مسیر بینایی

بینایی یکی از ابعاد حسی مهم در بدن است که دارای سیستم پیچیده ای در بدن انسان می باشد. ادراک بینایی وتحلیل اطلاعات بینایی بخش نسبتا” وسیعی ازمغز آدم را بخود اختصاص داده است.بمنظور تجزیه و تحلیل اطلاعاتی بینایی، این اطلاعات وارد ناحیه قشر بینایی می شوند و از آن جا برای تجزیه و تحلیل های اختصاصی تر ؛ مانند رنگ، شکل و حرکت به مناطق دیگری از قشر بینایی وارد می شوند. در ناحیه V ، دو مجموعه از سلول ها تشکیل دو مسیر متفاوت را می دهند که همان گذرگاه سلولی مگنو و گذرگاه سلولی پارو ، است. گذرگاه سلولی مگنو که عموما” اطلاعات مرتبط با حرکت را منتقل می کند و در انتقال رنگ های بی فام نقش دارد، از یک سو به مسیر شکمی منتشر می شود که در شناسایی اشیاء مبهم است و از سوی دیگر به مسیر پشتی منتشر می شود که در ادراک مکان (مکان یابی فضایی) و حرکت نقش موثری را بر عهده دارد.

اما در بیشتر اوقات گذرگاه سلولی مگنو درون داده های خود را به مسیر پشتی منتشر می کند که از آن جا به لوب آهیانه ای ختم می شود. بنابراین، عموماً این گذرگاه در ادراک حرکت نقش دارد. هم چنین ، چون تارهای عصبی موجود در گذرگاه سلولی مگنو ضخیم هستند، سرعت انتقال اطلاعات در این گذرگاه بالا می باشد.گذرگاه سلولی پاروو که عموماً اطلاعات مرتبط با رنگ را منتقل می کند و در رمزگذاری اشیاء نیز نقش دارد، درون داده های خود را به مسیر شکمی منتشر می کند و در انتها وارد لوب گیجگاهی می شودکه این مسیر بیشتر در شناسایی اشیاء و تغییرات تدریجی روی داده در آن ها سهیم است، اما بر خلاف گذرگاه مگنو، دارای تارهای عصبی نازک می باشد که منجر به انتقال کند و آرام اطلاعات می شود .گذرگاه مگنوسلولار و پارووسلولار ، تفاوت­های عملکردی مشخصی دارند.

برای مثال، عصب های مگنو سلولار، بطور ترجیحی به محرک­های دارای بسامد فضایی پایین پاسخ می دهند، در حالی که رشته­های عصبی پاروو به طور ترجیحی به محرک های دارای بسامد فضایی بالا پاسخ می­دهند. عصب های مگنوسلولار همچنین به طور متفاوتی به حرکت و به سطوح پایین تباین روشنایی حساس هستند. در تباین پایین، عصب­های مگنوسلولار عملکرد­های نیرومند غیر خطی نشان می دهند، در حالی که سلول­های پاروو در سطوح تباین کمتر از 16%، ضعیف پاسخ می­دهند. در عوض این سلول­ها، در تباین­های بالاتر پاسخ­های خطی نشان می­دهند.

در سطوح پایین تباین، اطلاعات دیداری به طور اولیه از طریق گذرگاه مگنوسلولار به قشر مخ برده می­شود، در حالی که هر دو گذرگاه­های مگنوسلولار و پاروسلولار در تباین­های بالاتر درگیرند وسهم نسبی آنها به ویژگی­های محرک­ها، از قبیل بسامد فضایی، وابسته است. مسیرهای پشتی و شکمی ادامه ساده سیستم های زیر قشری مگنو و پاروو نیستند. یک درون داده قوی از مگنوسلولار به مسیر شکمی می رود هم چنین مسیر پشتی نیز از پارووسلولار و کونیوسلولار درون داده دریافت می کند . از لحاظ عملکرد تفاوت اساسی بین سه مسیر مگنوسلولار، پارووسلولار و کونیوسلولار این است که سیستم های پارووسلولار و کونیوسلولار اطلاعات رنگ را حمل می کنند. در قشر بینایی، ترکیب قابل توجهی از داده ها از سه سیستم زیر قشری وجود دارد .

گذرگاه بینایی مگنوسلولار و پارووسلولار

گذرگاه عصبی مگنوسلولار یک مسیر بینایی است. در مسیربینایی سه مسیر اصلی وجود دارد:

  • مگنوسلولاز
  • پارووسلولار
  • کونیوسلولار

آکسون های شبکیه از میان اعصاب بینایی صعود کرده و به هسته های زانویی جانبی پشتی در تالاموس می رسند. این هسته ها متشکل از شش لایه هستند و هر یک از آن ها فقط از یک چشم اطلاعات دریافت می کنند. اجسام سلولی نورون های موجود در دولایه داخلی بزرگ تر از چهار لایه بیرونی است. از این جهت، دو لایه داخلی را لایه های مگنوسولار (بزرگ سلولی) و چهار لایه بیرونی رالایه های پارووسلولار (کوچک سلولی) می نامند، که این لایه های سلولی در هسته های زانویی پشتی یافت می شوند. این دو دسته لایه های سلولی متعلق به دو سیستم مختلف هستند که هر یک برای تحلیل اطلاعات بینایی متفاوتی اختصاصی یافته اند.  نورون های موجود در هسته های زانویی جانبی، آکسون هایشان را از طریق انشعاب های بصری به قشر اولیه بینایی که اغلب به قشر مخطط معروف است  می فرستند .

گذرگاه مگنوسلولار، ظاهراً زودتر تکامل یافته و در همه پستانداران و از جمله نخستی ها یافت می شود. گذرگاه پارووسلولار فقط در نخستی ها وجود دارد. گذرگاه مگنوسلولار عهده دار وظیفه تحلیل شکل، حرکت و عمق می باشد. گذرگاه پارووسلولار صرفا در کارکردهای بینایی نخستی ها دخالت دارد: ادراک رنگ و دیدن جزئیات. صدمه به گذرگاه پارووسلولار موجب از دست دادن توانایی رنگ بینی و دید جزئی می شود، اما ادراک شکل، حرکت و عمق دست نخورده باقی می ماند. تمایز میان گذرگاه های مگنوسلولار و پارووسلولار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بسیاری از رشته های عصبی موجود در لایه های پارووسلولار به فام های مختلف پاسخ می دهند. آن ها هم چنین در تفکیک پذیری مکانی، نیرومند و در تفکیک پذیری زمانی، ضعیف هستند؛ به این معنی که، به راحتی قادر به ردیابی جزئیات اشیاء هستند، ولی به کندی و در مدت زمانی بیشتری پاسخ می دهند. در مقابل، رشته های عصبی موجود در لایه های مگنوسلولار کوررنگ بوده، نمی توانند جزئیات را ببینند، ولی با سرعت بیشتری به محرک دیداری پاسخ می دهند و با آن که از تیزی بینایی کمتری برخوردارند، قادرند تضادهای ناچیز بین تاریکی و روشنایی را ردیابی کنند. این سلول ها در برابر حرکت و ناهمخوانی شبکیه ای حساس ترند .

خصوصیات تشریحی گذرگاه مگنوسلولار:

  • اطلاعات ورودی بیشتر از مخروط های پیرامونی.
  • سلول های گانگلیونی بزرگتر از (M، Y، سلوهای آلفا یا پاراسولش).
  • آکسون هایی با قطر بزرگ (کلفت)؛ انتقال سریع تر.
  • سیناپس در دو لایه درونی هسته های زانویی جانبی.

خصوصیات تشریحی گذرگاه پارووسلولار:

  • اطلاعات ورودی بیشتر از مخروط­های ناحیه­ی لکه زرد (ناحیه مرکزی دید).
  • سلول­های گانگلیونی کوچک­تر(x, p سلول­های بتایا میدگت).
  • آکسون­هایی باقطر کوچک (باریک)،سرعت انتقال آهسته­تر.
  • سیناپس در 4 لایه بیرونی هسته­های زانویی جانبی.

عملکردهای گذرگاه مگنوسلولار:

  • سیستم مکان یابی، برای ردیابی سریع و گوش به زنگی.
  • عدم تشخیص رنگ.
  • دید پیرامونی.
  • سلول های گانگلیونی پاسخ زودگذر نشان می دهند؛
  • پاسخ های غیر خطی.
  • پاسخ زمانی سریع ؛ ادراک حرکت.

عملکردهای گذرگاه پارووسلوولار:

  • سیستم شناسایی، برای جزئیات دیداری،
  • تشخیص رنگ،
  • تفکیک پذیری فضایی بالا.
  • دید مرکزی، سلول های گانگلیونی پاسخ تقویت شده را نشان می دهند.
  • پاسخ خطی .
  • پاسخ زمانی آهسته تر .

سلول های مگنوسلولار دارای یک میدان گیرندگی بزرگ بوده و در رابطه با حرکت و درک موقعیت فضایی عمل می کنند.عموماً این گذرگاه در ادراک حرکت نقش دارد، رشته های عصبی موجود در لایه های مگنوسلولار کورونگ بوده و نمی توانند جزئیات را ببینید ولی با سرعت بیشتری به محرک های دیداری پاسخ می دهند. این سلول ها در برابر حرکت و ناهمخوانی شبکیه ای حساس ترند .

مطالعاتی که بر روی نقایص ادراکی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا صورت گرفته است، به دو دسته کلی تقسیم می شوند: نقایص مرتبط با سازمان دهی ادراکی و نقص در مراحل اولیه پردازش اطلاعات. در خصوص نقص در مراحل تحلیل(پردازشی)، ادراک بینایی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا نتایج متناقضی وجود دارد. عده ای از محققان وجود نابهنجاری در گذرگاه سلولی مگنو را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا عامل ایجاد کننده نقایص شناختی در این اختلال می دانند و عده ای دیگر این نظریه را رد می­کرد.

منبع

خادمی محمود آباد،زینب(1390)، بررسي مسير مگنوسلولار مغز در افراد داراي ويژگي­هاي شخصيتي،پایان نامه کارشناسی ارشد،روانشناسی بالینی،واحدبین الملل دانشگاه شیراز

از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید

اگر مطلب را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

دیدگاهی بنویسید

0