مفاهیم ومبانی اتحاد و همبستگي

اتحاد و همبستگي

شخص سالم، کسي است که معناي روشني از هويت خود دارد و خود را مي‌شناسد و علاوه بر آن خود را دوست دارد. موضع و نگرش او نسبت به زندگي طوري است که حتي وقتي که پاره‌اي از رفتارهايش ناخوشايند ‌يا غيرموثر است، احساس حقارت و خواري نمي‌کند. بنابراين، سلامت سازماني بدان معناست که سازمان خود را مي‌شناسد، اعضاي آن به عضويت در آن جذب شده مي‌خواهند در سازمان باقي بمانند، تحت تاثير آن قرار گيرند و آن را تحت تاثير قرار دهند. يعني کارکنان، سازمان را دوست داشته باشند و مايل باشند در آن باقي بمانند و تشريک مساعي داشته باشند .يک سازمان، با افراد دخيل در مجموعه سازماني، رو به جلو گام بر مي دارد و افراد واحدهاي منفردي نيستند که امورشان را در انزواي اجتماعي انجام دهند. افراد، درون سازمان دسته‌هاي اجتماعي تشکيل مي دهند که در آنها، حمايت حرفه اي و اجتماعي ريشه دارد. افراد، به شکل پيوسته و منسجم با همکاري و هم آرايي مناسب، فعاليت مي کنند .

اتحاد و همبستگي در کتابخانه‌ها

در کتابخانه‌ها، کارمندان بخشي از شبکه پيچيده کارکردهاي مرتبط به هم براي دستيابي به اهداف سازمان مي باشند. انگيزه و نقش مثبت کارمندان، شالوده موفقيت کتابخانه و برخورداري از تاثير محيطي است. عملکرد منابع انساني‌ يک کتابخانه تصويري از آن در اجتماع خلق مي کند. کتابخانه، محيط سازماني خلق شده براي اجراي فعاليت‌ها در محيط مشارکتي و تاثير متقابل فعال مي باشد. براي نايل شدن به اهداف کتابخانه کارمندان کتابخانه براي اجراي فعاليت‌هاي خود و فعاليت‌هاي سازماني به ‌يکديگر متکي و وابسته اند. ارتباطات انساني عامل نگهداري، حفاظت و کارهاي توسعه‌اي مي باشد. حتي اگر منابع هم وجود داشته باشد و منابع انساني به طرز مناسبي برنامه ريزي، طراحي، سازماندهي نشده باشد، مجموع منابع گوناگون نمي تواند تاثيرگذار باشد. شرايط کاري در کتابخانه به ميزان بالايي به ماهيت کارهاي اجرا شده، رويه‌هاي اقتباس شده، چارچوب خط مشي انتخاب، اصول توافق شده، ساختار سازماني تعيين شده، ضوابط اجرايي مورد پيروي و محيط کاري انگيزشي و جذاب بستگي دارد. بنابراين تناسب افراد در احساس تعلق، انگيزش و هويت به کتابخانه مي تواند براي افراد و کتابخانه سودمند باشد .

در مورد کارکناني که به دنبال حس تعلق سازماني هستند، بايد اطمينان حاصل کنيد که از فرصت‌هاي متعدد براي تعامل با همکاران برخوردارند. اين افراد الزاما به تنهايي کارشان را خوب انجام نمي دهند. در عوض شما بايد براي آنها پروژه‌هايي را در نظر بگيريد که مستلزم کار گروهي است. اين افرادسازمان دهنده‌هاي اجتماعي بخش هستند. بگذاريد تا برنامه ريزي براي رويدادهاي گروه،تدارکات کارمندان و ديگر موقعيت‌هاي اجتماعي را عهده دار شوند.اين افراد از کارگروهي با ديگران لذت مي برند و محيطي گرم و اجتماعي براي واحد مهيا مي سازند.

فضاي توسعه منابع انساني کتابخانه نقشي حياتي در تامين صلاحيت، انگيزه و پيشرفت کارمندان ايفا مي کند. اصطلاح فضا (جو) براي مشخص کردن کيفيت تشريک مساعي در محيط کاري، پيشرفت فردي، متعهد بودن اشخاص به اهداف سازماني و کارايي حاصل از تحقق اهداف بکار مي رود. چنين فضايي نه تنها نظام‌هاي نظارتي رسمي را خلق مي کند بلکه، ارتباطات اجتماعي غيررسمي را نيز ايجاد مي کند. ساختار رسمي و غيررسمي مديريت منابع انساني فضاي سازماني را تشکيل مي دهد. در چنين شرايطي افراد به صورت تعاملي کار مي کنند، قضاوت مي کنند، پاداش مي دهند، کنترل مي کنند، هدايت مي کنند، مشورت مي کنند  و همديگر را درک مي کنند. فضاي حاکم بر سازمان، نگرش‌ها و اخلاق اشخاص را در راستاي فعاليت و محيط کاري آنها تحت تاثير قرار مي دهد .

هر چند از قديم تصميم گيري و دستور دادن از عمليات مدير بوده است، اما‌ اين امور در واقع تنها وقت کمي از ارتباط را به خود اختصاص مي دهد. در کتابخانه مقدار زيادي از ارتباطات، ميان کارمندان و به منظور انجام کارها صورت مي گيرد. ‌اين نوع ارتباط در اقدام‌هاي جمعي نه فقط به ساختار رسمي بلکه به ساختارهاي غير رسمي کتابخانه ؛ ساختار موقعيت، ساختار دوستي، ساختار منزلت و غيره نيز مربوط مي شود. همه ‌اين امور جرياني ثابت دارند و به اشتباه چنين نشان مي دهند که همه ارتباطات در سازمان به سمت سطوح پايين و افقي است .

روحيه

سابقه اين مفهوم در ادبيات روانشناختي و جامعه‌شناسي چنان مبهم است که کاربرد آن را با ترديد روبرو مي‌سازد. معناي ضمني آن رفاه، خوشي ‌يا رضايت است. البته، رضايت براي وجود سلامت کافي نيست. شخص ممکن است ضمن اين که با موفقيت، هيجانات، کينه‌ها و تعارض‌هاي دروني خود را نفي کند، اما اظهار کند که احساس رضايت و خوشي مي‌کند. با وجود اين، کاربرد مفهوم روحيه در سطح سازمان سودمند است. روحيه عبارت است از حالتي حاصل از احساسات فردي که بر حول آن احساس‌ رفاه، رضايت و انبساط خاطر قرار دارد. فقدان روحيه حاصل احساس‌ ناراحتي فشارهاي ناطلبيده و نارضايتي است .سازمان‌ها نيز مانند انسان‌ها مي توانند در حالات مختلفي از لحاظ سلامتي و ميزان آن قرار داشته باشند. اين مفهوم مي تواند ضامن ميزان دوام و بقاي‌ يک سازمان در شرايط مختلف باشد. در سازمان سالم کارمندان، متعهد، وظيفه شناس و سودمند هستند و از روحيه و عملکرد بالايي برخوردارند .

يکي از مهمترين پديده‌هاي رواني- اجتماعي عصر جديد براي ارزشيابي خصوصيات کيفي و حالات رواني انساني توجه کامل به روحيه کارکنان سازماني است. در صورتي که مديران سازمان بتوانند به درستي با ارتباطات صحيح و منطقي خوشحالي و خرسندي کارکنان را فراهم سازند در اين صورت است که به حالات کيفي و رواني افراد پي خواهند برد.

هدف عمده مديريت منابع انساني افزايش اثربخشي فردي کارمندان همراه با افزايش احساس انگيزه فردي و رضايت مندي در محيط کار و شغل مورد نظر است. مهمترين نکته که الزاما بايد مورد توجه قرار گيرد، نحوه نگرشي است که کارکنان بر اساس آن در مورد کار خود، همکاران، سرپرستان و سازماني که براي آن کار مي کنند، دارند. اصول مديريت منابع انساني بايد براي رسيدن به اين هدف نهايي اجرا گردد. مديريت بايد ايجاد کننده نوعي از رهبري باشد که در آن بازدهي و مشارکت اثربخش فرد همراه با ساير منابع در راستاي دستيابي به اهداف کتابخانه خلق خواهد گرديد. مهم است که سرپرستان چه نگرشي در مورد کارکنان دارند، به چه نحوي با آنان ارتباط بر قرار مي کنند و چگونه با همکاران و استفاده کنندگان کتابخانه در ارتباط هستند .

سرپرستان بايد کارکنان را روحيه داده و مورد تشويق قرار دهند تا خلاقيت‌هاي ذهني و اجرايي خود را نشان دهند. زيردستان بايد اجازه اجراي خلاقانه بعضي از امور را با وجود محدوديت‌هاي وظايف و مسئوليت‌ها دارا باشند. کارکنان بايد به دستاوردهاي خود ببالند. اگر آنها احساس غرور در اهداف، شيوه‌ها و دستاوردهاي خود کنند عملکرد بهتري را مي توان از آنها انتظار داشت. سرپرستان بايد از اصولي پيروي کنند که به گونه اي شفاف نتايج و اهداف مورد انتظار، ارتباط با کارکنان و تشخيص بهترين دستاوردهاي حاصل از بهترين اجرا در آن تعريف گرديده باشد. تسهيلات فيزيکي، نظام ارتباطي، کيفيت تجهيزات، تسهيلات زيربنايي و شرايط کاري فراهم شده براي ‌يک کارمند، بهترين عوامل دستيابي به بهره وري و اثربخشي بيشتر است. وضعيت کاري مطلوب چه از لحاظ فيزيکي و چه روانشناسي تامين کننده بهره وري و اثربخشي بيشتر، با تلاش‌هاي فردي ‌يکساني است .

منبع

قنبری مطلوب،مریم(1392)، بررسی سلامت سازمانی در کتابخانه­ های شهرداری اصفهان،پایان نامه کارشناسی ارشد،کتابداری واطلاع رسانی،دانشکده علوم تربیتی وروانشناسی اصفهان

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0