مروری بر عوامل مؤثر بر پذیرش دولت الکترونیکی
مدل پذيرش فناوري
براساس پژوهشهاي صورت گرفته، مشخص شده است كه از ميان مدلهاي موجود، مدل پذيرش فناوري، ميتواند تعيينكننده عوامل مؤثر در پذيرش فناوري جديد به كارگيري آن باشد. به جرأت ميتوان گفت كه تمام پژوهشهاي انجام شده در زمينه پذيرش فناوري، براساس مدل پذيرش فناوري و توسعه آن با توجه به شرايط خاص پژوهش بوده است . مدل پذيرش فناوري بر پايه تئوري كنش عقلايي مطرح ميشود. تئوري كنش عقلايي پيشنهاد ميكند كه قصد رفتاري يك فرد براي انجام يك كار بستگي به نگرش وي در ارتباط با رفتار و هنجارهاي ذهني دارد. اگر شخصي قصد انجام كاري را داشته باشد، به اين معناست كه آن كار را به احتمال زياد انجام خواهد داد. قصد رفتاري، قدرت نسبي فرد را براي بروز يك رفتار نشان ميدهد.
نگرش از اعتقادات فرد راجع به پيامدهاي بروز يك رفتار با توجه به ارزشي كه او براي اين پيامدها قايل است، سرچشمه ميگيرد. هنجارهاي ذهني، برداشت فرد در مورد اين است كه بيشتر افرادي براي او مهم هستند، فكر مي كنند كه آيا او بايد اين كار را انجام بدهد يا خير. مطالعات متعددي قدرت مدل پذيرش فناوري را در رابطه با انواع مختلف فناوري اطلاعات تاييد نمودهاند. اگرچه بيشتر پژوهشهاي مبتني بر مدل پذيرش فناوري، در زمينه آزمايش پذيرش فناوري اطلاعات در رابطه با فعاليتهاي كاري و سازماني ميباشند، اما اين مدل در رابطه با زمينههاي غيرسازماني نيز مفيد و قابل استفاده است .
در مطالعهاي ديگر، توانايي مدل پذيرش فناوري براي توصيف پذيرش سيستمهاي متنوع رايانهاي در زمينههاي مختلف مورد تاييد قرار گرفته است . از بين مدلهاي مختلف موجود براي مطالعه پذيرش فناوري توسط كاربران، مدل پذيرش فناوري ….. به عنوان چارچوبي مفهومي براي آزمون پذيرش سيستمهاي اطلاعاتي توسط كاربران، بيشتر مورد استفاده قرار گرفته است . در پژوهشي ديگر، به بررسي مدل پذيرش فناوري در مقايسه با ساير مدلها پرداخته شده است و در نهايت مشخص شده است كه مدل پذيرش فناوري، مناسبترين مدل براي سنجش پذيرش سيستمهاي اطلاعاتي توسط كاربران است. مدل پذيرش فناوري به عنوان يك مدل اساسي در تشخيص پذيرش فناوريهاي جديد در دهه گذشته بوده است . براساس مطالعات فوق ميتوان گفت كه مدل پذيرش فناوري با اندازهگيري سهولت استفاده درك شده، مفيد بودن درك شده و قصد رفتاري، در سطح بالايي قابل اتكا است و ممكن است در زمينههاي مختلف مورد استفاده قرار گيرد.
در بين مدلهاي موجود پيشنهاد شده به منظور توصيف و پيشبيني پذيرش كاربران سيستمهاي اطلاعاتي، مدل پذيرش فناوري دیویس. توصيفي قدرتمند و قابل اتكا براي پذيرش سيستمها و رفتار كاربران به منظور استفاده از آنها ارايه ميدهد. ديويس در اين مدل، سهولت استفاده درك شده را به عنوان حدي كه يك نفر اعتقاد دارد كه يادگيري يا استفاده يك سيستم مستلزم تلاش زيادي نيست و سودمندي درك شده را به عنوان حدي كه يك نفر اعتقاد دارد كه به كارگيري يك سيستم خاص، عملكرد شغلي وي را بهبود ميبخشد، تعريف نموده است و پيشنهاد ميكند كه سهولت استفاده درك شده و سودمندي درك شده مستقيماً به وسيله متغيرهاي خارجي مشخص ميشوند.
به عبارت ديگر، مدل پذيرش فناوري، تأثير غيرمستقيم عوامل خارجي را بر پذيرش فناوري، از طريق تأثير مستقيم آن بر سهولت استفاده درك شده و سودمندي درك شده مطرح مينمايد. با اين وجود، نقش متغيرهاي خارجي در مدل پذيرش فناوري به اندازه كافي و مناسب در مطالعات گذشته مورد بررسي قرار نگرفته است. ويژگيهاي يك سيستم، گروهي از متغيرهاي خارجي كليدي ميباشند كه مكرراً به منظور مطالعه تأثير بر سهولت استفاده درك شده و سودمندي درك شده در نظر گرفته شدهاند .
ديويس در سال 1993، برداشت كاربران از يك سرويس پست الكترونيكي و ويرايشگرهاي متن را مورد مطالعه قرار داده است. نتايج به دست آمده از تحقيق او نشان ميدهند كه ويژگيهاي يك سيستم تأثير بهسزايي در سهولت استفاده درك شده دارد. زماني كه كاربران با يك سيستم جديد و ناآشنا مواجه ميشوند، برداشت خود را در مورد آن سيستم، براساس مدلهاي ذهني خود در مورد آن سيستم استوار ميسازند. مدل ذهني كاربر در مورد يك سيستم به بازنمايي دروني وي از ويژگيهاي سيستم، ساختار و عملكرد آن اشاره دارد. علاوه براين، براساس مدل پذيرش فناوري و پژوهشهاي مرتبط با آن، انتظار ميرود كه برداشت كاربر در مورد سهولت استفاده از سيستم، تأثير مستقيم بر برداشت از مفيد بودن و قصد رفتاري برابر استفاده از يك سيستم اطلاعاتي دارد. به طور مشابه فرض ميشود كه برداشت كاربر نسبت به سودمندي سيستم، تأثير مستقيمي بر قصد رفتاري براي به كارگيري يك سيستم اطلاعاتي داشته باشد.
زماني كه كاربران با يك سيستم جديد مواجه ميشوند، بيشتر نگران توانايي خود براي يادگيري و استفاده از سيستم جديد هستند تا سودمندي آن سيستم. بنابراين، روشهايي كه بتوانند اعتماد كاربران به توانايي خود براي يادگيري و استفاده از سيستم را افزايش دهد ميتوانند تأثير بهسزايي در پذيرش آنها داشته باشد. آموزش كاربران نهايي، مراكز اطلاعرساني و پشتيباني، گروههاي كاربري و پشتيباني مديريتي ميتوانند به عنوان روشهايي مؤثر براي ارتقاء اعتماد كاربران در توانايي خود براي يادگيري و استفاده از فناوريهاي پردازشي به شمار روند.
مدل پذيرش فناوري، اولين مدلي بود كه به عوامل روانشناسانه مؤثر بر پذيرش فناوريهاي نوين اشاره نمود. بهطوركلي مدل پذيرش فناوري اشاره ميكند كه پذيرش يا رد سيستمهاي اطلاعاتي توسط كاربران، مستقيماً تحت تأثير اداراك آنها از سهولت استفاده و مفيد بودن اين سيستمها است . اين مدل بهطور گسترده در دامنهاي از فناوريهاي پردازشی، شرايط سازماني و جمعيتهاي كاربران، به طور موفقيت آميزي مورد آزمون قرار گرفته است.
اين مدل، استفاده از فناوري اطلاعات را تابعي از يك فرايند چهار مرحلهاي ميداند:
- متغيرهاي خارجي، اعتقادات كاربران را در ارتباط با بهكارگيري سیستم تحت تأثير قرار ميدهد.
- اعتقادات كاربران نگرش در مورد استفاده از سيستم را تحت تأثير قرار ميدهد.
- نگرش كاربران، قصد آنها براي استفاده از سيستم را تحت تأثير قرار ميدهد.
- قصد كاربران، سطح استفاده از سيستم را تعيين ميكند.
اين مدل در سطح وسيعي از سيستمهاي اطلاعاتي به تأييد رسيده است و اعتبار و قابل اتكا بودن اجزاء آن اثبات شده است. تجزيه و تحليل اجزاء مدل پذيرش فناوري، دو جنبه از اين مدل كه كمتر مورد توجه قرار گرفته را مشخص ميكند. 1. نقش متغيرهاي خارجي و 2. نقش معيارهاي متفاوت استفاده .
عوامل مطرح شده در ارتباط با پذيرش فناوري جديد
پذيرش فناوري اطلاعات و ارتباطات، شرطي ضروري براي اثربخشي در عصر اطلاعات است. با اين وجود اين فناوريها در كشورهاي پيشرفته نيز تا حدودي رد شده و مورد استقبال عموم قرار نگرفتهاند. از آنجايي كه بيشتر فناوريهاي جديد در كشورهاي پيشرفته توسعه داده شدهاند، انتظار ميرود كه شكاف اجتماعي و فرهنگي با كشورهاي كمتر توسعه يافته وجود داشته باشد. تأثيرات فرهنگي و اجتماعي ميتواند باعث از بين رفتن اين شكاف و درك بهتر از پذيرش فناوري اطلاعات شود .
پذيرش فناوري توسط كاربران، حوزه وسيعي از پژوهشها را در ارتباط با سيستمهاي اطلاعاتي به خود اختصاص داده است. اين پژوهشها عوامل متعددي را به عنوان عوامل مؤثر بر تصميمات كاربران براي پذيرش فناوري معرفي نمودهاند. در اين قسمت به بررسي عوامل مطرح شده در ارتباط با پذيرش فناوري جديد توسط كاربران پرداخته ميشود. اين عوامل در پژوهشهاي مختلف مورد بررسي و تأييد قرار گرفتهاند.
امنيت ريسك درك شده و حريم شخصي
يكي از مهمترين چالشهاي موجود در پذيرش فناوري، مسائل مربوط به امنيت است. در مطالعه الهي و همكاران مشخص شده است كه مهمترين چالش موجود در پذيرش بانكداري الكترونيكي توسط مشتريان، مباحث مربوط به امنيت بوده است .
فراهم بودن زيرساختها
استقرار سيستمهاي الكترونيكي و بهكارگيري آنها نيازمند فراهم بودن زيرساختهاي مورد نظر است. دسترسي به اينترنت و زيرساختهاي آن از عوامل مهم در پذيرش فناوري ميباشد. به طوري كه دولتها با فقدان زيرساختهاي لازم براي الكترونيكي شدن با يك مانع اصلي براي برقراري تعاملات برخط و ارايه خدمات الكترونيكي مواجه هستند در زمينه فراهمبودن زيرساختها ميتوان به كيفيت سيستم اطلاعاتي شامل كيفيت اطلاعات، زمان پاسخگويي و در دسترسبودن سيستم نيز اشاره كرد .
ويژگيهاي سيستم و وب
ويژگيهاي سيستم بهكار گرفته شده و اطلاعات موجود در آن و نحوه ارايه خدمات، از عوامل مؤثر بر پذيرش فناوري ميباشد. كيفيت سيستم شامل طراحي راهبردي، زمان پاسخگويي، عملي بودن، امكان انجام تعاملات بدون خطا و چندرسانهاي بودن است. كيفيت اطلاعات شامل محتوا، كامل بودن، اشاره به جزئيات، بهروز بودن و قابل اتكا بودن است. كيفيت خدمات نيز شامل پاسخگويي، معتبر بودن، ضمانت، خدمات پشتيباني و امكان پيگيري ميباشد . علاوه براين، مطالعه فو و همكاران در سال 2007 مشخص نمود كه تعدادي از سايتها به دليل عدم شخصيسازي مناسب و پشتيباني از كاربران، بهطور كامل مورد استفاده قرار نميگيرند و ماهيت و كيفيت پيشنهادات، غني بودن اطلاعات، قابليت استفاده، اعتماد درك شده و كيفيت خدمات درك شده از جمله عوامل مؤثر بودهاند .
سهولت استفاده درك شده و سودمندي درك شده
اين دو عامل تقريباً در همه پژوهشهاي انجامشده در زمينه مدلهاي پذيرش فناوري مورد بررسي قرار گرفتهاند. براساس نظر ديويس اين دو عامل مستقيماً توسط متغيرهاي خارجي مشخص ميشوند. به نظر ميرسد كه سهولت استفاده درك شده، تأثير مثبتي بر اعتماد دارد، زيرا ميتواند انتظار يك فرد را براي كسب نتايج درك شده به سمت پذيرش فناوري نوآورانه سوق دهد.
قابليت پشتيباني از كاربران
در نظر گرفتن مكانيزمهاي پشتيبانيكننده و قابليت پشتيباني سيستمها، يكي ديگر از عوامل مهم در پذيرش فناوري است. اين مكانيزمها در صورت عدم آگاهي كاربران از فناوري مورد استفاده يا در صورت بروز خرابي و حوادث پيشبيني نشده ميتوانند بسيار مؤثر باشند. همچنين بايد اشاره نمود كه اين مكانيزمها تنوع بسياري دارند و شامل عامل پشتيبانيكننده انساني، برنامه رايانهاي و يا تركيبي از اين دو ميباشند.
عدم اضطراب رايانهاي
عدم اضطراب رایانهای بيشتر در روانشناسي مورد توجه قرار ميگيرد. اما در حوزه رايانه، به عنوان اضطراب احساسي يا تمايل فرد به استفاده از رايانه به عنوان يك امر ناراحتكننده و اضطرابآور است. به عبارت ديگر، نگراني در مورد از دست دادن دادههاي مهم يا از بين رفتن تجهيزات رايانهاي يا ساير اشتباهات است. تجربه قبلي كار با رايانه و اينترنت و عدم اضطراب رايانهاي به عنوان عوامل تعيينكننده پذيرش نام برده شدهاند.
اعتماد
امنیت اطلاعات در محیطهاي مجازي همواره بهعنوان یکی از زیرساختها و الزامات اساسی در استفاده از خدمات دولت الکترونیکی مورد تاکید قرار گرفته است . ایجاد سطحی از امنیت که به اندازه کافی و متناسب با نیازها و سرمایهگذاري انجامشده باشد، تقریبا در تمامی شرایط محیطی امکانپذیر است. تنها با فراهم بودن چنین سطح مطلوبی است که اشخاص حقیقی، سازمانها، شرکتهاي خصوصی و ارگانهاي دولتی ضمن اعتماد و اطمینان به طرفهاي گوناگون، نقش مورد انتظار خود را بهعنوان گروههاي مؤثر از این شبکه متعامل و هم افزا ایفا خواهند نمود.
ويژگيهاي فردي
واقعيت اين است كه هريك از شهروندان با توجه به عقايد، باورها، جنسيت، سن، فرهنگ، مكان زندگي، سطح تحصيلات و … با يكديگر تفاوت دارند كه اين امر موجب تنوع وسيعي از نيازها و علايق شده است كه تأمين همه آنها بسيار مشكل است. به همين جهت پيشنهاد ميشود كه دولتها براي ارايه و گسترش خدمات خود و پذيرش آنها از سوي شهروندان، اقدام به طبقهبندي شهروندان نموده و نيازهاي هر طبقه را با توجه به ويژگيهاي آن پاسخ گويند.
منبع
حیدری، اردوان(1394)، راهکارها و چالشهای تغییر رویکرد از مالیات ستانی سنتی به الکترونیکی، پایان نامه کارشناسی ارشد، مدیریت بازرگانی، دانشگاه آزاد اسلامی
از فروشگاه بوبوک دیدن نمایید
دیدگاهی بنویسید