مشاور و مشاوره
تعریف مشاوره
مشاوره فعالیتی تخصصی، یاورانه، حضوری، هدفدار و عاطفی-ذهنی بین مراجع و مشاور است که در آن مراجع در یک جو مملو از تفاهم و همدلی، آزادانه و صادقانه به طرح مشکلش با مشاور می پردازد و پس از تجزیه و تحلیل مشکل و خودشناسی بهتر و عمیقتر، با کمک او تصمیم مناسبی میگیرد و در نهایت به حل مشکل کنشی توفیق مییابد .
خصوصیات و ویژگیهای مشاور
بحث درباره مشاور به عنوان یک شخص درمانی موضوع دیگری را در برنامه تربیت مشاور طرح میکند، مبنی بر اینکه: آیا اشخاصی که میخواهند مشاور شوند پیش از آنکه آنها تخصص پیدا کنند باید تحت مشاوره قرار گیرند؟ به نظر کوری “ مشاوران باید مدتی تجربه مراجع بودن را داشته باشند. زیرا چنین خودکاوی میتواند سطح خودآگاهی آنها را افزایش دهد. این تجربه میتواند قبل از آموزش، در طول آن، یا هر دو، حاصل شود. “ کوری قویاً بعضی اشکال کاوش شخصی را به عنوان یک پیش نیاز برای مشاوره دیگران مورد تایید قرار میدهد. یک چنین مشاورهای نباید به خودی خود به منزله یک غایت در نظر گرفته شود، بلکه باید شرایطی را فراهم کند که شانس بیشتری در اثرگذاری مثبت بر مراجعان داشته باشد. خودشناسی مشاور باعث میشود که او نیازها و مکانیزمهای دفاعی خود و چگونگی اثر آنها را بر کار مشاوره شناخته و درک نماید. این خودشناسی به شناخت و درک نارساییها و کمبودهای خود مشاور نیز منجر میگردد. مشاوری که در پرداخت به خویش و خودشناسی به صداقت و خلوص نیت دست یابد میتواند در زندگی حرفهای خود از احساس رشد شخصی برخوردار شود. چنین مشاوری در برقراری رابطه با دیگران و در بیان، ثابت و منطقی خواهد بود.
از دیگر عاملهای موثر درموفقیت درمانگر و روانشناس، داشتن اطلاعات و معلومات بنیادی از رفتار آدمی و نیز تعیینکنندههای “روانی”، “اجتماعی” و “جسمی” رفتار است. شاید یکی از جامعترین توصیفها درباره مشاوره خوب را بتوان در مطالعهای که توسط دو نفر محقق به نامهای کازنیک و نیت انجام گرفته است یافت. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که مشاوران خوب: جدی و با حوصله هستند، آرام سخن میگویند، نسبت به امنیت علاقهمند هستند ولی نسبت به کسب ثروت، نیازی احساس نمیکنند، دوست ندارند زیرک و ناقلا باشند، احساس میکنند مددجو حق دارد با آنها متفاوت باشد و نسبت به سختگیری ارزشی قایل نیستند. سالها قبل محققی به نام فارسون چنین نتیجه گرفت که خصوصیات مشاور خوب شامل رقت قلب داشتن و مهربان بودن، شفقت، ملایمت، توانایی درک و دریافت و منفعل بودن است .
مهارتهای اصلی برای رواندرمانگر بودن عبارتند از: تسلط دانش فنی، مهارتهای مفهومی و مهارتهای بالینی. دستیابی به دانش فنی میتواند ساده باشد اما بررسی مهارتهای بالینی کار سادهای نیست اما همین امر مهمترین نقش را در تاثیر درمانی دارد . در این میان به نظر میرسد عامل اصلی موثر بر نتیجه درمان مهارتهای بالینی و روابط موثر درمانی میباشد. همچنین مهارتهای فردی و شخصی درمانگر نقش اساسی در روند درمان دارد .پترسن و برای با پژوهشی در زمینه قابلیتهای حرفهای روانشناسان، تعریف تجربی و استقرایی ارایه دادند. این قابلیتها عبارت بودند از مسولیت حرفهای داشتن (صداقت، وجدان، مثبتاندیشی)، خونگرمی (شوخ طبعی، شفقت)، هوش (آداب سخنوری، خلاقیت، روشنفکر بودن) و تجربه (اعتماد به نفس، مهارتهای فنی، خود-کارآمدی). همچنین آنها دریافتند که صفاتی مانند عدم آگاهی، عملکرد تدافعی داشتن، انگیزه ضعیف، اضطراب، بیمسولیتی، اختلال روانی، بیعاطفه بودن میتواند در روند درمان اختلال ایجاد کند.
در زمینه تاثیر جنسیت و میزان تجربه و تخصص مشاور نیز پژوهشهایی انجام شده است. نتایج پژوهشهای بریسچیتو و مرلوتزی نشان داده است مراجعان در مصاحبه اولیه، درمانگران و مشاوران مذکری را که از تجربه کمتری نسبت به مشاروان مونث برخوردار بودند را از لحاظ جذابیت اجتماعی و عملکرد موثر در فرایند مشاوره، پایینتر درجهبندی کردهاند . هان و مکلین خصوصیاتی از قبیل خونگرمی، پذیرا بودن، درک و عقل را برای مشاوران مطرح نمودند.در پژوهشی به صورت پیگیری ده ساله که اثربخشی مشاوران توسط ویگینز مورد بررسی قرار گرفته است، بین کارآیی فردی و عوامل شخصیتی مشاران همبستگی بالایی به دست آمده است اما بین سن، جنس، مدت اشتغال و محل اشتغال مشاوران، همبستگی معناداری به دست نیامده است .
تغییر مسیر درمانگر در فرایند درمان یک پدیده شایع است که در آن درمانگر به جای “انجام درمان “، “حرف درمان “ میزند. کلید چنین تغییر مسیری میتواند در تحریف شناختی، عکس العمل هیجانی و استفاده از رفتارهای امن دانست. و این موضوع ثابت میکند که افراد به عنوان درمانگر و به منظور ایجاد تغییرات ظریف و موثر، بایستی از زمینه شناختی-رفتاری قوی برخوردار باشند .راجرز درباره تجربه درمانگر در فرایند درمان مراجعان میگوید: “ برای درمانگر، تجربه یک جرات نو در برقراری ارتباط است. او احساس میکند، “ در اینجا شخص دیگری که مراجع من است قرار دارد من کمی از او میترسم، ترس از اعماق وجود او، به همان گونه که قدری هم از ژرفای وجود خودم میترسم. ممکن است من بدون اینکه حتی ترس خود را بشناسم، به درون خویشتن خود بخزم و از برخی احساساتم فرار کنم که او آنها را کشف میکند در این گستره، من میدانم که تواناییام در یاری رساندن به مراجع محدود خواهد بود، آگاه باشیم .
مشاور در فرایند مشاوره
در فرایند درمانی، نه تنها مراجع به رفع مشکلش میپردازد بلکه درمانگر نیز از این جریان بیبهره نیست. بنابراین ضرورت، درمانگر نیز با قسمتهای تاریک وجودش روبهرو شده و فرصتی برای رشد و نوسازی آنها مییابد .
خصوصیات مشاور موفق
مشاوران در رفتار شغلی خود براساس سه خصوصیت عمل میکنند. 1)ویژگیهای فردی، 2)دانش حرفهای، 3)مهارتهای خاص مشاوره. مهمترین ویژگیهای فردی یک مشاور کارآمد عبارتند از:
- مشاوران موثر تجربههای رفتاری و احساسی خود را میپذیرند: به عبارت دیگر مشاوران کارآمد واکنشهای عاطفیشان را کنترل نمیکنند؛ احساسات خود را به همان صورتی که هستند میپذیرند؛ به واکنشهای هیجانی خود آگاهند و رفتارشان را میتوانند کنترل کنند.
- شاوران کارآمد و اثربخش ارزشها و باورهای خود را میشناسند. آنها با استفاده از نظام ارزشی خود، نقش با معنی برای زندگی خود مییابند و به راحتی میتوانند با افراد رابطه برقرار کنند.
- مشاوران موثر قادرند با دیگران رابطهای گرم و عمیق و همدلانه ایجاد کنند.
- مشاوران موثر نقاب به چهره نمیزنند. خود را آنطور که هستند به دیگران نشان میدهند.
- مشاوران موثر مسولیت شخصی رفتار خود را میپذیرند آنها به جای انکار خود و سرزنش دیگران به راحتی عدم موفقیت و ضعفهای خود را میپذیرند، این افراد انتقاد پذیرند.
- مشاوران موثر میتوانند هدفهای قابل دسترسی را انتخاب کنند. آنها به تواناییها و مهارتهای خویش واقف هستند و از خود به همان اندازهی تواناییها و مهارتها انتظار دارند.
- مشاوران موثر تجربههای همخوان دارند. آنها افزون بر اینکه افکار، احساسات، رفتارها، ارزشها و انگیزههای خویش را میشناسند توانستهاند بین این جنبههای شخصیت خویش همخوانی ایجاد کنند. آنها با خودشان صداقت دارند.
- مشاوران کارآمد و توانا نه تنها خود را آنگونه که هستند میپذیرند بلکه دیگران را نیز به همین شکل قبول دارند، آنها نسبت به مراجعان توجه مثبت و نامشروط دارند و از هرگونه ارزشگذاری و قضاوتاندیشی نسبت به مراجعان اجتناب میکنند و نمیخواهند ارزشها و افکار و باورهای خودشان را به مراجع تحمیل کنند. به مراجع فرصت میدهند تا با ابراز افکار و احساساتشان، خودشان را آنگونه که هستند تجربه کنند. آنها دنیا را چشمانداز مراجع میدانند و بدون هرگونه داوری صرفاً به درک مراجع و شناخت او همانگونه که هست میپردازند. آنها بدون توجه بموقعیت و جایگاه مراجعان برای آنها ارزش و احترام انسانی قایلند.
درمانگران باید به قدر کافی به عمق برسند و به زندگی خودشان گشوده باشند تا به آنها امکان دهد بدون از دست دادن درک هویت “خود” به دنیای ذهنی درمانجویان خویش وارد شوند
رشد فردی مشاور
در فرایند مشاوره مهمترین عامل شناخته شده در موفقیت شغلی مشاور، همان شخصیت مشاوران و یا مجموعه ویژگیهای شخصیتی آنان است. برای مراجع این نکته اهمیت دارد که مشاور یا درمانگر را که با او کار میکند شخصیتی با کفایت، با صلاحیت، با ثَبات، با پشتکار و به عنوان فردی ببیند که همیشه در حال یادگیری و رشد است. مشاور و مراجع هر یک دارای نیازها و نظام ارزشی خاص، مفهوم خاصی از خویشتن، تصویری از جهان اطراف، درکی از انسان و انتظارات او هستند و هر کدام برداشت خاصی از خود دارند.کراس و پاپادوپولوس، 21 عنصر را به منظور اندازهگیری رشد شخصیتی مشاور در فرایند مشاوره ذکر کردهاند:
- از ارزشها و باورهایی که به طور معمول از دیگران برگرفته شده است، و بر خودپنداره و رفتارش تاثیر گذاشته است، آگاهی دارد.
- از تاثیرات اجتماعی بر مفاهیم موجود در خودآگاهی دارد.
- از اینکه مجموعه نیروهای فردی و اجتماعی چگونه میتوانند بر “رشد خود” تاثیر داشته باشند آگاهی دارد.
- از اینکه چگونه “شرایط ارزشی” که در مراحل رشد اولیهاش وارد شده است بر عملکرد امروز او تاثیر دارد.
- اینکه چه هنگامی تغییر را تجربه میکند و چه هنگامی در برابر تغییر مقاومت میکند را میفهمد.
- حس قوی هویت دارد.
- آگاهی از طرحهای بادوام در رفتارهای خود و ارتباطهای بین فردی.
- از منبع احتیاجها و ترسهایی که مسبب تعصبهای فردیش میشود، آگاه است.
- از اینکه چگونه جنسیتش در ارتباطهای فردی و حرفهایاش نمایان میشود، آگاهی دارد.
- درباره رفتار انسان نظریه خاص خودش را دارد.
- از اینکه هرگونه سد فردی میتواند عیناً در ارتباطات درمانیاش مشکل آفرین باشد، آگاهی دارد.
- آگاهی داشتن به اینکه ترجیحات فردی و تعصباتاش ممکن است به زمینه مشاورهایاش کشیده شود.
- از سدهایی که در رشد فردیش وجود دارد، آگاه است.
- از اینکه ممکن است در شرایطی قرار بگیرد که خود را بسیار زیاد درگیر مراجع کند، آگاه است.
- از اینکه ممکن است در شرایطی قرار بگیرد که میزان درگیریاش با مراجع به حداقل مطلوب برسد، آگاهی دارد.
- قادر به باروری فراگیری اهداف شخصی است.
- گرایش دارد مهارتها و نگرشهایش را به صورت نقادانهای مورد ارزیابی قرار دهد.
- از اینکه در صورت چالش درباره مجموعه ارزشی خود تحمل دارد و این موضوع موجب یادگیریاش میشود، اطمینان دارد.
- از انتخابهای فردی خود آگاه است.
- توانایی پذیرش و پاسخ بازخورد به دیگران را دارد.
- توانایی ارزیابی خود به صورت باز و به دقت را دارد.
خلاصهای از دیدگاههای نظریههای شغلی پیرامون تاثیر و تاثر شغل مشاوره بر مشاور و از آن در زیر آمده است:
نظریهپرداز | نظریه |
جنینگز و همکاران | مشاوران با تجربه از مهارتهای حرفهای و ارتباطی بیشتری استفاده میکنند تا مشاوران تازه کار. |
جنینگز و اسکهولت | |
لنت و براون | مهارتهای الگوسازی نقش مشاورهای آموخته میشوند و هویت حرفهای را تشکیل میدهند. |
کرامبولتز و هندرسون | ویژگیهای شناختی مشاوران سدی برای یادگیریشان محسوب میشود. |
میشل و کرامبولتز | |
کوکران | تاثیر قصه بر ساختن معنا یا هدف برای حرفه یا حسی که به راه حرفهای فردیت میبخشد. |
هالند | خصوصیات شخصیتی بر انتخاب حرفه مشاوره تاثیر میگذارد. |
مارتین و همکاران | مشاوران با تجربه از حیطههای شناختی و ادراکی خودشان بیشتر از مشاوران تازه کار استفاده میکنند. |
گلاسر و چی | |
سوپر | مشاوران ادراکهای خود را در فرایند مشاورهای بکار میبرند. |
هالوی و وامپولد | تاثیرات شناختی مشاوران با تمرینهای مشاوره ایشان افزایش پیدا میکند. |
خودآگاهی یک خصوصیت مهم در مشاور و درمانگر است مشاوران و درمانگران باید قادر باشند که با عینیت به مراجعان خود نگاه کنند و در پویششناسی شخصی آنها گرفتار نشوند. اتاق درمانی مکانی برای کامرواسازی و ارضای نیازهای نوروتیک خود درمانگر نیست اگر احتیاجات نوروتیک درمانگر کنترل نشود ممکن است مراجع صدمه ببیند. اگر درمانگر ندانسته با مراجع رابطه برقرار کند و در آن ارضای احساس برتری، تسلط و میل جنسی خود را بجوید، بی شک حال مراجع بدتر خواهد شد. متاسفانه نمیتوان تمام رفتارهای نوروتیک درمانگر را کنترل نمود، مگر اینکه درمانگر خود تحت رواندرمانی قرار گیرد. در واقع این اصولیترین راه حلی است که برای برطرف کردن خطرات ناشی از شخصیت درمانگر کشف شده است. اکنون در بسیاری از برنامههای دانشگاههای معتبر دنیا مشاوران، روانشناسان بالینی، روانپزشکان و روانکاوان قبل از مبادرت به رواندرمانی اشخاص دیگر، خود تحت رواندرمانی قرار میگیرند. در ایران برخی از مشاوران متخصص، ضرورت رعایت چنین شرطی را به عنوان یک پیش نیاز برای مشاوره و درمان دیگران مطرح میسازند. از نظر شفیع آبادی “ یک مشاور یا رواندرمانگر قبل از پرداختن به رواندرمانی مراجعان، باید خود تحت رواندرمانی بوده باشد “. با وجود این، به نظر نمیرسد که تحت درمان قرار گرفتن به منزله شرط لازم مبادرت به رواندرمانی، برای تمام مشاوران و رواندرمانگران ضروری باشد .
پس میتوان نتیجه گرفت هرچه میزان مولفههای شخصیتی درمانگر (یا مشاور) سالمتر باشد کارآمدی و تاثیر مثبتتری در محیط پیرامونی خود خواهد داشت، چه این محیط اتاق مشاوره باشد و چه در بین خانواده درمانگر.شرتزر و استون مشاوران کارآمد و غیر کارآمد را در زمینه تجربه، نوع رابطه و عوامل شخصیتی از یکدیگر تفکیک میکنند .شفیعآبادی با مطالعه روی 190 دانشجو در مورد اینکه مشاور چه ویژگیهایی باید داشته باشد، نشان داد که غیر از تعهد (73 مورد)، علاقه به مشاوره (61 مورد)، رازداری (30 مورد) و نظم در کار (18 مورد) در حرفه مشاوره از اهمیت به سزایی برخوردار است لذا بدیهی است که مشاور باید در زمینه مشاوره، تجربه علمی و عملی داشته باشد. درمانگران باید به قدر کافی به عمق برسند و به زندگی خودشان گشوده باشند تا به آنها امکان دهد بدون از دست دادن درک هویت خود به دنیای ذهنی درمانجویان خویش وارد شوند .
خانه سلامت وابسته به شهرداری
در خانههای سلامت تلاش میشود با تلفیق دو نگاه “مدیریت محله” و “شهر سالم” بتوان در کلان شهری مانند تهران علاوه بر مدیریت کار آمد، مشکلات سلامت را هم برطرف ساخت. طرح مدیریت سلامت محله یکی از نگاههای کارآمد و اثرگذار بر مدیریت و سلامت شهری است و با نگاهی کاربردی تمام سازمآنهای شهری و مردم را به مشارکت وا می دارد.
امروزه ساکنان محلهها بر خلاف گذشته، حس تعلق به محله را از دست دادهاند و تمایل به اقامت دایم در محله خاص را ندارند. این امر منجر به عدم تحکیم روابط همسایگی میشود و زمینه را برای عدم امنیت جرم و بزهکاری مساعد میسازد. لذا محلههای مسکونی باید کاملاً با نیازهای اجتماعی ساکنانشان همخوانی داشته باشند و بتوانند حس آسایش را در آنها بپرورانند. به عبارت دیگر، در طراحی محلهها باید تمام ارتباطات اجتماعی و رفتاری متناسب تقویت گردد.
با توجه به گستردگی شهر تهران و تنوع فرهنگها در آن، امکان اجرای پروژه شهر سالم در مقیاس کلان بدون در نظر گرفتن مشکلات، اولویتها، تنوع قومی و فرهنگی، آسیبهای اجتماعی موجود در مناطق امکانپذیر نخواهد بود. جهت تحقق این امر، با توجه به هویتهای قومی اجتماعی و فرهنگی موجود در محلهها و گرایش به مدیریت محلها میتوان پروژه شهر سالم را در مقیاس کوچک محله به نام “محله سالم” به اجرا گذاشت و در هر محله ستادی به عنوان “خانه سلامت” برای اجرای پروژه و هدایت و رهبری برنامهها زیر نظر شهرداری منطقه تشکیل خواهد شد. در همین راستا و به منظور عملیاتی کردن این طرح شرح وظایف متفاوتی تعریف شده است. یکی از آنها سلامت یار میباشد. سلامت یار به فردی اطلاق میشود که در محله محل سکونت خود، حداقل یک دوره آموزش سلامت را گذرانده و با دریافت کارت سلامت یار، تلاش در تامین سلامت خانواده و اطرافیان خود خواهد بود.
منبع
ع-ملکیان، خاطره(1389)، تدوین و هنجاریابی پرسشنامه سنجش “رشد خود”، پایان نامه کارشناسیارشد ،مشاوره و راهنمایی،دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید