مصاحبه ی انگیزشی
مصاحبهی انگیزشی بعنوان یک سبک مشاورهای رهنمودی و مراجع محور به منظور تغییر رفتار برای کمک به مراجعانی است که در پی جستجو و حل دوسوگراییهایشان هستند، این شیوه ابتدا از تجارب میلر در درمان مصرفکنندگان الکلی بهدستآمد و وقتی که برای اولینبار توصیف شد بیشتر یک سبک درمانی بود تا یک مجموعه از تکنیکهای خاص. میلربهجایاینکه انگیزه را یک صفت ثابت شخصیتی بداند ، آنرا یک حالت آمادگی برای تغییر میداند که در طول زمان و در موقعیتهای مختلف قابلتغییر است. بنابراین فقدان انگیزش بعنوان صفت ذاتی در بیمار درنظرگرفته نمی شود بلکه بجای آن حالتی است که در حال تغییر است. این تعریف انگیزش درست در نقطهی مقابل تعریفهای سنتی از انگیزش است چرا که آنها انگیزهی لازم برای تغییر را به عنوان صفت شخصیتی در نظر میگرفتند.
اصول و فنون مصاحبهی انگیزشی
از نظر رولنيك و ميلر ،بين روح حاكم بر مصاحبهي انگيزشي و فنون خاص تفاوت وجود دارد . در روح حاکم بر مصاحبهي انگيزشي، آمادگي براي تغيير به عنوان صفت بيمار در نظر گرفته نمي ود، بلكه محصولي بي ثبات از تعامل بين شخصي است و انگيزش براي تغيير بعنوان حالتي در نظر گرفته ميشود كه در بيمار برانگيخته مي شود، بجاياينكه به وي تحميل شود. در این نوع درمان وظیفه درمانجو این است که تردید خود را کشف و حل نماید و وظیفهی درمانگر آن است که انتظار تردیدها را داشته باشد، آنها را بشناسد و به بیمار برای بررسی و حل آنها کمک کند. این تمایز بین روح حاکم بر مصاحبهی انگیزشی و تکنیک های آن مهم است. اگر درمانگری فنون مصاحبهی انگیزشی را بدون حفظ روح حاکم بر آن بکار ببرد مصاحبهی انگیزشی نیست، چرا که باعث برانگیختن مقاومت بیمار می شود و کارایی درمان کاهش می یابد. این رویکرد، شیوهی فرد مدارمثل : صميميت، همدلی و فن آن مثل: فرضیه های کلیدی، گوش کردن انعکاسی را باهم ترکیب میکند. مصاحبهی انگیزشی از درمانهای کوتاهمدت محسوب می شود که شامل شش عنصر است و به صورت سرواژه FRAMESخلاصه میشود؛ شامل بازخورد ( F)، مسئوليتپذیری (R)، توصيهدادن (A)، فهرستي از گزينههاي تغيير ( M )، همدلی ( E ) و خودكارآمدي ( S ). در مصاحبهی انگیزشی، مشاور از مواجههی کلاسیک که طی آن درمانگر بر نیاز به تغییر تاکید میکند در حالی که درمانجو آن را قبول ندارد،اجتناب میورزد، مشاور به جای آن که درمانجو را مستقیما متقاعد سازد، به طور منظم اطلاعاتی را از او بیرون میکشد و دلایل نگرانی وتغییر را تقویت میکند. همدلی که نکته کلیدی مداخلات کوتاه مدت اثربخش است اساس مصاحبهی انگیزشی را تشکیل میدهد. درمانگر جوی صمیمی و همدلانه ایجاد میکند که به بیماران امکان میدهد احساسات تردید آمیز در مورد تغییر را شناسایی کنند. درمانگر به طور مستقیم با مقاومت بیمار برخورد نمیکند. بلکه مقاومت او را ماهرانه منحرف میکند. هدف این فرایند ایجاد تضاد انگیزشی بین رفتارهای موجود درمانجو(خود واقعی) و هدفهای مطلوب (خودآرمانی) است.
در مصاحبهی انگیزشی تلاش میشود تا با پرهیز از برچسبزدن و پذیرفتن این ایده که اختیار تصمیمگیری در دست مراجعان است آنها را به تغییرکردن ترغیب کنند. درمانگر مصاحبهی انگیزشی باید چهار اصل را مد نظر قرار دهد؛ اولین اصل مدارا با مقاومت؛ دورزدن مقاومت است که درمانگر با استفاده از انعكاس، اجتناب از مواجهسازي، گوشدادن فعال به بيان ناكاميهاي بيمار واستفاده از خنثي بودن این اصل را رعایت می کند. ایجاد تضاد دومین اصل مصاحبهی انگیزشی است، هدف در اين قسمت رساندن بيمار به دركي عميق از اهداف آني و بلند مدت زندگي درمانجو است و سپس روشنكردن تصميمهاي او براي رسيدن به اين اهداف. درمانگر با نشان دادن خطرات و شدت اثرات بيماري كه بيمار به آن واقف نيست، دادن بينش به دفاعهاي ناپختهی بيمار، مقابله با مكانيزم انكار در مرحلهی غفلت و ناآگاهي که اولين خط درمان مصاحبهی انگيزشي است این اصل را رعایت میکند. سومین اصل ابراز همدلی است، همدلي يعني انعكاس درست آنچه كه درمانجو اظهار ميدارد. این اصل مبتني بر روش راجرز است وهدف از آن آگاهكردن بيمار از تواناييهايش است با استفاده ازپذيرش، توجهمثبت، خلوصدروني و چهارمین اصل حمایت از خودکارآمدی بیمار است که هدف بررسي موفقيتهاي گذشتهی بيمار و اشاره به توانمنديها و موفقیتهای گذشتهی او است . در حال حاضر این چهار اصل مصاحبهیانگیزشی با سرواژههای RULEمشخص می شود:
- اجتناب از میل به اصلاح مراجع (R)
- درک انگیزش مراجع (U)
- گوشدادن به مراجع (L)
- توانمندسازی مراجع (E) .
در مصاحبهی انگيزشي از دو تكنيك بطورعمده استفاده ميشود:
- كاهش احساس خصومت و حالت دفاعي بيمار
- نشاندادن خطرات و شدت اثرات بيماري كه بيمار به آن واقف نيست.
دادن بينش به دفاعهاي ناپختهی بيمار، مقابله با مكانيزمهاي انكاردرمرحلهی غفلت و ناآگاهي اولين خط درمان مصاحبهی انگيزشي است. ممكنست درمرحلهی غفلت و ناآگاهي افراد حتي از آثار زيانبار بیماری هيچ اطلاعي نداشته باشند. در اين مرحله بهترين اقدام مشاور فعال ساختن بيمار براي درك خطر است. در مرحلهی دوم يعني مرحلهی تفكروتامل درمانگر از طريق مصاحبه انگيزشي بايد مزيتهاي درمان يا تغييرراگوشزد كند. در مرحلهی سوم كه بيمار براي تغيير رفتار آمادگي دارد بايد او را تشويق كند تا برنامهاي واقعبينانه براي ورود به مرحلهی عمل طرح كند. و در مرحلهی عمل كه برنامه درمان اجرا ميشود، درمانگر بايد راههايي را براي افزايش خودكارآمدي بيمار طراحي كند. در مرحلهی نگهداري نگراني بيمار، عودعوارض بیماری است، لذا درمانگر از طريق ارائهی طرحي براي پيشگيري از عود بيمار را ياري ميدهد. همچنين بهاو كمك ميكند چگونه در صورت لغزش و نقض تعهد، به درمان پايبند باشد.
منبع
اعراب شیبانی،خدیجه(1392)،اثربخشی مداخلات روانشناختی برشاخصهای سلامت جسمی وروانی، پایان نامه دکترای تخصصی،روانشناسی سلامتی،دانشگاه پیام نور تهران
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید