :
- نوع دوستي: کمک به همکاران و کارکنان براي انجام وظايف در شرايط غيرمعمول.
- وظيفه شناسي: انجام وظايف تعيين شده به شيوه اي فراتر از آنچه انتظار مي رود (همانند کار در بعد از ساعت اداري براي سود رساندن به سازمان)
- جوانمردي: تأکيد برجنبه هاي مثبت سازمان به جاي جنبه هاي منفي آن.
- فضيلت مدني: مستلزم حمايت از عمليات هاي اداري سازمان است.
- احترام و تکریم: مشورت با ديگران قبل از اقدام به عمل، دادن اطلاع قبل از عمل، و ردوبدل کردن اطلاعات.
جوانمردي و نزاکت مولفه هايي هستند که بيانگر اجتناب از وارد نمودن خسارت به سازمان هستند. جوانمردي عبارت است از تمايل به شکيبايي در مقابل مزاحمت هاي اجتناب ناپذير و اجحافهاي کاري بدون اين که گله و شکايتي صورت گيرد . در حالي که نزاکت درباره انديشيدن به اين است که چطور اقدامات فرد بر ديگران تأثير مي گذارد.
مديريت و كاركنان، آزاد نمودن منابع سازماني (جهت به كارگيري براي مقاصد مفيدتر)، كاهش در بكارگيري منابع، كمك به فعالي تهاي هماهنگي دروني و بيروني، تقويت توانايي سازمان در جذب و نگهداري كاركنان، افزايش ثبات عملكرد و افزايش قدرت انطباق سازمان با محيط را به همراه دارد. نتايج بررسي ادبيات موضوع حاكي از گستردگي مطالعات صورت گرفته توسط دانشمندان اين حوزه ميباشد. به طوري كه تقريباً سي نوع متفاوت از انواع نظريه البته بين اين نظريه ها ، درخصوص رفتارشهروندي وجود دارد.
شهروند خوب از نظر بولينو و تورنلي، شامل انواع رفتارهاي كاركنان از قبيل انجام وظايف اضافي، كمك داوطلبانه به افراد در محل كار، پيشرفت در حرفه خود و حفظ آن، پيروي از قوانين (حتي وقتي كه هيچكس از آن پيروي نميكند)، حمايت از كاركنان، حفظ نگرش مثبت و تحمل ناراحتي در محل كار ميباشد . در تعريفي ديگر بورمن رفتار شهروندي سازماني را به عنوان رفتارهاي داوطلبانه اي تعريف ميكند كه كه فراتر از نقش سازماني فرد بوده، منجر به بهبود ارتباط با مشتري و همكاران، ارتقاي كار تيمي، انعطافپذيري و مزيت رقابتي ميگردد.
این اعمال که در محل کار اتفاق میافتند را اینگونه تعریف میکنند:مجموعه ای از رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که بخشی از وظایف رسمی فرد نیستند، اما با این وجود توسط وی انجام و باعث بهبود مؤثر وظایف و نقشهای سازمانمیشوند.» به عنوان مثال یک کارگر ممکن است نیازی به اضافه کاری و تا دیر وقت در محل کار ماندن نداشته باشد، اما با وجود این برای بهبود امور جاری و تسهیل شد جریان کاری سازمان، بیشتر از ساعت کاری رسمی خود در سازمان میماند و به دیگران کمک میکند.
ارگان همچنین معتقد است که رفتار شهروندی سازمانی، رفتاری فردی و داوطلبانه است که مستقیماً به وسیله سیستم های رسمی پاداش در سازمان طراحی نشده است، اما با این وجود باعث ارتقای اثر بخشی و کارایی عملکرد سازمان می شود. این تعریف بر سه ویژگی اصلی رفتار شهروندی تاکید دارد : اول اینکه این رفتار باید داوطلبانه باشد یعنی نه یک وظیفه از پیش تعیین شده ونه بخشی از وظایف رسمی فرد است. دوم اینکه مزایای این رفتار، جنبه سازمانی دارد و ویژگی سوم این است که رفتار شهروندی سازمانی ماهیتی چندوجهی دارد. بااین تعاریف، از انسان به عنوان شهروند سازمانی انتظار میرود بیش از الزامات نقش خود و فراتر از وظایف رسمی، در خدمت اهداف سازمان فعالیت کند.
به عبارت دیگر ساختار رفتار شهروندی سازمانی به دنبال شناسایی، اداره و ارزیابی رفتارهای فرانقش کارکنانی است که در سازمان فعالیت میکنند و در اثر این رفتارهای آنان اثربخشی سازمانی بهبود مییابد. گراهام معتقد است که رفتارهای شهروندی در سازمان سه نوعاند: 1- اطاعت سازمانی : این واژه توصیف کننده رفتارهایی است که ضرورت و مطلوبیتشان شناسایی و در ساختار معقولی از نظم و مقررات پذیرفته شدهاند. شاخصهای اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیتها با توجه به منابع سازمانی است.
وفاداری سازمانی : این وفاداری به سازمان از وفاداری به خود، سایر افراد و واحدها و بخشهای سازمانی متفاوت است و بیان کننده میزان فداکاری کارکنان در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان است.
مشارکت سازمانی : این واژه با درگیر بودن در اداره سازمان ظهور مییابد که از آن جمله میتوان به حضور در جلسات، به اشتراک گذاشتن عقاید خود با دیگران و آگاهی به مسائل جاری سازمان، اشاره کرد. گراهام با انجام این دسته بندی از رفتار شهروندی، معتقد است که این رفتارها مستقیماً تحت تأثیر حقوقی قرار دارد که از طرف سازمان به فرد داده میشود. در این چارچوب حقوق شهروندی سازمانی شامل عدالت استخدامی، ارزیابی و رسیدگی به شکایات کارکنان است. بر این اساس وقتی که کارکنان میبینند که دارای حقوق شهروندی سازمانی هستند به احتمال بسیار زیاد از خود، رفتار شهروندی (از نوع اطاعت) نشان میدهند. در بعد دیگرحقوقی یعنی تاثیر حقوق اجتماعی سازمان – که دربرگیرنده رفتارهای منصفانه با کارکنان نظیر افزایش حقوق و مزایا و موقعیتهای اجتماعی است – بر رفتار کارکنان نیز قضیه به همین صورت است. کارکنان وقتی میبینند که دارای حقوق اجتماعی سازمانی هستند به سازمان وفادار خواهند بود و رفتار شهروندی (از نوع وفاداری) از خود بروز میدهند و سرانجام وقتی که کارکنان میبینند به حقوق سیاسی آنها در سازمان احترام گذاشته میشود و به آنها حق مشارکت و تصمیم گیری در حوزههای سیاست گذاری سازمان داده میشود، باز هم رفتار شهروندی (از نوع مشارکت) از خود نشان میدهند.
مدل رفتارهاي شهروندي گراهام
گراهام معتقد است که رفتارهاي شهروندي در سازمان به سه نوع مختلف خود را نشان می دهند که شامل اطاعت ، وفاداري و مشارکت سازمانی می شود:
- اطاعت سازمانی : این واژه توصیف کننده رفتارهایی است که ضرورت و مطلوبیت آنها شناسایی و در ساختار معقولی از نظم و مقررات پذیرفته شدهاند. شاخصهاي اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیتها با توجه به منابع سازمانی است.
- وفاداري سازمانی: این وفاداري به سازمان از وفاداري به خود، سایر افراد و واحدها و بخشهاي سازمانی متفاوت است و بیان کننده میزان فداکاري کارکنان در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان است.
- مشارکت سازمانی: این واژه با مشارکت فعال کارکنان در اداره امور سازمان ظهور مییابد که از آن جمله میتوان به حضور درجلسات، به اشتراك گذاشتن عقاید خود با دیگران و آگاهی به مسائل جاري سازمان، اشاره کرد.
مدل رفتارهاي شهروندي پادساکف
1-رفتارهاي کمک کننده : رفتارهاي کمک کننده شامل کمک کردن داوطلبانه به دیگران و یا جلوگیري از اتفاق افتادن مشکلات مربوط به کار میشود. قسمت اول این تعریف شامل سه بعد نوع دوستی، میانجی گري و تشویق است که به وسیله ارگان بیان شد. مفهوم کمک هاي بین فردي گراهام و ویلیامز و اندرسون ، مفهوم تسهیل بین فردي ون اسکاتر و موتوویلدو و مفهوم کمک به دیگران گئورگ، بریف و جونز همگی بیانگر این دسته از رفتارها هستند. قسمت دوم این تعریف، کمک کردن به دیگران را در قالب جلوگیري از ایجاد مشکلات کاري تبیین میکند.
2- رادمردي وگذشت: ارگان رادمردي و گذشت را به عنوان تمایل به تحمل شرایط اجتنابناپذیر ناراحتکننده بدون شکایت و ابراز ناراحتی تعریف کرد. رادمردي وگذشت را می توان به عنوان خوشنیتی کارکنان در تحمل شرایطی که ایدهآل نیست، بدون ابراز شکایت تعریف کرد.
3- وفاداري سازمانی: شامل مفهوم حسن نیت در حال گسترش و حمایت از سازمان گئورگ و مفهوم طرفداري، حمایت و دفاع از اهداف سازمانی بورمن و موتوویلدو است. وفاداري سازمانی به خاطر ارتقاي جایگاه سازمان نزد افراد خارج سازمان ضروري است. حمایت و دفاع در مقابل تهدیدهاي بیرونی و حفظ تعهد حتی در شرایط نامطلوب میتواند به عنوان وفاداري نگریسته شود.
4- اطاعت سازمانی: مفهوم پیروي از قوانین و رویه هاي سازمانی که به وسیله موتوویلدو و بورمن بیان شد نشان دهنده این سازه است و حاصل آن درونی کردن و پذیرش قوانین سازمانی، مقررات و رویه ها حتی در حالت وجود نداشتن نظارت است. بنابراین کارکنانی که به صورت وجدانی از تمام مقررات و دستورالعمل ها حتی در شرایط عدم نظارت، اطاعت میکنند به عنوان شهروندان خوب به حساب میآیند.
5-ابتکار شخصی: این نوع از رفتار شهروندی رفتار فرانقشی است که ماوراي حداقل نیازمندي هاي ، کلی موردانتظار قرار دارد. نمونه هایی از چنین رفتارهایی شامل فعالیتهاي خلاقانه ی داوطلبانه و طراحیهاي نوآورانه براي بهبود وظیفه شخصی و یا عملکرد سازمانی است. موتوویلدو و بورمن انجام دادن مشتاقانه و داوطلبانه فعالیت هاي وظیفه اي را به عنوان مؤلفه هاي این سازه بیان کردند.
6- رفتار مدنی: رفتار مدنی به عنوان یک سطح کلان از علاقه یا تعهد به سازمان به عنوان یک کل است. نظارت بر محیط به منظور شناسایی فرصتها و تهدیدات حتی با هزینه شخصی نمونهاي از این رفتارهاست. این رفتار منعکسکننده شناخت فرد است از اینکه او جزئی از یک کل بزرگتر است . رفتار مدنی به عنوان رفتاري که نشاندهندة مشارکت در زندگی شرکت تعریف میشود.
7- توسعه خود: توسعه شخصی شامل رفتارهاي داوطلبانه کارکنان به منظور بهبود دانش، مهارتها و تواناییهایشان است. ویژگی چنین رفتاري این است که یادگیري مجموعۀ جدیدي از مهارتها به منظور توسعه دامنه مشارکت در سازمان انجام میگیرد.
منبع
افضلی ،رضا(1393)، رابطه بین عدالت سازمانی ادراک شده با رفتارهای شهروندی سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده فرهنگ سازمانی، پایان نامه ارشناسی ارشد، مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید