معرفی ابعاد مورد مطالعه در توانمندسازی منابع انسانی
یاهیا ملهم؛ نشان داد چهار عامل، ارتباط مستقیم و تاثیر بسزایی بر توانمندسازی منابع انسانی دارند كه در محیط رقابتی بایستی به آن توجه خاص كرد تا سازمانها بتوانند پاسخگوی تغییرات سریع و با كیفیت بالا باشند، تا علاوه بر رضایت كاركنان، رضایت مشتریان را فراهم سازند. این چهار عامل عبارتند از: دانش و مهارت، اعتماد، ارتباطات، انگیزه.
الف)دانش و مهارت
دانش از مغز انسان سرچشمه میگیرد و مبتنی بر اطلاعاتی است که با تجربه، باورها و ارزشهای شخصی، همراه با تصمیم و عمل وی، دگرگون و بارور میشود. مهارت درک و دانش عمیق و تخصصی در یک رشته معین است که بسیار فراتر از حد متوسط است. کلیه سازمانها و مراکز دولتی و غیردولتی برای سازگاری با تغییرات محیطی، رشد و توسعه سازمانی لازم است به طور مداوم نسبت به توسعه و بهسازی نیروی انسانی، تجهیزات، فناوری، قوانین و مقررات، جو و فرهنگ سازمان و مراکز اقدام نمایند. ارتقای مهارت و دانش كاركنان رابطه مستقیمی با كارآفرینی و اثربخشی كاركنان دارد و جایگزینی دانشگران به جای صنعتكاران ناشی از تغییر پارادایم در توسعه منابع انسانی است و توسعه دانش و مهارت كاركنان برگ برنده سازمانهای دانشی است.
ب) اعتماد
اعتماد، احتمال ذهنی است که شخص A انتظار دارد شخص B عملی انجام دهد که منجر به شادکامی او گردد. اعتماد، اعتقاد داشتن به دیگران و اطمینان به آنهاست. رهبران، نیازمند اعتماد و انتشار قدرت و پذیرش ایدههای جدیدی هستند. جریان اطلاعات و دانش تاثیر مثبت بر این بعد و یر پاسخگویی و مسئولیتپذیری کارکنان دارد. اعتماد و فقدان آن موضوعی است که به طور فزایندهای برای مدیران اهمیت پیدا کرده است.
ج ) ارتباطات
ارتباط همان انتقال معانی و مفهوم مورد نظر از فرستنده به گیرنده است. ارتباطات علم برقراری ارتباط و به معنای ایجاد رابطه تعامل و گفتگو است. در واقع ارتباط، عبارت است از هرگونه تعاملی که شامل انتقال پیام باشد. ارتباطات دو جانبه وسیلهای است كه دانش كاركنان را در مجاری ارتباطی سازمان برای خدمت بهتر به مشتریان گسترش خواهد داد. توزیع اطلاعات برای كاركنان به منظور عملكرد بالای سازمان حیاتی است. كانالهای ارتباطی و اطلاعاتی در سازمانها موجب ارتقای دانش و اعتماد سازمانی نیز میشود .
د ) انگیزه
انگیزه حالت مشخصی است که سبب ایجاد رفتار معینی میشود و به عوامل موجود در یک فرد اشاره دارد که رفتار را در جهت یک هدف فعال میسازند یا به تعریفی دیگر عاملی است که مردم را وا میدارد به روش خاص رفتار و تلاش کنند تا به اهداف مورد نظر دست یابند. توجه به نیازها و انگیزههای كاركنان و پرداخت پاداش بر اساس عملكرد در این مدل موردنظر است و پاداشهای معنوی ؛ غیر مادی نسبت به پاداشهای مادی از اهمیت بیشتر برخوردارند. نظریه پردازان بر این باورند كه به وجود آوردن حس كنترل بر انجام كارها و فعالیتها، آگاهی از بافت و ساختارهایی كه در آن كار انجام میشود، مسئولیت و پاسخگویی در كار، سهیم بودن در مسئولیت برای اجرای فعالیتهای سازمانی و انصاف و عدالت در دادن پاداشها بر اساس عملكرد فردی و گروهی منجر به بهبود توانمندسازی و بهرهوری كاركنان میشوند.
منبع
داودی،فتانه،(1393)، تاثیر توانمندسازی منابع انسانی بر عملکرد سازمان،پایان نامه کارشناسی ارشد،مدیریت دولتی،دانشگاه آزاداسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید