مفاهیم بهداشت شغلی
بهداشت شغلی
امروزه تلاش در جهت صنعتي شدن و گسترش شهرنشینی و زندگي ماشيني كه لازمه آن پذیرفتن شيو ه های نوين زندگي است بر سلامت انسان اثر معكوس داشته که در ارتباط با مقوله سلامت ابعاد ديگري را آشکار مینماید؛ يكي از اين ابعاد، سلامت روان نيروي انساني شاغل در سازمانها میباشد؛ ابعادی كه اگرچه تازگي ندارد اما بهطور تخصصي زمان زیادی نيست كه به آن توجه گردیده است. سلامت رواني كاركنان در راستاي بهکارگیری روشهای مناسب، بهمنظور از بين بردن عوامل مخل سلامت روان و بهکارگیری نيروهاي كارآمد در سازمانها، متأثر از ویژگیهای شخصيتي آنان است.
هنگامیکه افراد شاغل بتوانند با توجه به ویژگیهای شخصيتي خويش شغلي را انتخاب نمایند، میتوانند با حسن سلوك و بردباري و بدون تحمل فشار رواني زياد به كار پرداخته و سودمند باشند. سلامت رواني كاركنان که از عوامل بسياري از قبیل شيو ه هاي نظارت مديران، كيفيت زندگي، عملكرد مديران و بهویژه ویژگیهای شخصيتي که شامل روان آزرده گرايي، برونگرايي، انعطافپذیري، دلپذير بودن و باوجدان بودن میباشد تأثیر پذیرفته و بهنوبه خود نقش بسزايي را در سلامت رواني كاركنان و به دنبال آن سلامت سازمان ايفا میکند. پژوهشها نشان داده است كاركناني كه از ویژگیهای شخصيتي بيروني برخوردار هستند، بهمراتب رابطه بهتري با ساير كارمندان دارند و درنتیجه عملكردشان بهبودیافته و سيستم نيز از سلامت بهتري برخوردار میگردد.
بهداشت رواني کارمندان عامل مؤثر و تعیینکنندهای در افزايش بهرهوری آنان و ارائه خدمات بهتر و مؤثرتر توسط هر سازمان محسوب میگردد و عدم وجود راهکارهای مناسب براي ايجاد تعادل در مقابله با تنشهای ایجادشده موجب عدم رضايت شغلي كاركنان و درنتیجه كاهش كيفيت خدمات می گرد لذا سازمانهای بهداشتي و درماني به علت اهميت وظیفهای كه درزمینهٔ پيشگيري مراقبت و درمان بر عهدهدارند از جايگاه ویژهای در جامعه برخوردار میباشند .
اهمیت بهداشت شغلی ؛ حرفهای :
امروزه محيط كار اهميت زيادي يافته و بهعنوان يكی از مکانهای مناسب، جهت فعالیتهای ارتقاي سطح سلامت موردتوجه قرارگرفته است بنابراین محيط كار، فرصت و امكانات و ملزومات مناسب براي تأثیر بر شيوه زندگي فرد را فراهم میآورد و در محيط كار میتوان ميزان آسیبپذیری فرد در برابر بیماریها را نیز مرد بررسی قرارداد.
ترقي و پويايي و اعتلاي هر سازماني جز در داشتن کارمندان و اعضايي سالم و كارآمد در آن سازمان نيست بنابراین افرادي كه علاوه بر وضعيت جسماني مناسب ازلحاظ وضعيت رواني نيز در حد تعادل و مطلوبي قرار داشته باشند، بدون ترديد این تعادل و تقارن در دو بعد جسماني و رواني، اصلیترین نتیجهاش داشتن جامعهای شكوفا و با آينده است. سلامت رواني مقولهای بسيار حائز اهميت است؛ و تأثیر رواني بر عملكرد جسماني بر هیچکس پوشيده نيست.
برآوردهای سازمان جهاني بهداشت در سال ١٩٩٣ نشان داد حدود ٥٠٠ ميليون نفر در سراسر جهان مبتلابه يكي از اختلالات رواني میباشند كه از اين تعداد ٥٠ ميليون نفر مبتلابه اختلالات شديد رواني و ٢٥٠ ميليون نفراز آنان مبتلابه اختلالات خفيف رواني بوده و نیز ١٢٠ ميليون نفر از عقبماندگی ذهني، ٥٠ ميليون نفر از صرع و ٣٠ ميليون نفر از ابتلا به دمان رنج میبرند.
همچنين يكي از پژوهشهای انجامشده توسط محققان دانشكده بهداشت دانشگاه هاروارد در سا ل ١٩٩٠ نشاندهنده آن بود که حدود پنج ميليون نفر در جهان در اثر انواع مختلف صدمات جان خود را از دست داد ه اند كه اكثر اين مرگها در بين بزرگسالان و جوان متمركز بوده است، در اين گروه سني حوادث جادهها، خودكشي، جنگ، آتشسوزی وخشونت به ترتيب در زمره ده علت اصلي مرگ به شمار میروند و اين حوادث نيز کموبیش با مقوله بهداشت رواني مرتبط هستند.
با توجه به مطالب يا د شده و نيز صدها مطالعه مشابه در نقاط مختلف جهان میتوان پي برد كه چرا بهخصوص در سالهای اخير مسئله بهداشت رواني خود را بهعنوان يكي از دغدغههای اصلي افراد و سازمانهای مسئول امور بهداشتي در سراسر جهان و بهویژه سازمان جهاني بهداشت (WHO) مطرح نمود ه است تا آ ن جا كه سال ٢٠٠١ ميلادي از سوي WHO بهعنوان سال بهداشت رواني و با شعار غفلت بس است، مراقبت كنيم (Stop-exclusion-dere-to-care) بهعنوان سال بهداشت رواني تعیین و معرفي گرديد. از طرف دیگر اهميت ویژهای كه سازمان جهاني بهداشت براي اين مسئله قائل گرديده سبب شد تا بهداشت رواني و مقولات مرتبط با آن، بهعنوان يكي از محورهاي اصلی و اساسي، موردتوجه محققان و صاحبنظران علوم بهداشتي قرارگرفته و آنان را وادار نمايد، ضمن بهر ه گيري از ابزارهاي موجود در عرصه پژوهش، به سنجش وضعيت بهداشت رواني جوامع انساني و نیز ارائه راهكارهايي در جهت ارتقا و بهبود كيفيت سلامت رواني افراد جامعه بپردازند.
بهداشت رواني کارکنان یک عامل تعیینکننده در افزايش بهرهوری نيروي كار و ارائه خدمات بهتر و مؤثرتر در هر سازمان میباشد و عدم وجود فرایندهای مناسب و کارا براي ايجاد تعادل در مقابله با تنشهای ایجادشده در محیط کار باعث عدم رضايت شغلي كاركنان شده و درنتیجه موجب كاهش كيفيت خدمات میشود.مشاغل مختلف در محیطهای متفاوت انجامگرفته و عوامل متعددي مثل رضايت كلي از شغل، رضايت از درآمد، رضايت از محيط فرهنگي شغلي و رضايت از روابط با همكاران که در محيط کاربر سلامت افراد مؤثر میباشد. همچنین عوامل متعددی نيز باعث بر هم خوردن سلامت روان افراد میشوند كه از جمله آنها میتوان به عدم رعايت عدالت، فراهم نبودن فرصتهای شكوفايي براي افراد و وجود تبعیضهای غيرمنطقي اشاره نمود.
بنابراین توجه بهسلامت روان در تمام عرصههای زندگي مانند زندگي فردي، اجتماعي و شغلي حائز اهميت بوده و يكي از زمینههایی كه توجه بهسلامت روان در آن حائز اهميت میباشد، شغل و حرفه است.
تاریخچه بهداشت شغلی ؛ حرفهای :
اولين فردی که آثار ارزشمندی در مورد بهداشت حرفهای از خود بهجا گذاشته است طبيبی به نام اگريکولا از ناحيه ساکسونی ايتاليا بود که او کتابی دوازده جلدی راجع به اکتشافات و استخراج فلزات، ابزار کار، حوادث و بیماریهای ناشی از کار و … نوشت که آن کتاب در سال ١۵۵۶ منتشر شد. بعد از او در سال ١۵۶٧ پزشک ديگری به نام پاراسلسوس اهل سوئيس کتابی درباره بیماریهای وابسته به شغل در بين کارکنان معدن ذوب و فلزات منتشر کرد و در سال ١۶٣٣ پدر طب کار، رامازينی چشم به جهان گشود که وی يکی از پیشقدمان بزرگ قرن ١٧ درزمینهٔ بهداشت حرفهای میباشد و کتاب معروفش درباره بیماریهای حرفهای در سال ١٧٠٠ ميلادی منتشر گردید.
تعریف بهداشت شغلی ؛ حرفهای :
بهداشت حرفهای به معنی علم و فن پيشگيری از بیماریهای ناشی از کار و ارتقای سطح سلامتی افراد شاغل از طریق کنترل عوامل زیانآور محيط کار میباشد.این رشته که در طول دو دهه گذشته اسامی متعددی از قبيل حفاظت و بهداشتکار، حفاظت فنی و بهداشت صنعتی را دارا بوده، در سالهای اخير به جهت گستردگی حوزه فعالیتهای آن، همه مشاغل را اعم از توليدی یا غير توليدی، صنعتی یا غير صنعتی، تحت پوشش قرار داده و با نام بهداشت حرفهای در چهار بخش کشاورزی، معدن، خدمات و صنعت فعاليت مینماید بهطورکلی میتوان بیان نمود که اهداف بهداشت حرفهای تأمين، حفظ و ارتقای وضعيت جسمی، روحی و روانی فردی و اجتماعی کارکنان همه مشاغل، پيشگيری از بروز بیماریها و حوادث ناشی از کار و انتخاب کارگر متناسب با شغلی که قابليت انجام آن رادار است، میباشد.
فعالیتهای بهداشت حرفهای در همه سازمانها شامل دو بخش ایمنی و بهداشت محيط کار است که در بخش ایمنی، شناسایی خطرات محيط کار و چگونگی کنترل آنها موردبررسی قرار میگیرد و شامل موضوعات متعددی از قبيل ایمنی کار در مشاغل جوشکاری، تراشکاری، نجاری، غواصی، کار در ارتفاعات، حفر چاه و تونل، ایمنی ساختمان و ساختمانسازی، ایمنی ماشینآلات و ابزار، ایمنی برق، ایمنی حریق، ایمنی معدن و غيره میباشد؛ و در بخش بهداشت محيط کار نيز باهدف پيشگيری از بیماریهای ناشی از کار، عوامل زیانآوری چون عوامل فيزیکی، شيميایی، بيولوژیکی، ارگونوميکی، مکانيکی و عوامل روانی محيط کار مورد شناسایی، اندازهگیری، ارزشيابی و درنهایت کنترل قرار میگیرد. در بحث عوامل روانی، بهطورکلی کليه عواملی که موجب بروز استرسها و اختلالات روحی و روانی در محيط کار میشوند مورد شناسایی و کنترل قرار میگیرند.
بنا به اهميت تأثیر عوامل روانی در ميزان کارایی و بهرهوری افراد، در بسياری از کشورهای توسعهیافته و صنعتی، روانشناسی کار از اهميت خاصی در جهت افزایش مهارتها، سطح کارایی افراد و درنتیجه بهرهوری، برخوردار است و فارغالتحصیلان آن پس از جذب در محیطهای کار در غالب گروه بهداشت حرفهای نقش مهمی را در افزایش بهرهوری ایفا مینمایند. همچنين روانشناسان صنعتی علاوه بر تجزیهوتحلیل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی کارگران با ایجاد محيط کاری سالم و بانشاط، سعی میکنند تا از طریق ارائه و انجام تستهای گوناگون، امکان جذب و استخدام نيروی کار مناسب را فراهم آورند، درواقع میتوان اینطور بیان نمود که این افراد سعی در کشف انگیزهها، استعدادها و ویژگیهای لازم هر شغل بوده و افراد را جهت استخدام متناسب با مقتضيات شغلی هر حرفه راهنمایی میکنند.
بهداشت حرفهای را میتوان علم و هنر تأمین سلامت در محیطهای شغلی تعریف کرد و همینطور یک مهندس بهداشت حرفهای یا متخصص سلامت شغلی کسی میباشد که وظیفه شناسایی، ارزشیابی و حذف یا کنترل عوامل مخاطرهآمیز شغلی را به عهده دارد.مفهوم سلامت رواني، شامل احساس دروني خوب بودن و اطمينان از كارآمدي خود، اتكا به خود، ظرفيت رقابت، وابستگي بين نسلي و خود شكوفايي تواناییهای بالقوه فكري و هيجان است .بهداشت حرفهای از طرف نخستین کمیته مشترک سازمان بهداشت جهانی و سازمان بینالمللی کار که در سال ۱۹۵۰ تشکیل گردید، اینگونه تعریف شد: تأمین و ارتقاء عالیترین سطح سلامت جسمی، روانی و اجتماعی برای کارگران همهٔ مشاغل، پیشگیری از بیماریها و حوادث ناشی از کار، بکار گماردن نیروی کار در محیط و شغلی که از لحاظ جسمی و روانی قدرت انجام آن را دارد و بهطورخلاصه میتوان آن را تطابق کار با انسان تعریف نمود.و بهطورکلی بهداشت حرفهای رشتهای میباشد که به محیط کار برمیگردد. درواقع متخصصان در این رشته خطرهای بالقوهای را که در محیط کار وجود دارد شناسایی کرده و در مراحل بعدی به اندازهگیری و ارزیابی این خطرات و همچنین کنترل آنها میپردازند.
منبع
ابراهیمی،الهه(1393)، تاثیر اعتیاد به کار و بهداشت شغلی بر کیفیت زندگی کاری،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت دولتی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید